دکتر "علی واحدی" کارشناس مسائل سیاسی افغانستان در گفتگو با "پایگاه خبری الف"، در واکنش به تحولات جاری در افغانستان و اوج گیری طالبان می گوید: «مهمترین دلیل برای اینکه اکنون شاهدیم مراکز ولایات مهم افغانستان یکی پس از دیگری سقوط می کنند این است که دولتِ "اشرف غنی" و حتی دولت قبل از آن(دولت "حامد کرزای")، تا حد زیادی به دولت آمریکا وابسته بوده اند و تکیه چندانی به ملت افغانستان نداشته اند».
تحولات و تنش ها در افغانستان، وارد مرحله جدیدی شده است. گروه طالبان که همزمان با خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان، بر شدت تحرکات نظامی خود افزوده بود و برخی ولسوالی های(شهرستان های) این کشور را به تصرف خود در آورده بود، اکنون و با سرعتی قابل توجه، در حال فتحِ مراکز مهم ولایات مختلف افغانستان است.
بر اساس گزارش ها، تا روز 22 مرداد ماه، طالبان بیشتر از 10 مرکز ولایت در افغانستان را به تصرف خود درآوردهاند. این گروه اخیرا توانسته اند شهر "قندهار" که دومین شهر بزرگ و مهم افغانستان است را به تصرف خود درآورند. درست در همین شرایط و با توجه به پیشروی های قابل توجه طالبان در خاک افغانستان، دولت افغانستان مجبور شده تا به گروه طالبان پیشنهادِ توقف جنگ و از سرگیری مذاکرات جهت مشارکت آن در قدرت را بدهد.
"عبداللهعبدالله" رئیس شورای عالی مصالحه ملی افغانستان نیز خواستار برگزاری جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد تحولات افغانستان شده است. برخی خبرهای تایید نشده نیز حاکی از درخواست آمریکا از "اشرف غنی" رئیس جمهور افغانستان مبنی بر ضرورت استعفای وی جهت تشکیل دولت موقت و شراکت طالبان در قدرت حکایت دارند.
در این راستا، سیلِ رایزنی های منطقه ای و فرامنطقه ای نیز در دوحه پایتخت قطر در جریان است تا تنش ها در افغانستان بیش از این تشدید نشوند و این کشور با یک فاجعه انسانی رو به رو نشود. به طور خاص برخی منابع خبری در دوحه قطر گفته اند که طالبان، آمریکا و عبدالله عبدالله به عنوان نماینده دولت افغانستان و رئیس شورای مصالحه ملی افغانستان، تا 95 درصد در مورد ضرورت برقراری آتش بسِ 6 ماهه در افغانستان به توافق رسیده اند و اکنون در حال چانه زنی در مورد رئیس دولت موقت افغانستان هستند.
سرعت تحولات در افغانستان به قدری بالاست که بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که اگر هرچه سریعتر یک ابتکار سیاسی و دیپلماتیک در مورد افغانستان عملیاتی نشود، احتمال فتح "کابل" پایتخت افغانستان نیز توسط طالبان وجود دارد(نیروهای های طالبان به 50 کیلومتری جنوب کابل رسیده اند). در این میان حتی برخی منابع خبری اعلام کرده اند که دولت چین اعلام کرده حاضر است در صورت فتح کابل توسط طالبان، این گروه و دولت آن را به رسمیت بشناسند.
مشروح کفتگوی الف با علی واحدی را بخوانید
*دلیل اصلی پیشروی های سریع طالبان در افغانستان را چه می بینید؟ چرا سطح مقاومت ها در برابر پیشرویهای طالبان چندان شدید نیست و ولایات افغانستان به صورت دومینو وار در حال سقوط هستند؟
قرار بود پس از پایان مذاکرات آمریکا و طالبان در دوحه قطر، گفتگوها میان طالبان و دولت افغانستان نیز به میانجیگری گروه های سیاسی افغانستان، برگزار شود که متاسفانه این روند به چالش کشیده شد و محقق نشد.
در این راستا، دو طرف یکدیگر را به کم کاری و عدم تمایل جهت مذاکره متهم می کردند. در این میان، آمریکاییها نیز شیطنت های خاص خود را داشتند و سعی می کردند تنش ها و بن بست ها در روند مذاکرات و روندهای سیاسی و امنیتی افغانستان را تا حدی زیادی به کناره گیری خود از جنگ افغانستان نسبت دهند. در این راستا، به بن بست خوردن مذاکره و تعامل میان طالب ها و دولت افغانستان، شعله های آتشِ درگیری میان دو طرف را برافروخت.
