زندگی دوگانه «لاکچری‌»های انقلابی؛ حزب‌اللهی‌های «برندپوش»

گروه فرهنگی الف،   3970424070 ۳۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۱ تکراری یا غیرقابل انتشار
زندگی دوگانه «لاکچری‌»های انقلابی؛ حزب‌اللهی‌های «برندپوش»

بعضی جمله‌ها، بعضی اتفاق‌ها و بعضی برخوردها در لحظه رخداد، با بی‌توجهی محض مواجه می‌شوند و به فاصله چند دقیقه به شکلی طبیعی فراموش می‌شوند؛ در موقعیتی که در جریان است تاثیر چندانی نمی‌گذارند، در کل هم اهمیت چندانی ندارند؛ یک حاشیه جزئی بی‌تاثیر در کل ماجرا، یک مثال برای شرح بیشتر و یا یک برخورد پیش‌بینی‌نشده جزئی؛ اما به طرز عجیبی ماندگار می‌شوند؛ در جایی، در خودآگاه یا ناخودآگاه یا هر جای دیگری، باقی می‌مانند؛ باقی می‌مانند و بی‌اعتنا به جریان زندگی، در موقعیتی بی‌حساب و کتاب، به‌یکباره به ذهن آدمیزاد می‌آیند.

حدود ۱۱ سال پیش بود، سال آخر دبیرستان و نبرد نفس‌گیر فتح صندلی‌های زهواردررفته دانشگاه‌های ایرانی، رونقش بسیار بیشتر از امروز بود. کار مشاوران کنکور تازه گرفته بود و مشاور کنکور مدرسه ما هم جوانکی بود که یاد گرفته بود وقت بی‌حوصلگی، آن دفترچه‌های کذایی برنامه‌ریزی آبی‌رنگ قلم‌چی را جلوی چشم ما نیاورد و وقتی حوصله‌مان سر جایش بود، حسابی بالای منبر برود.

وسط یکی از این منبرهای طولانی، درباره این حرف می‌زد که هر چیزی وقتی دارد و هر مناسبتی ملاحظاتی؛ و آن وقت جمله معهود را گفت: «ببینید بچه‌ها، مثلاً من هر وقت مشهد می‌روم، دیگر استخر نمی‌روم، فقط می‌روم حرم؛ و هر وقت هم شمال می‌روم، نماز جمعه نمی‌روم، می‌روم جنگل و ساحل».

زیاد جدی‌اش نگرفتم؛ زیاد جدی‌اش نمی‌گرفتیم. بعدها معلوم شد مدرسه ما برایش محلی برای شکار دانش‌آموز برای پروژه‌های درآمدزای شخصی‌اش بود و نامش با خوشنامی در ذهنمان نماند. اما نمی‌دانم چرا از آن به بعد، هر از چند گاهی این جمله‌اش به یادم می‌آمد و درباره‌اش فکر می‌کردم و حالا در موقعیتی تقریبا نامربوط، حرف مشاور نگون‌بخت یکی از مذهبی‌ترین مدارس مشهور تهران به ذهنم رسید.

زندگی دوگانه مذهبی‌ها حالا در روزگار جدید رسمیت قابل‌توجه‌تری پیدا کرده است و کم‌کم در حال تبدیل شدن به مدی عادی در زندگی بخشی از جامعه ایران است. جامعه‌ای که زندگی‌اش را به دو بخش کاملا مجزا تقسیم کرده است.

حال «آنِ» زندگی‌مان را می‌بریم و به وقتش انقلابی نیز هستیم. اما این دو را با هم قاتی نکنید لطفا!

×××

زندگی در ایران دهه ۹۰ با انبوهی از تناقضات باورنکردنی همراه است. تناقضاتی که از فرط تکرار تبدیل به وقایعی طبیعی شده‌اند؛ اما در شرایطی طبیعی و با نگاهی از دور می‌توانند به عنوان نمونه‌هایی جالب از زندگی دوگانه به حساب آیند.

