به گزارش الف، تجربه دهههای گذشته ثابت کرده که مبنا و انگیزه حضور هر قدرت بیگانه در خاورمیانه و مشخصا غرب آسیا، سیطره بر این منطقه با استفاده از ایجاد اختلافات قومی و فرقهای میان ملتها و حتی در داخل کشورها بوده است. در این میان ایالات متحده پیشگام پروژه فرقهای در منطقه محسوب میگردد و میتوان گفت همه جنگها و بحرانهای بزرگی که مردم منطقه با آن درگیر شدهاند، ریشه در همین اختلافات فرقهایِ ناشی از پروژه آمریکایی دارد.
حضور آمریکا در خاورمیانه از گذشته تاکنون موجب شده تا رویه عادی تعامل میان مردم و کشورهای این منطقه دچار اختلال شود؛ به طوری که واشنگتن همواره با حمایت از یک سری گروههای خاص، آنها را علیه دیگر گروهها و مولفهها تحریک کرده و در نتیجه یک نزاع بزرگ منطقهای یا داخلی در کشورهای خاورمیانه به راه انداخته است. البته باید توجه داشت همه طرفهایی که تحت حمایت آمریکا قرار میگیرند درواقع ابزاری برای تحقق اهداف این کشور در منطقه بوده و تاریخ مصرف خاصی دارند و همه آنها دیر یا زود تبدیل به مهره سوخته شده و از معادلات واشنگتن حذف میگردند.
در این میان منطقه کردستان عراق و سوریه از جمله مناطقی هستند که آمریکا از آنها برای تامین منافع و اهداف خود استفاده میکند. کردستان عراق و سوریه به دلیل داشتن مرزهای مشترک با ایران از مناطق راهبردی غرب آسیا محسوب میگردند و درواقع ایالات متحده به نوعی آنها را دروازه تسلط بر منطقه میداند. به این ترتیب آمریکا از سال 1991 مستقیما شروع به حمایت از کردهای عراق کرد. اوج همکاری کردهای عراق با ایالات متحده به سال 2003 یعنی آغاز اشغالگری این کشور در عراق برمیگردد و بعد از آن حمایتهای واشنگتن از کردستان عراق بیشتر شد و در حال حاضر اقلیم کردستان عراق تبدیل به لانه جاسوسی رژیم صهیونیستی و عوامل موساد و سیا شده است.
اما کردستان سوریه حتی موقعیتی راهبردیتر از کردستان عراق برای آمریکا دارد. در سال 2011 همزمان با آغاز جنگ جهانی تروریسم علیه سوریه به سرکردگی آمریکا که با هدف براندازی نظام سوریه و فدرالیتهسازی این کشور بود، ایالات متحده از دروازه مناطق کردنشین سوریه در شمال و شرق وارد این کشور شد. آمریکا که در سال 2014 به همراه نیروهای ائتلاف بینالمللی به بهانه «مبارزه با داعش» وارد سوریه شد، از کردهای این کشور به عنوان ابزاری برای تثبیت اشغالگری خود در خاک سوریه و غارت منابع طبیعی این کشور همچون نفت و غلات و ... استفاده میکند.
نیروهای جدایی طلب موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه یا «قسد» که متشکل از عناصر کرد هستند، اصلیترین ابزار واشنتگن برای اجرای نقشههای خود در سوریه بعد از شکست پروژه تروریسم محسوب میشوند و با وجود اختلافاتی که در برخی زمینهها میان قسد و آمریکا وجود دارد اما نیروهای مذکور همچنان در خدمت برنامههای آمریکا هستند. مهمترین انگیزه آمریکا از همکاری با کردها-چه در عراق و -چه سوریه، مقابله با محور مقاومت و تضعیف نفوذ آن در مناطق راهبردی همچون عراق و سوریه و نیز قطع کردن کانالهای ارتباطی میان اعضای این محور است.
