اون عربه... اسمش چی بود؟

محبوبه محمدی،   4040307049 ۳۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۲ تکراری یا غیرقابل انتشار
 اون عربه... اسمش چی بود؟


الف: امسال جعفر پناهی جایزه نخل طلای جشنواره کن را گرفت و با دست پر به کشور آمد. پیشتر عباس کیارستمیِ بزرگ همین جایزه را برد و خیلی ها را خوشحال کرد. ما ایرانی ها، مثل خیلی از مردم کشورهای دیگر، مردم مقایسه گری هستیم. عادت کرده ایم و دست خودمان هم نیست که آدم ها و چیزهای مختلف را با هم مقایسه کنیم.

بر همین قیاس وقتی جایزه نخل طلای پناهی را با نخل طلای کیارستمی می سنجیم، جایگاه کیارستمی و سبک وسیاقش در فیلمسازی را بسیار پیشروتر، جاافتاده تر و مهمتر از پناهی می بینیم. کیارستمی هیچگاه برای خوشامد جشنواره ها، تهیه کننده ها و مخاطبان راه و روش و سلوک وجهت فیلمسازی اش را تغییر نداد. چون بینش و جهان بینی اش ورای سیاست و امور روزمره  می ایستاد و همین ویژگی او را سخت ممتاز می کرد. همین نگاه بود که به او اصالت و غنا می بخشید و او را یکسره از فیلمسازان همگن دیگر جدا می کرد.

بی جهت نبود که انبوهی از فیلمسازان نامدار و تراز اول جهان به او وسینمایش علاقه داشتند و نبوغ غبطه برانگیز او را ستایش می کردند حتی الان که چند سال از مرگ او می گذرد همچنان او را یکی از شمایل های نامیرای سینمای جهان می دانند.

این کارگردان بزرگ وقتی در برابر این پرسش قرار گرفت که چرا فیلم هایش رنگ وبوی مسایل روز سیاسی ندارند؟ هوشمندانه پاسخ داده بود: ( نقل به مضمون) « چون من خیابان و میدان نیستم که با تغییر یک رژیم نام آن نیز تغییر کند. من طبیعتم... مانند یک درخت... که در پاییز چهره عوض می کند و در بهار دوباره جوانه می زند.» وحقیقت این است که او در تمام دوران فیلمسازی اش – به شهادت همه فیلم هایی که ساخت-  به این دیدگاه سخت مومن بود و پای آن ایستاد.


اما جعفر پناهی راه متفاوتی از استادش را در پیش گرفت وتلاش کرد از وجوه جانبی دیگر که ربط چندانی به فیلمسازی نداشتند، برای پررنگ شدن کار فیلمسازی اش بهره بگیرد. او فیلمش را ساخت و حضور ژولیت بینوش بازیگر فیلم کیارستمی و دوست آقای پناهی در مقام رییس هیات داوران جشنواره کن امسال، راه رسیدن به نخل طلا را برای پناهی احتمالا بسیار تسهیل کرد.


ب: زمانی که کیارستمی بزرگ جایزه نخل طلای کن را گرفت، به هنگام مراجعت به کشور، به جرم بوسیدن کاترین دونووا از درِ دیگری در فرودگاه عبور داده شد تا از مصایب روبرو شدن با جماعتی که برای اعتراض به او آمده بودند،  دور باشد. اما درباره جعفر پناهی با وجود مواضع تندی که علیه حاکمیت گرفت، این اتفاق نیفتاد.

برخلاف سالها قبل که از خروج او برای شرکت در جشنواره برلین ممانعت به عمل آمد، این بار تدابیری اتخاذ شد تا او در زمان مقرر در جشنواره کن به همراه عوامل فیلمش حضور داشته باشد و باز برخلاف برخی گمانه زنی ها او به هنگام بازگشت بدون کوچکترین مزاحمتی در میان حلقه دوستان فیلمسازش مشایعت شد و از در اصلی فرودگاه هم خارج شد.

یعنی او سختی ها و تنگناهایی که فیلمساز معتبری مثل کیارستمی چند دهه قبل متحمل شد را درک نکرد. که خود همین موضوع نشان می دهد که مجموعه حاکمیت تا چه اندازه آستانه تحملش را در مواجهه با کسی که برخلاف قوانین جاری کشور فیلمی با آرایه های روشن مخالفت با نظام ساخته را ، بالا برده است. 


