در چند روز گذشته نقل سخنان امامجمعه اصفهان در رسانهها با واکنشهای مختلفی همراه شد. مطابق خبری که روز جمعه توسط خبرگزاری تسنیم منتشر شد حجتالاسلام سیدیوسف طباطبایینژاد در دیدار جانشین معاونت اطلاعات و امنیت ستاد کل نیروهای مسلح و فرمانده انتظامی استان اصفهان به کشف حجاب و هنجارشکنی برخی از افراد اشاره کرد و گفت: باید فضای جامعه را برای این عده که تعداد آنها هم کم است ناامن کرد و نباید اجازه داد به راحتی در خیابان ها و پارک ها هنجارشکنی کنند.
پس از انتشار این خبر، انتقادات زیادی در شبکههای اجتماعی مطرح شد. این انتقادات باعث شد دفتر امامجمعه اصفهان توضیحاتی برای رسانهها ارسال کند. در این توضیحات آمده است: «در این دیدار که در آستانه هفته نیروی انتظامی و گرامیداشت حافظان امنیت به انجام رسید؛ در خلال گزارشات امنیتی مرتبط با گروه های معاند و موارد عدم التزام اخلاقی و شکایات متعدد نسبت به تجاوز به حقوق شهروندی؛ به موردی ویژه در رفتار برخی از گروه های سازمان یافته و هنجار شکن در اصفهان اشاره شد که این امر نگرانی از بر هم زدن نظم عمومی جامعه توسط عده ای اندک در شرایط بهداشتی کنونی را مترتب ساخته بود که آن مورد خاص واکنش آیت الله طباطبایی نژاد را به دنبال داشت که خطاب به مقامات قضایی و امنیتی، از جمله فرماندهی نیروی انتظامی استان اصفهان توقع مردم از پیگیری این موضع و کنترل آن بیان گردید؛ زیرا طبق قانون وظیفه نیروی انتظامی به عنوان ضابط قضایی، ایجاد امنیت در ابعاد مختلف در سطح جامعه و برای عموم مردم است به شکلی که قانون شکنان به راحتی نتوانند اقدام به هنجار شکنی در انظار عمومی نمایند»
بدون شک بر خلاف برخی القائات رسانه ای اظهارات امام جمعه محترم اصفهان ناظر به «اسید پاشی» بر روی کشف حجاب کنندگان حتی از نوع سازمان یافته و عنادورزانه آن نبود اما چه می شود کرد که جملات و بیانات انسان وقتی بر زبان رانده می شود مانند تیری که از چله رها شده دیگر قابل هدایت و کنترل توسط گوینده نیست چون گوینده بعد از گفتن، دیگر ضمیمه جملات خود نیست تا معنای سخن خود را حضورا توضیح دهد:
نکتهای کان جست ناگه از زبان
همچو تیری دان که آن جست از کمان !
این محدودیت زبانی تا جایی است که حتی برخی متفکران از قدیم چنین به آن اشاره کرده اند که معنا در سخن مکتوب غایب است چون گوینده حاضر نیست!
هر قدر جملات با بی دقتی بیان شوند جا برای تفسیرهای مختلف و بعضا کاملا مغایر با مقصود گوینده باز می شود. بنابراین علیرغم اختلاف نظر کارشناسانه در امر حجاب و علیرغم اذعان به برخی القائات رسانه ای در این زمینه ، مسولیت اصلی در این گونه موارد در درجه اول با گوینده است که تا جای ممکن دقیقتر سخن بگوید و جا را دستکم برای معانی خلاف مقصود خود باز نکند. این امر بهخصوص در مورد افرادی که جایگاهی دارند سزاوارتر است.
در همین ماجرا اگر دقت کنیم متوجه میشویم که امامجمعه اصفهان در بیان موضوع به اندازه کافی دقت نکرده اند. اگر مطابق آنچه دفتر امامجمعه گفته است این سخنان درباره گروهی محدود و سازمانیافته بوده است حتما در جملات اولیه میبایست بر این نکته تاکید ویژه میشد که درخواست ناامنی مورد نظر ایشان منحصر به این افراد محدود و سازمانیافته است و نوع برخورد و ایجاد ناامنی برای آنها نیز به معنای درگیری شهروندان با یکدیگر نیست بلکه این وظیفه پلیس است. از اینها گذشته استفاده از تعبیر «امن کردن» جامعه از سوی پلیس در این موارد نسبت به گزینه «ناامنی» برای کشف حجاب کنندگان گزینه بهتری بود. اگر چنین می شد دیگر جایی برای برخی تفسیرهای ناروا از این اظهارات باقی نمی ماند تا جایی که برخی این درخواست را (با شیطنت یا دستکم خیالبافی) به ماجرای اسید پاشی بر روی کشف حجاب کنندگان ربط بدهند!
متاسفانه این بیدقتی با شیطنت دیگران همراه شد و موجی بر علیه ایشان به راه افتاد و دیدگاه امامجمعه را با حوادث اسیدپاشی اصفهان ارتباط دادند.
ظاهرا آگاهی یافتن به اثرات اجتماعی همین کم دقتی ها امام جمعه محترم اصفهان را بر آن داشت که علاوه بر توضیحات دفترش شب گذشته خود نیز مجددا به شرح بیشتر و دقیقتر آن چه گفته بود بپردازد.