سطوح حمایت و مقاومت یکی از مباحث مهم در یادگیری پرایس اکشن است که درک صحیح آن نقش موثری در کسب سود از بازار دارد. در حقیقت با گذشتن قیمت از سطح حمایت یا مقاومت، این احتمال وجود دارد که میزان عرضه و تقاضا در این سطوح جابه‌جا شده است و در نتیجه احتمال ایجاد سطوح حمایت و مقاومت جدید وجود دارد.
معامله‌گران و تحلیلگرها از روش‌های مختلفی برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند که هر تریدری می‌تواند با استفاده از این سطوح تصمیم‌های معاملاتی خود را بگیرد. ما در این مقاله به بحث در رابطه با مفهوم سطوح حمایت و مقاومت می‌پردازیم و نحوه معامله با استفاده از این سطوح را به طور کامل شرح می‌دهیم.
معرفی سطوح حمایت و مقاومت
در تحلیل تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت به عنوان نقاط اساسی برای تحلیل بازار و پیش بینی حرکت قیمت مورد استفاده قرار می‌گیرند.
سطح حمایت محدوده‌ای از قیمت یک دارایی است که مانع از سقوط بیش از اندازه ارزش آن می‌شود، یعنی با رسیدن قیمت به یک سطح حمایت حرکت نزولی آن متوقف می‌شود. در طرف دیگر، با رسیدن قیمت به یک سطح مقاومت حرکت صعودی آن متوقف شده و مانع از افزایش بیش از حد قیمت می‌شود.
هر زمان که قیمت یک دارایی به سطح حمایت نزدیک شود، احتمال حرکت قیمت به سمت بالا بیشتر است، زیرا در این سطح میزان تقاضا از عرضه بیشتر است. از سوی دیگر، هر زمان که قیمت به سطح مقاومت نزدیک می‌شود، احتمال بیشتری وجود دارد که قیمت به سمت پایین حرکت کند، زیرا در این سطح میزان عرضه از تقاضا پیشی گرفته است.
همچنین در تحلیل تکنیکال، سطوح حمایت و مقاومت به عنوان یک ابزار مهم برای تعیین نقاط ورود و خروج در معاملات بازار مورد استفاده قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، وقتی قیمت به سطح حمایت نزدیک می‌شود، ممکن است به عنوان یک فرصت خرید در نظر گرفته شود. به همین ترتیب، وقتی قیمت به سطح مقاومت نزدیک می‌شود، ممکن است به عنوان یک فرصت فروش در نظر گرفته شود.
Support (سطح حمایت)
Rsistance (سطح مقاومت)
انواع سطوح حمایت و مقاومت
به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت به دو نوع ثابت و متغییر تقسیم می‌شوند. سطوح ثابت محدوده‌ای از قیمت هستند که به صورت خطوط افقی بر روی نمودار ظاهر می‌شوند. این خطوط از اتصال کف‌های قیمتی یا سقف‌های قیمتی شکل می‌گیرند و نشان دهنده این است که قیمت با رسیدن به این سطوح با واکنش‌هایی از نوع حمایت یا مقاومت روبرو خواهد شد.
سطوح متغیر یا خط روند محدوده‌هایی از قیمت هستند که جلوی افزایش یا کاهش قیمت را در روندهای نزولی یا صعودی می‌گیرد. این محدوده باعث ایجاد یک کانال قیمتی در جهت صعودی یا نزولی می‌شود.
نحوه معامله با کمک سطوح حمایت و مقاومت
معامله‌گر پرایس اکشن می‌تواند با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت تصمیم‌های معاملاتی بهتری بگیرد. در واقع این سطوح کمک می‌کنند تا بهتر بتوانیم مدیریت ریسک انجام دهیم و برای معاملات خود حد ضرر تعیین نماییم. در ادامه با رایج‌ترین استراتژی‌های معامله‌گری با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت آشنا خواهیم شد.
معاملات رنج
معاملات رنج یا رنج تریدینگ یک روش معامله‌گری مرتبط با سطوح حمایت و مقاومت است که قیمت از بالا و پایین توسط یک سطح حمایت و مقاومت احاطه شده و مابین آن نوسان می‌کند. در چنین شرایطی معامله‌گران منتظر می‌مانند تا با نزدیک شدن قیمت به سطح حمایتی، موقعیت خرید باز کنند و با نزدیک شدن قیمت به محدوده مقاومت، معاملات خود را ببندند.
