در برهۀ حساسی که جهان با چالشهای جدید و بغرنجی دست و پنجه نرم میکند، جهانیان چشم انتظار نظمی براساس مختصات جدید هستند. نظمی که به عنوان فرصتی تاریخی برای بازیگران قدرت بزرگ عصر حاضر و قدرتهای نوظهور شرقی و جنوب جهانی محسوب میشود.
در اینکه جبهۀ غربی به سردمداری آمریکا بر سایرین تفوق داشته و بر نظم کنونی جهان تسلط نسبی دارد تردیدی نیست، اما باید تأکید داشت این قدرت نه در جهت گسترش و توسعه بلکه به زوال بوده که نشانههای آن با آغاز قرن جاری در تمام سطوح (نرم و سخت) و حوزههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی بیش از پیش نمایان شده است.
در جبهۀ مقابل لیک شاهد پر فروغتر شدن روزافزون توان بازیگران قدرت بزرگ و قدرتهای نوظهور هستیم که در صدد تغییر موازنه و افزایش قدرت بازدارندگی خود برآمدهاند تا در نظم جدید مرجع باشند؛ ایضاً تمایل و شوق بازیگران جنوب برای دگرگونی مدوام نظم جهانی جهت توزیع مجدد قدرت هم به عنوان محرکی قدرتمند و مولفهای موثر در این مسیر عمل میکند. در این جبهه خرد جمعی براساس اشتراکات و منافع مشترک هر روز بازیگران را به یکدیگر نزدیکتر میکند. همکاریها برای اهداف راهبردی مشترک، امنیت ملی و توسعه منافع اقتصادی سر لوحۀ تمام بلوکها و ائتلافهای جدیدی است که در جهت پاسخدهی به نیازهای جدید در نظم نوین پایهگذاری میشوند.
ایران یکی از قدرتهای نوظهور شرقی است. سرزمینی با تاریخچۀ تمدنی کهن و پیشینۀ قدرت خود که زادگاه تمدنهایی بزرگ بوده و روزگاری برترین قدرت مشرق زمین انگاشته میشده؛ امروز نیز در منطقۀ راهبردی خاورمیانه محل تَلاقی سه قارۀ آسیا، اروپا و آفریقا و نقطۀ کانونی برای تمدنها و قدرتهای گذشته و حال یعنی هند (شبه جزیرۀ هند)، چین، روسیه، اروپا به عنوان یک پیکرۀ واحد و سرزمینهای عربی میباشد.
ایران علاوه بر موقعیت برتر جغرافیایی که مرکز ثقل تمام کریدورهای جهانیست، از حیث منابع زیرزمینی غنی بوده که رتبه دوم ذخایر گاز طبیعی، چهارم ذخایر اثبات شدۀ نفت خام جهان و جایگاه چهارم ذخایر تازه کشف شدۀ لیتیوم که به عنوان نفت قرن بیست و یکم قلمداد میشود و دیگر منابع هم شایسته توجه است.
ایران تا پیش از بهمن سال 57، نقش ژاندارم و تأمین کننده نظم و منافع دول غربی در منطقۀ غرب آسیا را بر عهده داشت. انقلاب اسلامی در ایران نه تنها سلطنت حاکم بر کشور را سرنگون و نظامی براساس مختصات جدید تأسیس نمود بلکه نظم حاکم بر نظام بین الملل را هم دستخوش تحولات بزرگ و شگرفی کرده و موجبات تغییر و یا محو بسیاری از مرزبندیها و چارچوبهای حاکم در منطقه و جهان شد. وقوع انقلاب اسلامی همچون زلزلهای تمام معادلات و ترتیبات پیشین را بر هم زد که پس لرزهای آن تا اکنون نیز ادامه دارد.
وقوع انقلاب در ایران بسیاری از نظریات اندیشمندان و سیاستمداران جهان دربارۀ جزیرۀ با ثبات را بیاعتبار کرده و تا سالها آنها را سر در گم نمود تا بتوانند توجیحاتی را برای پدیدۀ انقلاب اسلامی صادر کنند. انقلاب که موجب کوتاهی دست دولتهای غربی از منافعشان و خارج شدن ایران از ائتلافها و اتحادهای غربی گردید سرآغاز اختلافات و تنازعات غرب و در رأس آنها آمریکا با جمهوری اسلامی ایران شد.
جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا همواره با حضور نیروهای آمریکایی و متحدین فرامنطقهایاش در منطقه مخالف بوده و گاهی تنش بر سر این موضوع آنچنان داغ شده که طرفین را در آستانۀ جنگی فراگیر قرار داده است. جمهوری اسلامی ایران در طی سالهای گذشته یکی از اهداف دکترین سیاسی و امنیتی خود را اخراج تمام نیروهای خارجی به ویژه آمریکایی از منطقه اعلام نموده است.
با شروع انقلاب اسلامی در ایران با توجه به فضای انقلابی و شرایط نامساعد و اضطراری حاکم بر کشور، دریافتی ناکافی و ناقص از مولفههای قدرت صورت پذیرفت که توسعۀ نامتوازن بین حوزهای و درون حوزهای را موجب شده و تا امروز نیز کم و بیش ادامه پیدا کرده است.
بنابر رهیافتهای حاکم تا دهۀ هفتاد میلادی که قدرت را به دو سطح سخت و نرم تقسیم مینمود از سالهای آغازین انقلاب اسلامی عمدۀ توجه ساختار نظام به قدرت سخت با تأکید بر قدرت نظامی بوده است. جمهوری اسلامی ایران به دلیل تمامی حوادث و چالشهایی که از ابتدای شکلگیری با آنها مواجهه بوده، از جمله جنگ تحمیلی نابرابر هشت ساله و سیاستهای خصمانۀ آمریکا و متحدین منطقهای و فرا منطقهای، ماهیت همۀ تهدیدات پیش روی را نظامی، علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی استنباط نموده و در سالهای نخست انقلاب به دلیل محدودیتها و کمبودها، مسئولین وقت ضرورت را در توسعه و پیشرفت صنایع نظامی به ویژه تجهیزات و فناوریهای نوین احصاء نمودند. مقامات جمهوری اسلامی به دلیل عقب ماندگیهای بنیادین و مصرف کننده بودن صرف در نظام گذشته، مطالعات و سرمایهگذاریها در حوزۀ نظامی را معطوف به تسلیحات و جنگافزارهای جدید کرده تا بتوانند با سرعت تمام عقب ماندگیهای پیشین را جبران نمایند. در تمام سالهایی که ایران تحت شدیدترین تحریمهای بشری از نظر نوع و تعداد موارد ممنوعیت بوده و هست، با سرمایهگذاری و اعتماد در کنار تلاش و مجاهدت نخبگان توانسته صنایع نظامی خود را پیش برده و توسعه دهد تا امروز در این حوزه به ویژه بخش موشکی و پهپادی با تولید انواع موشک با کاربردهای گوناگون، بردهای متفاوت، قدرت تخریب بالا و البته نقطهزن ( موشکهای بالستیک کوتاه برد، میان برد و دور برد، موشکهای کروز، موشک ابر فرا صوت(هایپرسونیک) و ...) و پهپادهایی با کاربردها، بردهای عملیاتی و مدت زمان پروازی متنوع برای اهداف مختلف همچون اطلاعاتی، شناسایی، رصد، نظارت و انتحاری به نقطۀ قابل اطمینانی رسد تا به عنوان یکی از چهار قدرت مطرح و پیشگام در جهان شناخته شود.
برنامه متنوع موشکهای بالستیک و پهپادی ایران حاصل تجربۀ جنگ تحمیلی عراق است که به جمهوری اسلامی نوپا الزامات بازدارندگی و خوداتکایی را آموخت.
نشریۀ محافظهکار آمریکایی نشنال اینترست که در زمینۀ روابط بین الملل منتشر میشود در مقالهای به تاریخ 16 فوریه 2016 ایران را یکی از پنج نیروی پهپادی قدرتمند در جهان معرفی میکند. روزنامه انگلیسی گاردین نیز در تاریخ 14 فوریه 2023 مینویسد یکی از مقامات آمریکایی تهران را به عنوان یک رهبر جهانی در تولید پهپادهای ارزان قیمت و بسیار موثر توصیف کرده و دیگر مقام آمریکایی اذعان نمود که ایران در حال ظهور به عنوان یک رهبر جهانی در تولید پهپادهای ارزان قیمت و کشنده به حساب میآید.