ج: تا همین جا بحث در باره کیفیت جایزه نخل طلای امسال جشنواره کن در بین موافقان و مخالفان بسیار داغ بوده است. فرزاد موتمن فیلمساز نام آشنای کشورمان درباره کیفیت متزلزل نخل طلای جشنواره کن نوشته است: « مرگ محمد لخدر حمینه، فیلمساز الجزایری ، مصادف شد با داغ شدن بحث هایی در باره جشنواره کن ونخل طلایش.

در سال 1975 فیلمی از لخدر حمینه به نام خاطرات سالهای آتش زیر خاکستر، برنده نخل طلا از جشنواره کن شد، می دانید چه فیلم های دیگری در جشنواره حضور داشتند؟ رهگذر، عطر زن، لنی، معمای کاسپار هاوزر، آلیس دیگر اینجا زندگی نمی کند، الکترا و...اما نخل طلا را فیلم لخدر حمینه دریافت کرد. من این فیلم را در سالهای دور در جوانی دیده ام و راستش حاضر نیستم دوباره به تماشایش بنشینم. فیلم مهمی نیست.

اما همچنان در کلاس هایم، رهگذر و الکترا را تدریس می کنم...سالها بعد ژیل ژاکوب در مصاحبه ای حتی نام لخدر حمینه را به خاطر نیاورد و از بغل دستی اش پرسید: اون عربه که بهش جایزه دادیم، اسمش چی بود؟»

