در روزهای اخیر و در بحبوحه سفر رئیس جمهور و وزیر خارجه کشورمان به نیویورک جهت شرکت در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، برخی از ضرورت دیدار مسعود پزشکیان با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا سخن می گویند. استدلال محوری آن ها نیز این است که باید از طریق گفتگو با رئیس جمهور آمریکا، به مشکلات با این کشور خاتمه داد. موضوعی که از منظر حامیان این ایده در شرایط خاص ژئوپلیتیکی منطقه غرب آسیا، ابعاد راهبردی و معناداری نیز پیدا می کند. با این همه، این ایده حداقل به 3 دلیل عمده، از بنیان های غیرمنطقی برخوردار است و چندان نباید آن را جدی گرفت.
اول اینکه دونالد ترامپ فردی است که مدتی قبل در بحبوحه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، فرمان حمله به سایت های هسته ای کشورمان و نقض حاکمیت ملی ایران را صادر کرد. در عین حال، او طیف متنوعی از اقدامات دیگر را نیز در سال های گذشته علیه منافع و امنیت ملی ایران انجام داده است. همواره هم به این قبیل اقدامات خود افتخار کرده است. چرا باید با یکچنین فردی دیدار کرد. کسی که جز به ضربه زدن به ایران و دستاوردسازی از آن برای خود نمی اندیشد. دیدار با این فرد حتی می تواند ارسال کننده پالس ضعف به او و تیم متحدش در قدرت باشد. موضوعی که خود می تواند آن ها را به وارد کردن ضربات بیشتر به کشورمان تشویق کند.
نکته دوم اینکه دیدار رئیس جمهور ایران با آمریکا، بیش از آنکه در راستای منافع ملی کشورمان باشد، می تواند مرهمی باشد بر سیلی از ناکامی هایی که دونالد ترامپ در ماه های اخیر و در قالب دولت دومش در حوزه های سیاست داخلی و خارجی آمریکا با آن ها رو به رو بوده است. به بیان سادهتر، این ترامپ و متحدانش هستند که تشنه این دیدارند و برای آن تلاش می کنند اما شانتاژ رسانه ای و تبلیغاتی به نحوی است که گویی ایران در عطش این دیدار است. موضوعی که اساسا دستاوردی را برای ایران به همراه نخواهد داشت.
و در نهایت سوم اینکه همانطور که مقام معظم رهبرب نیز پیشتر فرمودند، تجربیات تاریخی به عینه نشان میدهند که مشکلات ایران با قدرت های غربی و به ویژه آمریکا حلشدنی نیست. دلیل این مساله هم زیادهخواهیهای آنها است. از این رو، چرا رئیس جمهور ایران باید با فردی که صرفا می خواهد با زبان زور و قلدوری با جهان و به طور خاص ایران صحبت کند، دیدار داشته باشد. آیا حامیان این ایده می خواهند تاریخ را فراموش کنند و بار دیگر در تله دامهای پیشین بیفتند؟



