به گزارش الف؛ پایگاه خبری "اسپکتیتور" در گزارشی با اشاره به یافته های جدیدترین نظرسنجی دانشگاه کویپینیاک ایالات متحده آمریکا به این نکته اشاره می کند که تضعیف تدریجی بنیان های میهنپرستی در غرب و به طور خاص آمریکا، موجب شده تا شمار قابل توجهی از شهروندان این کشور، نسبت به وطن خود احساس خاصی نداشته باشند و صرفا آن را به مثابه محلی برای سکونتشان در نظر بگیرند.
در واقع، یافته های نظرسنجی مذکور نشان می دهند که مفهوم "شهروندی" از نگاه جهان غرب که در قالب آن حقوق و تعهدات خاصی برای شهروندان تعریف می شود، حداقل در جامعه آمریکا تا حد زیادی تضعیف شده است و افراد حاضر نیستند برای کشورشان دست به فداکاری بزنند.
پایگاه خبری اسپکتیتور در گزارش خود می نویسد:
«در ماه گذشته میلادی، دانشگاه کویپینیاک در قالب یک نظرسنجی از آمریکایی ها پرسیده که آیا در صورت وقوع یک جنگ علیه کشورشان، حاضرند به دفاع از آن برخیزند؟ حدودا 7 درصد از رای دهندگان در پاسخ به این سوال گفته اند که "نمی دانم". نکته قابل تامل در این رابطه این است که 52 درصد از حامیان حزب دموکرات در نظر سنجی مذکور گفته اند که پا به فرار خواهند گذاشت. در میان حامیان جمهوریخواهان نیز وضعیت کمابیش مشابهی برقرار بوده است.
از میان تمامی شرکت کنندگان حاضر در نظرسنجی، 55 درصد گفته اند که می مانند و می جنگند و در این میان 38 درصد به صراحت گفته اند که پا به فرار می گذارند. این گزاره اگر واقعیت داشته باشد حاکی از این است که میلیون ها آمریکایی در صورت حمله به کشورشان، ادای دین به آن را مورد بی توجهی قرار می دهند و صرفا دست به فرار می زنند.
"متئو هنسی" در نشریه وال استریت ژورنال می نویسد که "این قبیل پاسخ ها به طور خاص شگفت انگیز هستند زیرا وقتی از افراد سوال می شود که اگر به کشورت حمله کنند، از آن دفاع خواهی کرد یا فرار می کنی؟ هیچ نیروی زور و اجباری برای اینکه آن ها پاسخی خاص را بدهند در کار نیست. اغلب پیش می آید که افراد در قالب نظرسنجی های مختلف واقعیت را نمی گویند. این مساله به ویژه در شرایطی که دادن یک پاسخ خاص از حیث اجتماعی نیز غیرقابل قبول است، بیش از پیش مهم و برجسته می شود".
درست به همین دلیل است که شاهد آن بوده ایم پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا، سیلی از شگفتی و تعجب را برای بانیان برگزاری و انجام نظرسنجی های مختلف به همراه داشت. در این رابطه بسیاری از حامیان ترامپ نیت های خاص و غیرقابل قبولشان جهت رای دادن به وی را به صورت مخفی برای خود نگه داشتند ودر قالب نظرسنجی های مختلف، دیدگاهی متفاوت را ابراز کردند.
از این منظر، اینکه در جریان نظرسنجی اخیر کویپینیاک شاهد آن بوده ایم که افراد بدون هرگونه فشار خارجی اعلام کرده اند که حاضر نیستند از سرزمین و وطن خود یعنی آمریکا در برابر یک حمله خارجی دفاع کنند، حقیقتا شوکه کننده است. بسیاری از اوقات افراد دروغ می گویند تا تایید و یا احترام دیگران را کسب کنند. اینکه این افراد حتی به این دلایل نیز راضی نشده اند که دروغ بگویند عجیب است. آن ها حتی حاضر نشده اند برای اینکه مثلا شجاعت خود را به رخ بکشند نیز دروغ بگویند.