به عبارت دیگر، ایالات متحده که از تشکیل دولت دلخواه خود در عراق و براندازی دولت «بشار اسد» در سوریه ناامید شده، به دنبال تشکیل دولتهای خودمختار قدرتمند در این دو کشور با استفاده از مولفه کردهاست تا در خدمت اهداف واشنگتن و منافع ایالات متحده باشند. این اقدامات در چارچوب تلاشهای آمریکا برای تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه است.
در این بین، تضعیف امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران یکی از اهداف راهبردی آمریکا در منطقه محسوب میگردد که این کشور قصد دارد با استفاده از کردها، بخش زیادی از این هدف خود را تحقق ببخشد. همانطور که اشاره شد اقلیم کردستان عراق طی سالهای گذشته تبدیل به مقر سرویس جاسوسی موساد شده که البته ایران همواره پاسخهای عملی قاطعی به این تحرکات متجاوزانه در مرزهای خود داده است.
برخی ارزیابیها نشان میدهد که پروژه آمریکا برای تغییر نقشه سیاسی منطقه و ضربه زدن به محور مقاومت و مشخصا جمهوری اسلامی ایران، در جهت تلاشهای ایالات متحده در حمایت از کردهای عراق و سوریه میباشد که وقتی کشورهای عراق و سوریه از قومیتها ضربه ببینند و با خطر تجزیه روبه رو باشند، آن زمان ایران نیز عراق و سوریه را که متحدانش در منطقه محسوب میگردند، از دست خواهد داد.
تشکیل دولت خودمختار اقلیم کردستان عراق در چارچوب همین تحرکات ایالات متحده برای تجزیه عراق بود اما این دولت تاکنون نتوانسته رسما از دولت مرکزی بغداد اعلام استقلال کند.
اما همانگونه که گفتیم تجربه ثابت کرده همه ابزارهای آمریکا در هرکجای دنیا، موقتی هستند و تاریخ مصرف مشخصی دارند. این مسئله درباره کردها نیز به همین شکل صدق میکند. بارزترین مثال در این زمینه کردهای سوریه هستند که طی سالهای گذشته به ویژه در جریان درگیری ترکیه با کردهای سوریه، ایالات متحده منافع خود را به حمایت از این مولفه ترجیح داده و کمک موثری به آنها نکرد. در سال 2018 و 2019 که آنکارا حملات شدیدی علیه کردهای سوریه انجام داد، آنها بارها از خیانت واشنگتن صحبت کردند.
در مرحله فعلی نیز آمریکا که نگران همگرایی ترکیه با دولت بشار اسد و تقویت نفوذ روسیه در سوریه است، برای نزدیک شدن به آنکارا تلاش میکند که این موضوع موجب نارضایتی و خشم فرماندهان و عناصر قسد شده و آنها میترسند خیانت واشنگتن به کردها در برابر ترکیه تکرار شود.
گفتیم که آمریکا از دهه 90 میلادی به همکاری مستقیم با کردهای عراق روی آورد، اما در همین زمان هم واشنگتن مقابل حملات شدید رژیم صدام علیه کردها ساکت ماند. در سال 1991 نیز دولت وقت آمریکا به ریاست جورج بوش پدر ابتدا از خیزش کردها علیه رژیم صدام حمایت کرد اما بلافاصله سنگر خود را تغییر داد و کنار صدام ایستاد.
اینها تنها نمونههایی از خیانت ایالات متحده به کردهای منطقه محسوب میشوند؛ کردهایی که همچنان اصرار دارند آمریکا را برگ برنده خود بدانند. تحولاتی که اکنون در مناطق کردنشین سوریه شاهد آن هستیم و اعتراض عشایر عرب به سیطره کردها در شرق فرات، نشان میدهد که کردهای سوریه مسیر پرچالشی برای رسیدن به خودمختاری دارند و تحقق این آرزو بسیار دشوار و حتی محال است. در سایه تنشهایی که کردها در درگیری با عشایر عرب دارند و نیز خطر ادامهدار حمله ترکیه، باید ببینیم که این بار منافع آمریکا در کدام جهت خواهد بود و آیا این کشور باز هم از پشت به کردها خنجر میزند.