روایت یکی از دختران قربانی پرونده کیوان امام وردی

  3990723080 ۵۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۶ تکراری یا غیرقابل انتشار

یکی از قربانیان وقتی برای شکایت به پلیس مراجعه می‌کند، با کیوان الف روبه‌رو می‌شود. دیداری که به گفته‌ خودش سخت و پرفشار بوده است.

روایت یکی از دختران قربانی پرونده کیوان امام وردی

همشهری‌آنلاین نوشت: دو ماه از جنبش «Me too» به روایت زنان ایرانی گذشته است. از سکوت سنگین و چند ساله‌ای که به یکباره شکست و موج عظیمی از افشاگری‌ها را به همراه داشت. از بهت ناباورانه‌ای که گریبان خیلی‌ها را گرفت و البته برای متهم تجاوزهای سریالی حسابی گران تمام شد. حالا ماجرا جدی شده با اینحال، شاکیان پرونده کیوان الف می‌گویند که حتی در صورت اثبات جرم او در دادگاه، مخالف اعدامش هستند. 

ف. یکی از قربانیان پرونده‌ کیوان الف است. کسی که سه سال بار سنگین آزار جنسی را به تنهایی به دوش کشیده و در نهایت با به راه افتادن موج افشاگری‌ها، با بسیاری از زنان قربانی هم‌صدا شده و قفل سکوتش را شکسته است. ماجرایی که برای او در سال ۹۶ رقم خورده، اما آشنایی او با کیوان الف، به چندین سال قبل‌تر برمی‌گردد؛ «من ورودی سال ۹۱ دانشگاه بودم و از سال دوم، سوم کیوان رو می‎شناختم. البته اون موقع اون دیگه دانشجو نبود، اما تو محیط دانشکده رفت و آمد داشت. اون موقع من تو یه کافه کار می‌کردم، همزمان برادر کیوان هم اونجا همکار من بود، برادرش خیلی آدم موجهی بود و ما زیاد با هم صحبت می‌کردیم. خودش هم زیاد به کافه‌ ما می‌اومد. به من گفته بودن که برادرش و کیوان با هم زندگی می‌کنن. مدتی گذشت، هم درسم تموم شد و هم از کافه‌ای که توش کار می‌کردم اومدم بیرون. اما توی اینستاگرام من و کیوان همدیگه رو دنبال می‌کردیم. یه بار رفته بودم سفر، تو اینستاگرام بهم پیام داد و سر صحبت رو باز کرد. خیلی مودبانه گفت وقتی برگشتی یه قراری بذاریم و کافه‌ای بریم».

بعد از بازگشت ف. از سفر، قصه، ساز می‌شود؛ «وقتی برگشتم با ایشون قرار گذاشتم، رفتیم اکباتان قدمی زدیم و چای خوردیم و از هر دری حرف زدیم. میدونست که من با برادرش همکار و آشنا هستم، موقع خداحافظی گفت یه بار دعوتت می‌کنم خونه، شراب انداختم و بیا امتحان کن. هفت، هشت روز بعد، من رو دعوت کرد. ذهنیتم این بود که با برادرش زندگی می‌کنه و تنها نیست و خلاصه مهمونی گرفته. ساعت حدود هفت عصر بود، رفتم خونش و دیدم تنهاست. سراغ برادرش رو که گرفتم، گفت: «نه اونکه اینجا زندگی نمی‌کنه!» داشت شام درست می‌کرد و کلکسیون مشروب‌هاش رو بهم نشون داد. یه شیشه آورد و گفت این رو خودمون درست کردیم، امتحانش کن. خودش هم یه بهونه‌ای آورد و نخورد».

ف. تعارف کیوان الف را می‌پذیرد و بعد همه‌چیز رنگ فراموشی به خود می‌گیرد؛ «نیم ساعت بعد، حال عجیبی بهم داد. سرم گیج رفت و نمی‌تونستم از جام بلند شم، خیلی سنگین شده بودم. می‌خواست به من نزدیک شود، اجازه ندادم، اما من رو کشید برد تو اتاقش و ... تمام این‌ها تو ده دقیقه اتفاق افتاد. من خیلی شوکه شده بودم، رفتار بی‌ادبانه‌ای کرد و از اتاق رفت. من هنوز توی شوک بودم، اسنپ گرفتم و زدم بیرون. حتی نمی‌دونستم چه ساعتی از روزه. یادمه وقتی می‌خواستم سوار ماشین شم، انقدر که تلوتلو می‌خوردم سرم خورد به در ماشین. از اون لحظه به بعد دیگه هیچی یادم نیست».

ف. می‌گوید هیچ وقت ادعا نکرده که کیوان چیزی در مشروب ریخته است؛ «از نظر خودم زیاده‌روی نکرده بودم، با اینحال حس می‌کنم اون حالم هم طبیعی نبود، چون هیچی از بعدش یادم نمیاد».

