کشور در حال حاضر در کنار حل مشکلات اقتصادی و اشتغال به وحدت و یکپارچگی نیاز دارد و با توجه به مشکلات پیش رو تا زمانی همدلی و همراهی در جامعه متصور نشود بدون شک مشکلات دیگر حل نخواهد شد و چالش های بیشتری به همراه خواهد داشت. در مـدیریـت و رهبری جامعه مهمترین عنصری که میتواند رمز موفقیت رهبر و مدیر باشد حفظ وحدت و یکپارچگی مردم است. قدرت سازماندهی و یکپارچه کردن مردم در گرو سلسله شرایطی است که اهّم آنها به خصوصیات فردی، علمی، اعتقادی و شخصیتی مدیر و رهبر جامعه بر میگردد.
محبت یکى از ریشههاى اساسى وحدت است. اگر دوستى و ابراز محبت مردم را به یکدیگر خمیر مایۀ اصلى وحدت بدانیم سخنى گزاف نگفتهایم. اتحاد و انسجام بدون عشق و محبت قابل دوام نیست. وحدتهاى تاکتیکى و مقطعى هرگز مورد نظر اسلام و اولیاى اسلام نبوده و نتیجهاى نیز از آن حاصل نمىشود.در جامعهاى که محبت حاکم است اختلافات قومى و مذهبى منجر به تفرقه و نزاع نخواهد شد.
بدیهى است که «وحدت حقیقى» و «اجتماع ارواح» بدون دوستى عمیق بین آحاد جامعه امکانپذیر نیست. یکى از پیشزمینههاى وحدت حقیقى پاشیدن بذر محبت در میان اقشار، مذاهب، اقوام و نژادهاى گوناگون است.
پرواضح است که اتحاد و وحدت که عبارت از هم سویى و هم راى شدن در مسایل اجتماعى است پیش از آنکه یک موضوع دینى و صرفا مورد توجه دین باشد یک موضوع عقلى و مورد توجه عقل نیز بوده و هست، و جوامع مبتنى بر عقل و اندیشه آزاد نیز بر همین موضع اصرار دارند و پافشارى مىکنند، و در بسیارى از مواقع براى رسیدن به اهداف عقلانى و بعضا غیر عقلانى خود نیز از اهرم اتحاد و هم سویى و هم رایى استفاده مىکنند.
وحدت ملی و انسجام میان ارکان نظام و مردم از ضرورت های مورد نیاز کشور به شمار می رود. این اتحاد، کشور را برای رویارویی با تهدیدهای بیرونی و چالش های داخلی آماده و دشمنان را از هرگونه دست درازی و تعرض به کشور و منافع ملی دلسرد میسازد. تجربه دیگر کشورها در این زمینه نیز نشان میدهد که سلامت و پیشرفت کشورها در گرو همدلی و اتحاد مسئولان و تصمیم سازان در کنار گروه های مختلف جامعه است. از سوی دیگر، انتقاد به معنای واقعی آن می تواند کارکردهای اصلاحی در روندهای گوناگون کشور داشته باشد.
چنان که اتحاد و هماهنگی و انسجام عامل پیشرفت جامعه است در مقابل آن اختلاف و تفرقه عامل انحطاط و سقوط یک جامعه به شمار میرود به این معنا که اگر جامعه ای دچار تفرقه و ناسازگاری باشد و هر فرقه و گروه راهی را انتخاب کند که با راهی که دیگران انتخاب کنند تفاوت داشته باشد دچار اختلاف است و اگر جامعه دچار اختلاف گردید آثار متعدد رخ مینماید که از جمله آنها از بین رفتن ابّهت و شوکت مؤمنان و خفّت و ذلّت در دنیا و سستی در پیکار با دشمنان و شکست در برابر دشمن و شعله ور شدن آتش نزاع و جنگ و در نهایت سقوط جامعه میباشند.
یکی از عوامل پیشرفت جامعه اتحاد و انسجام افراد جامعه و هماهنگی آنان با مسئولان آن جامعه است. جامعه ای که افراد با هم متحد و هماهنگ باشند در پیشرفت موفقند، تجربه نشان می دهد ملتی که از ویژگی اتحاد برخوردار باشند پیشرفت می کنند علاوه بر آن اصل مسئله از امور بدیهی و روشن است اما سخن در این است که چگونه در جامعه ای اتحاد و هماهنگی تحقق پیدا میکند آیا اتحاد و هماهنگی از راه انعقاد قرارداد توسط دولتمردان ایجاد میشود
به گفته تحلیلگران، اتحاد میان ملت و دولت از جمله مهم ترین عوامل برای توسعه کشورها است. ملت و دولت همچون ۲ بال کشور برای پرواز به سمت رشد و توسعه هستند. نبود این اتحاد و انسجام درونی، نتیجه ای جز شکست و عقب ماندگی در پی نخواهد داشت. همچنین، کارشناسان سیاسی بر این باورند که طرح انتقاد از موضع حفظ انسجام، اصلاح امور و پیشبرد هدف های کشور سازنده خواهد بود و در غیر این صورت باعث تضعیف وحدت خواهد شد.