بدهکارانِ طلبکار! / هاشمی! دقت کن/ ضرورت تغییر در ساختار انتخابات

گروه سیاسی الف،   4040525057 ۵۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۵ تکراری یا غیرقابل انتشار

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

بدهکارانِ طلبکار! / هاشمی! دقت کن/ ضرورت تغییر در ساختار انتخابات

بدهکارانِ طلبکار! 

روزنامه جوان نوشت:

جنبش فرصت‌طلبان از جنگ ۱۲ روزه تحمیلی از ایستگاه رفراندوم و تغییر قانون اساسی به ایستگاه حسن روحانی و تکرار ادعا‌ها و اتهامات همیشگی و گوش پرکن رسید. وی که تلاش کرد خود را در چارچوب منافع نظام و کشور نشان دهد، ناگهان با یک چرخش علیه مواضع خود سخنرانی کرد و با سوگیری متعارض، واقعیتی را که برای آن زمان صرف کرده بود، به تصویر کشید. روحانی که ابتدا نیرو‌های مسلح کشور را به خاطر حملات موفق به رژیم‌صهیونیستی ستود، در بند‌های آخر سخنانش، به آنها تازید و با تکرار ادعا‌های کلیشه‌ای پیشین، تلاش کرد موقعیت‌شان را تضعیف کند. صحبت‌های او که مورد استقبال و تحلیل شبکه‌های معاند و وابسته رژیم‌صهیونیستی همچون اینترنشنال واقع شد، به تکمیل پازلی کمک می‌کند که از آن سوی مرز‌ها برای تشویش افکارعمومی و آشفتگی سیاسی و نهایتاً ضعف هسته حاکمیت در ایران طرح‌ریزی شده است. 

کلیدواژه محوری روحانی تغییرات در کشور بود که نسخه قابل بازگویی آن به همان تجویزات اصلی و غیرقابل اشاره دستیاران سیاسی وی همانند لزوم برقراری رفراندوم می‌رسید که خود با اتخاذ سیاست‌های غلط و محاسبات اشتباه کشور را در بحران‌هایی، چون تله برگشت‌ناپذیر برجام و مکانیسم ماشه گرفتار کرد. وزارت نفت وی با بیان اینکه دولت چرا باید نیروگاه بسازد، کشور را در بحران ناترازی انرژی مغروق ساخت، حال با ردای طلبکارانه و مدعی به جای پاسخگویی، همان خواسته‌های تکراری خود را بازگو می‌کند، البته مبدأ پیدایش و طراحی این سخنان فراتر از یک فرد است و به اتاق فکری برمی‌گردد که پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، فرصتی را برای انتقام از مردم و احیای خواسته‌های غیرقانونی و غیرمشروع مهیا دیده.

برآیند آنچه روحانی در مورد مذاکره با امریکا و رفع تخاصم با دشمن ذاتی ایران گفت، دکترین کرنش در برابر ابرقدرت‌ها و عقب‌نشینی در مقابل زیاده‌خواهی آن را شرح می‌دهد. معمار برجام که با ادعا‌های بلد بودن زبان دنیا، همچنان خسارت‌های تحمیلی‌اش به ایران هزینه وارد می‌کند، در ابتدای سخنانش کارنامه شوم نیات امریکا در حمله به ایران را بازخوانی می‌کند، اما به طور متعارضی در آخر می‌گوید که باید تنش با امریکا را کاهش دهیم، نه تنها اشکال ندارد که بر ما لازم و واجب است.  روحانی با ادبیاتی سخن می‌گوید که گویی ایران مقصر و بانی دشمنی‌های امریکا و تهدیدات امریکا علیه کشور بوده و لاجرم ایران باید به خاطر این جرمی که مرتکب شده است، پا پیش بگذارد. 