البته ماجرا ادامه دارد، کیوان الف بعد از این اتفاق دوباره به ف. پیام می‌دهد؛ «خودم رو مقصر می‌دونستم و فکر می‌کردم به قدر کافی از خودم محافظت نکردم. برای همین وقتی پیام می‌داد و می‌گفت می‌تونیم دوستای خوبی برای هم باشیم، برخورد بدی نداشتم. مدام تو پروسه‌ انکار بودم اما این رو هم بهش گفتم که هیچ اتفاق جنسی دیگه‌ای بین ما نمی‌افته. یکبار هم بعد از این ماجرا، من رو به کافه دعوت کرد، تنها هم نبود، یکی از دوستاش هم بود. اون روز هم کمی صحبت‌های معمول کردیم و تموم شد». 

این دیدار اما به مزاج کیوان الف خوش آمده و دوباره خواستار دیدار ف. می‌شود؛ «چند ماه بعد، خیلی مودبانه گفت خونه‌ش مهمونیه، خوشحال می‌شه منم برم. من فکر کردم جمع بچه‌های دانشکده‌ست. رفتم اما دیدم فقط خودشه با یه دختر و پسر دیگه که من نمی‌شناختمشون. اما اون شب رفتاراش عجیب بود، طوری بود که اون دختری که اونجا بود رو هم معذب می‌کرد، بازی جرئت و حقیقت راه انداخته بود و به همین بهونه چیزایی طراحی می‌کرد و می‌خواست به اون دختره نزدیک بشه. خیلی مشمئز کننده بود. من خیلی بدم اومد، احساس خطر کردم و تصمیم گرفتم برم. اون دختره هم ترسیده بود و قرار شد باهم بریم. اما کیوان عصبانی شد و گفت در پایین قفله و سرایدار خوابیده. من خیلی تعجب کردم گفتم، مگه کاخ سعدآباده؟! خیلی عصبانی شده بودم و دیگه داشت دعوا می‌شد که در رو باز کرد و ما رفتیم. این آخرین باری بود که باهاش در ارتباط بودم».

ف. روزهای زیادی بعد این ماجرا از سر گذرانده تا عاقبت پذیرفته چه اتفاقی برایش افتاده است؛ «واقعا من یه بازه‌ زمانی رو فراموش کردم، برای همینه که فکر می‌کنم «شاید» داروی بیهوشی ریخته بود توی مشروبم. خیلی طول کشید تا من موضوع رو بپذیرم و باور کنم؛ حدودا یک سال. بعد هم سعی کردم فراموش کنم تا همین چند وقت پیش که این جریانات راه افتاد».

او از حال و هوای دو ماه پیش می‌گوید؛ از روزهایی که زنان ایرانی روایت‌گر جنبش «می‌تو» شدند؛ «اولش که این جریانات شروع شد، من سربسته یه توئیتی کردم، اما ترسیدم که اسم این آدم رو بیارم و خودم متهم شم. اما وقتی دیدم یه سری آدم دارن عینا همون چیزی که من تجربه کردم رو میگن، فکر کردم الان سه سال گذشته، اگه من همون موقع می‌گفتم ممکن بود ده نفر قضاوتم می‌کردن، اما می‌تونست به گوش پنج نفر دیگه هم برسه و این اتفاق برای اون‌ها نیفته. احساس گناه کردم که سکوت کرده بودم. وقتی تصمیم گرفتم موضوع رو علنی کنم، دیگه قضاوت دیگران برام مهم نبود».

اما هراس خیلی از قربانیان در این مواقع، اطلاع دادن به خانواده است؛ هراس از سرزنش تا طرد شدن که البته خوشبختانه ف. این حالات را تجربه نکرده است؛ «الان به جز پدرم تمام اعضای خونواده‌م ماجرا رو می‌دونن. اونم مادرم صلاح میدونه که چیزی بهش نگیم وگرنه من مشکلی ندارم. زمانی که این اتفاق افتاد من تنها زندگی می‌کردم و رابطه‌م با خانواده حداقلی بود و حتی خیلی خوب هم نبود. می‌تونستن بگن چون از ما جدا بودی این اتفاق‌ها برات افتاد، اما این حرف‌ها رو نزدن. من رو سرزنش نکردن اما این احساس رو بهم دادن که نذاریم بقیه بفهمن، آبرومون می‌ره. البته فکر می‌کنم این حداقل چیزیه که می‌تونه پیش بیاد».

اما روزهای سختی تمامی ندارد و ف. وقتی برای شکایت به پلیس مراجعه می‌کند، با کیوان الف روبه‌رو می‌شود. دیداری که به گفته‌ خودش سخت و پرفشار بوده است؛ «دو روز بعد از اینکه گرفتنش دیدمش. پلیس بهم نگفته بود که قراره بشینم جلوی اون آدم و در حضور بازپرس صحبت کنم. برای همین دیدار خیلی پرتنشی بود. خیلی بد نگاه می‌کرد، زل زده بود توی چشم‌هام و حرکات عصبی داشت. یکم ترسیده بودم چون واقعا شرایط بدی بود».

