۱. ایران در میان کشورهای دنیا از جمله کشورهای کم باران و دارای کویر و بیابان فراوان و نیمه خشک تعریف شده است. لذا زیرساخت های موجود از جوی آب خیابان ها گرفته تا احداث سیل بندها و سدها همه در این چارچوب از گذشته تاکنون تعریف شده است که نیاز به بازنگری اساسی دارد.
۲. در طول سالیان کشورهای همسایه (ترکیه- افغانستان-عراق ...) مثل ایران اقداماتی برای سد سازی و هدایت منابع آب خود انجام داده اند که این اقدامات در تغییر و تحولات مستقیم آب های مرزی تأثیر داشته است. اگر نبود سد سازی های دوران پس از انقلاب اسلامی در ایران که در اثر بارندگی های اخیر و سیل به وقوع پیوست معلوم نبود عمق خسارت و ویرانی ها تا چه اندازه بود!؟
۳.تخریب جنگل ها و مراتع، عدم توجه به محیط زیست ، فقدان اقدامات زیربنایی و پیشگیرانه از جمله احداث سیل بندهای مستحکم، لایروبی ها و زه کشی، عدم اهتمام بر حفظ قنوات و ایجاد زیرساخت های مرتبط با آن از جمله هدایت آب های زیرزمینی، ایجاد و احداث ابنیه و ویلا سازی در مسیل های رودخانه ها، استفاده بی ر ویه از ظروف یکبار مصرف و رها سازی آن ها در طبیعت و دریا و فقدان اهتمام جهادی در ایجاد کمربند سبز در اطراف شهرها و ... از جمله کارها و اقداماتی است که آسیب جدی به "منابع طبیعی و محیط زیست ایران" وارد کرده است.
۴. ایران در شاهراه زلزله، خشکسالی، گرد و غبار، ریزگردها قرار دارد. برای چنین وضعیتی باید سازوکار، ساختار، سیستم و مدیریتی شفاف، کارآمد و پاسخگو وجود داشته باشد.
همه می خواهند کمک کنند، سازماندهی متمرکزی وجود ندارد، اطلاعات پایه واحدی که مبنای اقدام باشد نیست، ...
۵. مدیریت و هدایت افکار عمومی در جریان سیل اخیر در کشور بسیار عبرت آموز است.
بسیاری از خبرگزاری ها و همه رسانه های مکتوب در تعطیلات بودند. در فضای مجازی هم انبوهی اطلاعات درست و نادرست بدون اطلاع رسانی متعهدانه و مسئولانه در حال توزیع و پخش بود. و هیچگونه مدیریتی در این عرصه وجود نداشت و ندارد!
اگر فعالیت های شبانه روزی صدا و سیما نبود معلوم نمی شد که بر سر مدیریت و هدایت افکار عمومی که شبکه های ماهواره ای و معاند بوجود آورده بودند چه می آمد؟
۶. مسائل و مشکلات مردم در مناطق سیل زده بسیار است. اگرچه سیل در ۲۴ استان آمد. اما خسارات اصلی و مشکلات در استان هایی چون خوزستان، لرستان، گلستان، کرمانشاه و مازندران بیش از سایر جاهای کشور رخ نمایی کرد.
۷. مشارکت مردم به خصوص جوانان در مناطق سیل زده در همه عرصه ها یک اصل راهبردی است. آنان با همه وجودشان درک کرده اند که سیل خروشان چه خساراتی را بر زندگی و زیست آن ها وارد کرده است. در مرحله ایجاد سیل بندها و مهار سیل این مشارکت فعالانه باید صورت گیرد تا برنامه ریزی برای حل مشکلات مناطق سیل زده هر اقدامی بدون حضور و مشارکت مردم محلی منجر به شکست خواهد بود.
۸. هلال احمر و وزارت امور خارجه، دو نهاد مهم برای جلب و جذب مشارکت های بین المللی هستند. باید سازمان جهانی صلیب سرخ، نهادهای حقوق بشری و امداد و نجات جهانی، دولت ها و کشورهای مختلف را برای کمک و استمداد فراخوان و بسیج کرد.
۹. نیروهای مسلح و ارتش در همه جای جهان در خط مقدم امداد و نجات در زمان بحران هستند. دولت ها هم قدردان خدمات و زحمات آن ها هستند و هیچکس آن را رقیب خود تلقی نمی کند.
۱۰. سیل اخیر بزودی فروکش خواهد کرد. مهم عبرت آموزی و درس گرفتن برای آینده است. آثار و پیامدهای سیل برای مناطق درگیر و مردمان آن سامان مدت ها زمان می خواهد.
منبع: صبح نو
