مراقب رافائل فرانچسکو باشید!/ گفت و گو با کدخدا تنها راه حل مشکلات ایران است؟

گروه سیاسی الف،   4040623082 ۲۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

 مراقب رافائل فرانچسکو باشید!/ گفت و گو با کدخدا تنها راه حل مشکلات ایران است؟

فرش قرمز علی‌اف زیر پای اسرائیلی‌ها

روزنامه فرهیختگان نوشت:

دولت آذربایجان برای اولین‌بار در تاریخ یک کشور مسلمان میزبان گردهمایی خاخام‌های یهودی از جمله خاخام‌های صهیونیستی خواهد بود. این اجلاس که قرار است صد‌ها خاخام از سراسر جهان را به مدت سه روز از 4 تا 6 نوامبر (13 تا 15 آبان) گردهم آورد، در سایه سکوت معنادار جهان اسلام و با هدف بررسی «پیوستن آذربایجان به پیمان ابراهیم» برگزار می‌شود. نشست قبلی این اجلاس دوسالانه، به دلیل عملیات «طوفان الاقصی» به تعویق افتاد و حالا با استقبال طرفین و نقش‌آفرینی آمریکا، فرصتی برای اعلام همبستگی استراتژیک باکو با تل‌آویو فراهم شده است. این مانور سیاسی- مذهبی در حالی انجام می‌شود که از یک‌سو، علی‌اکبر ولایتی، مشاور عالی رهبر انقلاب برگزاری آن را «به زیان جمهوری آذربایجان» توصیف کرده و از سوی دیگر، منابع اسرائیلی باآب‌وتاب از آن به‌عنوان نمادی از «هم‌زیستی مسالمت‌آمیز» و «پیوند‌های تاریخی» سخن می‌گویند.

تحرکات اخیر دولت علی‌اف و کابینه نتانیاهو ابعاد جدیدی پیدا کرده و در قالب همکاری‌های نظامی- امنیتی و فروش نفت شکل‌گرفته است. به نظر می‌رسد مفاهیمی مثل «هم‌زیستی» تبدیل به ابزاری برای تأمین منافع ژئوپلیتیک شده است. این اجلاس نه‌تنها یک گردهمایی مذهبی، بلکه یک نمایش ویژه سیاسی است که دست «لابی‌های صهیونیستی» در باکو را بازتر می‌کند؛ لابی‌هایی که سال‌هاست با هدف نفوذ نرم و جایگزینی هویت شیعی در آذربایجان فعالیت می‌کنند. در نهایت، باکو که به‌عنوان شریک راهبردی اسرائیل در تأمین نفت و خرید تسلیحات شناخته می‌شود، اکنون به دنبال تثبیت جایگاه خود در منطقه به‌عنوان دروازه‌ای برای نفوذ اسرائیل در قفقاز و دسترسی بهتر به ایران است. آن‌طور که پیداست، سیاست‌مداران آذربایجانی در این ضیافت پرهزینه، آماده‌اند روابط تاریخی خود با همسایگان را قربانی «شراکت استراتژیک» با نتانیاهو کنند و احتمالاً هم چندی بعد خاطره 9 سپتامبر قطر را به زبان آذری بازنویسی می‌کنند. 

******

وقت خداحافظی با پارادایم جریان غربگرا

روزنامه کیهان نوشت:

حمله اخیر رژیم صهیونیستی به یک ساختمان در دوحه قطر و حمایت آشکار آمریکا از این اقدام، بار دیگر واقعیت‌هایی را آشکار کرد که در لفافه امید به «تعامل با غرب» پوشیده شده بود. در حالی‌که قطر یکی از نزدیک‌ترین شرکای نظامی، امنیتی و اقتصادی آمریکا در منطقه به‌شمار می‌رود و میزبان بزرگ‌ترین پایگاه نظامی این کشور در غرب آسیاست، باز هم نتوانست از تعرض مستقیم متحد راهبردی‌ آمریکا یعنی اسرائیل در امان بماند. این اتفاق به‌وضوح نشان می‌دهد که وفاداری به غرب، نه‌تنها مصونیت‌آور نیست، بلکه در بسیاری مواقع، راه را برای اعمال سلطه و نقض حاکمیت بیشتر هموار می‌کند.

