در سپهر دیپلماتیک پرتلاطم پیرامون برنامه هستهای ایران، مفهوم «مکانیسم ماشه» یا «اسنپبک» (Snapback)، بار دیگر به بحثی محوری و جنجالی تبدیل شده است. این سازوکار که در بطن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل برای تضمین پایبندی به توافق هستهای (برجام) تعبیه شده، بهمثابه شمشیر داموکلس، همواره بر سر این توافق چندجانبه سایه افکنده است. با افزایش تنشها و تهدید رسمی تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا) مبنی بر فعالسازی این مکانیسم، این پرسش بنیادین مطرح میشود که آیا این ماشه همچنان به مانند گذشته قدرتمند و مؤثر است یا در گذر زمان و با تغییر معادلات جهانی، به ابزاری کماثر و نمادین بدل شده است؟
کالبدشکافی اسنپبک: میراث حقوقی برجام
مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها، یکی از پیچیدهترین و در عین حال هوشمندانهترین بخشهای حقوقی برجام بود که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل (۲۰۱۵) رسمیت یافت. بر اساس بندهای ۱۰ تا ۱۳ این قطعنامه، هر یک از اعضای اصلی برجام (شامل اعضای دائمی شورای امنیت و آلمان) میتوانند در صورت مشاهده «نقض فاحش» تعهدات از سوی ایران، فرآیند بازگشت تمامی تحریمهای بینالمللی که پیش از توافق وجود داشت را کلید بزنند. نکته کلیدی اینجاست که این فرآیند «وتوناپذیر» است؛ به این معنا که برای جلوگیری از بازگشت تحریمها، نیاز به تصویب یک قطعنامه جدید در شورای امنیت است که طبیعتاً توسط کشور شاکی وتو خواهد شد.
اشاره به بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام نیز در این میان حائز اهمیت است. این بندها به ایران اجازه میدهند در صورت عدم پایبندی طرف مقابل، اجرای تعهدات خود را بهصورت کلی یا جزئی متوقف کند؛ اقدامی که ایران در سالهای اخیر در واکنش به خروج آمریکا از برجام و بیعملی اروپا، آن را در گامهای مختلف به اجرا گذاشته است. حال، تروئیکای اروپایی با استناد به همین اقدامات جبرانی ایران، خواستار فعالسازی مکانیسمی شدهاند که روزگاری برای جلوگیری از فروپاشی توافق طراحی شده بود.
پیامدهای فعالسازی: بازگشت به نقطه صفر؟
بر روی کاغذ، فعالسازی اسنپبک به معنای بازگشت مجموعهای از شدیدترین تحریمهای چندجانبه علیه ایران است که مهمترین آنها عبارتند از:
تحریم کامل تسلیحاتی: ممنوعیت هرگونه خرید و فروش جنگافزارهای متعارف که میتوانست به شکلگیری یک بحران امنیتی جدید در منطقه دامن بزند.
محدودیتهای گسترده مالی و بانکی: قطع ارتباط بانکهای ایرانی با سیستم جهانی و مسدودسازی داراییها که تجارت بینالمللی را تقریباً غیرممکن میسازد.
ممنوعیت همکاریهای هستهای: توقف هرگونه همکاری صلحآمیز بینالمللی با برنامه هستهای ایران، حتی در حوزههایی مانند پزشکی و انرژی.
بازگشت فهرستهای تحریمی: قرار گرفتن مجدد نام دهها نهاد و شخص حقیقی و حقوقی ایرانی در فهرست سیاه تحریمهای سازمان ملل.
محدودیتهای تردد و پرواز: اعمال ممنوعیتهای خاص برای پروازهای بینالمللی و تردد مقامات ایرانی.
در بُعد سیاسی، این اقدام به منزله اعلام رسمی مرگ برجام خواهد بود و آخرین روزنههای دیپلماسی را به تقابلی تمامعیار تبدیل خواهد کرد. همانطور که مقامات ایرانی، از جمله سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه در جریان مذاکرات هستهای اخیر ایران و آمریکا، بارها هشدار داده بودند، استفاده از این مکانیسم به عنوان ابزار فشار، با «واکنشی سخت و جدی» از سوی ایران مواجه خواهد شد.