قدرت موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران به دلیل عدم داشتن نیروی هوایی مدرن و مجهز، رکن اصلی و جدایی ناپذیر از سیستم بازدارندگی کشور محسوب شده و از ضرورتهای دکترین نظامی و راهبرد دفاع ملی است که به طور سنتی به وسیلۀ جنگنده و بمب افکنهای نظامی تأمین میشود و ایران به خاطر سالها تحریم در این بخش دچار کمبود و مشکل میباشد؛ هر چند خبرهایی مبنی بر ورود جنگندههای فوق پیشرفته سوخو 35 منتشر شده است.
آمریکاییها که زمانی سختترین و سنگینترین تحریمها را طی سالهای متمادی به خصوص در بحبوبۀ جنگ تحمیلی علیه ایران اعمال کرده و از ورود سادهترین تجهیزات همچون سیم خاردار به ایران ممانعت و نگران صادرات کوچکترین ملزومات نظامی به ایران بودند و آن را در بالاترین سطح حساسیت نظامی و اطلاعاتی مراقبت میکردند و لاجرم جمهوری اسلامی ایران مجبور بود برای تهیۀ نیازهای ضروری به چند برابر قیمت، با مشکلات عدیده و زحمات فراوان از بازارهای سیاه جهانی و با واسطه و دلال آن را تأمین کند؛ امروز به همراه متحدین با اعمال تحریمهای شدید و رصد بی سابقه نگران صادرات تجهیزات نظامی ساخت ایران همچون موشک و پهپاد به دیگر نقاط جهان هستند. ایالات متحده مدتها به دنبال برچیدن و یا حداقل محدود کردن برنامۀ نظامی (موشکی و پهپادی) ایران بود که به اذعان بسیاری از کارشناسان امر و سیاستمداران، دارای بزرگترین و متنوعترین زرادخانه موشکهای بالستیک و انواع پهپادها در غرب آسیا است.
در مقالهای که به تاریخ 15 فوریه 2023 در سایت ffd (بنیاد دفاع از دموکراسیها Foundation for Defense of Democracies) که با مقدمهای از جیمز دی. سیرینگ دریاسالار و مدیر سابق آژانس دفاع موشکی ایالات متحده بین سالهای2012تا 2017 منتشر شده اذعان میشود برنامه موشکهای بالستیک این کشور (ایران) به طور فزایندهای توجه سیاستگذاران غربی را به خود جلب کرده است، به ویژه پس از حمله دقیق ژانویه 2020 با استفاده از موشکهای بالستیک کوتاهبرد (SRBM) علیه پایگاههایی در عراق که نیروهای آمریکایی در آن حضور داشتند.
اکونومیست هم یک هفته بعد از حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی عین الاسد، در تاریخ 16 ژانویه 2020 در مطلبی با عنوان حمله ایران به عراق نشان میدهد که موشکها چقدر دقیق شدهاند؛ به نقل از ویپین نارنگ از مؤسسه فناوری ماساچوست مینویسد مهمترین نکته در حملۀ ایران این است که موشکهای بالستیک کوتاه برد آنها بسیار دقیق بودند. « انقلاب دقت واقعی است و دیگر در انحصار ایالات متحده نیست. این پیامدهای بزرگی برای درگیری مدرن دارد.»
در ادامۀ مطلب ذکر شدۀ بنیاد دفاع از دموکراسیها که نویسنده یکی از اعضای ارشد موسسۀ فوق و نیز سابقۀ شهادت در کنگره ایالات متحده و پارلمان کانادا را دارست، تأکید میکند که موشکهای بالستیک به تهران ابزاری برای بازدارندگی، مجازات و وادار کردن دشمنان ارائه میدهد و زرادخانه موشکهای بالستیک ایران اعتماد و امنیت را برای تهران فراهم میکند تا بتواند سیاست خارجی تجدیدنظرطلبانه خود را با ترس کمتر از انتقام جویی نظامی دنبال کند و این تسلیحات، بازدارندگی پیش روی ایران را تقویت میکند و نیروهای آمریکایی در منطقه و همچنین شرکای آن مانند اسرائیل و کشورهای عرب خلیج فارس را تهدید میکند؛ کیفیت موشکهای ایرانی فراتر از تواناییهای متعارف همسایگان ایران است.
