به گزارش الف در ادامه جلسه دکتر مسعود درخشان با بیان اینکه در گام دوم انقلاب به منظور پیشرفت، نیازمند جهش علمی هستیم، به احصای شروط لازم برای آن جهش پرداخت و بیان کرد: نکته اول این است که برای الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت باید الگوی لیبرالیستی را به دقت بشناسیم. لیبرالیسم یعنی آزادی و رقابت که این معنا بسیار زیبا و پسندیده است، اما فراموش نکنیم که این آزادی و رقابت برای تکاثر قدرت است که با معادلات قدرت در الگوی اسلامی مطابقت نمیکند.
این اقتصاددان تصریح کرد: در الگوی لیبرالیسم، ما آزادی و رقابت برای تکاثر داریم و در الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، به جای آزادی و رقابت، ما بندگی و تعاون داریم و به جای تکاثر ثروت، اعتلای کرامت انسانی و حیات طیّبه داریم. بنابراین باید این تفاوتها به دقت شناخته شود و در غیر این صورت یک الگوی لیبرالیستی برای ما طراحی خواهد شد. از این رو نباید نهادهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی همانند کشورهای لیبرالیستی باشد.
با نهادهای لیبرالیستی نمیتوانیم به الگوی واقعی ایرانی- اسلامی پیشرفت برسیم
درخشان با بیان اینکه تاکنون در طراحی الگو به این نکات دقت نشده است، گفت: مثلا بانکها در الگوی پیشرفت لیبرالیستی یک نهادیست برای تکاثر ثروت ثروتمندان به واسطه تشکیل و تجهیز پسانداز طبقات متوسط و فقیر. اینها تشکیل میشوند و تسهیلات کلانی به صاحبان قدرت اقتصادی پرداخت میشود تا بر قدرت خود بیافزایند و در مسیر تکاثر این وضعیت شتاب بگیرند. در این ساختار صاحبان قدرت اقتصادی به تدریج قدرت سیاسی را تحت تاثیر قرار میدهند و فرهنگها و ارزشهای متناسب با اقتضای تکاثر قدرت اقتصادی، طراحی میکنند.
دکتر درخشان با تاکید بر اینکه ما از نهادهای الگوی پیشرفت لیبرالیستی نمیتوانیم به الگوی واقعی اسلامی ایرانی پیشرفت برسیم، اظهارداشت: همین استدلال برای بورس و بانک، بنگاههای سرمایهداری، نهادهای آموزش عالی، الگوی انتخابات ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس و شورایهای شهر وجود دارد، زیرا همه اینها بر اساس نظام لیبرالیستی است. بعد از انقلاب به ساختار انتخابات توجهی نداشتیم و اگر اهداف جمهوری اسلامی به مرحله تحقق نمیرسد، به خاطر این است که اساسا آمادگی برای انجام آن وجود ندارد، زیرا آنها با روشهایی به قدرت رسیدهاند که با الگوهای اسلامی مطابقت ندارد.
این استاد دانشگاه افزود: برای ساخت الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت باید طرحی نو دراندازیم. نخستین اقدام در این زمینه این است که خودمان را از تفکرات لیبرالیستی آزاد کنیم و در غیر این صورت، امکانپذیر نیست. خیلی از صاحبنظران ما در حوزههای مختلف مجهز به تعالیم و آموزههای لیبرالیستی هستند.
* جهش علمی در الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت مستلزم جهش در رویکرد علمی صاحبنظران است
مسعود درخشان گفت: نکته دوم این است که جهش علمی در الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت مستلزم جهش در رویکرد علمی کارشناسان و صاحبنظران است. یکی از لوازم این کار، تغییر در محتوای درسی دانشگاههاست. موانع زیادی در این راه وجود دارد و به سادگی قابل تحقق نیست. برای جهش علمی، نیازمند طرح سوالات انقلابی و جسورانه هستیم و این، جهش علمی میآورد.
