تحلیل و تفسیرها در محیط بین المللی در مورد نشست اخیر دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین روسای جمهور آمریکا و روسیه در آلاسکا، همچنان سرخط اصلی رسانه ای و تحلیلی جهان را تشکیل می دهد. نشستی که دستورکار اصلی آن یافتن راهکاری برای خاتمه دادن به جنگ اوکراین بود و برخی این گمانه زنی را مطرح می کردند که احتمال دارد خروجی این نشست، یک اتفاق قابل توجه و مثبت باشد.
در این میان، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برنامه ریزی گسترده ای با هدف خلق پیروزی و دستاوردسازی برای خود در قالب نشست آلاسکا انجام داده بود و به قول خودش سعی داشت تا با نشان دادن قدرت، صلحسازی کند. با این همه، حداقل به دو دلیل عمده، ترامپ را باید بازنده بزرگ نشست آلاسکا دانست.
اول اینکه از یاد نبریم که قدرت های غربی و مخصوصا آمریکا، از زمان آغاز جنگ اوکراین، کارزار گسترده ای را در ابعاد مختلف سیاسی و اقتصادی و جنگ روانی علیه روسیه به راه انداختند و به هر شکل ممکن سعی داشتند تا این کشور را منزوی سازند. به بیان ساده تر، جهان غرب بر آن بود تا روسیه را در میدان جنگ اوکراین زمینگیر کند و درست به همین دلیل، جدای از اعطای کمک های گسترده نظامی به اوکراین، در جبهه های گوناگون دیگر نیز اقدامات متنوعی را علیه روسیه در دستورکار قرار داد.
با این حال، اکنون دولت آمریکا به ریاست جمهوری ترامپ، خود فرش قرمز برای پوتین پهن می کند و پوتین این فرصت را پیدا می کند تا جلوی دوربین های تلویزیونی و خبری غرب بایستد و لبخند بزند و بی اثر بودن کلیه اقدامات غربی ها علیه خود را به سخره بگیرد. جالب اینکه اروپا به کل در نشست آلاسکا غایب بود و این یعنی روسیه توانسته حتی نوعی شکاف را در جبهه غرب با محوریت مسائل مرتبط با خود ایجاد کند. این معادله یک شکست عمیق و صریح برای آمریکا و البته شخص ترامپ است.
نکته دوم اینکه خودِ رسانه های غربی و مخصوصا آمریکایی ها، ترامپ را مسخره می کنند و میگویند که نشست وی با پوتین هیچ خروجی موثری نداشته و رئیس جمهور روسیه تسلیم خواسته های ترامپ نشده است. آن ها تاکید می کنند که نیازی به نشست آلاسکا نبود زیرا رد و بدل کردن چند ایمیل ساده با پوتین نیز می توانست خروجی نشست آلاسکا را برای ترامپ رقم بزند.
در عین حال، منتقدان ترامپ می پرسند چطور است که او در محیط خارجی، خود را فردی نشان می دهد که با دیپلماسی می خواهد مشکلات بزرگ را حل کند و صلح بسازد اما در مورد مسائل داخلی کشور خود نظیر بحران مهاجران در آمریکا یا افزایش آمارهای بزهکاری در شهرهای مختلف این کشور نظیر واشینگتن، دست به لشگرکشی خیابانی می زند و نیروهای گارد ملی آمریکا را روانه خیابان ها می کند؟ در حقیقت، این واقعیت که ترامپ دنبال راه حل نیست و صرفا شوهای تبلیغاتی راه می اندازد، محسوستر از هر زمان دیگری پیش چشم جهانیان قرار گرفته است.