این روزها در صفحات اینستاگرام ایرانی به صفحاتی برخورد می‌کنیم که متعلق به جوانانی مذهبی هستند. از انقلاب و آرمان‌های آن دفاع می‌کنند. یکی در میان عکس‌های رهبری را می‌گذارند و وابستگی فکری‌شان به نظام را بی‌پروا داد می‌زنند، عکس‌های عاشقانه‌ای در حرم شریف معصومین(ع) منتشر می‌کنند و در عین حال این بخش از زندگی‌شان ارتباطی به جریان روتین زندگی‌شان ندارند. گویی زایده‌ای اضافه شده به جریان زندگی‌شان است.

در این صفحات پرطرفدار اینستاگرامی، عکس‌های جالبی از سبک زندگی گرانقیمت این جوانان مذهبی که در عرف جامعه ایران حزب‌اللهی خوانده می‌شوند منتشر شده است. از استخرهای خصوصی لوکس و ویلاهای لاکچری شمال تا استفاده از ساعت‌های چند ده میلیونی و کفش‌ها و کیف‌ها و تیشرت‌ها و.. که با عنوان «برند» در جامعه ایران شناخته می‌شوند.

سبک زندگی مسرفانه آنها به کنار، حس تفاخر آنها به «مصرفِ» آنچه همه ندارند و آنها دارند، کمی بیش از حد دل‌آزار است.درباره غیراخلاقی‌بودنش حرف نمی‌زنیم. بخشی از جوانان حزب‌اللهی در دهه چهارم انقلاب به این نتیجه رسیده‌اند که زندگی به شبک اشرافی نه‌تنها هیچ منافاتی با آرمان‌های انقلابی ندارد، بلکه جلوه جذاب و جذب‌کننده‌ای از طرفداران دین و انقلاب به مخاطبان بیرونی عرضه می‌کند که «مشتریانش» را هم افزون خواهد کرد.

تا چند سال پیش بحث‌ میان آنان و منتقدان سبک زندگی‌ آنها داغ بود. مخالفین استدلال می‌کردند که ای‌گونه زندگی مصرف‌زده هیچ تناسبی با بخش دیگر زندگی آنها که پر است از وابستگی و عشق به اهل‌بیت و انقلاب ندارد و آنها این‌گونه استدلال می‌کردند که تمام هزینه این سبک زندگی از راه حلال به دست آمده است.

×××

«میلیون‌ها ماهی در یک ماه گذشته در خشکی دریاچه هامون تلف شدند»، «موج مهاجرت از استان به تدریج در حال افزایش است و تعدادی از روستاهای این منطقه بدون سکنه رها شده‌اند»، «دومین کودک سیستانی و بلوچستانی در تابستان اخیر زیر آوار مدرسه‌ای فرسوده‌ جان داد»، «بیش از هزاران تن از کودکان سیستانی و بلوچستانی همچنان در مدارس کپری تحصیل می‌کنند»، «زنان روستایی در بخش جنوبی بلوچستان همچنان در دریاچه روستا استحمام می‌کنند»، «میزان رشدیافتگی استان سیستان و بلوچستان، کماکان در رده آخر ۳۲ استان کشور است» و...

اخباری از این دست در سال‌های و ماه‌های اخیر که نمایش ویرانگی تبدیل به مدی پرطرفدار شده است به شکل متناوبی در رسانه‌های ایرانی تکرار می‌شود و طرفداران بی‌شماری هم دارد که به محض انتشار اینگونه اخبار سریعا آن را بازنشر می‌کنند و به دوستان و آشنایان و گروه‌ها می‌فرستند با کپشن‌هایی در باب تاسف از بیچارگی آنها و ملامت عدم رسیدگی  به آنها.

بمبارانی از اخبار تلخ و تکان‌دهنده درباره محروم‌ترین استان ایران که متضمن به وجود آوردن نوعی خشم اخلاقی بی‌پیرایه است. وحشتی بی‌پرده و عریان از نابسامانی که به شکل برجسته‌ای دائماً فوران می‌شود.