شعار «نه غزه، نه لبنان» که از سوی سرویس‌های جاسوسی و اطلاعاتی غربی در زمان فتنه ۱۳۸۸ و برای تضعیف ایران به عنوان بازیگر قدرتمند منطقه‌ای در منشور آشوبگران قرار گرفت، این بار با لحن و ادبیات دیگری در سخنان روحانی و طرح یک «استراتژی (ضد) ملی» از سوی وی دیده شد. وی به طور غیرمستقیم موجودیت و حمایت ایران از محور مقاومت را از اشکالات نظام دانست و گفت: «اگر دلسوزی نسبت به مسلمانان و منطقه، به خانمان‌سوزی برای ملت ایران منتهی شود، این غلط است و درست نیست.» به گفته ناظران سیاسی، این شعار نخستین بار از سوی وزارت خارجه اسرائیل طرح‌ریزی شد تا ایران را از متحدان منطقه‌ای خود جدا و با راهبرد نظام برای تثبیت موقعیتش در منطقه مقابله کند. برخی اصلاح‌طلبان نیز در زمان ظهور داعش با انتقاد از حضور نظامی ایران در سوریه و لبنان، عملاً همان گفتمان «نه غزه، نه لبنان» را بازتولید کردند.  اما حوادث اخیر ثابت کرد دفاع از غزه و لبنان، نه‌تنها هزینه‌ساز نبوده، بلکه سدی حیاتی در برابر حمله مستقیم به ایران بوده است، از این رو در این برهه حساس که امریکا تلاش می‌کند با تضعیف هر چه بیشتر محور مقاومت، زمینه جنگ علیه ایران را هموارتر کند، تکرار حرف‌هایی که شعار «نه غزه، نه لبنان» را دنبال می‌کند، امنیت ملی را به خطر می‌اندازد و تهدید جدی تلقی می‌شود.

******

مستقیم برای آقای پزشکیان

روزنامه قدس نوشت:

شاید این یک سال و اندی حضور در مصدر امر سیاست، این عادت محبوب پزشکیان را کمرنگ کرده باشد. پس بد نیست مختصری برای او، برای رئیس‌جمهورمان، خطبه بخوانیم تا شاید ایشان این خطبه‌ها را برای وزیران و مدیرانش تکرار کند؛ به‌ویژه برای آن‌هایی که شائبه و شایعه سوءاستفاده‌های مالی آن‌ها، این روزها نقل محافل شده است. این نامه ۷۱ نهج‌البلاغه است (با ترجمه استاد محمد دشتی) که در آن، حضرت(ع) «منذر بن جارود عبدی» فرماندار خود را به سبب برداشت از بیت‌المال برای خانواده و نزدیکانش، عزل کرده‌اند: «... ناگهان به من خبر دادند که در هواپرستی از چیزی فروگذار نکرده و توشه‌ای برای آخرت خود باقی نگذاشته‌ای، دنیای خود را با تباه کردن آخرت آبادان می‌کنی و برای پیوستن با خویشاوندانت از دین خدا بریده‌ای. اگر آنچه به من گزارش رسیده، درست باشد، شتر خانه‌ات و بند کفش تو، از تو با ارزش‌تر است و کسی که همانند تو باشد، نه لیاقت پاسداری از مرزهای کشور را دارد و نه می‌تواند کاری را به انجام رساند، یا ارزش او بالا رود، یا شریک در امانت باشد یا از خیانتی دور ماند. پس چون این نامه به دست تو رسد، نزد من بیا...».

آقای رئیس‌جمهور! شایعاتی ظاهراً مستند، در فضای مجازی دست به دست می‌شود که نشان می‌دهد مدیران ارشد وزارتخانه جهاد کشاورزی (وزارتخانه‌ای که از قضا با پاره‌ای از زحمتکشان جامعه سروکار دارد) رقم‌هایی میلیونی با عنوان مدیریت دفاع مقدس ۱۲روزه، دریافت کرده‌اند؛ آن هم درست چند روز پس از آنکه «غلامرضا نوری قزلجه» وزیر جهاد کشاورزی موضوع پرداخت پاداش به خودش و به دیگر مدیران این وزارتخانه را رد کرد. در همین حال سیدسجاد حسینی، مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارتخانه جهاد کشاورزی، اسناد منتشر شده را دستکاری فتوشاپی خوانده و ضمن پذیرش اصل پرداخت ارقام به مدیران، گفته این رقم‌های ۴۰ میلیون تومانی که دست‌کم به ۲۳ مدیر وزارتخانه پرداخت شده، نه پاداش جنگ ۱۲ روزه که «پاداش ماده ۴۰ مدیران» بوده است.