ماجرا اما فقط به قطر ختم نمی‌شود. از افغانستانِ تحت حمایت ناتو تا اوکراینِ غرب‌زده، شواهدی انکارناپذیر وجود دارد که نشان می‌دهد زمان تغییر پارادایم، نه آن‌گونه که جریان غربگرا در ایران مدعی بود، بلکه دقیقاً برای خود این جریان فرا رسیده است. اکنون پرسش اساسی این نیست که ایران باید به‌سوی غرب بچرخد یا نه، بلکه باید پرسید آیا غرب اساساً شریک قابل‌اعتمادی هست یا نه؟ و تجربه‌های اخیر چه پاسخی برای این سؤال دارند؟

چندی پیش جمعی از چهره‌های سیاسی و رسانه‌ای وابسته به جریان غربگرا در ایران، بیانیه‌ای با عنوان «وقت تغییر پارادایم» منتشر کردند. ذیل این بیانیه و موضعگیری‌های بعدی فعالین و رسانه‌های این طیف، آنان خواستار عبور از سیاست‌های فعلی حاکمیت در ایران شده و پیشنهاد بازگشت به مذاکره جامع با آمریکا و غرب و پذیرش نظم مورد نظر واشنگتن را مطرح کردند. از نگاه این طیف، تعامل با غرب کلید حل مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران است.  اما تجربه‌های تاریخی، خلاف این ادعا را ثابت می‌کند. از دولت مدعی اصلاحات و مذاکرات سعدآباد گرفته تا امضاء و اجرای برجام در دولت مدعی اعتدال، هر بار که ایران قدمی در جهت نزدیک‌شدن به غرب برداشت، با زیاده‌خواهی‌های بیشتر، فشارهای اقتصادی مضاعف و تحقیر سیاسی مواجه شد.

جریان غربگرا با به‌کارگیری رسانه‌های متعدد سال‌ها تلاش کرد تا نوعی دوگانه‌ «عقلانیت- ماجراجویی» بسازد و بر اساس آن، هر نوع استقلال‌طلبی، مقاومت و تقابل با غرب را محصولی از احساسات‌گرایی و بی‌منطقی جلوه دهد. در مقابل، مذاکره با هدف امتیازدهی و تعامل یکطرفه با غرب را نشانه‌ای از پختگی، واقع‌بینی و توسعه‌خواهی معرفی کرد.  این پروژه روانی – رسانه‌ای، اگرچه در مقاطعی موفق شد بخش اندک وکم‌شماری از افکار عمومی را متقاعد کند، اما تحولاتی که پس از آن رقم خورد، به‌شدت بنیان‌های این پروژه را سست کرد. اکنون افکار عمومی می‌پرسد: چرا غرب به کشورهای «مطیع و دوست» خود نیز رحم نمی‌کند؟ و چرا دست‌کم در ده سال گذشته، هیچ نمونه موفقی از تعامل یکسویه با غرب، امنیت، توسعه یا پیشرفت به‌بار نیاورده است؟ زمان آن رسیده که فعالین و رسانه‌های جریان غربگرا، از تکرار نسخه‌های شکست‌خورده دست بردارند و بپذیرند که امنیت، پیشرفت و عزت، در گرو حفظ استقلال، مقاومت هوشمند و چندجانبه‌گرایی در سیاست خارجی است.

******

مهدی نصیری مصداق نفوذ است

عباس سلیمی‌نمین، فعال سیاسی اصولگرا در گفت و گو با سایت خبرآنلاین، درباره مسئله نفوذ و مصادیق آن اظهاراتی را انجام داده که بخش‌هایی از آن به شرح زیر است:

* قطعاً همه عناصر تندرو ظرفیت بالایی در این زمینه دارند. آقای مهدی نصیری یکی از عناصر تندروی جریان راست بود که در این قضیه زمینه جذب بالایی داشت. حالا یا به او نزدیک شدند و جذبش کردند، یا به هر ترتیبی دیگر، من دقیق نمی‌دانم؛ اما به‌طور قطع نیروهای تندرو زمینه جدی برای نفوذ دارند.

* امروز شبکه ایران اینترنشنال را آقای رمضان‌پور، معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دوران آقای خاتمی، اداره می‌کند. این نشان می‌دهد که نفوذ از همان زمان نیز وجود داشته است؛ چراکه چنین تغییراتی یک‌شبه رخ نمی‌دهد.

* گروه تندرو اصلاح‌طلب و تندرو اصول‌گرا در نهایت به یک نقطه می‌رسند و رسیده‌اند؛ یعنی هم آقای مهدی نصیری به آنجا رسیده و هم آقای رمضان‌پور. این واقعیتی است که همه ما باید بپذیریم: در مورد افراد تندرو باید شک کرد.

* آقای نصیری زمانی می‌گفت «زن آفریده شده برای خوش‌گذرانی مرد». حالا ببینید چه حرف‌هایی می‌زند و چه دفاع‌هایی مثلاً از زن‌گرایی می‌کند. این تغییرات نشان‌دهنده آن است که نفوذی در کار بوده است. همان حرف‌هایی که قبلاً می‌زد هم احتمالاً با هدف تحریک زنان جامعه بیان می‌شد.

