1. در عصر جهانی شدن یکی از دغدغههای اصلی و مهم کشورها، مسئله حضور قدرتمند در عرصه بین المللی است که این حضور خود در حوزههای مختلف اقتصادی، تجاری، فرهنگی، سیاسی و علمی قابل تبیین است. کشورها به منظور بالا بردن جایگاه، اعتبار و ضمناً تامین منافع ملی خود در جهان به فعالیتهای مختلفی میپردازد و اهدافی را دنبال میکنند. جمهوری اسلامی ایران نیز در گام دوم انقلاب اسلامی میبایست در کنار فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و تجاری خود در عرصه بینالملل حضور فعالی در میدان سازندگی و نوسازی کشورهای جهان بردارد و در این مسیر بدیهی است که بنا به اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی و لوازم تامین امنیت آن، اولویتهای نخست کشورهای همسایه و همسو با انقلاب اسلامی قرار میگیرند. لذا به نظر میرسد که در راستای فعال شدن و همکاری جمهوری اسلامی ایران در عرصه سازندگی و پیشرفت کشورهای همسایه و همسو، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) با توجه به ظرفیتهای گسترده فنی و انسانی، مدیریتی، اجرایی و نیز تجارب ناب خود در بخشهای مختلف، بازوی اتکای کشور برای حضور و همکاری با کشورهای منطقه در حوزه سازندگی و پیشرفت محسوب میشود.
2. هر کشوری بر اساس هویت خود منافعی دارد و هر منافع و اهدافی در سیاست خارجی کشورها متبلور میگردد. دیپلماسی ابزاری است که برای دستیابی و پیگیری اهداف سیاست خارجی یک کشور مورد استفاده قرار میگیرد. سیاست خارجی و دیپلماسی امری چندوجهی است که در پیوند با تاروپود جامعه و حوزههای مختلف آن اعم از سیاست، فرهنگ، اقتصاد و صنعت و... مورد مداقه قرار میگیرد (سجادپور، سیدکاظم:1389). لذا آبادانی و سازندگی به معنای عام و فراگیر آن نیز میتواند یک وجه مهم از دیپلماسی برای تامین منافع ملی کشورها باشد؛ از آن جهت که بخش وسیعی از کره زمین امروز در قالب دولت ملتها برای توسعه و پیشرفت خود تلاش میکنند، که میتوانند جامعه هدف ما باشند.
جمهوری اسلامی ایران نیز در عین کهن و تاریخی بودن خود، جامعهای است که نیازمند دگرگونی و نوسازی است، در عین حال تصمیم دارد هویت و ارزشهای خود را حفظ کند. بر این اساس ایران در عین نیازمندی به نوسازی، با جهان پیرامونی و نظم فعلی آن دچار چالشی ایدئولوژیک است که این مهم ما را بر آن میدارد که به گونهای در حوزه سازندگی و اقتصاد بینالمللی حضور داشته باشیم که انکار و حذف ایران با هزینهای غیرقابل جبران همراه باشد. در شرایطی که ایران از موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز، منابع انرژی، معدنی، نیروی انسانی و تاریخ و تمدن ویژه برخوردار است، اما در عین حال معادلات بین المللی به سادگی تحریم یا نادیده گرفته میشود، نشان ضعف ما در دیپلماسی و بهره گرفتن از ظرفیتهای ملی در عرصه بین الملل است، چرا که صرف گفتن و ارائه آمار و ارقام در مورد پتانسیلهای ملی کافی نیست، بلکه تبدیل آن به فرصت ها و بستر بالفعل هنر دیپلماسی است که میتواند هدف ما در دیپلماسی سازندگی باشد.
3. ایران اساسا کشوری بینالمللی است. ایران در مرکز منطقه خاورمیانه قرار دارد که بینالمللی ترین منطقه جهان است و امروزه هر کشوری از جمله ایران که تصمیم دارد قدرتمند باشد، باید ابتدا بین المللی فکر و سپس عمل کند. به عنوان مثال قطر کوچک زمانی در معادلات بین المللی به صورت بازیگری فعال درآمد که الجزیره رسانههای غربی را با چالش روبه رو کرد. به این ترتیب در دوران جدید انحصار حوزه سیاست خارجی صرفا از دولتها و وزارت امور خارجه خارج شده و نهادهای مختلف خصوصی و مردمی وارد آن و تاثیرگذار شده اند. لذا امروز نهادهای بین المللی مختلفی در حوزههای متفاوت در عرصه بین الملل فعال هستند و کشورها نیز برای تامین منافع ملی خود در آنها تلاش میکنند. در این میان قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) به عنوان بزرگ ترین مجری پروژههای عمرانی و سازندگی در کشور این توان و ظرفیت را دارد که به عنوان نماینده ایران در عرصه بین المللی و تعامل با شرکتهای عمرانی و سازمان های بینالمللی در قالب یک دیپلماسی سازندگی فعال حضور داشته باشد.
«سازندگی» به عنوان چتر مفهومی عام در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) است که دیپلماسی سازندگی نیز از یک سو تلاش میکند که به وسیله دیپلماسی اهداف سازندگی را از طریق واردات دانش مهندسی و تکنولوژی سازندگی پیگیری کند و از دیگر سو سعی میکند تا توان مهندسی و ظرفیتهای عمرانی کشور را در حوزههای راه، شهرسازی، نفت، گاز، پتروشیمی، سدسازی و نیرو، صنایع دریایی و... به کشورهای هدف صادر کند.
4. دیپلماسی سازندگی جدای از دیپلماسی توسعه یا نوسازی است و حتی دیپلماسی تجاری و اقتصادی. دیپلماسی اقتصادی در حوزه جذب سرمایه گذار و بازاریابی و همچنین جستجوی دقیق و درست فرصتهای سرمایهگذاری است و دیپلماسی تجاری نیز بر حوزه تجارت اعم از صادرات و واردات متمرکز است. دیپلماسی تجاری تلاش میکند محصولاتی را از کشور صادر و ارز وارد کند یا بالعکس. دیپلماسی نوسازی و توسعه نیز در جهت همان دیپلماسی اقتصادی است. این نوع از دیپلماسی تلاش دارد که شرایط و بستری آرام برای کشور رقم بزند تا اقدامات نوسازی کشور در شرایط آرام و منطقی قرار بگیرد و هزینههای کشور نه در حوزههای صرف واردات و مصرف، بلکه در حوزه پیشرفت و توسعه صرف شود.
دیپلماسی سازندگی در عین تعریف و تبیین شدن در چارچوب مفهومی سیاست بین الملل، میتواند در چارچوب مفهوم روابط بین الملل نیز ارزیابی شود. در پارادایم سیاست بین الملل از آن جهت معنا پیدا میکند که بستر و ابزاری برای حضور و ارتباط میان دولتها است و دستیابی به اهدافشان و از طرفی هم در پارادایم روابط بینالملل ظهور میکند که میتواند فضایی برای ارتباط شرکتها و موسسات خصوصی و مردمی فعال در حوزه سازندگی باشد.