به گزارش الف؛ صحنه سیاسی و اجتماعی اراضی اشغالی در بیش از هشت ماه اخیر که از آغاز جنگ غزه می گذرد، شاهد رویدادها و تحولات معناداری بوده است. در این راستا، هر چه از زمان آغاز جنگ تا به امروز به جلو حرکت کرده‌ایم، روند مخالفت های سیاسی و اجتماعی در اراضی اشغالی با تداوم جنگ غزه بیشتر و بیشتر شده است.
به عنوان مثال، در ابتدای جنگ غزه شاهد بوده ایم که جریان های رقیب و مخالف با نتانیاهو در صحنه سیاسی اراضی اشغالی، به صراحت اعلام کردند که به دلیل بحرانی و حاد بودن شرایط، قصد کمک به دولت نتانیاهو را دارند و بر آن نیستند که بر بحران ها بیفزایند. به بیان ساده تر، آن ها تاکید داشتند که به دنبال حفظ انسجام سیاسی در اراضی اشغالی در پی اوج گیری درگیری ها با ملت و مقاومت فلسطین هستند.
با این حال، با گذشت زمان، واقعیت های تازه و تلخ برای صهیونیست ها آشکار و آشکار تر شده و می بینیم که منتقدانِ نتانیاهو صریح تر از هر زمان دیگری در وضعیت کنونی به مخالفت با وی و متحدانش در قدرت و البته رویکردهای آن ها نسبت به جنگ غزه می پردازند. به طور خاص، یائیر لاپید رهبر جریان اپوزیسیون در فلسطین اشغالی تاکید دارد که نتانیاهو باید هر چه سریعتر از قدرت کنار برود و انتخابات زودرس در اراضی اشغالی برگزار شود. اخیرا نیز بنی گانتس وزیر جنگ سابق صهیونیست ها و از چهره های سیاسی شناخته شده در اراضی اشغالی، در حرکتی معنادار و در اعتراض به رویکردهای نتانیاهو و متحدانش در جبهه های جنگ غزه، از کابینه جنگ اسرائیل استعفا داده است.
البته پس از او، دو تن دیگر از اعضای کابینه جنگی اسرائیل هم به تبعیت از بنی گانتس راه وی را در پیش گرفتند و از کابینه مذکور خارج شدند. معادله ای که در نهایت به فروپاشی کابینه جنگی اسرائیل ختم شده است. در این بحبوحه، اخبار مختلفی دال بر اوج گیری اعتراضات بسیاری از چهره های نظامی و امنیتی رژیم اشغالگر قدس علیه دوالت نتانیاهو و متحدان افراطی اش نیز مطرح شده که البته تیغ سانسور صهیونیست ها در وضعیت کنونی اجازه افشای گسترده آن ها را نمی دهد.
توجه داشته باشیم که بر اساس قوانین رژیم اشغالگر قدس، افشای برخی واقعیت‌ها در وضعیت فعلی می تواند متضمن حبس های طولانی مدت و حتی مجازات مرگ برای آن هایی باشد که دست به افشاگری می زنند. با این حال، نکته قابل تامل اینکه در همین فضا، نتانیاهو و طیف افراطیون متحدش، به نحوی فعال اقدام به ترویج تئوری های توطئه نیز می کنند.
مثلا آن ها با طرح اتهام علیه برخی سیاسیون و چهره های نظامی اسرائیلی بر این باور هستند که این افراد سعی دارند تا رژیم اسرائیل را به سمت امضای توافق آتش بس با حماس سوق دهند. توافقی که در نوع خود یک شکست بزرگ برای اسرائیل است و البته که پیروزی و دستاوردی مهم و معنادار را برای حماس نوید می دهد. در این زمینه، پسر نتانیاهو به نحوی فعالی در شبکه های اجتماعی همسو با دیگر افراطیون صهیونیست فعال است و اقدام به طرح تئوریهای توطئه مختلف می کند.
در این راستا، باید توجه داشته باشیم که هدف اصلی از طرح این تئوریها نیز صرفا یک چیز است: اینکه نتانیاهو بتواند از سیلی از حملات و انتقاداتی که علیه او و دولتش مطرح می شود فرار کند. به بیان ساده تر، این تئوریهای توطئه به نتانیاهو و متحدانش اجازه می دهند تا یک فضای تنفس پیدا کنند و بتوانند مدعی شوند که افرادی در پشت صحنه به دنبال تصعیف آن ها و البته رژیم اشغالگر قدس هستند و افکار عمومی در فلسطین اشغالی نباید به آن ها و ادعاهایشان توجه کنند. با این همه، این موضوع نیز چیزی از واقعیت های وخیم و ناگوار صهیونیست ها در شرایط کنونی کم نمی کند.
