ما که تا این سن عکس این مطلب رو دیدیم!

آقا پول نیست کسی نای زندگی نداره دیگه

البته بعضیا فرق شوخ‌طبعی با لودگی و بیمزگی رو نمیدونن و فکر میکنن خیلی خوشمزه و نمکین هستن!

اکثر افراد مذهبی که اطرافم دیده ام عبوس و بد اخلاق و انعطاف ناپذیر و غیر اجتماعی هستند کلا به شادی مخالف هستند با تنوع مخالف هستند با تفریح مخالف هستند و به شدت افسرده اند حتی به فرزندان و پدر و مادرشان هم محبت نمی کنند چون کلی انتقاد از زندگی و رفتار و عقاید پدر و مادر و فرزندان خود دارند نمی دونم چرا ؟ ولی این موضوع واقعیت داره

این یک واقعیته که وقتی نصف لیوان خالیه ، حتما نصف دیگرش خالی !!!! نیست ؛ بنابراین هرچند کاستی ها و ناشایستی ها حتما اجتناب ناپذیره ولی جا داره که در همون لحظه به انباشت ها و شایسته های موجود (که حتما وجود داره و غیر قابل انکاره) اندیشید و در یک کلام : خوشبخت و خوش اقبال آن کس که ، لذت داشته ها رو میبره نه حسرت ناداشته ها را ؛

حدیث و عکس چه ربطی به هم دارند؟

فکر نکنم یک نفر مومن واقعی تو این دنیا پیدا بشه

در مجتمع ما یک خانواده ی کاملا و شدیدا مذهبی زندگی می کنند که دو پسر 13و 11 ساله دارند در ایام جشن های مذهبی و عزاداری از بالکن آپارتمانشان انبوه نشانهای شادی یا عزا دیده می شود چند وقت پیش دیدیم که عصرها وقتی بچه ها در حیاط و پارکینگ مجتمع بازی می کنند ایشون مدام به دخترها که اکثرا بین 7 تا 11 سال هستند غرولند و امر و نهی می کند خلاصه رفته بود پیش مدیر ساختمان که دخترها و پسرها نباید همزمان توی حیاط باشند ! مدیر ساختمان با مشورت با ساکنین و علیرغم میل اکثریت برای از بین رفتن تنش در ساختمان قانون گذاشت که بعضی روزها دخترها باشند و بعضی روزها پسرها همه مراعات می کردند جز بچه های این آقا و جالب اینکه در روزهایی که برای دخترها تعیین شده بود باز خودش می آمد و با دخترها دعوا می کرد خانم ایشان در جواب اعتراض ساکنین گفتند که انرژی پسر ها زیاده و نمی شه کل روز داخل خانه باشند بنابراین قرار شد بعضی ساعات دخترها به حیاط بیان و بعضی ساعات پسر ها باز هم همه مراعات می کردند غیر بچه های این آقا و در ساعات مخصوص دختر ها خودش به حیاط می آمد و با دخترها بد رفتاری می کرد خلاصه همه جمع شدیم داخل حیاط و از ایشون خواهش کردیم بیان تا صحبت کنیم ایشون تشریف آوردن و در جواب اعتراض ساکنین گفتند که ؛ دختر باید در خانه بماند و از مادرش خانه داری و خیاطی یاد بگیرد یا اینکه بروند در داخل خانه های همدیگه با هم بازی کنند و حیاط باید محل بازی پسرها باشد ! در جواب سوال ما که پرسیدیم این قانون از کجا آمده فرمودند همه جا - خدا گفته - پیغمبر گفته - قران گفته !! و با خشم جمع را ترک کردند ! ما هنوز هم با ایشان مشکل داریم و در هنگام بازی بچه ها باید یک نفر از والدین برود روی صندلی گوشه ی حیاط بنشیند تا ایشون مزاحم دختربچه ها نشود ! حالا شما تصور کنید ذهنیت بچه های ساختمان از یک مرد مذهبی در آینده چه خواهد بود !

ماشالله چقدر آی کیوی بالایی دارند بعضیها.چرا متوجه نمیشوید معیار مومنان را گشاده رویی و شوخ طبعی دانسته اند.اگر کسی این اوصاف را نداشته باشد مومن نیست.چه چادری باشد و چه غیره.شما آن افراد را که به دختربچه ها در هتل ارزشی قایل نبودند چرا به حساب مومنان میگذارید در واقع آنها خودشان مومن نیستند تا چه رسد به اینکه معیار ایمان باشند.شما رفتار غلط مومن نما ها را چرا به حساب اهل ایمان می نویسید؟ قطعا اگر یکی از معصومین حضور داشتند نسبت به مثلا مخالفین بازی دختر بچه ها عکس العمل نشان داده و توبیخشان میکردند

مومن نسبت به منکر هم عبوس و جدی هم هست! محض اطلاع! اشدا علی الکفار، رحماء بینهم...

مومن از اسامی خداست یعنی خدا مومن است پس اگر بگوییم مومن بداخلاق است به خدا توهین کردیم این هم کلام همان امام هست علل تفاوتها میان انسانها علت تفاوت ها میان مردم گوناگونی سرشت انان است زیرا ادمیان در اغاز ترکیبی از خاک شور شیرین وسخت و نرم می باشند پس انن به میزان نزدیک بودن خاکشان با هم نزدیکند و اندازه دوری ان از هم دور و متفاوتند یکی زیباروی کم خرد,دیگر بلند قامت و کم همت یکی زشتروی و نیکوکار دیگری کوتاه قامت و خوش فکر یکی پاک سرشت و بداخلاق ودیگری خوش قلب و اشفته عقل و ان دیگر سخنوری دل اگاه است .