اینستاگرام بین تحلیلگران شبکههای اجتماعی به شبکه عوام معروف است. هر آنچه که بخواهید چه در کف جامعه و چه در زیرپوست جامعه ببینید، با تحلیل اینستاگرام شدنی است. از گوشه و کنار این شبکهاجتماعی هرازچندگاهی میبینیم که یک برنامه ناهنجارگونه و خلافشرعی برای کودکان و دانشآموزانمان تدارک دیدهاند و این عزیزان هم درکمال لذت و رضایت درحال اجرا هستند. آخرین مورد هم همین رقص دانشآموزان دختر یک مدرسه غیرانتفاعی در شهرستان لنگرود بود که متاسفانه همیشه واکنشهای رسانهها و گروههای انقلابی فورا گریبان مجریان برنامه و مدیرمدرسه را میگیرد و تحلیلها سمت اجرای سند موسوم به 2030 میرود. دست آخر هم یکی برکنار میشود و یکی عذر میخواهد و یکی هم اجرای 2030 را تکذیب میکند و تمام!
نه اینکه مدیر آن مدرسه غیرانتفاعی مقصر نباشد و نه اینکه این سند بطور مخفیانه درحال اجرا نیست؛ بلکه اگر بخواهیم برای تمام این برنامهها به ترتیب اثرگذاری و اهمیت مقصر لیست کنیم، مدیر مدرسه و سند 2030 در اواخر این لیست جای میگیرند. مدیر مدرسه و سند2030 فقط گناهشان نشان دادن نتیجه تربیت کودکان و نوجوانان ما بود. کودکان و نوجوانانی که با همین دولت ها و مجلس های اصولگرا و اصلاح طلب و با همین بیست و چند نهاد انقلابی فرهنگی تربیت شدهاند. اینکه دخترک مثل خوانندههای کنسرتهای متال سر میچرخاند نتیجه سیاستگذاری فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است. نتیجه نداشتن برنامه دقیق درمقابل دشمن است و نتیجه اکتفا به فیلتر. سند 2030 فقط امکان نمایش نتیجه این سیاستگذاری را داد و مثل یک گوی پیشگو مادران آینده ایران را نشان داد.
اینکه یک گروه طنز و سرگرمی، آهنگهای دیجی برای قشر کودک و نوجوان پخش میکند شاید از روی نفهمی باشد و از سر بیکاری به چنین شغلی روی آورده؛ اما اینکه بالاتفاق، تمام این دخترکان با چنین برنامهای به طرز کاملا حرفهای ارتباط میگیرند و بالا و پایین میپرند این چیزی نیست که به سادگی بتوان از آن عبور کرد. حتی آنقدر در قسمتی از این فیلم خوب حرکات کنسرتهای متال را اجرا میکنند که خود خواننده هم تعجب میکند و آن دخترک عزیز را به توقف این حرکت توصیه میکند.
اگر مسئولان فرهنگی ما که در راس فلان شورای عالی زیر نظر دولت و فلان کمیسیون مجلس و فلان نهاد انقلابی نشستهاند با دیدن چنین فیلمهایی به فکر فرونروند باید از آینده جمهوری اسلامی نگران باشیم. استحاله نظام با نفوذ فرهنگیِ کاملا نرم اتفاق میافتد. بعد از 40 سال انقلاب اگر به فکر "فراغت فرهنگی" بچههایمان نباشیم و اگر راهی برای تخلیه انرژی این عزیزان نداشته باشیم و اگر جنگ کاملا حرفهای فرهنگی را با جنگ سیاسی پاسخ بدهیم و انتظار داشته باشیم با پوسترهای تبلیغ حجاب به اسلام خدمت کرده باشیم، باید از آینده جمهوری اسلامی ترسید. اینکه بعداز 40سال سیاست های سرمایهداری در آموزش و پرورش رسوخ کرده و معضل خصوصی سازی را حل نکردهایم باید ترسید. باید از بوجودآمدن دختران آینده خیابان انقلاب دلواپس بود. دشمن وظیفهاش دشمنی است، اینکه ما مقابل این دشمنی برنامه نداریم ترسناک است.