با تمام این اوصاف و تحمل رنج سه ساله، ف. با اعدام کیوان الف مخالف است؛ «من به صورت کلی با مجازات اعدام مخالفم، از گرفتن حق حیات از یک آدم مخالفم. وقتی هم که خواستم شکایت کنم، وکیلم بهم گفت اونم مخالف اعدامه، اما به هر حال در صورت اثبات جرم، احتمال اعدام هم وجود داره. من با علم به این موضوع شکایتم رو مطرح کردم. اما وقتی این موضوع مطرح میشه و برای اولین بار قانون بهش وارد میشه، موقعیتیه که به‌راحتی نمیشه نادیده‌ش گرفت. اگه هدفت این باشه که بخوای یه تاثیری تو این جریان بذاری، این موقعیت بهترین زمانه. باید جلوی این ماجرا یه جایی گرفته می‎شد. اولویت من این بود که اولا این آدم و بعد افراد دیگه تو موقعیت مشابه نتونن به دیگران آسیب برسونن. من مخالف اعدامم اما چاره‌ای هم نبود، ما باید این راه رو می‌رفتیم». 

اما او به مواجه‌اش با پلیس هم اشاره می‌کند: «وقتی رفتم پیش پلیس، با اینکه گفته بودن خطری ما رو تهدید نمی‌کنه باز هم اعتماد کامل نداشتم. به نظرم بقیه هم همین احساس رو داشتن. من از روی ناچاری به مرجع قانونی پناه بردم چون چاره‌ دیگه‌ای نداشتم. اگه انتخاب دیگه‌ای داشتم شاید این کار رو نمی‌کردم. البته برخوردشون خوب بود. ضمن اینکه بازپرس پرونده هم به طور عجیبی فرد حمایتگریه و فعلا ماجرا داره خوب پیش می‌ره».