این انفجار اخبار ناامیدکننده از فقر و درماندگی در کشور، اما در سال‌های اخیر با واکنش‌ها به ظاهر همراهانه و دلسوزانه‌ای مواجه شده است که نهایتا منجر به این نتایج شده است. شخصیت انقلابی، دلسوز محرومین و ارزشمدار قصه ما سهم خود از محرومیت استان سیستان و بلوچستان را اگر سلبریتی باشد با اعلام یک شماره حساب و جمع‌آوری کمک برای آنها و اگر نباشد با واریز مبلغی به شماره حساب یک سلبریتی که مطمئن است به دست آنها خواهد رساند(!) پرداخت می‌کند.

راه‌های دیگری هم وجود دارد که البته نیاز به همت بلندتری دارد. در فرایندی شیک، سریع و بی‌دردسر، با سرپرستی یک کودک درمانده در روستاهای محروم منطقه، ماه به ماه بدون این‌که حتی یک روز به تاخیر بیفتد سهمش از عقب‌ماندگی سیستان و بلوچستان را پرداخت می‌کند و حالا دیگر وجدانش آسوده است.

گویی حق‌السکوتی است برای دیگر نشنیدن صدای کودکان درمانده آن منطقه و تضمینی برای وجدان آرام گرفته.  حالا با خیال راحت می‌تواند «مصرف» کند و سبک زندگی سابقش را دنبال کند. بدون اینکه درد کودکان بی‌پناه سیستان و بلوچستان آزارش دهد ساعت چند ده میلیونی‌اش را آویزان کند و به معترضانش اینگونه یادآوری کند که شما چه می‌دانید من در سیستان و بلوچستان چه کرده‌ام.

طلبه و دانشجوی بسیجی ما، دو هفته در سال را به سیستان و بلوچستان اختصاص می‌دهد و بقیه سال را طبق روال زندگی معمول‌شان روزگار می‌گذارند، با این تفاوت که از کشیدن بار دیدن و شنیدن محرومیت منطقه‌ای در نظام اسلامی کمی راحت شده‌اند، چون سهم خودش را پرداخت کرده‌اند.

حالا با خیال راحت می‌تواند هر آنچه میلش می‌کشد و در واقع جامعه او را به آن سمت هدایت می‌کند «مصرف» کند. کاهش‌دهنده سریع و تضمینی رنج برخوردار بودن خود و برخوردار نبودن دیگری و مجوزی برای «مصرف»؛ یک معامله دو سر سود.

دو هفته در شرایط جنگی زیست می‌کند، شام و ناهار را مثل محرومین سیستان و بلوچستانی مصرف می‌کند و به تهران که برمی‌گردد برندهای مصرفی خوردنی پایتخت در انتظار او هستند.  

این مسیر ادامه پیدا می‌کند تا به بزرگ‌ترین خیرین ایرانی می‌رسد. عجیب نیست که خیلی‌ها وقتی از نزدیک با بزرگ‌ترین خیرین ایرانی برخورد می‌کنند که سالانه صدها میلیون تومان صرف امور خیریه می‌کنند، متعجب می‌شوند حاج آقاهای بازاری ظاهرالصلاح و نمازخوان کلاش و بی‌رحمی که برای رسیدن به سود بیشتر هر مانعی را از سر راه خود برمی‌دارند و بخشی از این سود سالانه که رقم اندکی هم نیست را به طور منظم و بی‌تاخیر به نیازمندان می‌بخشند؛ خرج هیئت سالانه‌شان برای محرم ترک نمی‌شود و آخرین مدل‌های گوشی آیفون در دست آقازاده‌ها؛ آخرین مدل ماشین‌های وارداتی زیر پای خانم و بچه‌ها و مدرن‌ترین رستوران‌های تهرانی محل مصرف غذای حاج آقا و رفقا و حلوای  سفره ابوالفضل(ع) حاج خانم؛ حتما باید از «هانی» باشد.