دیدگاه کاربران

ناشناس۳۹۰۹۶۵۷۱۴:۳۲:۳۶ ۱۴۰۴/۳/۷
فیلم سیاه ساختن جایزه بردن این که افتخاری نداره
ناشناس۳۹۰۹۸۳۱۱۶:۳۵:۵۱ ۱۴۰۴/۳/۷
در تمام کشورهای دنیا، مسئولان از موفقیت بین المللی هنرمندانشان شادمان بوده و آن را تبریک می گویند.
ناشناس۳۹۱۰۰۰۶۱۸:۴۶:۵۳ ۱۴۰۴/۳/۷
جعفر پناهی سه جایزه مهم جشنواره های فیلم برلین، ونیز و کن را در کارنامه خود دارد. هر کدام از این جشنواره ها قدمت و اعتبار زیادی دارند. حتما فیلم های فرهادی دارای ارزش‌های هنری مشهودی بوده اند که جوایز این سه جشنواره فیلم سازی را کسب کرده اند. هیچگاه مسولان این جشنواره ها شهرت و اعتبار خودشان را بی خودی به حراج نمی گذارند.
ناشناس۳۹۱۰۱۹۱۲۱:۲۸:۰۷ ۱۴۰۴/۳/۷
آنها فیلم نمی سازند برای اهداف سیاسی علیه کشورشان و برای همین مشکلی ندارند !!!
ناشناس۳۹۰۹۸۳۴۱۶:۳۷:۲۴ ۱۴۰۴/۳/۷
نه تنها در حوزه سینما، در حوزه موسیقی هم استاد شجریان از نظر شما......
ناشناس۳۹۱۰۵۰۷۰۰:۲۸:۱۴ ۱۴۰۴/۳/۸
شجریان وارد سیاست بازی مسموم شد
ناشناس۳۹۱۰۲۷۹۲۲:۱۹:۰۷ ۱۴۰۴/۳/۷
هنرمند باید منتقد باشه و حکومت باید نقدپذیر ، در غیر این صورت هیچکدام در جای خود نیستند.
پویا۳۹۰۹۶۸۹۱۴:۵۱:۱۸ ۱۴۰۴/۳/۷
پناهی نون رو به نرخ روز میخوره - جو سیاسی غرب بصورتی است که وقتی میبینه به فیلم های ایرانی که سیاه نمایی دارند جایزه تعلق میگیره - به اون سمت میره
ناشناس۳۹۰۹۸۳۶۱۶:۳۸:۱۶ ۱۴۰۴/۳/۷
شما با پناهی مشکل ندارید. شما باسبک رئالیسم مشکل دارید.
ناشناس۳۹۱۰۱۸۸۲۱:۲۷:۱۹ ۱۴۰۴/۳/۷
واقعگرا خیر شبه واقعگرا!!!
ناشناس۳۹۰۹۶۹۴۱۴:۵۶:۱۴ ۱۴۰۴/۳/۷
کیو با کی و چیرو با چی مقایسه میکنید؟! کیارستمی نماد میهن پرستی و تعهد و آرمان گرایی و استقلال اندیشی و واقع بینی و صداقت محوری و پرستیژ هنری بود
جواد۳۹۰۹۷۷۸۱۵:۵۷:۴۳ ۱۴۰۴/۳/۷
کیارستمی را هم تحمل نداشتید
ناشناس۳۹۰۹۸۶۵۱۷:۰۰:۲۸ ۱۴۰۴/۳/۷
اگر تحمل کرده بودن ( هر چند اصلا باری نبود که اذیت کند) اصلا پناهی ها به وجود نمی آمدند
ناشناس۳۹۰۹۸۸۷۱۷:۱۳:۱۳ ۱۴۰۴/۳/۷
یادمان نرفته در آنروزها
ناشناس۳۹۰۹۸۱۴۱۶:۲۵:۲۱ ۱۴۰۴/۳/۷
معلوم نبود اگر کیارستمی هم زنده بود اکنون چه اوضاعی داشت
ناشناس۳۹۰۹۸۳۵۱۶:۳۷:۵۲ ۱۴۰۴/۳/۷
تحریم و فشار اقتصادی دشمن هر چند خباثت پشتش بود اما باعث شده بود سیستم با کیارستمی و امثال آن کنار بیاید . اما امیدوارم هیچگاه با این دست افراد نامبرده کنار نیاید که نان به نرخ روز خوری و وطن فروشی می شود کاسبی و این خطرناک است .
ناشناس۳۹۰۹۸۴۲۱۶:۴۰:۴۲ ۱۴۰۴/۳/۷
هیچ کدام ارزش ندارد دنیا دارد از این مزخرفات می گذرد خود غربی ها روی آورده اند به فیلم های تخیلی و ترسناک چون هم مردم فهمیده اند که فیلم ها و این جماعت سلبریتی دیگه ارزش الگو شدن ندارند و هم غربی برای اینکه این جماعت را از دست و پای خود دور کنند مشغولشان کرده اند به فیلم های تخیلی و ترسناک و...
رضا۳۹۰۹۸۶۸۱۷:۰۱:۱۸ ۱۴۰۴/۳/۷
اگر کیارستمی زنده بود ،قطعا به او هم ایراد می گرفتیم
ناشناس۳۹۰۹۹۰۶۱۷:۳۲:۳۰ ۱۴۰۴/۳/۷
جالبه خودتان هم قبول دارید کار کردن در این کشور بسیار سخت است . و سوال اینجاست که آیا شما به جعفر پناهی اجازه ساختن فیلم دادید ؟
ناشناس۳۹۰۹۹۳۳۱۷:۴۷:۵۲ ۱۴۰۴/۳/۷
هنرمند واقعی از هنرش استفاده میکنه، ونیاز به متوسل شدن به ابتذال و یا سیاست ندارد. چاپلین و هارول لوید کجا به ابتذال رفتند؟
مانا۳۹۱۱۲۴۶۱۱:۰۲:۳۱ ۱۴۰۴/۳/۸
شما همه فیلم‌های چاپلین رو دیدی یا فقط اون‌هایی که صداوسیما پخش کرده ؟!
ناشناس۳۹۰۹۹۶۳۱۸:۱۲:۳۲ ۱۴۰۴/۳/۷
