«کتاب یا سیگار»
نویسنده: جورج اورول
ترجمه: سپیده اشرفی
ناشر: چشمه، چاپ اول 1401
145 صفحه، 450000 تومان
****
با اینکه جورج اورول برای بسیاری با دو رمان «قلعه حیوانات» و «1984» شناخته میشود؛ اما او آثار خواندنی و ارزندهی دیگری هم دارد. اورول روزنامهنگاری با قریحه، تیزبین و جسور بود که شهرت و اعتباری که این دو رمان، برایش به همراه آوردند، باعث شد دیگر آثارش نیز به مراتب بهتر از گذشته دیده شوند.
اورول نویسندهای تمام وقت بود، به صورت پیوسته و پیگیر مینوشت: از رمان سیاسی گرفته تا وقایع نگاری های شخصی و البته انبوهی نقد، شعر و یادداشت در زمینه های مختلف. از این منظر نویسنده ای حرفهای بود که آثار گوناگونی نوشت که در گونههای مختلفی جای میگیرند. به همین خاطر با وجود عمر کوتاهی که داشت، آثار بسیاری از او برجای مانده است. شاید این پرکاری ناشی از خود آگاهی او نسبت به مرگ بود، اینکه فرصت کوتاه است و گفتنی ها فراوان! باوجود بیماری ریوی و هشدارهای پزشکان، بی محابا سیگار میکشید. سرانجام هم زمانی سیگار از دستش افتاد که خودش هم از پا افتاده بود.
«کتاب یا سیگار» عنوان مجموعهای از یادداشتهای اوست که با ترجمه سپیده اشرفی در قالب کتاب، به همت نشر چشمه منتشر شده است. این کتاب پیش از هرچیز نشان از این واقعیت دارد که اورول تنها داستان نویس خوبی نبود، بلکه فی نفسه نویسنده توانمندی بود، حال می خواست داستانی تخیلی بنویسد یا نوشته ای روایی براساس خاطرات و تجربیات زندگیاش و همچنین نقد هنری یا جستاری در باره کتابخوانی و قدرت خرید کتاب برای عامه مردم در جامعه آن روزگار.به هر روی «کتاب یا سیگار» از هفت یادداشت و مقاله تشکیل شده که اورول در آنها به دغدغههای گوناگون خود، خاصه ادبیات، کتاب و همچنین زندگی پرداخته است.
عنوان کتاب برگرفته از یادداشتیست که در آن اورول به وضعیت نشر و رابطه مخاطبان با کتاب از منظر اقتصادی میپردازد. در این جستار که به شکلی جذاب با ارجاع به خاطرهای شخصی آغاز شده، اورول برای طرح و تبیین موضوع از رویکردی تحلیلی، آماری و گزارشی نیز غافل نمانده و در نهایت به خوبی وجوه مختلف موضوع را به یکدیگر پیوند میدهد و آن را به بستری برای طرح مسائل مهمی حوزه کتاب و کتابخوانی کرده است. سه جستار بعدی کتاب نیز با عناوین: خاطرات کتابفروشی، اعترافات یک منتقد کتاب و ممانعت از ادبیات، همچنان به جنبه های دیگری از همین حوزه پرداخته است. جالب اینکه خواندن این جستارها حکایت از تشابه پاره ای از جنبه های ماجرا در انگلستان دوره اورول با اوضاع و احوال کتاب و کتابخوانی کشورمان در همین روزگار دارد. بخصوص در زمینه قیمت کتاب و توانایی خرید آن توسط توده مردم، کسانی که پول دادن پای سیگاری که دود می کنند، به چشمشان می آید اما پول دادن پای کتاب برایشان حسابی سنگین است!
«بارها این را گفتهام که مطالعه یکی از ارزانترین تفریح هاست: بعد از گوش دادن به رادیو، شاید ارزانترین تفریح باشد. اما میزان مطالعهی واقعی مردم بریتانیا چه قدر است؟ نمیتوانم به هیچ رقمی برسم …اگر تخمینهای من مقرون به واقعیت هم باشد، اصلا رقمی نیست که به آن افتخار کنیم، آن هم برای کشوری که تقریبا صددرصد مردمش باسوادند و یک آدم عادی بیشتر از رقمی که یک دهقان هندی در کل عمرش خرج زندگی میکند هزینهی توتون میدهد. اگر سرانهی مطالعهی کتاب همین قدر پایین بماند، باید گفت علتش لابد این است که کتاب خواندن به اندازهی رفتن به مسابقهی سگها یا رفتن به سینما یا بار جذاب نیست و علتش این نیست که کتابها، چه خریده شوند و چه قرض گرفته شوند، زیادی گراناند.»
سه جستار پایانی کتاب با عناوین «کشور من: چپ یا راست؟»، «فقرا چگونه میمیرند؟» و «شادی ایام خردی یاد باد»؛ جنبههای دیگری از حال و هوای فکری جورج اورول را به نمایش می گذارد. در این جستارها با همان جورج اورول آشنا و چپ گرایی روبه رو هستیم که نویسنده ایست متعهد و با وجود اینکه میانه ای با آن چپ نماییهای کشورهای کمونیستی ندارد، اما با زبانی طناز و توام با قریحه به نقد اوضاع و احوال جامعه خود میپردازد.
شاید برخی نکات اشاره شده در این جستارها مسئله امروز ما نباشد، مثلا اینکه شیوه نظام آموزشی در گذشته چگونه عمل میکرده و چه آسیبها و فجایعی بر روح و جسم شاگردان برجای میگذاشته است که موضوع جستار پایانی کتاب است، اما اورول با چنان خلاقیت و شوخ طبیعی آنها را مورد توجه و تحلیل قرار داده و چنان از تجربههای زیستی خود برای نوشتن این جستارها بهره برده و به بیانی مجذوب کننده دست یافته که نه تنها از لذت خواندن آنها نمی توان صرف نظر کرد، بلکه برای آنها که دستی در نوشتن دارند نیز آموزنده و راه گشاست.