آقای رئیس‌جمهور! لطفاً به نهادهای ذی‌صلاح بفرمایید راست و دروغ این شایعات ظاهراً مستند را معلوم کنند؛ اگر دروغ بود با بانیان بدنامی مدیران مملکت برخورد کنید؛ اما اگر درست بود، وزیر و مدیران خاطی را اول به‌خاطر برداشت نابحق از بیت‌المال، سپس به خاطر دروغ‌گویی به مردم، از خود برانید؛ چنان‌که مدیر خاطی را به خاطر سفر گرانقیمت نوروزی عزل کردید.

******

پیشنهاد شریعتمداری به رییس جمهور 

حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:

آقای دکتر لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در اولین سفر خارجی خود که در فاصله کوتاهی بعد از انتصاب ایشان صورت گرفت، برخوردها و مواضع درخور تقدیری داشت. ایشان در سفر به عراق و لبنان، با صلابت یک دیپلمات تراز جمهوری اسلامی ایران ظاهر شد و بدون لکنت زبان از مواضع بارها تاکید شده ایران اسلامی دفاع کرد که از هوشمندانه بودن انتصاب ایشان از سوی رئیس‌جمهور و تأیید حکیمانه این انتصاب از سوی رهبر معظم انقلاب حکایت می‌کند. نگاهی گذرا به بخشی از مواضع آقای دکتر علی لاریجانی در سفر اخیر به عراق و لبنان و مقایسه آن با مواضع برخی دیگر از مسئولان و مشاوران می‌تواند گواه روشنی بر صحت ارزیابی مورد اشاره باشد.

لاریجانی در دفاع از حزب‌الله لبنان و سایر نیروهای مقاومت گفت: «مقاومت سرمایه بزرگی برای کشورهای منطقه است... موضوع مقاومت محدود به «شیعه» یا «سنی» نیست؛ مقاومت برای همه است و طائفه‌ای نیست... ما از حماس که یک مقاومت «سنی» است و از حزب‌الله که یک مقاومت «شیعی» است دفاع می‌کنیم؛ یعنی موضع ما طائفه‌ای نیست... یادتان هست اسرائیل در یک روز بیروت را گرفت؟ آن‌روز حزب‌الله نبود و امروز با وجود درنده‌تر شدن اسرائیل، حزب‌الله مقابلش ایستاده است... برادران عزیز حزب‌الله! ممکن است به شما بی‌مهری و کینه‌ورزی کنند و این به‌خاطر تاثیرگذاری شماست اگر حرکت شما تاثیر نداشت این‌قدر کینه‌ورزی نبود».

آقای لاریجانی از ملاقات با وزیر امور خارجه لبنان که مواضع غیر‌قابل قبولی داشت، خودداری می‌ورزد و در پاسخ به پرسش خبرنگاران که چرا با وزیر امور خارجه لبنان ملاقات نداشته‌اید، با زیرکی می‌گوید: «‌وقت نداشتم. فرصتم محدود بود»!

دبیر شورای عالی امنیت ملی در‌باره مذاکره می‌گوید: «‌عده‌ای فکر می‌کنند مذاکرات، حلّال همه چیز است. مذاکراتی که وسیله‌ای باشد برای حملات و جنگ بعدی، ارزشی ندارد و تا زمانی‌که تئوری آمریکا این است که یا تسلیم شو یا جنگ، مذاکره فایده‌ای ندارد‌» و‌...

مواضع اخیر آقای لاریجانی با نگرانی و ناخشنودی غربگرایان داخلی و برخی از مدعیان اصلاحات رو‌به‌رو شده است‌! به عنوان نمونه یکی از مدعیان اصلاحات نوشته است: «‌آقای لاریجانی در سفرش به عراق و لبنان، قاعدتاً متوجه شده است که اوضاع منطقه دیگر شباهتی به دو سال پیش ندارد. خیلی چیزها از دست رفته و از دست‌رفته‌ها نیز قابل بازیابی نیست‌... هر انسان واقع‌نگری به روشنی می‌بیند که توازن و بازی تازه‌ای در جریان است و راهی جز لحاظ کردن قواعد و مختصات این بازی جدید در هرگونه استراتژی معطوف به رفع و خنثی‌سازی بحران نیست‌»!