جدای از این ها نباید فراموش کرد که متاسفانه در طول دو دهه اخیر، دولتی در افغانستان که بر مبنای حمایت و پشتوانه مردمی شکل گرفته باشد، ایجاد نشده است. چه در زمان "حامد کرزای" و چه در زمان "اشرف غنی"، این مساله صادق بوده با این حال در دوران اشرف غنی، این مساله و رسوایی هایِ متعاقب آن بیش از پیش برجسته شد. به عنوان مثال در انتخاباتی که به انتخاب اشرف غنی انجامید، تنها دو میلیون افغان از جمعیت 30 میلیون نفری افغانستان مشارکت داشتند. در ادامه نیز اما و اگرهای زیادی در مورد خودِ انتخابات مطرح بود کما اینکه شاهد بودیم متاسفانه افغانستان در یک روز، شاهد برگزاری دو مراسم سوگندِ ریاست جمهوری در این کشور بود.
در این چهارچوب دولت در افغانستان مردمی نبود بلکه بیش از همه و از چشم مردم، حامی آمریکا بود. آمریکا بیش از دو دهه است که در افغانستان جنایت می کند و دولت های افغانستان نیز در برابر این جنایات هیچ اقدامی الا سکوت انجام نداده و نمی دهند. این سکوت از منظر افغان ها، تا حد زیادی به معنای همراهی و حمایت از آمریکا بوده است. مردم افغانستان همچنین به دلیل انفعال دولت های افغانستان در برابر چپاول گری های آمریکا از ثروت افغانستان نیز شدیدا آزرده خاطر هستند. جالب است بدانید آمریکایی ها به یک قریه(روستا) در افغانستان به زعم اینکه طالبان در آنجا هستند چنان حملات سنگینی انجام دادند که حتی کوچکترین موجود زنده ای نیز در آن دیگر وجود ندارد. در این میان دولت افغانستان هیچ کاری جهت حمایت از مردم این کشور انجام نداده است. در نمونه دیگر در قندهار نیز یک سرباز آمریکایی به طور مسلح به چندین خانه در این منطقه هجوم برده و ده ها شهروند بیگناه را به شهادت رسانده است. در این مورد هم دولت کابل منفعل عمل کرد.
در این راستا وقتی می بینیم طالبان با سرعتی بالا در حال پیشروی در افغانستان هستند، این تا حد زیادی ناشی از این است که اساسا این دولت از پشتوانه ای نزد مردم افغانستان برخوردار نبوده و به راحتی ساختار آن نیز در حال فروپاشی است. این نتیجه آن است که دولت در افغانستان بر پایه مردم استوار نبوده و صرفا به آمریکا تکیه داشته است.
از سویی، مردم افغانستان حتی کمترین امکانات نظیر برق و آب و دیگر زیرساخت هایی که در حالت عادی در قالب خدمات باید از دولت افغانستان دریافت کنند را نیز دریافت نمی کردند. همین مساله نیز به شدت آن ها را نسبت به دولت این کشور بدبین می کرد. در این راستا، آن ها(ملت افغانستان) دولت را مصادف با ایالات متحده آمریکا می دیدند.
اکنون نیز شاهدیم که "سهیل شاهین" سخنگوی طالبان در دوحه قطر می گوید که با دولت افغانستان به توافق رسیده که توافق شش ماهه آتش بس در افغانستان برقرار شود و دولت موقت در افغانستان بر سر کار آید. امری که تحقق آن منوط به استعفای اشرف غنی است. در این شرایط، اشرف غنی نیز به این درک رسیده که از حمایت چندانی برخوردار نیست و نمی تواند چندان مقاومت کند که این امر هم نتیجه رویکردهای خاص وی در دوران حضورش در قدرت(و تکیه به آمریکایی ها) است.