دیدگاه کاربران

ناشناس۱۶۴۳۳۷۶۱۳:۱۴:۴۶ ۱۳۹۹/۷/۲۳
خب بیجا کردین با نامحرم ارتباط داشتی و شراب خوردی
ناشناس۱۶۴۳۴۸۴۱۳:۴۱:۲۲ ۱۳۹۹/۷/۲۳
یعنی نباید این خانم رو قضاوت کرد؟ آیا ایشون خودشون هم مقصر نیستن؟ صرف نظر از تقصیر بدون تفسیر متجاوز، سهم این به اصطلاح قربانی در چنین پدیده هائی را میتوان نادیده گرفت؟
بنده خدا۱۶۴۹۲۲۳۲۰:۰۲:۲۰ ۱۳۹۹/۷/۲۷
این بنده خدا قربانی هوای و هوس و نفاسنیت انسانی شده که به او اعتماد کمی داشته. اگر شراب خورده خب عشقش کشیده! نمیدونسته که او سوء استفاده میکنه اینه که بخاطر شراب خوردن این خانم را متهم کنیم که خودش متجاوز رو به خودش راه داده ته بی انصافیه
ناشناس۱۶۴۳۵۱۷۱۳:۴۹:۱۹ ۱۳۹۹/۷/۲۳
بار اول رفتی گول خوردی با دوم چرا رفتی !!!!؟؟؟؟
ناشناس۱۶۴۳۵۳۷۱۳:۵۲:۱۴ ۱۳۹۹/۷/۲۳
اصل مشکل خودت بودی و خانواده ات که اجازه دادن هر جایی بروی چیزی که نسل های گذشته اجازه به شما خانم ها نمی دادن هر جایی بروید و با هر کی هم کلام شوید
ناشناس۱۶۴۴۴۷۸۲۳:۱۹:۴۹ ۱۳۹۹/۷/۲۳
اصل مشکل نبوده، اما اشتباه کرده. اصل و فرع رو اشتباه نگیریم.
ناشناس۱۶۴۳۵۹۶۱۴:۰۹:۵۲ ۱۳۹۹/۷/۲۳
به نظر من فردی که برای امتحان شراب پیش دیگری می‌ره خودشم مقداری تقصیر داره. اگه دختری از پسری خوشش میاد چرا بهش نمیگه بیاد با حضور بزرگ‌ترهاش حرف بزنن و حتی اون کوفتیشونو امتحان کنن؟
ناشناس۱۶۴۴۵۶۱۰۰:۳۷:۰۱ ۱۳۹۹/۷/۲۴
مقداری؟!!!
صمصام۱۶۴۳۵۹۹۱۴:۱۱:۴۸ ۱۳۹۹/۷/۲۳
دوستان الف من صمصام هستم .من رو میشناسید در خصوص کسانیکه که چند روز پیش نیروی انتظامی انهارو به عنوان اراذل و اوباش و مخل اسایش وامنیت مردم در خیابان گردانده بود نظرم رو اعلام کردم گفتم مخالف این کار ناجا هستم ..گفتم اینها خود به خود اراذل واوباش دنیا نیامده اند و گفتم قانون چنین مجازاتی برایشان تعیین نکرده است و ..کلا; گفتم مخالف این کار هستم. اونها باید بعد از تحمل مجازات رها نشوند و انها را حمایت کرد اما در خصوص این مرد با قاطعیت میگم بدون محاکمه اعدام ! میدانید چرا ؟ چون این فرد آبرو و زندگی و حیثیت دختران عفیف و پاک را لکه دار کرده است .و این جنایت هرگز قابل گذشت نیست و باید فقط با اعدامش ارامش را به این دختران بازگرداند . چون این فرد خودش تنها و تنها مقصر عامل این جنایات است .کسی شرایط را برای ارتکاب این جنایات فراهم نکرده است که مقصر باشد من اگر قاضی دادگاه بودم سریعا اورا برای اعدام به دایره اجرای احکام معرفی میکردم
علی۱۶۴۴۳۹۵۲۱:۴۰:۰۳ ۱۳۹۹/۷/۲۳
دختران پاک و عفیف!!!!!!!! برای تست مشروب رفته خونه طرف ، اون وقت میگی پاک و عفیف.
مهدی۱۶۴۴۶۰۶۰۲:۲۹:۲۴ ۱۳۹۹/۷/۲۴
سلام آقای صمصام خیلی نظرخوبی دادی ولی این خانما که رفتند خونه یه نامحرم ازاون بدتر هم شراب امتحان کردند نمیشه گفت عفیف وپاک
ناشناس۱۶۴۴۶۰۹۰۲:۵۴:۲۸ ۱۳۹۹/۷/۲۴
با خودت چند چندی؟ وات د فاز
ناشناس۱۶۴۵۰۹۶۱۳:۰۰:۰۳ ۱۳۹۹/۷/۲۴
دختران عفیف؟!!
ناشناس۱۶۴۳۶۴۲۱۴:۲۲:۵۹ ۱۳۹۹/۷/۲۳
دیگه خودتون با پای خودتون رفتید خانه یک آدم مجرد و تنها و مشروب خوردید و بازی جرات و حقیقت کردید!
ناشناس۱۶۴۸۷۳۷۱۴:۴۱:۱۳ ۱۳۹۹/۷/۲۷
اون دخترا خودشون دوست داشتن بهشون تجاوز شه. پس اونا باید اعدام شن ..
ناشناس۱۶۴۳۶۴۵۱۴:۲۳:۳۹ ۱۳۹۹/۷/۲۳
بعد از اون بلا که سرت آورده بازم راه افتادی رفتی خونه اش وبه حرفش اعتماد کردی؟شما در دانشگاه با واژه عقل سلیم آشنا نشدی؟بابا ایول شما یک تست آی کیو بده
ناشناس۱۶۴۳۶۶۲۱۴:۲۷:۵۶ ۱۳۹۹/۷/۲۳
فقط تاسف برای دختر پسرایی که به این راحتی همه چیزشون رو فدای چند دقیقه خوشی میکنند و بعد..
ناشناس۱۶۴۳۷۰۲۱۴:۴۱:۳۶ ۱۳۹۹/۷/۲۳
این خانم فکر میکرد پسره. حتی پسرها هم اینقدر ریسکی زندگی نمیکنن.
ناشناس۱۶۴۳۷۶۹۱۵:۰۱:۴۹ ۱۳۹۹/۷/۲۳
چه تعداد از این دختران مورد تجاوز واقع شده در جامعه وجود داره و بروز نمیدن. ازدواج کردن و انتخاب همسر برای پسران در این جامعه با وجود چنین دخترانی سخت شده است.
ز-ن۱۶۴۳۸۷۴۱۵:۳۲:۱۶ ۱۳۹۹/۷/۲۳