کاملا مشخص است که نویسنده میخواهد با بزرگ کردن کیارستمی مرحوم او را بر سر پناهی زنده بکوبد! افکار عمومی و فعالان هنر و فرهنگ ایران از یاد نبرده اند که زمان حیات کیارستمی به قول نویسنده بزرگ چه فحاشی هایی علیه او میکردید. فکر نو ارائه کنید و دیدگاه متفاوت مطرح نمایید.
ناشناس۳۹۰۹۹۸۰۱۸:۱۹:۰۲ ۱۴۰۴/۳/۷
من اگر فیلمساز بودم هرگز فیلمی بر ضد کشورم نمی ساختم
ناشناس۳۹۱۰۰۱۶۱۹:۰۰:۵۵ ۱۴۰۴/۳/۷
تک تک کلماتی که برای پناهی بکار بردید ان زمان برای کیارستمی بکار میبردید. صرفا کمی عقب نشینی کرده اید.
dayani۳۹۱۰۰۲۲۱۹:۰۵:۲۴ ۱۴۰۴/۳/۷
اگر حکومت و نظام سعه صدر داشته باشند، پس از ساخت تعدادی از این فیلمها، ارزششان کاسته می شود. همانگونه که با ازدیاد بد گفتن از این و آن ، به مرور ارزش بدبیان شده ها کاسته می شود. ...
ناشناس۳۹۱۰۳۵۷۲۳:۰۲:۰۲ ۱۴۰۴/۳/۷
معلوم نیست که شما با پناهی ها مشکل دارید یا با هنرشان یا با هردو؟
ناشناس۳۹۱۰۳۶۴۲۳:۰۴:۵۱ ۱۴۰۴/۳/۷
حالا که کیارستمی در بین ما نیست، عزیز شده!!
ناشناس۳۹۱۰۹۰۳۰۸:۳۵:۲۸ ۱۴۰۴/۳/۸
این توقع بیجایی است که همه مردم نگاه یکسانی به تحولات کشورشون و دنیا داشته باشن
علی۳۹۱۱۰۱۱۰۹:۲۵:۲۷ ۱۴۰۴/۳/۸
در موضوع اخیر جایزه به پناهی، سوژه اصلی نه فیلم وی بلکه زاویه دید تصمیم گیرندگان جشنواره کن به جامعه ایران بود. نگاه جشنواره های غربی به سینمای ایران، همان نگاهی است که آنها همواره به سینمای اروپای شرقی (بلوک شرق سابق) در دهه ۱۹۹۰ داشتند. آنها تجربه دیگری در اختیار ندارند؛ کلیشه سازی! در آن دوره سینمای اروپای شرقی با فیلم هایی متوسط و گاهی سطح پایین با به تصویر کشیدن فلاکت های مردمان شان و با هیاهوی رسانه ای جوایز متعددی می گرفتند، در حالی که هیچ ارزش هنری نداشتند. سیاست غرب حکم می کرد که چهره های هنری به نمادهای سیاسی در جوامع شرق اروپا (بویژه در چکسلواکی، مجارستان، لهستان و …) تبدیل شوند و محرکی برای امواج مخملین باشند. در ادامه این روند و در انقلاب مخملی چکسلواکی، واتسلاو هاول چهره هنری چک به ریاست جمهوری رسید و در کشورهای دیگر ایضا … آنچه تصمیم گیرندگان جشنواره کن و دیگر محافل هنری غرب تحت تأثیر دولت ها و مراکز اطلاعاتی شان قادر به درک آن نیستند اینکه؛ ایران برخلاف اروپای شرقی سوسیالیست دارای سینمای ملی و موج افکن نیست و چنین جوایزی بجز تشدید تخاصمات سیاسی از موج افکنی اجتماعی کاملا تهی است. این نگرش به نوعی در گفتار و رفتار اخیر طرف فرانسوی نیز بازتاب داشت؛ مسولان جشنواره کن اعلام کردند که اعطای جایزه به پناهی بیش از خود فیلم به محیط پیرامونی فیلم بستگی داشته است؛ روابط ایران و فرانسه (بطور کلی غرب)، سیاست مداخله گرانه فرانسه در امور داخلی ایران، ممنوع الخروج بودن پناهی از سال ۸۸، و غیره و همچنین اعلام موضع سیاسی شخص وزیرخارجه بی پروای فرانسه پس از اعطای این جایزه بخوبی نشان داد که در اینجا اساسا بحث هنر و سینما مطرح نیست بلکه معارضه ادامه دار فرانسه با نظام سیاسی ایران موضوعیت و محوریت دارد. از این منظر، پناهی و جایزه اش هیچ اهمیت هنری و اجتماعی ندارند، آنچه می ماند همان کنش سیاسی است. لذا تسامح مقامات ایران در قبال پناهی قابل درک و تقدیر است …
رضا۳۹۱۱۰۲۴۰۹:۳۲:۱۷ ۱۴۰۴/۳/۸
پناهی اگر می خواست در رابطه با بدبختی های جامعه امروز فرانسه فیلم بسازد قطعا سوژه های زیادتری داشت؛ اما هرگز جایزه نمی گرفت … امروزه کسی در ایران، حتی ناراضیان، پناهی و امثال او را یک وطن پرست و ‌وانگارد آزادیخواه تلفی نمی کند. نیم قرن تجربه گرانسنگ جامعه ایرانی درس های بزرگی برای همه طیف های جامعه ایران به ارمغان آورده است: ایران بدون استقلال سیاسی، آزادی به کارش نمی آید. تنها قصه مابعد مشروطیت به شکل دیگری تکرار می شود …
yektanetتریبون

آخرین عناوین