سبک جدید زندگی متمولانه در ایران این چنین است. واقعیت‌های دردناک اجتماعی بیرون حالا دیگر انکار نمی‌شود. دور زده می‌شود. کسی منکر فقر و محرومیت نیست: چه قدر متاسف کننده است این اتفاقات! اما ما سهم خودمان را پرداخته ایم و حالا می‌توانیم راحت مصرف کنیم. تناقضی را هم حس نمی‌کنیم.

×××

این سبک زندگی متمولانه جدید مذهبیون در ایران، البته در عمیق‌ترین لایه‌های توجیهی خود به روایاتی دست‌چندم می‌رسد که فراهم کردن زندگی خوب (بدون تعریف مشخص) را وظیفه مومنین می‌داند.

این سبک زندگی البته در فرزندان مسئولین ایران، آنها که در عرف جامعه ایرانی به نام بدنام آقازاده‌های مزین شده‌اند هم طرفداران قابل‌توجهی دارد؛ اما تقلیل آن به فرزندان مقامات سیاسی در واقع ندیدن کامل ماجراست.

آنچه در ادبیات اجتماعی به نام «مصرف‌زدگی» خوانده می‌شود در واقع آشکارا با مبانی انقلاب و دینی که ساختارهای اتفاق بزرگ سال ۵۷ به دنبال آن بودند در تعارض است، اما این تعارض کم‌کم می‌آموزد که پنهان شود؛ دیده نشود و به زیرلایه‌های شلوغ‌بازی های این سالها و این روزها برود. 

نویدهای روشنی که این روزها از سوی بخشی از همین جوانان انقلابی در مواجهه با این سبک زندگی شنیده می‌شود، البته امیدوارکننده است. این نبرد تاریخی مطمئنا؛ با هزینه پیش خواهد رفت.