نویسندۀ نوشتار فوق معتقد است که امروز پایتخت 4 کشور عربی در دست ایران است و ابراز میدارد که عملیات موشکی ایران گواه این است که تهران توانایی مجازات دشمنان را با استفاده از ارزشمندترین سلاحهای خود و همچنین اراده متناسب برای پرتاب آشکار این سلاحها از خاک ایران به سمت اهداف دشمن را دارد؛ و علیرغم همه تحریمها و فشار حداکثری از سوی ترامپ امروز دولت بایدن با تهدید موشکی بالستیک ایران قویتری مواجه است. او با بیان نقل قولی از کنت پولاک (تحلیلگر و کارشناس امور سیاسی و نظامی خاورمیانه در سازمان سیا) یادآور میشود که پس از جنگ، ایرانیان خود را نه در برابر تجاوزات مجدد عراق، بلکه در برابر یک دشمن بسیار قدرتمندتر، آمریکا مسلح کردند.
براساس اظهارات مقامات سیاسی و نظامی آمریکا، امروز توانمندی موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران یکی از اصلیترین و مهمترین فوریتهای خطر را برای منافع آمریکا و متحدینش در سطح منطقه و جهان ایجاد کرده و چالشی بزرگ را به وجود آورده است. از جملۀ این مقامات میتوان به ژنرال کِنِت مَککِنزی فرمانده سابق سازمان تروریستی سنتکام اشاره نمود که در جلسۀ استماع کنگره میگوید، استفاده گسترده ایران از پهپادهای کوچک و متوسط برای عملیاتهای شناسایی و هجومی بدین معناست که برای اولین بار از زمان جنگ شبه جزیرۀ کره (اوایل دهه ۱۹۵۰میلادی) بدون برتری کامل هوایی، عملیات انجام میدهیم. البته لیست مقامات سابق و فعلی آمریکایی که بارها بر خطر فزایندۀ توان نظامی ایران تأکید نمودهاند بسیار بلند بالا میباشد.
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر جنگافزارهای ذکر شده به طراحی و تولید جنگندهها، هواپیماهای آموزشی، بالگردها، سامانههای پدافندی، سامانههای راداری و جنگ الکترونیک، ناوشکن، شناور، زیردریایی، قایقهای تندرو، موشکهای دریایی و اژدرها، خودروهای زرهی، تانک، نفربر، ماهواره بر و ... نیز ورود کرده و توانسته است آنها را عملیاتی نماید. بنابر نتایج بررسیهای سایت جهانی قدرت آتش (power fire Global) در سال 2023، ایران یکی از 20 قدرت برتر نظامی در جهان است.
با نگاهی گذرا به آنچه که در جریان است در خواهیم یافت که بازیگران کوچک و بزرگ جهان همواره سطح تازهای از کنشگری را در حوزۀ روابط بین الملل تجربه میکنند که فارغ از ارزش گذاریهای معمول و یا درست و غلط بودنهای آن، باید مطابق با شرایط پیشرو و براساس منطق روابط قدرت و دیپلماسی قدرت خود را آماده و سیاستورزی کنند. امری که نوید دهندۀ تغییراتی مبوسط بوده و بدون شک برگرفته شده از ارادۀ راسخ و شجاعت ملتهایی است که برای فروپاشی نظم کنونی و معماری نظمی نو، خیز برداشته تا در ساختار جدید نقشیآفرینی بیشتر و کارآمدتری متناسب با ظرفیتها و پتانسیلهای دولت ملتهای خویش به خود اختصاص دهند موضوعی که ذاتاً موجب تشدید تنشها خواهد شد.
در این وضعیت ایران به خوبی درک نموده جنگ سرنوشت هر کشوری است که تواناییهای بازدارندگی خود را به دشمنان تسلیم کند و به تضمینهای امنیتی قدرتهای خارجی متکی گردد. در اصل توان نظامی (موشک و پهپاد) ایران با ایجاد موازنۀ ترس، توانسته بازدارندگی کارآمد ایجاد از جنگ جلوگیری کند و دشمنان را ناگزیر مجبور به گزینۀ دیپلماسی و میز مذاکره نماید. برنامههای نظامی ایران بر خلاف همۀ تبلیغات، آتش افروز نبوده بلکه جلوی آتش افروزیهای بیشتر دشمن در منطقه را نیز گرفته و زمینه ساز صلح گشته است.