به تازگی شاهد تشدید تحرکات دیپلماتیک با محوریت پایان دادن به جنگ اوکراین بوده ایم. در این راستا، چند روز قبل روسای جمهور آمریکا و روسیه در آلاسکا نشستی مشترک برگزار کردند و راه های پایان دادن به جنگ اوکراین را بررسی کردند. در عین حال، چندی بعد نیز رئیس جمهور اوکراین به همراه شمار قابل توجهی از سران اروپایی و دبیرکل ناتو عازم آمریکا شد و رایزنی های گسترده ای با دونالد ترامپ در مورد جنگ اوکراین و چشم اندازهای مرتبط با پایان دادن به آن صورت گرفت.
در نهایت قرار شده که ولادیمیر پوتین و ولادیمیر زیلنسکی روسای جمهور روسیه و اوکراین با میانجیگری طرفی ثالث با یکدیگر دیدار کنند و مسیر برای پایان جنگ میان خود را هموار سازند. با این همه، به موازات این تلاشها و رایزنی های فشرده، شاهدیم که ارتش رژیم اشغالگر قدس به تازگی آغاز عملیات "ارابه های گیدئون 2 "را که معطوف به اشغال نوار غزه است، اعلام کرده است. این رژیم حتی پا را فراتر گذاشته و از اراده خود برای اشغال بخش هایی کلیدی از کرانه باختری نیز خبر داده است.
موضوعی که حتی با واکنش منفی برخی کشورهای غربی نیز همراه شده است. با این همه، نکته قابل تامل این است که در قالب یک رویداد مشابه یعنی وجود جنگهای خانمان سوز(جنگ های اوکراین و غزه)، شاهد رفتارهای متفاوت به ویژه از ناحیه قدرت های غربی هستیم. در حقیقت، هرچه آن ها برای پایان دادن به جنگ اوکراین تلاش می کنند، نسبت به جنگ غزه بیاعتنا هستند و حتی متاسفانه قدرت های غربی فعالانه به حمایت از رژیم اشغالگر قدس و جنایات آن علیه مردم غزه می پردازند که در نوع خود 2 پیام دارد.
نخست اینکه این معادله نشان می دهد تا چه اندازه ابراز تاسف های دولت های غربی از وضعیت غزه، نمایشی و تبلیغاتی است و صرفا سعی در بازی دادن افکار عمومی بین المللی دارد. در حقیقت، جهان اکنون به عینه رویکردهای تبعیض آمیز قدرت های غربی در رابطه با رویدادهای مشابه بین المللی را مشاهده می کند و همین مساله از جهات مختلف، به یک رسوایی بزرگ برای قدرت های غربی تبدیل شده است.
در شرایطی که مردم غزه از همه سو محاصره هستند و هدفِ قحطی و گرسنگی تحمیلی رژیمصهیونیستی هستند، اروپا و مجموعه غرب، پایان دادن به جنگ اوکراین را اولویت راهبردی خود تعریف کرده اند. در واقع، چون پایان جنگ اوکراین به نفع غرب است، آن ها شعارهای انساندوستانه خود در مورد مساله غزه را فراموش کرده اند و آن جنگ(جنگ اوکراین) را اولویت راهبردی خود تعریف کرده اند. عجیب اینکه در ماجرای اوکراین، اروپایی ها از تسلیم بخش هایی از خاک اوکراین به روسیه حمایت نمی کنند اما در مورد جنگ غزه در اشغال هرچه بیشترِ سرزمین های فلسطینی با اسرائیل همکاری می کنند!
بدتر از همه اینکه آمارهای رسمی گویای این هستند که آلمان، ایتالیا، انگلستان، فرانسه و آمریکا که اخیرا بر شدت تلاش های خود برای پایان دادن به جنگ اوکراین افزوده اند، در زمره اصلیترین تامین کنندگان تسلیحات رژیم صهیونیستی در کارزار ارتکاب به جنایت علیه مردم فلسطین هستند.
نکته دوم اینکه جهان غرب در معادله جنگ غزه، خود یک پایِ تهاجم پنهان به حقوق مردم فلسطین است و به قول فردریش مرتس صدراعظم آلمان، "اسرائیل رژیمی است که کارهای کثیف غرب را به صورت نیابتی انجام میدهد". حال اگر از این زاویه نیز به ماجرا بنگریم این حقیقت روشن می شود که عامل اصلی تعیین کننده در اولویت های جهان غرب، نه انسانیت و معیارهای متعالی مدنیت، بلکه منافع سیاسی و فشارهای لابی های صهیونیست است. موضوعی که در درازمدت، بنبست های گفتمانی قدرت های غربی را بیش از پیش تشدید خواهد کرد.