* دستگاه‌های ذی‌ربط باید روی این موضوع کار کنند. ما صرفاً از طریق نشانه‌ها درمی‌یابیم که برخی افراد در معرض نوعی تأثیرات قرار گرفته‌اند. اما این‌که دقیقاً چگونه این اتفاق افتاده، وظیفه ما نیست؛ بلکه مسئولیت صاحبان امر است که آن را کشف کنند.

* بسیاری از نیروهای اصول‌گرای تندرو مثل رائفی‌پور و امثال او یا مستقیماً تحت تأثیر قرار می‌گیرند، یا با چند واسطه در مسیر فکری خاصی هدایت می‌شوند. بنابراین بله، این امکان کاملاً وجود دارد.

******

مراقب رافائل فرانچسکو باشید!

روزنامه جام‌جم نوشت:

مدتی قبل محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دولت روحانی، دراعترافی تکان‌دهنده فاش کرد: «در روز آخر مذاکرات برجام، کارشناس اتحادیه اروپا به یکی از مذاکره‌کنندگان بسیار خوب من گفته بود اگر در برجام بنویسیم لغو، مجبور می‌شویم تحریم‌های غیرهسته‌ای را دوباره تصویب کنیم. لذا ما از این عبارت [تعلیق] استفاده می‌کنیم. این پیشنهاد را کارشناس مالی اتحادیه اروپا، آقایی به نام فرانچسکو که فامیلی‌اش ایتالیایی بود، به این همکار خوب و برجسته من گفت. ایشان هم گفته بود اشکالی ندارد.»

این فریب، در لحظات پایانی مذاکرات، کلمه «تعلیق» (suspension) را به جای «لغو» (lift) در ضمائم برجام گنجاند، بدون این‌که تیم ایرانی از تبعات آن آگاه باشد. ظریف در سال 1400، با اقراری دیرهنگام گفت: «در مجلس گفتم که در برجام کلمه ساسپنشن (تعلیق) نیست و این اشتباه از من بود. چهار بار یا سه بار کلمه ساسپند در ضمیمه استفاده شده بود و این را مذاکره‌کننده ما، به ما اطلاع نداده بود». این تناقض که ظریف پیشتر در مجلس تأکید کرده بود «در هیچ جای برجام تعلیق نیامده، هر کس تعلیق ترجمه کرده، اشتباه کرده»، عمق خیانت غرب را نشان می‌دهد. در نتیجه این حیله کلمه تعلیق، بارها در متن پنهان شد بدون آن‌که مذاکره‌کنندگانی که بعدا ازآنها با750سکه تقدیرشد از آن خبردار باشند. ماجرای فرانچسکو، به‌عنوان نماد فریب دیپلماتیک، هشداری است که ما را به بدبینی نسبت به آژانس دعوت می‌کند - نهادی که با جاسوسی، دزدی اسناد، سیاسی‌کاری و بازی در زمین آمریکا و تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان)، بارها به اعتماد ایران خیانت کرده است. ماجرای فرانچسکو و برجام مانند خنجری در قلب اعتماد ایران به غرب، نمادی از فریبکاری‌های دشمنان ملت ایران است که باید ما را نسبت به سازوکارهای وابسته به تروئیکا و آمریکا هوشیار کند.

فریب فرانچسکو، تنها نمونه‌ای از توطئه‌های غرب است اما آژانس، به‌عنوان بازوی اجرایی سیاست‌های غرب به خصوص در دوره مسئولیت فردی بدنام به نام رافائل گروسی، نقشی کلیدی در فشار بر ایران ایفا کرده است. این نهاد که قرار بود ناظر بی‌طرف برجام باشد، گزارش‌هایش در دوره گروسی همیشه با جهت‌گیری سیاسی همراه بوده است و سکوت در برابر زرادخانه هسته‌ای اسرائیل، اما اتهام‌زنی مداوم به ایران ماحصل گزارش‌های همیشگی آن بوده. این دوگانگی، آژانس را به ابزاری برای حفظ تحریم‌ها و تداوم فشار بر تهران تبدیل کرد.آژانس، به جای محکوم کردن اسناد مخدوشی که از طریق جاسوسی رژیم صهیونیستی به دست آورده، از آنها برای اتهام‌زنی به ایران استفاده کرد، در حالی که نتانیاهو آنها را بهانه خروج ترامپ از برجام قرار داد. اسناد فاش‌شده اخیر نشان می‌دهد نامه‌های محرمانه ایران به آژانس مستقیما به اسرائیل انتقال داده می‌شد. نباید فراموش کرد که اطلاعاتی که آژانس در اختیار داشته است، زمینه‌ساز ترور دانشمندان هسته‌ای، حملات سایبری مانند ویروس استاکس‌نت و بمباران تأسیسات ایران شد.