ماهم که گوشامون مخملیه خیلی جالبه که بااین اتهام بزرگی که این آدم داره شمامیخواین حکم اعدام اجرا نشه دردشماحتی زنهای بدبختی که موردسوءاستفاده های جنسی قرارگرفتن وشرافتشون لکه دارشده هم نیست دردشماافکارغربگرایانه ومبارزه بااحکام اسلامیه.
علی۱۶۴۳۹۱۴۱۵:۴۳:۴۶ ۱۳۹۹/۷/۲۳
خودش با پای خود رفته مشروب هم خورده الان برای چی شکایت میکنه؟؟؟؟؟
الهام۱۶۴۳۹۳۲۱۵:۵۲:۳۳ ۱۳۹۹/۷/۲۳
نکته اول: داشتم متن رو میخوندم هی میگفتم چرا لحنش اینجوریه، رفتم بالا دیدم به گزارش همشهری. فهمیدم چرا اینجوریه! حتی وقتی میخواد از پلیس و بازپرس تعریف کنه هم اولش سعی میکنه حس ترس و خشونت رو منتقل کنه نکته دوم: در اینکه این شیطان صفت کیوان امام وردی(که تعمد دارم اسم کاملش رو بنویسم و نه کیوان امام!) حقش اعدامه حرف و بحثی نیست، ولی واقعا به عنوان یه دختر مخم هنگ میکنه که چه طوری یه دختر پا میشه میره خونه ی یه آدم غریبه(حتی اگر با داداشش زندگی میکنه) و میدونه بساط مشروب هست. اصلا فرضا که با برادرش زندگی میکرد شاید ۲ تایی بهت حمله میکردن. عجیب تر اینکه بعد از اینکه اون بلا رو سرش میاره بازهم باهاش ادامه میده دوباره میره خونه اش!! الان هم میگه من کلا با اعدام مخالفم! واقعا چند چندی با خودت خواهر عزیزم؟!
ناشناس۱۶۴۳۹۴۸۱۶:۰۰:۰۱ ۱۳۹۹/۷/۲۳
.. تا وقتی همچین آدمهایی هستند که با اینکه دچار مشکل هم شدند، باز با طرف رفت و آمد داشتند و با تمام این ماجراها، تازه نگران حیات ایشون هم هستند، جای تقدیر داره!! خب، حالا شما شکایت کردی و اثبات شد، مثلا چه مجازاتی برای ایشون خوب هست؟ شماها تکلیفتون با خودتون هم مشخص نیست. عمل خودتون هم به خودتون آسیب میزنه و هم به جامعه و جالب اینکه دنبال اصلاح هم نیستید، رویه خودتون رو باز به شیوه خودتون میخواین ادامه بدید. حالا یه توضیح هم بدید که چرا سلب حیات بد هست، ممنون میشم، ولی 300 بار رابطه اجباری و باز شدن باب فساد بد نیست!
ناشناس۱۶۴۴۵۰۴۲۳:۴۲:۳۶ ۱۳۹۹/۷/۲۳
جریمه نقدی زندان
ناشناس۱۶۴۳۹۵۳۱۶:۰۱:۰۲ ۱۳۹۹/۷/۲۳
باور نمی کنم کیوان یکی از فعالان اعتراضات دانشجویی بود
ناشناس۱۶۴۴۴۸۴۲۳:۲۲:۳۲ ۱۳۹۹/۷/۲۳
هر کسی که اعدامی شد، بگید فعال سیاسی و اعتراض دانشجوئی بوده. یعنی فساد مربوط به فعالان سیاسی است. خودش اعتراف می کنه که تجاوز کرده بعد یکسری به بهانه سیاسی بودن می خواهند اعدام نشود.
صادق۱۶۴۳۹۹۰۱۶:۲۲:۲۸ ۱۳۹۹/۷/۲۳
سلام براستی متن عجیب و باورکردنی نیست، بخش فریب و فریب دادن و فریب خوردن بسیار عادی است، اما این که «من مخالف اعدام» هستم شگفت آور است!! این سخنان به عناصری مانند کیوان امام فرصت زندگی و جرم بیشتر می دهد به 300 انسان با بی رحمی و توحش تعرض جنسی کرده است، بدون رحم، 300 امید و آینده را ویران کرده حال خانم به کسی که با چشمان باز به بیش از سیصد نفر تعرض کرده و اگر دستگیر نمی شد چند مدت بعد این رقم بدون تردید افزایش یافته بود، قصد مساعدت دارند!! چه خانمی؟ ابایی از ارتباط نامشروع و خلاف قانون و عرف ندارد. ابایی از شرب خمر ندارد، پس از مورد تجاوز قرار گرفتن هم باز به سراغ متجاوز می رود!!!! اما استاد اخلاق است و دوست ندارد کسی اعدام شود!! شرم آوراست شرم آورتر درج این مطالب است.
ناشناس۱۶۴۵۵۶۹۱۷:۵۷:۱۱ ۱۳۹۹/۷/۲۴
باید قاضی محترم همه دختران وزنان ایران زمین را از خوانواده خود وبلکه مثل فرزند خود حساب کند وبا این جور آدمی غیرتی وعلی وار برخورد بشه یک تجاوز کافیه برای اعدام
ناشناس۱۶۴۴۰۱۵۱۶:۳۹:۲۱ ۱۳۹۹/۷/۲۳