متغیرهای جدید در معادله: چرا این بار متفاوت است؟
با وجود تمامی مخاطرات ذکر شده، پاسخ به این سؤال که «آیا این تحریمها مانند گذشته مؤثر هستند؟» نیازمند در نظر گرفتن تغییرات ژئوپلیتیک بنیادین در سالهای اخیر است. جهان امروز با جهان سال ۲۰۱۵ تفاوتهای معناداری دارد:
۱. حمایت صریح شرق: مهمترین متغیر، موضع قاطع قدرتهای جهانی مانند روسیه و چین است. این دو کشور که از اعضای دائم شورای امنیت هستند، بارها اقدام اروپا را فاقد وجاهت قانونی و سیاسی دانستهاند. اگرچه آنها نمیتوانند فرآیند اسنپبک را وتو کنند، اما مخالفت سیاسی و عدم همراهی عملی آنها با تحریمهای بازگشتی، شکافی عمیق در اجماع جهانی ایجاد میکند و اثربخشی این تحریمها را بهشدت تضعیف مینماید.
۲. نقش سازمانهای منطقهای: حمایت تلویحی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، که ایران اکنون عضو کامل آن است، یک شبکه اقتصادی و سیاسی جایگزین را تقویت میکند که میتواند بخشی از فشارهای ناشی از تحریمها را خنثی نماید.
۳. تجربه ایران در دوران تحریم: اقتصاد و ساختار سیاسی ایران در سالهای گذشته، خود را با شرایط تحریمی تطبیق داده و سازوکارهای مقابله با فشار حداکثری را تا حدودی فرا گرفته است. این تجربه، اگرچه پرهزینه بوده، اما کشور را در برابر شوکهای اولیه مقاومتر کرده است.
جمع بندی: ماشهای که گلولهاش
مشروعیتبخشی به تهدید است
در نهایت، میتوان اینگونه جمعبندی کرد که مکانیسم اسنپبک، دیگر آن «ماشه پر» و تعیینکنندهای که در سال ۲۰۱۵ طراحی شده بود، نیست. حمایت قدرتهای بزرگ شرقی و تغییر ساختار نظام بینالملل از دقت و قدرت این سلاح کاسته است.
با این حال، تشبیه آن به «ماشه خالی» سادهانگارانه و بهشدت خطرناک است. گلوله اصلی این ماشه، نه لزوماً بازگشت کامل تحریمهای اقتصادی، بلکه اعطای مشروعیت حقوقی بینالمللی به اقدامات خصمانه علیه ایران است. در شرایطی که منطقه آبستن حوادث است و هر لحظه امکان تهاجم نظامی از سوی رژیم اسرائیل وجود دارد، فعالسازی اسنپبک میتواند بهانهای طلایی و پوششی قانونی برای چنین اقدامی فراهم کند. در آن صورت، یک اقدام متجاوزانه میتواند تحت لوای اجرای قطعنامههای شورای امنیت توجیه شود و این بزرگترین خطری است که از این سازوکار متوجه امنیت ملی ایران میشود.
بنابراین، اسنپبک نه یک تهدید پوچ، بلکه یک چالش امنیتی جدی است که حتی اگر تأثیر اقتصادی آن به مانند گذشته نباشد، میتواند در بُعد سیاسی و نظامی، هزینههای جبرانناپذیری را به کشور تحمیل کند.
پینوشت (منابع و ارجاعات)
۱. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد: این قطعنامه که در ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۵ به تصویب رسید، توافق برجام را تأیید کرد. بندهای ۱۰، ۱۱ و ۱۲ آن به تفصیل سازوکار بازگشت خودکار تحریمها (Snapback) را تشریح میکنند.
۲. متن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام): بندهای ۳۶ و ۳۷ این توافق، سازوکار حلوفصل اختلافات را مشخص کرده و به هر یک از طرفین اجازه میدهد در صورت «عدم پایبندی اساسی» طرف دیگر، اقدامات متقابل را در پیش گیرند. این همان مبنای حقوقی است که ایران برای کاهش تعهدات خود و اروپا برای تهدید به فعالسازی اسنپبک به آن استناد میکنند.
۳. مواضع رسمی چین و روسیه: وزارتخانههای امور خارجه چین و روسیه در بیانیههای متعددی پس از خروج آمریکا از برجام و بهویژه در واکنش به تهدیدات اروپا، فعالسازی مکانیسم ماشه توسط طرفهایی که خود به تعهداتشان عمل نکردهاند را «غیرقانونی» و «غیرقابل قبول» خواندهاند.
۴. اظهارات سید عباس عراقچی: در طول مذاکرات هستهای و پس از آن، ایشان و دیگر مقامات ایرانی بارها هشدار دادند که استفاده ابزاری از مکانیسم ماشه به معنای پایان توافق خواهد بود و ایران نیز متناسب با آن واکنش نشان خواهد داد. این اظهارات در آرشیو خبرگزاریهای رسمی داخلی و خارجی موجود است. (بهعنوان نمونه، مصاحبهها و نشستهای خبری در سالهای ۲۰۱۷-۲۰۱۹).