در آخرین نمونه توافق اخیر ایران و آژانس در قاهره قرار بود گامی برای کاهش تنش‌ها باشد، اما روایت‌های متضاد طرفین، عمق فریب‌کاری آژانس را نشان می‌دهد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، بلافاصله پس از امضا، از «ازسرگیری فوری بازرسی‌ها» سخن گفت، گویی توافق دسترسی بی‌قیدوشرط را تضمین کرده است.اما سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان، صراحتا اعلام کرد: «هیچ دسترسی به بازرسان آژانس داده نمی‌شود.» او توضیح داد که برای تأسیسات آسیب‌دیده از حملات، ابتدا اقدامات زیست‌محیطی لازم است، سپس گزارش به شورای عالی امنیت ملی ایران ارسال می‌شود. عراقچی تاکید کرد: « با توجه به تغییر شرایط و الزامات قانونی ایران همکاری‌ها مانند گذشته نمی‌تواند باشد»

این تضاد روایی، احتمالا ریشه در متن توافق دارد: هر دو طرف بر «متن واحد» تأکید دارند اما تفسیرها متفاوت است. ایران بر مراحل تدریجی و تصمیم‌گیری شورای عالی امنیت ملی اصرار دارد، در حالی که آژانس به دنبال دسترسی سریع برای ارزیابی ذخایر مواد غنی‌شده زیر آوار بمباران‌هاست. این تناقض، انتقادات داخلی نمایندگان مجلس را برانگیخت که توافق را «بسترساز جنگ دوباره» می‌دانند و بهانه‌جویی‌های غرب را تقویت کرد که آن را ناکافی می‌شمارند. عراقچی این توافق را «عصاره تجربیات گذشته» خواند که برای جلوگیری از «تلخی‌های قبلی» تنظیم شده اما روایت دوگانه آژانس، خطر فریب جدید را گوشزد می‌کند.

ماجرای فرانچسکو، نماد فریب غرب، درس بزرگی است: آژانس، با سابقه جاسوسی و سیاسی‌کاری، قابل اعتماد نیست. گزارش‌های گروسی که ایران را به «انباشت اورانیوم برای 10بمب» متهم می‌کند، در حالی که سکوت در برابر جنایات اسرائیل پیشه کرده، نشان‌دهنده ادامه این خیانت است.توافق قاهره، اگرچه گامی برای کاهش تنش است اماتفسیر به رای آژانس وفشارهای تروئیکا، آینده‌ای نامطمئن را رقم زده است. ایران هشدار داده که بازگشت تحریم‌ها، توافق را باطل می‌کند. 

******

گفت و گو با کدخدا تنها راه حل مشکلات ایران است؟

سایت خبرفوری نوشت:

این روزها گفتمان حسن روحانی در محافل مختلف و از افراد مختلف شنیده می شود؛ گفتمانی که بر تمرکز دیپلماتیک بر یک جبهه واحد تاکید دارد. روحانی که در دوران انتخابات ریاست جمهوری 92 بر «گفتگو با کدخدا» تاکید می کرد، در ماه های اخیر نیز بر این مساله تاکید داشته است. او گفته ایران برای حل مشکلات مختلف دیپلماتیک خود باید وارد گفتگوی عمیق و همه جانبه با آمریکا شود. در واقع، از نظر رئیس جمهور اسبق، تنها راه حل مشکلات دیپلماتیک ایران، حل مشکلات با آمریکا است و بهتر است به جای تمرکز بر چند جبهه از جمله جبهه آمریکا، اروپا، سازمان ملل، آژانس بین المللی انرژی اتمی و شرق یعنی روسیه و چین بر یک جبهه واحد یعنی آمریکا تمرکز کنیم چرا که حل مسائل و مشکلات ایران و آمریکا زمینه ساز حل مشکلات ایران با سایر کشورها و نهادها می شود.

حسن روحانی از زمان پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری تا امروز تزی را دنبال کرده که می توان برجام را گام اول آن دانست. این تز مبتنی بر سه اصل اولیه و مهم است:

الف. تمرکز دیپلماتیک: به جای حل مشکلات با اروپا و سازمان ملل، بهتر است بر حل مشکلات با آمریکا تمرکز شود. در واقع، حل مشکلات با آمریکا که به نوعی رهبر غرب به حساب می آید می تواند مشکلات با سایر بخش های غرب از جمله اروپا را نیز حل کند.

ب. مذاکرات جامع: تاکید روحانی بر حل تمام مشکلات موجود میان ایران و آمریکا است. در واقع، روحانی معتقد است حل مشکلات هسته ای باید گام نخست از سلسله مذاکرات و توافقات ایران و آمریکا باشد و این مذاکرات باید شامل مسائل اقتصادی، منطقه ای و حتی تسلیحاتی نیز بشود. عبارت برجام 2، 3 و ... که در دهه 90 با مخالفت شدید اصولگرایان مواجه شد، بر همین امر تاکید داشته است.