به نظرتون این دختر خانم ها خودشان نرفته اند؟ به نظرتون جایی که شراب امتحان می کنن چی میشه؟ بعد یه بار .. دوباره رفته خونشون خوب الان چه ادعایی داره؟ ..موقع خداحافظی گفت یه بار دعوتت می‌کنم خونه، شراب انداختم و بیا امتحان کن. هفت، هشت روز بعد، من رو دعوت کرد. ذهنیتم این بود که با برادرش زندگی می‌کنه و تنها نیست و خلاصه مهمونی گرفته. ساعت حدود هفت عصر بود، رفتم خونش و دیدم تنهاست. سراغ برادرش رو که گرفتم، گفت: «نه اونکه اینجا زندگی نمی‌کنه!» داشت شام درست می‌کرد و کلکسیون مشروب‌هاش رو بهم نشون داد. یه شیشه آورد و گفت این رو خودمون درست کردیم، امتحانش کن. خودش هم یه بهونه‌ای آورد و نخورد».. این دیدار اما به مزاج کیوان الف خوش آمده و دوباره خواستار دیدار ف. می‌شود؛ «چند ماه بعد، خیلی مودبانه گفت خونه‌ش مهمونیه، خوشحال می‌شه منم برم. من فکر کردم جمع بچه‌های دانشکده‌ست. رفتم اما دیدم فقط خودشه با یه دختر و پسر دیگه که من نمی‌شناختمشون. اما اون شب رفتاراش عجیب بود، طوری بود که اون دختری که اونجا بود رو هم معذب می‌کرد، بازی جرئت و حقیقت راه انداخته بود و به همین بهونه چیزایی طراحی می‌کرد و می‌خواست به اون دختره نزدیک بشه. خیلی مشمئز کننده بود. من خیلی بدم اومد، احساس خطر کردم و تصمیم گرفتم برم. اون دختره هم ترسیده بود و قرار شد باهم بریم. اما کیوان عصبانی شد و گفت در پایین قفله و سرایدار خوابیده. من خیلی تعجب کردم گفتم، مگه کاخ سعدآباده؟! خیلی عصبانی شده بودم و دیگه داشت دعوا می‌شد که در رو باز کرد و ما رفتیم. این آخرین باری بود که باهاش در ارتباط بودم».
گلی۱۶۴۴۰۳۰۱۶:۴۴:۱۴ ۱۳۹۹/۷/۲۳
چه بیخیاله ، وچه خانواده بیخیالی!!
ناشناس۱۶۴۴۰۳۵۱۶:۴۷:۱۹ ۱۳۹۹/۷/۲۳
وای بر سر آدم های که اینقدر بی غیرت هستند و بی شرم هنوز میگه مخالف اعدام هستم .
ناشناس۱۶۴۴۱۰۱۱۷:۲۷:۱۳ ۱۳۹۹/۷/۲۳
چه داستان عجیبی! الان کی باید چی کار کنه!؟!؟
ناشناس۱۶۴۴۱۰۴۱۷:۲۸:۵۶ ۱۳۹۹/۷/۲۳
جالبه که به کیوان اعتماد داشته اون هم بعد از ماجرای اول اما به پلیس اعتماد نداره!؟!
ناشناس۱۶۴۴۱۰۵۱۷:۲۹:۲۹ ۱۳۹۹/۷/۲۳
همه چیز رو گفتی ولی نگفتی چرا یک دختر باید دوبار بره خونه ی یک پسری که تنهاست حتی اگر خیال میکنه با کسی است؟ نگفتی چرا مشروب خوردی؟ من که از اول تا آخر ماجرا راضی نشدم درست این هست که فقط اون بتنهایی اعدام بشه!!!
ناشناس۱۶۴۴۱۳۷۱۷:۵۵:۳۴ ۱۳۹۹/۷/۲۳
وقتی دختر برای شراب خواری دعوت یک نفر رو قبول میکنه یعنی میل به خوردن خربزه داره و ..
ناشناس۱۶۴۴۱۷۵۱۸:۲۳:۴۳ ۱۳۹۹/۷/۲۳
یعنی دوبار به این بابا .. اونوقت ازش شاکیه که .. واقعا هم بعضیا یه لشکر پلیس و .. نیاز دارن
ناشناس۱۶۴۴۱۹۹۱۸:۳۵:۵۱ ۱۳۹۹/۷/۲۳
یه بار رفتی خونه اش و گزیده شدی. بار دوم چرا رفتی؟! توجیه ات قانع کننده نبود.
ناشناس۱۶۴۴۲۱۷۱۸:۴۶:۰۶ ۱۳۹۹/۷/۲۳
اکه دلت نمیخواست چرارفتی .اون که اول بهت گفته مشروب انداختم بیاامتحان کن.پس مقصراصلی خودتی
علی۱۶۴۴۲۳۰۱۸:۵۶:۱۵ ۱۳۹۹/۷/۲۳
نه بابا !!! این دخترها ، وقتی با تعارفِ مشروب خوردن، میرن خونه یکی ، انتظار هم نباید داشته باشن که اون طرف هم با اونها اصول و عقاید یا ته تهش ریاضی فیزیک کار کنه!!!! یعنی از ماست که بر ماست.
ناشناس۱۶۴۴۲۳۹۱۹:۰۳:۳۸ ۱۳۹۹/۷/۲۳
طرف تو 6 ماه ده نوبت با یارو ارتباط داشته بعد اومده میگه تجاوز شده بهم! عموجون یا تو نمیدونی تجاوز چیه یا خودتو زدی به اون راه! آدم با متجاوزش اونم به میل خودش بعد از تجاوز تو ارتباط نیستش! اینا به میل خودشون رفتن با یارو رابطه جنسی برقرار کردن بعد که دیدن عه طرف با همه رابطه داشته زورشون گرفته خواستن تلافی کنن. هر دو طرف این ماجرا به یک اندازه کثیفن.
ناشناس۱۶۴۴۵۵۵۰۰:۳۱:۵۸ ۱۳۹۹/۷/۲۴
هر دو طرف کثیفند . من فرقی بین این دوتا نمی بینم
ناشناس۱۶۴۴۲۴۱۱۹:۰۴:۲۴ ۱۳۹۹/۷/۲۳
آن شخص متجاوز بود شکی نیست ولی چطور یک دختر بیست ساله مجرد زندگی میکنه و به راحتی مشروب میخورد و به راحتی به خانه ای که احتمال دارد دو مرد تنها در آن زندگی میکنند برای خوردن مشروب برود و بعد انتظار داشته باشد در خطر هم قرار نگیرد ؟؟؟
ناشناس۱۶۴۴۲۶۴۱۹:۲۲:۴۶ ۱۳۹۹/۷/۲۳
خودت رفتی خونه ش بعد رفتی ازش شکایت کردی آخر ..میشه این
ایرانی۱۶۴۴۲۶۶۱۹:۲۳:۲۹ ۱۳۹۹/۷/۲۳
آدم خونه هم جنسشم همینجوری نمیتونه بره‌‌‌.هم اعتماد کرده که بره خونه پسر نامحرم.هم مشروب دست سازشو خورده.هم بازم ارتباط داشته و بازم رفته.یعنی چی که فقط کیوان امام باید مجازات شه؟ جرم،جرمه.یعنی چی که کاری به دخترا نداریم فقط پسره.مشروب خوردن جرم نیست؟ خونه یه پسر همینجوری رفتن مورد تعرض واقع شدن، بازم دوباره رفتن و ارتباط داشتن جرم نیست؟ این عدالته؟اینجوری همه در برابر قانون برابرن؟
