جامعه بشری امروز از درد بزرگی رنج میبرد که ناشی از فقدان حاکمیت اخلاق می باشد. اخلاق؛ امروز گمشده بشریت بوده و همه جوامع در جستجوی آن تلاشی مضاعف دارند. اهمیت اخلاق در سعادت و کمال جامعه بشری تا آنجا گرامی داشته شده است که رسول گرامی خدا حضرت محمد مصطفی (ص ) بعثت خود را برای تکمیل مکارم اخلاق ذکر می فرماید؛ آنجا که می فرماید: «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»
دنیای امروز پر از صحنههای غم بار جنگ و کشتار و خونریزی و چپاول و جنایت و نژاد پرستی توسط ستمگران و سلطهگران جهانی به سرکردگی آمریکای جنایتکار و ضهیونیزم نژاد پرست و خونخوار است که اخلاق را به کناری نهاده و سیاستهای شیطانی خود را بر جهانیان تحمیل میکنند.
در دنیای امروز نه تنها اخلاق در ایجاد تفکرات سیاسی و رفتار سیاستمداران از جایگاه مناسب برخوردار نیست، بلکه در بسیاری موارد پرهیز از اخلاقیات مورد توجه سیاستگذاران جهان قرار گرفته است.
براساس تفکرات نومحافظه کاران آمریکا، اصالت با حکومت غیراخلاقی نخبگان بوده و هرگونه نگاه اخلاقی رهبران سیاسی آن کشور ممنوع بوده و ارزش و جایگاهی برای اخلاق در عرصه حاکمیت نخبگان قائل نیستند.
براساس اعتقادات نو محافظه کاران آمریکایی، آنهایی که شایسته رهبری هستند، همانهایی هستند که به اخلاق اعتقاد ندارند و فکر میکنند تنها یك حق طبیعی وجود دارد و آن حق بالادست برای سلطه بر پایین دست است. اینان بر مبنای این نگاه غیراخلاقی، مروج جنگ بوده و میگویند برای بقا، همیشه باید جنگید. جامعه در حال صلح به انحطاط میانجامد. جنگ دائمی و نه صلح دائمی، لازمه یك نظم سیاسی است.
در صورتیکه احکام اخلاقی و سیاسی اسلام، منفك از یکدیگر نبوده و هماهنگی اخلاق و سیاست، لازمه تأسیس حکومت اسلامی است. ارزشهای اخلاقی که برگرفته از ارزشهای مکتب الهی اسلام است، راه کمال و بهتر زیستن و رشد را برای بشریت به ارمغان آورده است.
در دین مبین اسلام هدف اساسی، توسعه همبستگی اخلاقی در امور بین المللی است که این امر به پایداری صلح کمك میکند. این اصل رویکرد بین المللی دارد و به عبارتی در سطح بینالمللی یك جهان اندیشی اخلاقی را معرفی میکند. در این جهان اندیشی، نهادهای بین المللی باید این اصول اخلاقی فراگیر را به رسمیت شناخته و اخلاقی رفتار کنند.
براین اساس در فرآیند حل نزاعها در نهادهای بینالمللی، باید به یك همبستگی اخلاقی رسیده و نحوه رسیدن به این اصول جهان شمول اخلاقی را مطرح کرد. اگر این اصول مورد توجه و مبنای عمل قرار گیرد، میتوان به همزیستی اخلاقی در عرصه بین الملل رسید.
در نگاه اسلامی روابط بین ملتها بر پایه مسائل معنوی میباشد و در این رابطه بعد مسافت تأثیری ندارد و چه بسا، کشورهایی که همجوار هستند، اما رابطه معنوی بین آنها نیست؛ بنابراین، دیگر روابط هم صرفا در چارچوب منافع ملی قابل توجیه و تفسیر خواهد بود.
در اندیشه اسلامی استفاده از هر ابزاری برای رسیدن به اهداف خود؛ مشروع و مجاز نیست. با این نگاه اخلاقی، ظلم و تجاوز، قتل و غارت، نقض عهد و پیمان و امثال اینها ممنوع است. در دیپلماسی جهان حاضر، دولتها به ویژه در رویارویی با بحران، ناگزیر به در پیش گرفتن شیوههای غیراخلاقی میشوند، ولی تعالیم اسلامی به ما میآموزد که حتی در سختترین شرایط، شیوه اصولی و ارزشی در روابط دو جانبه و بین الملل باید حفظ شود، چرا که رویکرد اخلاقی دین مبین اسلام براین استوار است که اسلام برای همه و دلسوزی امین برای بشریت است. در واقع شیوه اسلام در برخورد با ملل دیگر بر پایه صداقت، اخلاق و احترام استواراست .
سیاست اسلامی مبتنی بر حفظ استقلال، آزادی ملتها و دولتها و احترام متقابل بین آنها میباشد و فرقی بین ابر قدرتها و غیر آنها نیست.
براساس مبانی اخلاقی اسلامی، سیاست خارجی مبتنی بر حفظ صلح و امنیت بین المللی، عدم تجاوز به خاك کشورها، حسن همجواری با همسایگان و تقویت همکاری با دولت ها بر مبنای احترام متقابل قرار داشته و در واقع سیاست خارجی صحنه برخورد و تعامل واقع گرایی و آرمانگرایی است که مبتنی بر اصول زیر است :
۱ـ ائتلاف و اتحاد ملل مسلمان
۲ ـ جایگاه ویژه دین و اخلاق در جنگ و صلح
۳ ـ نفی و اجتناب از ابزار غیراخلاقی برای رسیدن به هدف
۴ ـ روابط صلح آمیز متقابل با دول جهان
۵ ـ صداقت و وفای به عهد
۶- حرکت در سیر الی الله و برمبنای جلب رضایت الهی
بدون شك جنبه جهانی اخلاق که در ادیان الهی مورد توجه قرار گرفته، می تواند کارکرد مثبتی در دیپلماسی داشته باشد. بر پایه تعهدات مشترك اخلاقی در میان ادیان است که می توان به صلحی عادلانه در میان کشورها در نظام بینالملل دست یافت. به عبارت دیگر به اهمیت وجه اخلاقی سیاست در میان ادیان مختلف میتوان به عنوان مؤلفهای در دیپلماسی تأکید داشت.
قطعا روز فر خواهد رسید که با ظهور موعود امم؛ جهانی عاری از ظلم و جور و ستم و تباهی و مبتنی بر اخلاق و اندیشه های اسلامی و تعالیم الهی رسول خدا حضرت محمد مصطفی ( ص) تحقق خواهد یافت؛ همانگونه که وعده خداوندی در کتاب الهی قرآن است که میفرماید: «ان الارض یرثها عیادی الصالحو»
*سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در برزیل