ج. مذاکره به مثابه معامله: روحانی معتقد است مذاکره باید به معامله منتج شود و محال است بدون دادن پوئن به حریف، پوئنی به دست آورد. این اصل بنیادین مذاکره است و در مذاکره جامع با آمریکا نیز باید دنبال شود.

اگرچه ممکن است گفتمان روحانی در جهان سال 92، 96 یا 1400 پاسخ گو بوده باشد اما اتفاقات رخ داده در ماه های اخیر باعث شده شرایط تغییر کند. در ماه های اخیر ایران وارد جنگ با اسرائیل و آمریکا شده است. ایالات متحده رسما به آسمان ایران تجاوز کرده و مراکز هسته ای ایران را بمباران کرده است. از طرف دیگر، به نظر نمی رسد ایالات متحده دیگر علاقه زیادی به مذاکره با ایران داشته باشد و اگر هم وارد گفتگو با ایران شود احتمالا با تقاضاهای بی شمار آنها مواجه خواهیم شد. از طرف دیگر، فاصله اروپا و آمریکا هر روز بیشتر می شود و قاره سبز دیگر مانند سابق از واشنگتن حرف شنوی ندارد.

آیا در این شرایط مذاکره صرف با آمریکا و حل مشکلات با واشنگتن می تواند مشکلات موجود میان ایران و سایر کشورها را حل کند؟

******

توصیه به سفر استانی یا دور کردن پزشکیان از تصمیمات بزرگ سیاسی؟

سایت عصر ایران نوشت:

تیتر یکِ امروز کیهان از پروژه یا ایده‌آل رادیکال‌ها خبر می‌دهد: تبدیل رییس جمهور پزشکیان به مرحوم رییسی در حالی که شرایط کشور به گونه‌ای نیست که رییس جمهور هر هفته از این استان به آن استان برود و وعده بدهد و گله و شکایت بشنود و به این و آن مقام محلی دستور دهد چون بی‌مایه فطیر است و کف‌گیر به تهِ دیگ خورده! ظاهر پروژه البته موجه است: ارتباط رییس جمهور با جمهور و معرفی آن به عنوان راه حل بسیاری از مشکلات.

بله، رییس جمهور باید با جمهور مردم ارتباط و حتی مستقیم و چهره به چهره داشته باشد ولی چرا از این پیشنهاد یا راه حل به عنوان پروژه یاد می‌کنیم؟ کافی است به رپرتاژ زیر همین تیتر برای شهردار تهران نگاه کنیم تا روشن شود مطلوب شان زاکانی است!  اگر واقعا به جمهور اعتقاد دارند نیمی از این جمهور در انتخابات 1403 شرکت نکردند و از نیم دیگر هم بیش از نصف‌شان به مسعود پزشکیانی رأی دادند که با وعده‌های پوپولیستی بر سر کار نیامد بلکه آمده بود تا ایران را از انزوا خارج کند و به صراحت گفت نمی‌توان در قفس زندگی کرد و باید با دنیا رابطه داشت. 

به نطر می‌رسد اینها می‌خواهند پزشکیان را دنبال نخود سیاه بفرستند. کیست که مشکلات مردم را نداند؟ وضع نامساعد و فقر اقتصادی نیاز به سفر و صرف هزینه ندارد. اظهر من‌الشمس است. راه حل اتفاقا در تهران و با اتخاذ تصممیات مهم و شجاعانه سیاسی است. در رفع تنش با دنیا و در جلب سرمایه‌گذار خارجی. ایران به 300 میلیارد دلار سرمایه خارجی، گشایش فضای سیاسی و ورود نخبگان و نسل تازه و مدرن به چرخه مدیریت با حذف گزینش‌های غیر ضروری نیاز دارد و با رفتن به این طرف و آن طرف مشکل حل نمی‌شود و هیچ جذابیت و خاصیتی ندارد. کافی است یادآوری کنیم که عراق موفق به جلب 100 میلیارد دلار سرمایه خارجی شده است. بله، عراق. رییس جمهور یا نخست‌وزیر عراق مگر هی به سفر استانی می‌روند؟ مملکت پول و تخصص می‌خواهد نه شعار.

******

بانیان توافق برجام، نظام را مجبور به عقب نشینی کرده‌اند

محمود نبویان در توییتی به انتقاد از بانیان توافق برجام پرداخت.

محمود نبویان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای‌اسلامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بانیان توافق برجام خسارت بار که ۹۴ حق هسته‌ای را از ملت ایران سلب کرده و زمینه‌ساز جنگ اخیر بوده و با افتخار فرایند مکانیسم ماشه را در آن قرار داده بودند اکنون نیز برای حل غلط آن، نظام را مجبور به عقب نشینی و دادن امتیازات مختلف به دشمن کرده‌اند و باز هم بر آن افتخار می‌کنند!»

