به‌گزارش ایران، 26 آذر سال 84، سه مرد جوان درحالی که صورت هایشان را با ماسک پوشانده بودند، اسلحه به‌دست وارد بانک تجارت درجاده مخصوص کرج شدند.همان موقع یکی از مردان مسلح با فریاد گفت: «همه کف زمین بخوابند و کسی حرکت نکند.»آنها هنوز در آستانه در ورودی بودند که سرباز محافظ بانک با دیدن آنها از روی صندلی بلند شد و به طرف‌شان قدم برداشت. همان موقع هم یکی از نقاب دارها بی‌درنگ به او شلیک کرد. اما سرباز جوان با آنکه زخمی شده بود به تلاش برای دستگیری دزدان ادامه داد. این بار دو نفر از دزدان نقاب دار به سمت او شلیک کردند و سرباز جوان نقش برزمین شد.

بعد از تیراندازی یکی از آنها رئیس بانک را روی زمین نشاند و اسلحه را روی سرش گذاشت. سپس یکی دیگر از سارقان تمام پول‌های داخل گاوصندوق را روی کت یکی از کارمندان ریخت.اما همان موقع صندوق دار بانک آژیر خطر را به صدا در آورد که مردان نقاب دار به او نیزگلوله‌ای شلیک کردند که وی نیزمجروح شد.

ازآنجا که همزمان با سرقت وتیراندازی، مقابل بانک جمعیت زیادی جمع شده بود، مردان نقاب دار برای آنکه بتوانند راه را باز کنند تا خود را به خودروی پژو برسانند که مقابل بانک در انتظارشان بود چند تیر هوایی شلیک کردند. تیرهای هوایی کارساز بود و مردان موفق به فرار شدند و بدین ترتیب سرقت خونین ومرگبار پس ازسه دقیقه پایان یافت.

پس از اعلام خبر سرقت مسلحانه بلافاصله تحقیقات گسترده برای شناسایی مردان نقاب دار آغاز شد.تا اینکه کارآگاهان دریافتند مردانی که در این سرقت دست داشتند ساعت 10:25 دقیقه 30 اردیبهشت سال 81 نیزبه بانک کشاورزی شعبه یافت آباد دستبرد زده بودند.در ادامه تحقیقات، هویت سارقان بانک‌ها شناسایی و آنها در عملیات‌های جداگانه دستگیر شدند. جمشید و کیوان دو متهم اصلی پرونده بودند که در زمان سرقت اسلحه به‌دست داشتند. ازآنجا که چهار تیر به سرباز جوان شلیک شده بود و در بررسی‌ها مشخص شد هر کدام از متهمان دو تیر شلیک کرده‌اند، آنها در تحقیقات به سرقت مسلحانه اعتراف کرده و سرانجام پرونده برای صدور حکم به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.

در جلسه دادگاه پدر مقتول گفت: اگر هر دو متهم را بخواهند قصاص کنند توانایی پرداخت نیمی از دیه را ندارم و می‌خواهم آن کسی که جان فرزندم را گرفته قصاص کنید.

سپس متهم ردیف اول در اظهاراتش گفت: وقتی وارد بانک شدم به‌سرباز گفتم تکان نخور. اما او بلند شد و آماده شلیک شد که من یک تیر به پایش شلیک کردم. زمانی که خواست گلنگدن اسلحه‌اش را بکشد به طرف اسلحه‌اش شلیک کردم بعد خشابش را کشید و سپس گلوله سوم را به طرفش شلیک کردم. همان موقع کیوان وارد بانک شد که سرباز وظیفه چند قدمی حرکت کرد که کیوان به سمت وی شلیک کرد. با وجود شلیک‌ها سرباز وظیفه راه می‌رفت که من فکر می‌کردم لباس ضد گلوله پوشیده است.

در پایان محاکمه هر دو متهم به قصاص محکوم شدند، اما با گذشت 12 سال از جنایت مسلحانه، با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران به سرپرستی قاضی محمد شهریاری، اولیای دم سرباز جوان به‌خاطر رضای خدا و با دریافت دیه از خون پسرشان گذشت کردند.