اول مرغ بود یا تخم مرغ؟!

حسین علی زاده، گروه اقتصادی الف،   4040128052 ۲۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۸ تکراری یا غیرقابل انتشار
اول مرغ بود یا تخم مرغ؟!

این روزها که قیمت دلار و طلا نقل محافل کارشناسی و عمومی ( حتی شب نشینی های خانوادگی) است، در کنار نقد سیاست های حاکمیتی در اقتصاد نوعی نقد فرهنگی به رفتار مردم نیز در حال پررنگ شدن است. از این منظر مردم در تحلیل نهایی مقصرند که پول و سرمایه های خرد و کلان خود را به بازار طلا و سکه می ریزند و باعث التهاب همیشگی آن می شوند و ... . 

این تحلیل نیز مانند تحلیل های نقادانه از حکمرانی اقتصادی همواره درست و محل اعتناست چون اقتصاد مانند سیاست و هر حوزه دیگر اجتماعی، امری چند وجهی است و به قول کارشناسان اجتماعی نباید با دیدگاه های تک عاملی به تبیین مسایل حوزه های مختلف جامعه پرداخت. اما اگر بخواهیم از کلی گویی دست برداریم ( یعنی سخنی نگوییم که در همیشه و همه جا درست می نماید) و درباره علت خاص وضعیت اقتصادی اکنون و امروز تحلیلی قابل بررسی و صدق و کذب بردار و منتهی به راه حل ارائه دهیم باید بتوانیم ریشه این گسترش فرهنگ سوداگری را به عامل مشخصی برگردانیم یا دستکم نقش و وزن یک عامل را بیشتر بدانیم.

 با این مقدمه به نظر می رسد این سیاست های حکمرانی اقتصادی است که در حال حاضر باعث رواج این فرهنگ شده است. 

جدای از اقشاری که همیشه و در هر جامعه ای وجود دارند و جز کاسبکاری سوداگرانه هدف دیگری در زندگی ندارند، عموم مردم ایران به دنبال یک زندگی آبرومندانه حداقلی هستند.  در طول دهه های گذشته پس از انقلاب به خصوص در دوران جنگ تحمیلی نیز مساله افزایش قیمت دلار و طلا و تحریم های اقتصادی که آن روزها به محاصره اقتصادی تعبیر می شد، وجود داشت ( مثلا همان سال ۱۳۵۹  با آغاز جنگ تحمیلی  ، قیمت دلار ۴۲ درصد رشد کرد)  اما هیچگاه موج این تلاطم ها  فراتر از اقشار خاصی که در این حوزه ها فعالیت می کردند نرفت. چرا؟! چون جهت گیری سیاست های اقتصادی کلان کشور بر رهاکردن معیشت عموم مردم استوار نبود. کارمندان و کارگران و معلمان و سایر مزدبگیران کم و بیش و در سطح معیشت متعارف آن زمان علیرغم این تلاطم ها در سیاست خارجی و بازتاب های اقتصادی آن در اقتصاد، نفس شان نبرید و کمرشان خم نشد. اما امروز مردم احساس می کنند در میانه کارزار جنگی که شاید شدید از دوران قبل در جریان است رها شده اند و کسی جز عقل معاش اندیش جزئی نگر خودشان به داد شان نمی رسد!

وانگهی مردم آشکارا می بینند که هزینه های شعار مقاومت را صرفا خودشان می دهند و سطح زندگی مسوولان کشور (نوعا و نه لزوما تک تک آنان)  بسیار بسیار بالاتر از آنان است.

در چنین شرایطی طبیعی است که خانواده ایرانی حتی اگر آگاه و مطلع از مسایل کلان اقتصادی و اجتماعی و زیان های سوداگری با دلار و طلا و خودرو و.... باشد به چیزی غیر از حفظ معاش خود فکر نکند.  این رفتار از لحاظ اخلاقی نیز قابل سرزنش نیست چرا که در جهت بقا و حفظ شرایط موجود و با سرمایه های خرد و اندک صورت می گیرد نه با انگیزه سوداگرایانه و سرمایه های کلان. 

 به علاوه آیا خود دولت ها با هدف فرهنگسازی در راستای رفتار اقتصادی درست از مردم چیزی غیر از این از آنان خواسته اند؟ یا برعکس دایم اطمینان خاطر داده اند که نگران نباشید هرقدر بخواهید دلار و طلا برای فروش داریم!