تعیین حد ضرر
یکی‌دیگر از استراتژی‌های معامله‌گری مرتبط با سطوح حمایت و مقاومت تعیین حد ضرر در نزدیکی این سطوح است. در واقع معامله‌گر با استفاده از این سطوح می‌تواند مشخص کند که بیشترین ضرری که از یک معامله متحمل خواهد شد، چقدر است.
در این روش، حد ضرر را کمی پایین‌تر از سطح حمایت و کمی بالاتر از سطح مقاومت در نظر می‌گیرند. به این ترتیب اگر قیمت در خلاف جهت انتظار حرکت کند و از سطح حمایت و مقاومت عبور کند، حد ضرر فعال شده و معامله‌گران باید از پوزیشن فعلی خود خارج شوند.
استراتژی شکست
در این استراتژی با شکسته شدن یک سطح حمایت یا مقاومت به احتمال زیاد یک حرکت صعودی یا نزولی شدید رخ خواهد داد. در واقع وقتی قیمت به سمت این خطوط حرکت می‌کند و آن‌ها را شکست می‌دهد، فرض معامله‌گران بر این است که بازار به سمت جهتی که شکست رخ داده است، حرکت خواهد کرد.
نکته مهمی که در هنگام شکست این سطوح باید به آن توجه کرد، تثبیت قیمت بعد از بازگشت قیمت است. در اکثر مواقع در صورتی قدرت روند فعلی بازار زیاد باشد، قیمت پس از شکست سطح حمایت یا مقاومت، یک یا چند بار به آن برمی‌گردد و سپس به روند خود ادامه می‌دهد. اما اگر روند بازار فعلی قدرت کافی نداشته باشد، روند قیمت برعکس می‌شود.
استراتژی شکست به دلیل سادگی و قابلیت استفاده در بازارهای مختلف، بسیار پرطرفدار است. با این حال، برای استفاده موفق از این استراتژی، معامله‌گر پرایس اکشن باید به دنبال شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و همچنین استفاده از نوسانات بازار باشد.
استراتژی خط روند
در این روش معامله‌گران خطوط روند را به عنوان سطوح حمایت و مقاومت در نظر می‌گیرند. برای این منظور تریدرها با بررسی نمودار قیمت و مشاهده یک روند صعودی، دو یا چند نقطه مربوط به پایین‌ترین قیمت را به یکدیگر متصل کرده و به عنوان سطح حمایت در نظر می‌گیرند.
همچنین سطح مقاومت نیز از اتصال دو یا چند نقطه مربوط به بالاترین قیمت در یک روند نزولی مشخص خواهد شد. در نتیجه قیمت با نزدیک شدن به این سطوح، نسبت به آن واکنش داده و تغییر جهت می‌دهد.
برای استفاده موفق از استراتژی خط روند، معامله‌گران باید به دنبال شناسایی خطوط روند با دقت بالا باشند. همچنین، معامله‌گران باید به دنبال اخبار و رویدادهای بازار باشند که ممکن است تأثیری در قیمت دارایی‌ها داشته باشند. استفاده از ابزارهای فنی، مانند نمودارهای شمعی و شاخص‌های فنی نیز می‌تواند به معامله‌گران در استفاده موثر از استراتژی خط روند کمک کند.
سخن پایانی
سطوح حمایت و مقاومت از جمله مفاهیم مهم و اساسی در بازارهای مالی هستند که بسیاری از معامله‌گران تصمیمات معاملاتی خود را طبق این سطوح می‌گیرند. در واقع سطح مقاومت از افزایش بیش از اندازه قیمت جلوگیری می‌کند، در حالی که سطح حمایت مانع از کاهش قیمت می‌شود.
معامله‌گران می‌توانند با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت و استفاده از آن‌ها در استراتژی‌های مختلفی مانند معاملات رنج، تعیین حد ضرر، استراتژی شکست و استراتژی خط روند نقاط ورود به معامله را مشخص نمایند.
به طور کلی معامله‌گران در صورت استفاده صحیح از سطوح حمایت و مقاومت می‌توانند نقاط ورود و خروج از معاملات را به درستی تعیین نمایند و در نتیجه احتمال موفقیت خود در بازارهای مالی را افزایش دهند.برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید وبلاگ حسینی فایننس را مورد مطالعه خورد قرار دهید.