ناشناس۱۶۴۴۲۸۷۱۹:۴۲:۲۲ ۱۳۹۹/۷/۲۳
مشروبات الکلی علاوه بر اینکه حرام شمرده شده از نظر پزشکی هم مضراتش کاملا اثبات شده است و در بیشتر سرطانها و دیگر بیماریها یکی از ریسک فاکتورهای مهم محسوب میشه.اگه با دستورات دینی سر عناد و لجبازی دارید لااقل به فکر سلامت جسم خود باشید.
عارف۱۶۴۴۸۲۰۱۰:۰۵:۱۸ ۱۳۹۹/۷/۲۴
مطلبتون بیشتر جنبه ی شعار گونه داره اصل ماجرا رو نگرفتی شما! اگر شرایط زندگی مردم روبه راه باشه و بتونن ازدواج کنند وتشکیل خانواده بدن، برای رفع نیاز تنهایی و روحی، درگیر مسائل جنسی و غریبه ها نمیشن.. بیدار شو برادر
ناشناس۱۶۴۴۳۳۹۲۰:۲۷:۱۷ ۱۳۹۹/۷/۲۳
چقدردختران ساده ای داریم.
ناشناس۱۶۴۴۴۱۰۲۱:۵۶:۳۹ ۱۳۹۹/۷/۲۳
وقتی دختران و زنانی با این طرز تفکر که با اعدام این مفسدان مخالفند وجود دارد، یعنی طرف با میل خودش دنبال فساد هست .خب این طرز تفکر نهایتا منجر به عمق جسارت و قساوت متجاوزان شده و دامنه آن هر روز تشدید می شود. دختری که با علم به خانه مجردی و مشروب و ... پا به لانه فساد می گذارد خودش عاشق فساد است تا طرف مقابل.
زهرا۱۶۴۴۴۲۹۲۲:۲۱:۵۹ ۱۳۹۹/۷/۲۳
من فکرمی کنم ف عاشق کیوان شده .دفعه دوم که دیده میخواد به دختری دیگه هم دست درازی کنه دیگه بدش اومده وارتباطشو کم یاقطع کرده .اینم که با اعدامش مخالفه هم تحت تاثیر بمباران تبلیغات باصطلاح حقوق بشری فضای مجازی هست وهم شاید هنوز این دیو را دوست داره
ناشناس۱۶۴۴۴۵۱۲۲:۴۴:۵۲ ۱۳۹۹/۷/۲۳
به نظر من این دختر از کیوان بدتره چه بسا دخترای دیگه ..
ناشناس۱۶۴۴۴۷۲۲۳:۱۰:۲۱ ۱۳۹۹/۷/۲۳
این خانم به اندازه صفحه وجلد موبایلش از خودش محافظت نکرده وحالا نگران اعدام اون بابا هم هست جل الخالق
اراک۱۶۴۴۶۲۱۰۳:۵۱:۱۳ ۱۳۹۹/۷/۲۴
باور کنید من نمیخوام کار شنیع این فرد را تایید کنم ولی چگونه یک فرد چه مرد چه زن جرات میکند وبا یک آشنایی ظاهری قبلی به خودش اجازه میده به خانه غریبه ای برود که تازه خودش میگوید خانه مجردی دارد این دختر خانمها کسانی هستند که علاوه بر ساده اندیشی متاسفانه مطالعه هم ندارن از تمام ما ایرانیها بپرسید همین است ولی این ترس است که بعضی از ما را نجات میدهد نه چیز دیگر پس دختر خانمهای عزیز من هم بعنوان مرد جامعه کمی ترس دارم پس این عیب نیست یک چیز طبیعی برای به دام نیافتادن در دامهاست مثلا هیچگاه فرزند خودتان را تنها حتی پیش محارم هم نگذارید ویا تنها برای خرید نفرستید یا برای دیدن جنسی تنها به انبار فروشنده حتی اگر آشناست نروید در ماشین را هنگام ایستاده که داخلش هستید قفل کنید یا تنها در هنگام اضافه کاری در اداره یا شرکت نمانید به خانه حتی استاد خود نرویدو .. امیدوارم مقبول افتد
ناشناس۱۶۴۴۶۹۱۰۸:۲۶:۲۸ ۱۳۹۹/۷/۲۴
امثال این خانم حقشونه چنین بلایی سرش بیاد.اینها همون دخترهایی هستند که از پسرهای رذل .. خوششون میاد و به پسرهای پاک و بی آلایش میگن بی عرضه و عقب مونده.
عارف۱۶۴۴۸۱۶۱۰:۰۳:۱۶ ۱۳۹۹/۷/۲۴
تحلیلش اینه که یک عده دزد توی این کشور اینقدر می‌خورند که پولی واسه ی بقیه ی مردم نمیمونه..... ازدواج کنند، خونه بخرند، ماشین بخرند، مثل آدمای دیگه ی کره ی زمین زندگی کنند.. مجردن .. کار دست هم میدن. کار بزرگترها اگر نلنگه، کار کوچکترها هم راه میفته اما افسوس و صد افسوس
ناشناس۱۶۴۴۹۱۰۱۱:۱۴:۳۷ ۱۳۹۹/۷/۲۴
چه خبره در دانشگاه ها؟؟؟؟
محمود۱۶۴۴۹۷۶۱۱:۵۵:۱۸ ۱۳۹۹/۷/۲۴
اول باید دختره را اعدام کنند بعد پسر را ..
ناشناس۱۶۴۵۰۶۵۱۲:۴۳:۵۱ ۱۳۹۹/۷/۲۴
رفته که رفته هر کی میره خونه کسی مگه باید بیهوش بشه و بهش تجاوز بشه
بنده خدا۱۶۴۹۲۲۸۲۰:۰۶:۴۸ ۱۳۹۹/۷/۲۷
نباید قضاوت کرد اون بنده خدا الان مورد سوء استفاده قرار گرفته
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. تصاویری از اجرای طرح عفاف و حجاب در تهران