 بگذریم که در این میان شایبه بهره مندی دولت ها از این  وضعیت و استفاده از درآمدهای آن برای جبران کسری بودجه های وحشتناک هم مطرح است که در صورت واقعیت داشتن، معنای آن این است که حکمرانان اقتصادی در کشور در هر دولتی به قیمت ویرانی سرمایه های مادی و معنوی و سقوط ارزش پول ملی و اقتصاد داخلی فقط می خواهند گلیم دوران مسوولیت خود را بیرون بکشند! 

چنین داوری درباره اغلب ناترازی های مطرح شده در کشور نیز راست می نماید. ضمن تاکید بر درستی درخواست های صرفه جویی ها از مردم باید گفت با فرض رعایت صد در صدی تمام توصیه های مصرفی از سوی مردم باز هم ناترازی هایی مانند ناترازی برق و آب و سوخت برجای خود باقی است چرا که به اندازه کافی در این حوزه ها سرمایه گذاری صورت نگرفته و مردم در این فقره تقصیر تعیین کننده ای ندارند.  

به این ترتیب و از این منظر نادرست نیست دستکم در دوران امروز، وزن تصمیم های حکمرانان در شکل دهی به رفتارهای اقتصادی جامعه را بسیار بسیار بیشتر از سهم خود مردم و شهروندان بدانیم و در درجه اول همچنان تیغ تیز انتقادها را متوجه دولتمردان کنیم، در غیر این صورت در ریشه یابی وضعیت امروز و تعیین تقدم در عاملیت مردم یا مسوولان، گرفتار همان معضل مشهور « اول مرغ بود یا اول تخم مرغ؟» می شویم چرا که ظاهرا هم تقدم مرغ/دولت، و هم تقدم تخم مرغ/مردم،  درست به نظر می رسد ! 

دولت ها می توانند و باید زمینه فعالیت های اقتصادی را به سمتی هدایت کنند که شهروندان احساس کنند با سرمایه گذاری خود در تولید هم به سود شخصی می رسند و هم در ساختن کشور با فعالیت های اقتصادی سالم و شفاف مشارکت می کنند. 