منبع: خبرگزاری مهر

دیدگاه کاربران

نیما۴۳۴۴۰۶۱۰:۴۴:۲۰ ۱۳۹۷/۴/۲۴
این افراد قطعا مذهبی و حزب اللهی نیستند حتی اگر پولشون حلال هم باشند این سبک زندگی پر از اسراف هست که همواره جز گناهان بزرگ بوده مخصوصا الان با این اوضاع اقتصادی مردم ، یه احساسی بهم میگه این افراد یا از این تریپ قصد رسیدن به اهدافی رو دارند یا قصد تخریب چهره مذهبی ها وحزب اللهی ها چون همواره این چهره در بین مردم به ساده زیستی شهره بوده
ناشناس۴۳۴۴۳۰۱۰:۵۸:۱۸ ۱۳۹۷/۴/۲۴
دوست گرامی، حرفهای شما همه درست. ولی مبارزه با معلول به جائی نخواهد انجامید. اگر انسانها ( البته غالب انسانها) به همین راحتی میتوانستند ذاتشان را عوض کنند و با دیدن مشکلات و مصائب همنوعان و نصیحت شنیدن از دیگران، به انسانهای خوب تبدیل شوند که الان دنیا بهشت بود. باید با حاکمیت قانون و استقرار اصول و موازین حکومت داری درست، بستر و شرایط شکل گیری این نوع ناهنجاریها را خشکاند. و گرنه " آنچه البته به جائی نرسد فریاد است".
رضا - اصفهان۴۳۴۴۵۲۱۱:۱۴:۰۵ ۱۳۹۷/۴/۲۴
تو یه شرکت نساجی کار می کردم، از دور ظاهرشون به آدم های خیلی مذهبی و حزب اللهی میخورد . یه چندباری هم تو نمایشگاه های مختلف خانوادش اومدن تو غرفه. واقعا نگاه می کردی انگار از تو حوزه علمیه دراومده بودن! ولی به غیر از ظواهر نه تنها اخلاق اسلامی نداشتن بلکه انقلابی و حزب اللهی هم نبودن و فقط فقط ظاهر مذهبی داشتن ولی ماها که چند وقت در جوارشون بودیم میدونستیم پشت اون ریش یقه بسته و نماز اول وقت جماعت تو یه شرکت خصوصی چه خبره یعنی یه دو گانگی واقعی...
م. مردم۴۳۴۴۵۳۱۱:۱۶:۰۸ ۱۳۹۷/۴/۲۴
عالی
ناشناس۴۳۴۴۷۹۱۱:۲۶:۲۰ ۱۳۹۷/۴/۲۴
انقلابی بودن یعنی پاک بودن ربطی به ظاهر و پوشش نداره مثلا شما شیوه زندگی خانواده های خمینی و رفسنجانی رو ببینید
ناشناس۴۳۴۵۱۶۱۱:۴۲:۱۵ ۱۳۹۷/۴/۲۴
من فقط تیتر را خواندم "لاکچری" و "انقلابی" و "حزب الهی" و "برند پوش" قابل جمع شدن در یکجا نیستند . اگر فردی تظاهر به داشتن همه این صفات بکند ، فقط برای حفظ منافعش هست و بمحض اینکه منافعش بخطر بیفتد، دیگر حزب الهی نیست و ماهیتش را بر ملا میکند . مثل خاوری
ناشناس۴۳۴۵۶۲۱۲:۰۶:۴۲ ۱۳۹۷/۴/۲۴
کیفی که در عکس گذاشته اید یک هرمس است که 9 هزار یورو قیمت دارد، چیزی معادل 81 میلیون تومان امروز! مگر غیر از این انتظار داشتید، وقتی از 30 سال پیش بزرگان در استخر خصوصی کاخ سعد آبادشان شنا کردند و آن دیگر بزرگان در ویلای پهلوی ها روزگار گذرنداند مگر خروجی دیگری انتظار می رفت؟! معلوم بود که نوچه ها هرمس بدست می شوند و پابرهنه ها گور خواب! پ ن: طوری وانمود نکنید که این برنامه نفوذی ها یا همان دشمن های ثابت است، در ایران فقط دشمن ثابت نمانده، همه صندلی ثابت ها می دانستند که اگر با بزرگی کار دارند باید شماره کدام کاخ یا کدام ویلا را برای شرفیابیش بگیرند!
ناشناس۴۳۴۶۰۶۱۲:۲۲:۲۶ ۱۳۹۷/۴/۲۴
مشکل اصلی ریاکاری برخی مذهبی هاست البته در کوتاه مدت براشون خوبه اما در بلند مدت بزرگترین ضربه را اول به دین می زنند و بعد به خودشون
صمصام۴۳۴۶۳۴۱۲:۳۵:۱۱ ۱۳۹۷/۴/۲۴
مرحبا ..آفرین ...دست مریزاد ...زنده باد گروه فرهنگی الف درود بر این قلم و این فکرتان
ناشناس۴۳۴۷۲۶۱۳:۳۵:۰۳ ۱۳۹۷/۴/۲۴
در همه کشورهایی که حکومتشان "اعتقادی" است کم و بیش این تصاویر دیده میشوند. به ویژه کشور ما که اعتقاد آن مذهبی است ، متاسفانه ریاکاری به شدت، به شدت، تاکید میکنم به شدت در مردم و مسئولان دیده میشود.