* قانون اساسی بعد از جنگ به فراموشی سپرده شد
مسعود درخشان با بیان اینکه هیچ کسی تاکنون نپرسیده است که این الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت بر مبنای قانون اساسی نوشته شده است یا خیر، گفت: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را براساس قانون اساسی بنویسید تا ببینیم چه الگویی خواهد شد. تاکنون این کار را نکردیم و اصلا با قانون اساسی کار نداشتهایم. چرا قانون اساسی که مبتنی بر تفکر انقلابی و در تقابل جدی با نظام لیبرالیسم نوشته شده است، بعد از پایان جنگ تحمیلی آرام به دست فراموشی سپرده شد؟
چرا بعد از پایان جنگ تحمیلی نمایندگان صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی با سلام وصلوات به ایران دعوت شدند و به جای قانون اساسی، نسخه نمایندگان صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را مبنا قرار دادیم؟ بنده از نزدیک در جریان این مسائل بودم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: چرا از آن به بعد نظام جمهوری اسلامی ایران در ابعاد مختلف ازجمله اقتصادی و اجتماعی به سمت لیبرالیسم میل کرد؟ رهنمودهای مقام معظم رهبری بهویژه در منظومه شعارهای سالیانه به گوش دولت مردان رسید، اما چرا بر دل آنها نقش نبست؟ از سوی دیگر چرا آن دسته از اقتصاددانان و صاحبنظران علوم سیاسی و اجتماعی که مدافع نظام لیبرالیستی غرب بودند، در سطوح ارشد نظام جایگاه پیدا کردند؟
وی افزود: کار تا آنجا پیش رفت که دست گل زیبا اما متعفن برجام آراسته شد که چیزی جز خسارت محض نبود. باید سوال کنیم که در کدام الگوی پیشرفت، برجام و برجامها و برجامی و برجامیها نتیجه میشود؟ و در کدام الگوی پیشرفت سپاه و سپاهیان و افتخارآفرینیهایشان ظهور میکند؟ این سوالات را مطرح نکردیم و الان میخواهیم وارد مرحله دوم الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت شویم؟
*اصل عدالت در داخل و اصل تقابل اسلام با استکبار باید اصول الگوی پیشرفت و عدالت باشد
دکتر درخشان بیان کرد: اصولی که از فرمایشات مقام معظم رهبری، من استخراج کردم عبارتند از اصل عدالت در صحنه داخل و اصل تقابل اسلام و استکبار در صحنه خارجی. به گفته وی اسلام براساس مقاومت در برابر سلطه استکبار تعریف میشود، از این رو تفکر انقلابی لازمه تغییر الگوست. مسعود درخشان ادامه داد: من قبلا عرض کردم که این الگو باید بر پایه دوگانه عدالت و تقابل اسلام و استکبار طراحی شود. باید مظاهر و لوازم تدوین سیاستهای عادلانه و تقابلی را ببینیم.
* دولت در الگوی پیشرفت و عدالت باید مقتدر و توانا در نظر گرفته شود
مسعود درخشان با تاکید بر نقش دولت در تحقق الگو گفت: اگر برخی فکر میکنند الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت براساس فرض دولت ناتوان، بیخرد و ضعیف باید شکل بگیرد، اشتباه میکنند. بعضی میگویند در عمل ثابت شده دولتها ناتوانند. در حالی که اگر نمیتوانند، کاستی و ناتوانی را باید در سازوکار انتخابات جستجو کرد. باید در سازوکار دستگاه تبلیغات جهانی که دنبالهاش در ایران هم وجود دارد، جستجو کرد. در وجود بیبیسی باید جستجو کرد. من بارها گفتم، مطالعه کنید جهان بدون بیبیسی چگونه جهانی بود؟! قطعا جهان متفاوتی میداشتیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در نظام اسلامی دولت توانا، مقتدر، قانونمند و بابصیرت است و بخش خصوصی توانا در دامان دولت مقتدر رشد میکند نه در دامن دولت ضعیف. بخش خصوصی که در دامن دولت ضعیف رشد کند، بخش خصوصیچپاولگر و بیرحمیست. بنابراین در ترسیم الگو نباید این پیشفرض را در نظر بگیریم که دولت ناتوان است و باید به بخش خصوصی واگذار کنیم. خیر، باید بنا را بر دولت توانمند بگذاریم و اگر دولت بگوید ناتوانم به خاطر ساختارهای غلط انتخاباتی است.
* آینده پژوهی جزء جدایی ناپذیر الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت است
دکتر درخشان با تاکید بر آینده پژوهی در تدوین الگو گفت: در مرحله جهش علمی در الگو، باید راهبردهای پیشرفت در بخشهای مختلف اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را مبتنی بر آیندهپژوهی به دقت بررسی کنیم. مثال میزنم، مثلا سوال میکنم راهبرد بخش صنعت کشور چیست؟ قطعا سوالات متفاوت است. اما اگر سوالات بر محور عدالت و تقابل باشد قطعا همگرایی به وجود میآید.
مسعود درخشان ادامه داد: از دید من، بر مبنای عدالت و تقابل، اقتضا میکند، پیشرفت در صنایع نظامی و تسلیحاتی در صدر راهبردهای صنعتی باشد، به نحوی که توسعه فناوری از صنایع تسلیحاتی به سایر صنایع سرریز شود.
نمونه دیگر، صنعت ساختمانی است که بسیار اهمیت دارد. در مبنای اصول عدالت و تقابل، مطلقا نباید مراکز بزرگ و به اصطلاح مال یا هایپراستار ساخته شود، زیرا این مراکز خرید، الگوی مصرف را تخریب میکند، سرمایههای ملی را به بیراهه میبرد و فرهنگ جامعه را تغییر میدهد.
ساخت بزرگترین مرکز خرید خاورمیانه در کشوری که پرچمدار مبارزه با ظلمست، یک عزای عمومی است و برخی به این کارها افتخار میکنند. ببینید چقدر فاصله وجود دارد.
در ادامه، دکتر درخشان بخش انرژی و نفت و گاز را پس از بخش نظامی در اولویت توجه قرار داد و به ارائه نکاتی پیرامون این بخش پرداخت.