دیدگاه کاربران

ناشناس۳۸۵۷۵۰۶۱۷:۲۳:۲۹ ۱۴۰۴/۱/۲۸
تا وقتی اصلاح طلبان حکمرانی کنند آش و کاسه همین است
ناشناس۳۸۵۷۵۱۸۱۷:۳۸:۱۸ ۱۴۰۴/۱/۲۸
تخم مرغ یا مرغ مسله این است
ناشناس۳۸۵۷۹۱۵۰۹:۱۸:۴۶ ۱۴۰۴/۱/۲۹
هیچکدام نبوده اند به فرمان خدا مرغ و خروس موجود شد و سپس جریان تکثیر شکل گرفت همه چیز به اذن خدا موجود است و طبق حرکت جوهری همه چیز در حال تغییر و نو شدن است
ناشناس۳۸۵۷۵۲۲۱۷:۴۳:۴۶ ۱۴۰۴/۱/۲۸
چه نظر سطحی و سیاست زده و کودکانه ای! از این دعوای حیدری و نعمتی دست بردارید زحمت فکر کردن به خودتان بدهید! مگر زمان جنگ را همین اصلاح طلبان اداره نمی کردند؟! وانگهی در دولت مرحوم رئیسی وضع تغییر کرد واقعا؟!! همان افزایش قیمت دلار، همان کسر بودجه، همان جراحی اقتصادی و همان تورم و کم آوردن مردم! !
ناشناس۳۸۵۷۵۹۴۱۹:۱۰:۲۵ ۱۴۰۴/۱/۲۸
در 3 دوره بیش از حد دلار بالا رفت یکی زمان موسوی یکی در زمان روحانی و یکی پزشکیان، هر سه هم فشار و بحران بوده اما چرا در دولت احمدی نژاد و شهید رئیسی بحران هم بود ولی بیش از حد بالا نرفت؟!!!
ناشناس۳۸۵۷۸۴۲۰۶:۴۱:۲۳ ۱۴۰۴/۱/۲۹
تو که اسم تمام رئسای جمهوری رو آوردی.... پس نتیجتا مشکل از چیه؟
ناشناس۳۸۵۷۸۴۹۰۷:۲۳:۵۶ ۱۴۰۴/۱/۲۹
پس با آمریکا به توافق برسید دلار پائین می آید
ناشناس۳۸۵۸۰۶۸۱۳:۱۰:۰۰ ۱۴۰۴/۱/۲۹
با شما موافق نیستم
ناشناس۳۸۵۷۵۲۸۱۷:۵۷:۱۹ ۱۴۰۴/۱/۲۸
۲ ساعت مذاکره با آمریکا موجب شد که ارزش پول ملی در مدت ۲ روز ۲۰ درصد افزایش یابد. داشتن روابط با آمریکا بسیار پر اهمیت است.
ناشناس۳۸۵۷۷۴۷۲۳:۵۹:۱۵ ۱۴۰۴/۱/۲۸
در 6 ماه سال قبل یکسره 30 درصد بیشتر از تورم دلار بالا رفت دولت چه هدفی داشته؟
ناشناس۳۸۵۷۷۹۴۰۱:۱۷:۰۷ ۱۴۰۴/۱/۲۹
حالت خوبه؟حکمرانی اصلاح طلبان؟؟!!
ناشناس۳۸۵۷۵۱۵۱۷:۳۴:۴۹ ۱۴۰۴/۱/۲۸
این سوال مربوط به اوایل انقلاب بود حالا باید پرسید اول تخم مرغ گران شد و یا مرغ
ناشناس۳۸۵۷۵۱۹۱۷:۴۰:۴۲ ۱۴۰۴/۱/۲۸
این سوال ماتریالیست دیالکتیکها در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب از بچه مسلمانان بود
ناشناس۳۸۵۷۵۲۳۱۷:۴۵:۰۳ ۱۴۰۴/۱/۲۸
از DeepSeek پرسیدم: آیا ممکنه با پول حاصل از تورم ۴۰ درصد، به مدت نیم قرن، توسعه ایجاد کرد؟ چون جوابش طولانی بود فقط نتیجه گیریش رو میفرستم. نتیجه‌گیری: تورم ۴۰ درصدی نه تنها ابزاری برای توسعه نیست، بلکه مانع اصلی آن محسوب می‌شود. توسعه‌ی پایدار نیازمند ثبات اقتصادی، حکمرانی خوب و سرمایه‌گذاری مولد است، نه درآمدهای ناپایدار ناشی از تورم. تجربه‌های جهانی نشان داده‌اند که اقتصادهای با تورم بالا در نهایت به رکود تورمی (Stagflation) یا فروپاشی مالی دچار می‌شوند. فکر کنم اگه فقط جمله آخر نتیجه گیریش رو هم می‌فرستادم کفایت میکرد.
ناشناس۳۸۵۷۵۲۴۱۷:۴۸:۲۰ ۱۴۰۴/۱/۲۸
تا وقتی دزدان ریاکار و یقه بسته بر سر کار و امور کشور هستند وضع تغییری نمیکنه
م۳۸۵۷۶۴۴۲۰:۳۳:۴۱ ۱۴۰۴/۱/۲۸
مرغ
ناشناس۳۸۵۷۶۹۸۲۲:۱۴:۴۳ ۱۴۰۴/۱/۲۸
امیر مومنان علی ( ع ) فرمود : « مردم به حاکمانشان شبیه تر هستند تا به پدرانشان .» بنا بر این رفتار مردم نشأت گرفته از سیاست گذاری ها و رفتار حاکمیت است .
معلم۳۸۵۷۷۱۹۲۲:۵۸:۴۵ ۱۴۰۴/۱/۲۸
اول تخم مرغ
ناشناس۳۸۵۷۸۸۰۰۸:۵۳:۳۳ ۱۴۰۴/۱/۲۹
مخالفان وموافق مذاکره دریکجا تجمع کنند هرتعدادی زیاد بود بعنوان رفراندوم ملاک عمل مسئولان نظام باشد
ناشناس۳۸۵۸۱۱۷۱۴:۲۰:۴۸ ۱۴۰۴/۱/۲۹
موضوع مهم انجاست که تولید ثروت با تولید کالا خیلی فرق میکند مثلا خیلی از کشورها کارخانه تولیدی مهمی ندارند ولی چون تجارت میکنند تولید ثروت میکنند هم دولت هم مردم ثروتمند هستند مثل خیلی از کشورهای کوچک منطقه و جهان که تاجر هستند نه تولید کننده کالا ...
yektanetتریبون

آخرین عناوین