ناشناس۴۳۴۷۶۰۱۳:۵۱:۲۴ ۱۳۹۷/۴/۲۴
اضافه بفرمایید روحانیونی که مساجد اشرافی ساختند و با همون احادیث دست چندم ساکن شمال شهر شدن و خودشون رو از مردم جدا کردن و بلکه اصلا مردم رو حساب نکردن. این سبک زندگی از بالا به پایین رسوخ کرد.
مهندس جنت شهری۴۳۴۷۸۰۱۴:۰۱:۰۱ ۱۳۹۷/۴/۲۴
اگر از راه حلال به دست اورده اند نوش جانشان اما چه کنم که اکثر این پولها از رانت بدست امده و با سفره امام حسین و غذا به فقیر دادن و یک مسجد ساختن میخواهند حلالش کنند ولی نمیشود....
ناشناس۴۳۴۷۸۵۱۴:۰۵:۰۷ ۱۳۹۷/۴/۲۴
این جوانان از بزرگان جامعه یاد گرفته اند . زشتی اش زمانی. بیشتر است که بخشی از این بزرگان لباس روحانیت نیز بر تن داشته باشند. اما مقاله جالبی بود.مرسی
ناشناس۴۳۴۸۰۱۱۴:۰۹:۴۲ ۱۳۹۷/۴/۲۴
بیشتر اقازاده ها و نواده ها جزء زندگی لاکچری اقامت و تابعیت کانادا را هم دارند !! عجب عدالتی عجب بساطی
ناشناس۴۳۴۹۸۴۱۵:۳۳:۰۶ ۱۳۹۷/۴/۲۴
کانادا کمتر، بیشتر امریکا و انگلیس هستند
ناشناس۴۳۴۸۰۴۱۴:۰۹:۵۵ ۱۳۹۷/۴/۲۴
آخرش به این نتیجه خواهید رسید که باید مثل دنیا یکسری بدیهیات را بپذیرید و اینقدر در خلاف جهت آب شنا نکنید
ناشناس۴۳۴۸۰۶۱۴:۱۰:۲۴ ۱۳۹۷/۴/۲۴
الف با انتشار این مطالب که همه می دونیم فقط دل ما را بیشتر می سوزونی حواست هست ؟ ما که کاری ازمون بر نمیاد
مغ۴۳۴۸۲۵۱۴:۱۶:۰۷ ۱۳۹۷/۴/۲۴
احسنت متاسفانه دستاویز های روایی از برخی وجوع زندگی ائمه نیز برای توجیه این سبک زندگی بسیار کاربرد پیدا کرده است.
ناشناس۴۳۴۸۵۱۱۴:۲۶:۰۶ ۱۳۹۷/۴/۲۴
احسنت جالب بود وعین واقعیت!! این قشر که مدافع دو آتشه انقلاب وحکومت هستند با آن تیپ کاملا مشخص بد جور روی اعصاب جوانانی هستند که با مشکلات روز مره دست وپنجه نرم می کنند و هر گاه اعتراضی هم بکنند مورد هجوم این قشر قرار می گیرند !!!!! این قشر از همه چیز راضیند چون از قبل مواهب شغل پدر یا مجیز گویی ها!! خیلی زود ازدواج کرده اند صاحب شغل و خانه واتومبیل شده اند ودرد جوانان هم سن وسال خود را نمی دانند و مدافعینی سرسخت هستند !!!
ناشناس۴۳۴۸۷۹۱۴:۴۰:۳۷ ۱۳۹۷/۴/۲۴
آفرین خوب بود
ناشناس۴۳۴۸۸۶۱۴:۴۲:۱۸ ۱۳۹۷/۴/۲۴
چند وقت پیش توی جمع خانوادگی که تعدادی جوان فارغ التحصیل فوق لیسانس و دکترای بیکار و دنبال کار هم بودند یکی از فامیل های دور حضور یافت از لباسهای برند و موبایل و ماشین و جواهرات و سر و وضع خود و خانواده اش که نگم بهتره پسرش همون سال دیپلم می گرفت و به دلیل سابقه ی جبهه پدر معاف می شد با تفاخر می گفت از فلان بانک و فلان خودرو سازی و فلان نهاد نظامی پیشنهاد کار داره ولی قبول نمی کنه می خواد بره دانشگاه "فلان دانشگاه ملی دستم می رسه . قبوله حتما !" در بین صحبتهایش بارها از جلسه دفاع فوق لیسانس و دکترای خودش صحبت کرد یعنی که یعنی ..... خانمش هم برای خانم ها از اینکه کارگری که کارهای منزل 300 متری اش را انجام می ده رفته شهرستان برای زایمان دخترش و دنبال کارگر می گرده برای دو سه ماه صحبت کرده بود ! و اینکه داره می ره مکه و بعدش هم آنتالیا چون مکه که هر سال می ره خیلی براش خسته کننده است و بعدش یه استراحت لازمه ! دو ساعتی نشستن و رفتن بعد رفتن اونها صحبت های فامیل دیدنی بود اینکه طرف در دوران تحصیل هر سال یه تریلی تجدید داشته و با هزار مشکل دیپلم گرفته و رفته توی فلان نهاد ....و خانمش که با یکی از حضار هم کلاس بوده و از لحاظ استعداد و توانمندی زیر صفر و حتی دیپلم هم نداره و ...و.... بعدش هم معلومه ، .... از همه بدتر نگاه پر از درد جوانان تحصیل کرده ی بیکار فامیل بود که در سکوت این حرفها را فقط می شنیدند و با نگاه مات و بی روح به گلهای قالی خیره شده بودند یا لبخند می زدند