  2. طرح عفاف و حجاب از امروز در تهران

  3. نظرات برگزیده مخاطبان الف: وضعیت حجاب، حاصل کم‌کاری چهل‌ساله است/ باید برای مبارزه با سگ‌های ولگرد فکری کرد

  4. این صدای اقتدار ایران است ...

  5. تنبیه متجاوز آغاز شد /حمله موشکی و پهپادی ایران به اسراییل

  6. نظر باباطاهر عریان درباره دلار !

  7. وحدت ملی با وعده صادق

  8. آنچه اسرائیل در مورد "وعده صادق" نمی گوید

  9. استخوانی در گلوی اسرائیل!

  10. دومین روز بزرگ تاریخ معاصر ایران

  11. آیت الله صدیقی: عذرخواهی می‌کنم که با غفلت و کم توجهی باعث هجمه به ملت ایران شدم

  12. کمی دیر نیست؟

  13. هیات علمی یا کارخانه چاپ مقاله !

  14. اطلاعیه سازمان اطلاعات سپاه در خصوص حمایت از رژیم صهیونیستی در فضای مجازی

  15. «برجام» در موزه تاریخ ؟!

  16. باهنر: نباید به اندازه تورم حقوق ها افزایش یابد/ ۹۰ درصد منتخبان وظایف مجلس را نمی‌دانند

  17. ۲ دلیل برای تشدید "گرانی" در ایران

  18. موجرانی که اجاره بهای زیادی بگیرند، جریمه می‌شوند

  19. حمایت افکار عمومی ایران از حمله به اسرائیل

  20. گانتس: زمان، مکان و شیوه پاسخ به ایران را خودمان تعیین می‌کنیم

  21. خاتمی: پاسخ ايران به جنايت اسرائيل مدبّرانه، شجاعانه، منطقی و قانونی بود

  22. هیچ گاه اعتراف نمی کند، چون...

  23. تصاویری از نمازجمعه تهران به امامت حجت‌الاسلام کاظم صدیقی | کدام چهره‌های سیاسی و نظامی به نمازجمعه رفتند؟

  24. اسراییل چه باید بکند؟ 

  25. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

آخرین عناوین