این جماعت همان‌هایی هستند که ضعف بینش و نگاه غربگرایانه و تسلیم‌طلبانه خود را در قالب «مشورت»! به رئیس‌جمهور محترم قالب(!) می‌کنند و طبیعی است که از مواضع مقتدرانه لاریجانی به خشم آمده باشند. و کوتاه سخن، یک پیشنهاد خیرخواهانه نیز خطاب به رئیس‌جمهور محترم کشورمان در میان است و آن، این که برخی از مشاوران غربگرا و مدعی اصلاحات خود را کنار بگذارند و یا لااقل، از آقای لاریجانی هم در جمع مشاوران خود استفاده کنند. 

******

کفایت مذاکرات

روزنامه هم‌میهن نوشت:

به نظر می‌رسد که جامعه ایران خیلی پیش از این در توصیف وضع نارسایی‌های موجود به کفایت مذاکرات رسیده است. در واقع، در توصیف وضعیت موجود و نیز به بن‌بست رسیدن سیاست‌های گذشته تردیدی نیست. اظهار اینکه فلان تصمیم خطا بوده یا باید بهمان کار را انجام می‌دادیم، خوب و بجاست؛ ولی تکرار آن ملال‌‌انگیز شده است. گویی که کسی نیست تا این حقایق را بشنود و‌کاری کند، و چنین برداشتی موجب سرخوردگی و عصبانیت می‌شود. سخنان آقایان حسن روحانی و مهدی کروبی و مواضع تکراری و حوصله‌سربر دبیر شعام در بیروت و بیانیه کارشناسان پیشکسوت امور خارجی کشور که همگی این موارد در روزنامه امروز بازتاب یافته است، نشان می‌دهد که هیچ‌کدام از جریان‌ها و افراد سیاسی درون یا نزدیک به ساختار قدرت، نگاه و عمل معطوف به آینده ندارند.

سهل است که جریان‌های بیرون ساختار سیاسی نیز سردرگم و منتظر حوادث پیش‌بینی‌نشده هستند. مشکل این است که کسی نمی‌داند مخاطب این مواضع انتقادی که باید پاسخ دهد، کیست یا کجاست؟ آیا شورای‌عالی امنیت‌ملی عهده‌دار پاسخگویی است؟ آیا این مجلس چنددرصدی پاسخگو باید باشد؟ آیا شورای سران سه‌قوه می‌توانند در این سطح سیاست‌گذاری کنند؟ آیا مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین‌تکلیف می‌کند؟ امامان جمعه چطور؟ شخصیت‌های سیاسی و نظامی دارای پست یا بیکار چه جایگاهی دارند؟ وزارت‌خارجه کجای کار است؟

ظاهراً هیچ پاسخگویی روشنی در این زمینه وجود ندارد. به همین دلیل هم مردم و رسانه‌ها و نخبگان هم هرکدام ساز خود را می‌زنند؛ چون چاره دیگری ندارند. اصرار به ادامه سیاست‌های گذشته هم قابل‌فهم است؛ به شرطی که کسی به مردم بگوید گرچه سیاست‌های گذشته ما را به این روز رسانده است، ولی وضعیت امروز ما مطلوب است و باید همان راهبرد گذشته را ادامه دهیم؟ و به‌طور مستدل اطمینان دهد که نه‌تنها می‌توانیم این وضع را حفظ کنیم، بلکه آن را بهبود هم خواهیم داد. اگر کسی چنین داعیه‌ای ندارد و در صندلی مسئولیت نشسته، حق ندارد الله‌بختکی و دیمی سفر یا رفتار کند. باید پاسخگو باشد. حق ندارد فردای روزگار زیرش بزند که مثلاً ما مخالف بودیم.