*حتی اگر این بحثِ آتش بس شش ماه در افغانستان عملیاتی شود، آیا به نظر شما روند دومینو وارِ سقوط ولایات افغانستان پایان خواهد پذیرفت؟ آیا آتش بسِ بر روی کاغذ، می تواند در عرصه عمل پیشرویهای طالبان را پایان دهد؟
بدون تردید اگر آتش بس برقرار شود و دولت موقت در افغانستان روی کار آید، طالبان بهانه اصلی خود مبنی بر اینکه یک دولت حامی آمریکا در افغانستان بر سر کار است را از دست می دهند و عملا روند سیاسی در افغانستان تسهیل می شود و می تواند به پایان گرفتن تنش ها در افغانستان کمک کند. بدون تردید طالبان در شرایط کنونی، شرایط داخلی افغانستان و خواست مردم این کشور را نیز در نظر می گیرند و نمی خواهند در همین ابتدای کار خود را بدنام کرده و مردم را علیه خود بشورانند. نباید فرامش کرد که مشکل افغانستان، نظامی نیست بلکه ناشی از عدم گفتگو و تعامل است. طالبان، دولت افغانستان را نامشروع می داند و خود را حاکمیت قانونی در افغانستان در نظر می گیرد و در نقطه مقابل، دولت افغانستان نیز واقعیت های میدانی این کشور را در نظر نگرفته که همین مسائل برای این کشور مشکلساز شدند.
در این میان نباید فراموش کرد که آمریکایی ها نیز شیطنت های خاص خود را داشتند و با ایجاد فضایی نامساعد در افغانستان و تشدید خشونت در این کشور، عملا آتش ناامنی و بی ثباتی را در افغانستان بیش از پیش شعله ور می کردند. حداقل در شرایط کنونی افغانستان به طور ویژه به دیپلماسی و گفتگوی گروه های مختلف افغان و قطع مداخلات مخرب خارجی و بیگانه نظیر دخالت آمریکایی ها در معادلات داخلی افغانستان نیاز دارد.
*آیا به نظر شما اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان کناره گیری از قدرت را بر اثر فشارهای طالبان می پذیرد؟ تا چه حد این ایده می تواند واقع بینانه باشد؟
اشرف غنی عملا ابزاری ندارد که بخواهد در قدرت بماند. اشرف غنی به برخی افراد و گروه های داخلی افغانستان نظیر "ژنرال دوستم" اتکا داشت که عملا دیدیم وی نیز تا این لحظه نتوانسته کاری برای اشرف غنی انجام دهد. در شرایط کنونی افغانستان با وضعیت وخیمی رو به رو است و اگر اشرف غنی بخواهد سرسختی بیشتری نشان دهد شاید این مساله بهایی سنگین داشته باشد. از این منظر، عملا اشرف غنی مجبور است به کناره گیری از قدرت تن در دهد و موضع گیری اخیر آمریکا که از اشرف غنی خواسته تا از قدرت کناره گیری کند تا روند گفتگوهای سیاسی و صلح در افغانستان تسهیل شود نیز نشان از آن دارد که وی دیگر حمایت ایالات متحده آمریکا را نیز با خود ندارد.
*آیا به وعده های طالبان پس از برقراری آتش بس در افغانستان می شود اعتماد کرد؟ دولت موقت از دولت اشرفغنی ضعیف تر خواهد بود و در جبهه مقابل، طالبان، قدرت برتر نظامی افغانستان خواهد بود، آیا این معادله اندکی برای افغانستان مشکل ساز نخواهد شد و به نفع طالبان نیست؟
به نظر من طالبان در مرحله کنونی در صورت برقرار آتش بس، مجبور است به وعده های خود عمل کند. مردم افغانستان در طول تاریخ نَه به شوروی، نَه آمریکا و نَه انگلیس و نه حتی به خود طالبان باج نداده اند. اگر ملت افغانستان علیه طالبان موضع گیری کنند و رویه های منفی آن را مشاهده کنند، بدون تردید خودِ طالبان نیز سرنوشتی بهتر از اشرف غنی و قدرت های خارجی در افغانستان نخواهند داشت. اینکه طالبان می گویند ما حکومت اسلامی می خواهیم، این فقط خواستِ طالب ها نیست، این خواست ملت افغانستان نیز است اما حکومت اسلامی که در چهارچوب های متعهدانه خود قرار داشته باشد و مردم به طور کلی با آن موافق باشند. از این منظر، به نظر من طالبان نیز در برهه کنونی، احتیاط های خاص خود را دارند و شدیدا نگرانِ دیدگاه افکار عمومی نسبت به خود هستند. از این منظر، انجام هر اقدامی بدون توجه به چهارچوب های جانبی از سوی آن ها(طالبان)، چندان محتمل نیست.