دیدگاه کاربران

ناشناس۴۰۲۴۰۳۷۲۰:۴۰:۴۴ ۱۴۰۴/۶/۲۳
آقا معیشت مردم رو دریابید .
ناشناس۴۰۲۴۱۲۸۰۶:۰۳:۵۶ ۱۴۰۴/۶/۲۴
کلید اصلی حل مشکلات کشور ایجاد تعادل و توازن اقتصادی می باشد و این راه حلی ندارد جز اجرای قانون از کجا آورده ای این قانون هرچه سریعتر پس از چندین سال از تصویب باید اجرایی شود
کلید۴۰۲۴۲۲۸۱۰:۳۲:۲۹ ۱۴۰۴/۶/۲۴
مشکل اصلی اقتصاد کشور تحریم هست با قانون از کجا آوردی عراق و کویت و ... قرار نیست از ما جنس بخرن قانون از کجا اوردی ایجاد شغل نمیکنه این جمعیت نودمیلیونی با صادرات و ... سر کار میرن
ناشناس۴۰۲۴۰۴۴۲۱:۱۱:۴۱ ۱۴۰۴/۶/۲۳
توصیه به سفر استانی یا دور کردن پزشکیان از تصمیمات بزرگ سیاسی؟ می‌خواهند پزشکیان را دنبال نخود سیاه بفرستند. کیست که مشکلات مردم را نداند؟ وضع نامساعد و فقر اقتصادی نیاز به سفر و صرف هزینه سفر استانی ندارد. اظهر من الشمس است. راه حل اتفاقا در تهران است. در رفع تنش با دنیا و در جلب سرمایه‌گذار. ایران به 300 میلیارد دلار سرمایه خارجی و گشایش سیاسی و ورود نخبگان به چرخه مدیریت با حذف گزینش‌های غیر ضروری نیاز دارد و با رفتن به این طرف و آن طرف مشکل حل نمی‌شود... حتما باید به سفر برود تا بفهمد چه خبر است؟ مثلا شنیدن صدای اعتراض کنکوری‌ها از تبعیضی که در سهمیه‌بندی به رغم گذشت 37 سال از پایان جنگ اعمال می‌شود نیاز به سفر استانی دارد یا افزایش اختیارات وزیر علوم که اختیار انتصاب مستقیم یک رییس دانشگاه را هم ندارد و با چند جا باید هماهنگ کند چه رسد به رفع تبعیض آشکار سهمیه به نام عدالت؟!
ناشناس۴۰۲۴۰۴۸۲۱:۴۲:۳۴ ۱۴۰۴/۶/۲۳
حسن روحانی را در دادگاه پاسخگو کنید
ناشناس۴۰۲۴۰۵۵۲۲:۰۲:۳۹ ۱۴۰۴/۶/۲۳
آقای نبویان اکثر مردم ایران میدانند که منشاء گرفتاری های اصلی کشور کجاست.
امیر حسین سلطان/تهران۴۰۲۴۱۲۴۰۳:۴۰:۵۶ ۱۴۰۴/۶/۲۴
آقای نبویان و همراهان سیاسی با ایشان و امثال ایشان به آنچه منجر به برجام شد کاری ندارند! ندانم کاری ها و عدم توجه به منافع ملی و لزوم رعایت اقتضائات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و حتی فرهنگی مسائلی نیستند که بشود با کتمان آنها فقط به نقطه هدف ولو هر قدر هم این هدف عالی باشد(که اینطور هم نیست!) اندیشید و لوازم کار و انتخاب راه رسیدن به هدف مغفول واقع گردد. آقای نبویان باید پاسخ دهند که چرا فکر می کنند راهی را که همسویان سیاسی ایشان برای ایران و آینده ایران انتخاب کرده اند بهترین راه است و دیگران که اکثریت جامعه را هم تشکیل می دهند صرفا میبایست دنباله رو و مطیع آنان باشند. جناب آقای روحانی و دیگر کسانی که دغدغه ایران امروز و فردا را داشته و دارند نیز حق اظهار نظر و انتخاب راه بهتر برای آینده ایران را داشته و دارند و نمی شود با اتهام زدن به این شخصیت های مورد اعتماد ملت همچنان کشور را مصون از خسارات اقتصادی و غیر اقتصادی نگه داشت. وقتش رسیده است آقای نبویان و همفکران ایشان برای چند صباحی هم که شده است بهتر است به خودشان مرخصی بدهند و اجازه دهند منطق و خرد جای صرفا تعصبات و احساسات ولو قابل تحسین را بگیرد و امور کشور در مسیر و مجرای خرد و عقلانیت به پیش برود، ان شاء الله تعالی.