برای اثبات بی‌برنامگی همین توضیح کفایت می‌کند که مجموعه نیروها اتفاق نظر دارند که جنگ درست نیست. ولی برخی هم هستند که با مذاکره بیشتر از جنگ مخالف هستند و آن را کفر ابلیس می‌دانند و هنگامی هم که می‌گویی پس چه کار کنیم، می‌گویند راه‌های دیگر هم هست. کدام راه؟ دریغ از یک کلمه پاسخ درست و درمان. متأسفانه مقامات رسمی هم در تورهای خودتنیده گرفتار هستند و حتی یک نفر را پیدا نمی‌کنیم تا ادعاها و مواضعی را که بیرون از صندلی قدرت اتخاذ می‌کند، هنگام نشستن بر صندلی نیز تکرار و اجرا کند. معلوم نیست این صندلی چه خاصیتی دارد که این‌گونه صاحبانش را از خود و خرد پیشین بیگانه می‌کند؟

******

هاشمی! دقت کن

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

در جریان حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران و پس از توقف جنگ، برخی جریان‌های مغرض، در فضای مجازی، بریده مختصری از یکی از بیانات رهبر انقلاب را منتشر کردند که ایشان درباره تهدیدات آمریکا گفته بودند: «نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ می‌شود». این جریان‌های مغرض در واقع قصد داشتند این پیام را برسانند که رهبر انقلاب درباره تهدید حمله نظامی به ایران اشتباه پیش‌بینی کردند. با این حال در شرایطی که واقعیت این بیانات توضیح داده شده بود اما ظاهراً این جریان‌های مغرض بدون توجه به اصل ماجرا، همچنان تلاش می‌کنند این ادعای نادرست را مطرح کنند. محسن هاشمی‌رفسنجانی در یک برنامه تلویزیونی این ادعا را تکرار کرد و گفت: «همه در ایران از حمله رژیم صهیونیستی غافلگیر شدند و حتی رهبر انقلاب نیز گفته بودند نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ خواهد شد».

این صحبت‌های محسن هاشمی، در خوشبینانه‌ترین حالت نشان‌دهنده شیطنت است. در ادامه، هم واقعیت بیانات رهبر انقلاب توضیح داده و هم چند نکته درباره پشت ‌پرده این قلب واقعیت مطرح می‌شود. رهبر انقلاب صبح روز دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ در ديدار هزاران نفر از قشرهاي مردم از استان‌هاي مختلف کشور، سخنان بسیار مهمی درباره موضوع مذاکره با دولت ترامپ بیان کردند. در آن مقطع زمانی، یک سال از ریاست جمهوری ترامپ می‌گذشت و او آمریکا را از برجام خارج کرده بود. پس از آن پمپئو، وزیر خارجه ترامپ، یک‌ فهرست ۱۲ گانه از پیش‌شرط‌‌های آمریکا برای مذاکره با ایران اعلام کرد؛ پیش‌شرط‌هایی که اساسا فهرستی از مهملات و مسائل غیرقابل قبول بود. البته در ایران اصلاح‌طلبان و حامیان دولت حسن روحانی، ضمن زمینه‌سازی برای مذاکره با ترامپ، تلاش کردند تهدید حمله نظامی را نیز برجسته کنند.

در چنین شرایطی رهبر انقلاب با تبیین دقیق شرایط، اهداف پشت پرده آمریکا برای مذاکره با ایران را‌ برشمردند بر بی‌فایده بودن مذاکره با دولت ترامپ که چند ماه قبل از برجام خارج شده بود تاکید و نهایتا تصریح کردند که ایران نه اساسا زیر فشار طرف مقابل مذاکره می‌کند و نه تهدید ترامپ برای حمله به ایران را جدی تلقی می‌کند و این تهدید عملی نخواهد شد. به عبارتی ایشان تصریح کردند ایران با دولت ترامپ مذاکره نخواهد کرد و جنگی نیز رخ نخواهد داد و در عمل نیز همین شد. ایران با دولت ترامپ مذاکره نکرد و جنگی هم رخ نداد. عدم وقوع جنگ در آن برهه، نشان داد رهبر انقلاب بر اساس یک تدبیر و دوراندیشی برابر فشار همه‌جانبه دولت ترامپ برای مذاکره ایستادگی کردند. 