ناشناس۴۳۴۹۳۱۱۵:۰۴:۵۶ ۱۳۹۷/۴/۲۴
به کجا رسیده ایم ؟! ادعا هم داریم که می خواهیم الگو برای جهان باشیم ؟!
ناشناس۴۳۴۹۵۳۱۵:۱۳:۵۶ ۱۳۹۷/۴/۲۴
وقتی این تفکر آشکارا از وزیر میلیاردی دولت شنیده میشود که "پولم حلال است"، دیگر از بقیه چه انتظاری داریم.
ناشناس۴۳۵۰۴۹۱۶:۰۰:۲۰ ۱۳۹۷/۴/۲۴
جان من!!! او دارد نان تخصص و زحماتش را می خورد چه ربط دارد به کسانی که با زد و بند یا دلالی یا حق و ناحق کردن به ثروت میرسند؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
رضا۴۳۵۰۳۶۱۵:۵۶:۴۵ ۱۳۹۷/۴/۲۴
متن عالی بود. درد دل ما هم بود. متاسفانه خیلی از بچه های مذهبی حالا دیگه کارمندای مجموعه هاشون هستند نه عضو اونجا. دلزده و درگیر مانور تجمل
ناشناس۴۳۵۴۰۴۱۹:۱۹:۲۸ ۱۳۹۷/۴/۲۴
تازه به دوران رسیدگی از سرتاپاشون می باره !
ناشناس۴۳۵۴۱۰۱۹:۲۸:۵۲ ۱۳۹۷/۴/۲۴
اَحَسِبَ النَّاسُ اَنْ یُتْرَکُوا اَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ
هموطن۴۳۵۴۸۲۲۱:۴۲:۳۹ ۱۳۹۷/۴/۲۴
خدایا یک بار هم ملت عزیز و صبور ایران را با ثروت زیاد امتحان کن قول می دهیم همه سربلند باشیم
ناشناس۴۳۵۵۱۱۲۲:۳۰:۴۹ ۱۳۹۷/۴/۲۴
فاتحه
ناشناس۴۳۵۵۹۱۲۳:۴۸:۰۹ ۱۳۹۷/۴/۲۴
متاسففففففففمممممم
ناشناس۴۳۵۶۴۱۰۰:۵۷:۱۴ ۱۳۹۷/۴/۲۵
خدا کند که بیایی آقا . . . .
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. اقدامی  اشتباه، در زمانی اشتباه تر!

  2. بازی با کلمات

  3. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  4. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  5. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  6. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  7. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  8. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  9. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  10. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  11. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  12. نحوه رفتار متفاوت فروشندگان در برابر پوشش حجاب مشتریان

  13. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  14. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  15. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  16. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  17. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  18. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  19. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  20. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  21. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  22. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

  23. موضع رئیس عدلیه در خصوص ورود فراجا به مسئله حجاب/ اژه‌ای: در قضیه حجاب می‌توانیم بگوییم «کی بود کی بود، من نبودم؟»

  24. اشتباه برخی گروه‌ها در مقابله با توئیت فضائلی

  25. مشکل اصلی صهیونیست ها با عملیات "وعده صادق" چه بود؟

آخرین عناوین