در واقع بر اساس نظرسنجی دانشگاه کویپینیاک، در صورت وقوع یک حمله خارجی به آمریکا، 38 درصد از شهروندان آمریکایی احتمالا سوار بر ماسین های خود خواهند شد و راهی کانادا یا مکزیک می شوند. این در حالی است که خانواده های ثروتمند تر آمریکایی سوار بر جت های شخصی شان می شوند و به مناطقی نظیر نیوزیلند که به کل از بحران و جنگ علیه آمریکا دور است سفر می کنند و در آنجا به سبک زندگی مرفه خود ادامه می دهند.
مردم کشورهای غربی با توجه به دوره صلح 70 سال اخیری که تجربه کرده اند، هیچ گاه مجبور نشده اند که به این سوال پاسخ دهند که آیا حاضرند سلامت و رفاه خود را برای دفاع از کشورشان به خطر بیندازند یا خیر؟ البته که به نظر می رسد رابطه میان شهروندان غربی با سرزمین و کشورشان، بیش از آنکه مبتنی بر احساس باشد، انگار مبتنی بر نوعی معامله است و کاملا حالتی انفعالی دارد. این در حالی است که حتی بسیاری از جمعیت مهاجران و پناهجویان نسبت به سرزمین مادری خود احساسات عمیقی دارند اما در جهان غرب چنین نیست.
در این راستا، یکی از اصلی ترین مولفه هایی که شهروندان کشورهای غربی را به سمت یک هویت ملی مشخص سوق می دهد و در قالب آن از اهمیت برخوردار است، "پول" است. مولفه ای که مردم کشورهای غربی به راحتی حاضر به کنار گذاشتن آن نیستند. اکنون طیف های قابل توجهی از آمریکایی ها نظیر حامیان حزب دموکرات سال هاست که مثلا نسبت به نژادپرستی سیستماتیک در کشورشان اعتراض دارند.
در این فضا، یکی از مولفه هایی که موجب می شود تا افراد در پاسخ به این سوال که آیا حاضرند از آمریکا در برابر یک حمله خارجی دفاع کنند یا خیر؟ می گویند خیر، و قطعا جان خود را بر می دارند و فرار می کنند این است که آن ها از خود می پرسند که چرا باید جهت حراست از ساختار نژاد پرستی و خشونت در کشورشان، با جانشان بازی کنند.
در عین حال، نباید فراموش کنیم که نوعی فرهنگ راحت طلبی فزاینده نیز در جامعه آمریکا رسوخ کرده و آنها دیگر حاضر نیستند برای ارزش ها و منافع کشورشان دست به فداکاری و از خودگذشتگی بزنند. جالب این که همین شهروندان آمریکایی بعضا تعجب می کنند که چطور برخی ملت ها با تحمل رنج و سختی های فراوان حاضر به دفاع از کشورشان می شوند.
در این راستا برخی ناظران و تحلیلگران در جهان غرب بر این باورند که مفهوم غربیِ کلمه "شهروندی" که توازنی از حقوق و تعهدات را در بر می گیرد، به تدریج منسوخ شده و اکنون بی معنا است. جهانیسازی، مهاجرت انبوه غیرقابل جذب در جامعه مقصد و اوج گیری جریان های افراطی در جهان غرب تا حد زیادی شهروندان کشورهای غربی را صرفا به ساکنان خاکِ این دسته از کشورها تبدیل کرده است. افرادی که انگار هیچ تعهدی را به ارزش ها و گذشته و هویت مشترک کشورشان ندارند.
از این رو وطن و میهن عملا به موضوعی ساده برای شهروندان غربی تبدیل شده و انگار آن ها هیچ هیجان و احساسی را در مورد آن ندارند. در این چهارچوب، نخبگان سیاسی و اقتصادی در جهان غرب نیز صرفا کار خود را می کنند و به فکر ایدئولوژی و منافع خاص خودشان هستند.
در واقع اینطور به نظر می رسد که جهان غرب اکنون با نوعی وطن پرستیِ بی پایه و اساس رو به رو است. گویی اغلب شهروندان آمریکایی نمی دانند که وقتی کشورشان مورد حمله خارجی قرار گرفته، باید چه کنند؟ آیا باید بایستند و مقاومت کنند و بجنگند یا خیر بهتر است که فرار کنند و خود را به جایی امن برسانند. گویی آن ها با معادله ای سرتاسر مبهم و غیرمشخص طرف هستند».
لینک:
https://www.spectator.co.uk/article/most-read-2022-why-are-so-few-americans-willing-to-defend-their-country