اما مرور مواضع رهبر انقلاب در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد اتفاقا رهبری حمله رژیم صهیونیستی به ایران و حمایت آمریکا از این رژیم در جنگ علیه ایران را قطعی می‌دانستند اگر چه رهبر انقلاب در این باره ملاحظاتی مانند آرامش روانی جامعه را مد نظر داشتند اما در برخی سخنان عمومی‌شان، تلویحا حمله نظامی به ایران را قطعی دانستند. به عنوان نمونه، ایشان در نماز عید فطر امسال با اشاره به توطئه و نقشه دشمن علیه ایران فرمودند: «اگر شرارتی انجام بگیرد، قطعاً ضربه‌ متقابلِ محکم خواهند خورد». به غیر از این، ایشان بهمن‌ماه سال گذشته، بسیار صریح و روشن درباره احتمال حمله نظامی به ایران صحبت کردند. رهبر انقلاب سوم بهمن‌ ۱۴۰۳ در دیدار کارآفرینان، سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی فرمودند: «آن متوهم خیالباف اعلام کرد ایران ضعیف شده؛‌ آینده نشان خواهد داد چه کسی ضعیف شده. صدام هم به خیال اینکه ایران ضعیف شده حمله را شروع کرد. ریگان هم به خیال اینکه ایران ضعیف شده آن کمک‌های آنچنانی را به رژیم صدام انجام داد؛ آنها و ده‌ها متوهم دیگر به درک واصل شدند و نظام [جمهوری] اسلامی روزبه‌روز رشد کرد؛ من به شما عرض می‌کنم به فضل الهی این تجربه این بار هم تکرار خواهد شد».

چرا محسن هاشمی‌رفسنجانی این ادعای خلاف را مطرح کرد؟! آیا باید تصور کرد او احتمالا این ادعا را جایی دیده؛ ولی توضیحات و روشنگری‌های صورت‌گرفته در رد این ادعا را ندیده و نخوانده است؟ باور این موضوع حقیقتا دشوار است. از سوی دیگر محسن رفسنجانی چگونه تصور کرده اظهارنظر «نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ می‌شود» متعلق به زمان اخیر است؟ قاعدتا یک عنصر سیاسی، با بهره هوشی متوسط هم وقتی بخش اول این جمله رهبری (مذاکره نمی‌کنیم) را می‌خواند، باید متوجه می‌شد این بیانات رهبر انقلاب متعلق به زمان اخیر نیست، چراکه ایران قبل از جنگ، در‌ حال مذاکره با آمریکا بود و تا قبل از ۲۳ خرداد ۵ دور مذاکره غیرمستقیم میان عراقچی و ویتکاف برگزار شده بود. بنابراین حتی اگر تصور کنیم محسن هاشمی‌‌رفسنجانی توضیحات مربوط به این جمله رهبر انقلاب را ندیده و نخوانده، یک تامل مختصر و سطحی در این جمله باعث می‌شود مخاطب متوجه شود این اظهارنظر متعلق به شرایط فعلی نیست. به همین خاطر اگر باز هم تصور کنیم این صحبت محسن هاشمی و انتساب یک موضوع غلط به رهبر انقلاب، ناشی از بی‌اطلاعی و بی‌ملاحظگی او است، آنگاه ناچاریم این واقعیت را بپذیریم او از هوش و ذکاوت لازم برای تشخیص مسائل ابتدایی و بدیهی هم بی‌بهره است.

******

ضرورت تغییر در ساختار انتخابات

محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت و گو با سایت اقتصادنیوز درباره چالش های سیاست داخلی صحبت کرده و در خلال صحبت‌هایش انتقادات تندی را به شورای نگهبان وارد کرده است. بخش‌هایی از مصاحبه وی به شرح زیر است:

* مسائلی از قبیل رد صلاحیت افراد و انتخاب آن‌ها پس از رد صلاحیت به سمت‌های مختلف وجود داشته است. مثل آقای لاریجانی که حالا به‌عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت‌ملی انتخاب شده. در مورد همین رد صلاحیت؛ شورای نگهبان سه واژه دارد، تأیید صلاحیت، رد صلاحیت و عدم احراز صلاحیت. به تعداد زیادی از کسانی که اجازه حضور در انتخابات را نمی‌دهند، نمی‌گوید که صلاحیتشان رد شده است، بلکه می‌گوید صلاحیتشان احراز نشده است.