ناشناس۴۰۲۴۳۰۵۱۳:۰۷:۴۶ ۱۴۰۴/۶/۲۴
اگر منافع ملی مهم می بود که 20 سال دیگران را در امور دخلی کشور دخالت نمیدادند که اقتصاد هم اینگونه شود
امیر حسین سلطان/تهران۴۰۲۴۴۸۹۱۶:۵۵:۳۸ ۱۴۰۴/۶/۲۴
چرا عادت کرده اید همینطور کلی گویی کنید؟! کدام ۲۰ سال؟! اگر منظورتان برحام است که هنوز ۱۰ سال آن هم تمام نشده است و بنابراین ۲۰ سالی در کار نیست! مضافاً اینکه آنانی که بنا بر عادت همیشه طلبکارانه شان که فکر می کنند زرنگ هم هستند معمولا بنا را بر فراموشکاری اکثریت ملت می گذارند و به جای پاسخگویی درباره چند و چون و چرایی رسیدن به انعقاد قرارداد برحام باید یاد بگیرند که آنان نیز معصوم نبوده و نیستند و قطعا در نوع رویکردها و سیاست ها و انتخاب اهداف دچار خطا و اشتباه بوده اند و نه اینکه فرض را تماما بر صحت و درستی تمام کارهای خودشان بنا گذارند و حالا هم به برجامیان و موافقان برجام خرده و ایراد بگیرند که چرا چنین شد و یا چنین نشد و الی آخر! علاوه بر اینها باید خاطر نشان ساخت هیچ کشوری هم نمی تواند در عصر ارتباطات و هزاره سوم میلادی سرتاسر مرزهایش را دیوار بلند بکشد و مراوداتش را با جهان امروز قطع کند! والله اعلم
ناشناس۴۰۲۴۵۳۹۱۸:۳۰:۵۶ ۱۴۰۴/۶/۲۴
خوب این سیاستی که به قول شما اکثریت اون رو درست کرده کشور رو در چاه برجام انداخته و هنوز هم از این سیاست دست بر نمیدارن، حالا به نظر شما باید همینطور به این روند ادامه داد؟
ناشناس۴۰۲۴۱۳۲۰۶:۵۶:۰۰ ۱۴۰۴/۶/۲۴
اگه می دونستند خوب بود
ناشناس۴۰۲۴۳۷۱۱۴:۳۱:۲۱ ۱۴۰۴/۶/۲۴
چه ارتباطی بین بودجه ریزی بر پایه نفت در چند دهه گذشته و تورم ها دارد و چرا دل کنده نمی شود از نفت برای بودجه ؟ چرا تا قبل سال 97 معیشت حالت سینوسی داشت اما تخریب نمی شد اما از آن موقع شد؟
ناشناس۴۰۲۴۰۶۳۲۲:۲۴:۵۴ ۱۴۰۴/۶/۲۳
ممکن است مسئولین یک استان گزارش های درستی از استان خود نفرستند ولی با سفرهای استانی مردم و صنف های مختلف حرف های خود را به رئیس جمهور می زنند
ناشناس۴۰۲۴۰۶۵۲۲:۳۵:۱۶ ۱۴۰۴/۶/۲۳
ترامپ مطابق قواعد قمار ابتدا دست طرف مقابل را خالی کرده و سپس زیر میز مذاکرات میزند ... خبرگزاری میزان ... خروج ترامپ از توافق‌های بین المللی در قریب به ۲ سال ریاست جمهوری وی سبب شده تا از این اقدام وی تحت عنوان «دکترین خروج ترامپ» یاد شود؛ بخشی از توافقات که ترامپ یکجانبه از آنها خارج شد . توافق بین المللی اقلیمی پاریس، خروچ از شورای حقوق بشر، خرو ج از یونسکو خروج از معاهده هسته‌ای ۲۰۱۵ ایران، خروج از همکاری ترانس پاسیفیک خروج از عهدنامه مودت ۱۹۵۵ ایران و آمریکا خروج از مپیمان ۱۹۸۷ منع موشک‌های هسته‌ای میان برد آمریکا و شوروی، خروج از پروتکل اختیاری حل و فصل اختلافات در کنوانسیون اختیاری الحاقی به خروج از کنوانسیون روابط دیپلماتیک ۱۹۶۱ وین و پیمان‌های تجاری و پایان دادن به نفتا نمونه‌ای از عدم پایبندی ترامپ به قراردادهای امضا شده است ..... ترامپ با خروج از آن ها غیر قابل اعتماد بودن خود و عدم پایبندی خود به پیمانهای امضا شده را آشکار ساخت . تاریخ این کشور پر از معاهداتی نه تنها ترامپ بلکه آمریکا