* ساختار انتخاباتی ما باید کاملاً بازنگری اساسی شود و باید ضابطه‌مند باشد؛ یعنی رد صلاحیت و تأیید صلاحیت، احراز و عدم احراز باید ضابطه‌مند و قابل‌فهم برای همه مردم باشد. اینکه به چه دلیل فلانی رد صلاحیت شده است؟

* ما باید دنبال اصلاح ساختار و این حرف‌ها برویم، بله قانون‌گذاری می‌خواهد، مسئله سیاست‌های کلی نظام باید اصلاح شود، حتی با برخی از آقایان فقها که صحبت می‌کنیم، به آنها گفتم که این نحوه برخورد شما سرمایه اجتماعی ما را هم کاهش می‌دهد. مخصوصاً در مجلس خیلی جالب است که در برخی حوزه‌های انتخابیه تک‌نفره، فردی ثبت‌نام می‌کند، این فرد مثلاً معلم است، یک سری شاگرد و پدر و مادرانشان، همکارانش و... دارد. اگر این فرد صلاحیت نگیرد، مردم دیگر در انتخابات شرکت نمی‌کنند.

* می‌گویند حتی اگر 100 نفر را هم تأیید کرده باشی، ما دنبال این یک نفر بودیم. هر کدام از افراد که صلاحیتشان تأیید نشده باشد، مجموعه‌های از آدم‌های رأی‌دهنده از پای صندوق کنار می‌روند. به آقایان شورای نگهبان می‌گوییم سرمایه اجتماعی چه می‌شود، می‌گویند ما که مسئول سرمایه اجتماعی نیستیم، ما مسئولی هستیم که می‌گوییم صلاحیت دارد یا نه.

* بعضی‌ها می‌گفتند العیاذبالله اگر پیامبر اعظم (ص) هم بیاید ثبت‌نام کند، شورای نگهبان می‌تواند بگوید که یکی از عموهای ایشان ابوجهل بوده یا همسرش فلانی بوده یا برادرزاده‌هایش هم این‌گونه بودند و... طبیعتاً تأیید صلاحیت نمی‌شود.

* ما باید همه دست‌به‌دست دهیم که سرمایه اجتماعی را حفظ کنیم و نگهش داریم. زمانی 70-80 درصد مردم در انتخابات مجلس شرکت می‌کردند، در انتخابات ریاست‌جمهوری 75 درصد شرکت می‌کردند، اما الان اعداد 40-41 درصد است. من یک‌بار در مجمع تشخیص مصلحت نظام که اتفاقا روسای قوا، فقهای شورای نگهبان و دیگران هم بودند، گفتم که بخشی از فروپاشی سرمایه اجتماعی بر اثر کار شما حقوقدانان و فقهای شورای نگهبان است.

* من همان‌جا گفتم که شما به این نتیجه می‌رسید که باهنر رأی می‌آورد، پس اطراف او را خلوت کنیم که رأی بیاورد، خب به جهنم که باهنر رأی نیاورد (دقیقاً با همین واژه‌ها گفتم). باید هرکس را که مردم بخواهد، رأی بیاورد نه کسی که من یا دیگری خواست رأی بیاورد. این مسئله را کاملاً قبول دارم که یکی از مواردی است که در ساختارش باید اصلاحات اساسی انجام شود.

******

«ابهام هسته‌ای»؛ اهرم ایران

روزنامه آرمان‌امروز نوشت:

سخنان چند روز پیش نتانیاهو و نفتالی بنت نخست وزیر قبلی، نه تنها حاوی یک تشدید نگران کننده بود، بلکه تا حدودی دورنمای بحران فعلی را روشن کرد. اشاره به ۴۰۰ کیلوگرم ذخایر اورانیوم و مخصوصا تاکید افراطی روی تنش آبی مبین رویکرد آتی اسرائیل در برابر ایران است.
سرنوشت ذخایر اورانیوم ایران که در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته، به نوعی تعین بخش رویدادهای آتی است. این مساله نوعی ابهام استراتژیک ناخواسته آفریده که ایران بر آنست در مذاکرات احتمالی از آن به عنوان مزیت و اهرم چانه زنی استفاده کند.