نمونه های بسیاری در تاریخ خود دارد که پیمانهایی را امضا کرده، اما به تصویب نرسانده، یا امضا کرده و مجددا امضایش را پس گرفته و یا پس از اجبار همه به امضا کردن توافقنامه، خود از امضای آن امتناع کرده است. عدم پایبندی به معاهدات بین المللی یک سنت قدیمی آمریکایی است که همزمان با تاسیس این کشور پا گرفت. در این مورد می‌توان به صد‌ها معاهده با قبایل بومی آمریکایی اشاره کرد که یا نقض شده‎اند و یا پس از امضا به تصویب نرسیدند.  اند . تاسیس دیوان بین المللی کیفری رم : معاهده رم برای ایجاد یک دادگاه کیفری بین المللی توسط ۱۴۸ کشور در سال ۱۹۹۸ تهیه شد. دولت کلینتون در سال ۲۰۰۰ آن را امضا کرد، اما ارسال به سنا به بهانه بررسی‌های بیشتر به تاخیر افتاد و در نهایت ۲ سال بعد در حالی که معاهده به تصویب ۶۰ کشور رسید دولت بوش به سازمان ملل اطلاع داد که آمریکا قصد تصویب آن را ندارد. ۱۲. پروتکل کیوتو ۱۹۹۷؛ اگرچه آمریکا این پروتکل محدود کننده انتشار گاز کربن را امضا کرده است، اما یکی از ۴ کشور عضو سازمان ملل است که آن را تصویب نکرده است؛ و حدود ۴۵ معاهده بین المللی دیگر که بین سال‌های ۱۹۴۹ تا ۲۰۱۷ همچنان در سنا منتظر تصویب هستند. ضمن این که آمریکا از امضای معاهده‌های مهم بین المللی از جمله معاهده منع مین، کنوانسیون مبارزه با شکنجه و حقوق افراد دارای معلولیت، نیز سرباز زده است.
ناشناس۴۰۲۴۱۳۳۰۷:۰۰:۳۷ ۱۴۰۴/۶/۲۴
به آمریکا اصلا اعتمادی نیست آمریکا هیچ لزومی نمی بیند به توافق خود پایبند باشد اما عده ای باز اصرار به مذاکره با آن را دارند
ناشناس۴۰۲۴۲۰۷۰۹:۴۸:۴۴ ۱۴۰۴/۶/۲۴
بله درسته به آمریکا اعتمادی نیست ولی چرا باید نسنجیده عمل کنیم که نیاز به توافق با آمریکا باشیم. آمریکا یک دلال هست پس باید باهاش مثل دلال رفتار بشه و در این میان به توافق هم نیازی نیست. فقط معامله دو طرفه در موضوعات مشترک با منافع اقتصادی مشترک.
ناشناس۴۰۲۴۰۸۵۲۳:۴۹:۳۴ ۱۴۰۴/۶/۲۳
با کدخدا فقط به جهنم می‌روید
ناشناس۴۰۲۴۱۴۱۰۷:۳۳:۱۲ ۱۴۰۴/۶/۲۴
اقای روحانی حرف درستی می زند
ناشناس۴۰۲۴۱۶۵۰۸:۱۹:۴۰ ۱۴۰۴/۶/۲۴
قطعاً همه عناصر تندرو ظرفیت بالایی در این زمینه دارند. آقای مهدی نصیری
شاهین۴۰۲۴۱۹۲۰۸:۵۱:۲۴ ۱۴۰۴/۶/۲۴
با سلام و عرض ادب و احترام در خصوص این تیتر خبری فرش قرمز علی‌اف زیر پای اسرائیلی‌ها گویا کم یا بیش از صد سال پیش هم اجلاس دیگری از جمع همین آقایان در باکو با شرکت یکی از سران کشور های عربی برگذار شد و نتیجه بازی آن را در بیش از یکصد سال گذشته جهان مشاهده کرد تاریخ را بخوانیم و بعد نتیجه بگیرم برای چه جمع می شوند و دنبال چه هستند آیا ما را هدف قرار می دهند یا دنبال مطلبی دیگر در راستایی همان اجلاس قبل هستند
ناشناس۴۰۲۴۲۰۹۰۹:۵۴:۲۲ ۱۴۰۴/۶/۲۴
ایا تا کنون آقای نبویان راه حل عبور از مشکلات را هم گفته؟
مصطفی۴۰۲۴۲۴۷۱۱:۲۵:۵۶ ۱۴۰۴/۶/۲۴
سلام آقای مخبر معاون اول آقای رئیسی رسما و در یک مصاحبه گفتند چندین مرتبه با اروپایی ها بر سر مسائل مختلف به تفاهم رسیدیم ولی درست در موقع امضا آنها سرباز زدند وقتی سوال کردیم گفتند آمریکا اجازه نداده
yektanetتریبون

آخرین عناوین