صلاح الدین خدیو، تحلیلگر مسائل بین الملل در این رابطه می گوید: «نکته این جاست که طرف دیگر ماجرا چقدر آماده‌ تحمل این ابهام است! روشن است که به دقت رفتار ایران را زیر نظر دارد و می کوشد از رهگذر مذاکره یا جنگ به آن خاتمه دهد. از سخنان مقامات اسرائیلی چنین بر می آید که خود را آماده‌ی دور دوم جنگ کرده و توافق را منتفی می‌دانند. یا اینکه مانند گذشته با مذاکره مخالف و به طرق گوناگون اجازه‌ی احیای ترتیبات آن را نمی دهند. از دید اسرائیلی ها یک جنگ گسترده با وجود بحران های ناشی از کمبود آب و برق می تواند انسجام جبهه‌ی داخلی ایران را تضعیف کند».

این تحلیلگر معتقد است: «تا آنجا که به آمریکا و شخص ترامپ هم مربوط می شود، بعید است با اقدام یک جانبه‌ی اسرائیل علیه ایران مخالفتی فعال داشته باشد. چه بسا آن را تشویق هم کند. مشکل اصلی ترامپ دخالت گسترده و بزرگ مقیاس آمریکاست که تمایل زیادی برای آن ندارد. طرف مقابل این معادله ایران است. به نظر نمی رسد دستکم در مقطع کنونی پلنی جایگزین داشته باشد. با وجود سر رسیدن مهلت مکانیسم ماشه خبری از احیای گفت و گوها نیست. به احتمال قوی تهران با درک حساسیت های نظامی و سیاسی از سرگیری برنامه‌ی هسته‌ای در کوتاه مدت و به صورت موقت، آن را از استراتژی دفاعی اش کنار گذاشته است. به جای آن درصدد احیای شبکه‌ی متحدان منطقه‌ای و محور مقاومت است. سفر لاریجانی به بغداد و بیروت و سخت تر شدن نسبی مواضع حزب الله و حماس در برابر خلع سلاح قرینه‌ای قابل تامل است. ایران می خواهد نشان دهد که هنوز از طریق متحدانش می تواند ضربه بزند و بخشی از بازدارندگی اش را از این رهگذر احیا نماید».

وی افزود: «طرح اسرائیل برای اشغال کامل غزه با حمایت ترامپ و همچنین فشار شدید آمریکا به دولت لبنان برای خلع سلاح حزب الله بیانگر پرچالش بودن این سیاست برای ایران است. چگونگی حل و فصل نهایی این دو پرونده در کنار مذاکرات بر سر اوکراین و فعال شدن احتمالی مکانیسم ماشه؛ هر سه طی ماه های آینده گرد و غبار را از پرونده‌ی ایران و اسرائیل کنار می زند. به همین خاطر اگر رخدادی خاص رخ ندهد، باید منتظر شعله ور شدن مجدد آتش جنگ از خاکستر آتش بس شکننده‌ موجود بود».

******

دولت بی‌پروژه، کابینه بی‌ژنرال

سایت فردا نیوز نوشت:

در سیاست، حتی بلندپروازانه‌ترین پروژه‌ها، بی‌کارگزارانی با قدرت، تجربه و مهارت اجرایی، عقیم می‌مانند. دولت پزشکیان از حیث نیروی انسانی به شکل معناداری تهی از «ژنرال» است. چهره‌های کابینه، هرچند بعضاً خوش‌سابقه یا تکنوکرات‌اند، اما در قامت بازیگران بزرگ سیاست و اقتصاد، «ستاره» محسوب نمی‌شوند. این فقدان، نشانه‌ای است از ضعف «میکروفیزیک قدرت» در بدنه دولت؛ جایی که نه شبکه‌های نخبگانی فعال‌اند و نه هژمونی فکری‌ای شکل گرفته که بتواند نیروهای شاخص را جذب کند. به بیان دیگر، ترکیب کابینه بازتاب همان بی‌پروژگی کلان دولت است: وقتی افق روشن و گفتمان هژمونیک وجود ندارد، سیاست‌ورزان درجه‌یک تمایلی به پیوستن به کشتی بی‌مقصد ندارند. این‌گونه، دولت به مجموعه‌ای از مدیران میانی و کارگزاران روزمره‌کار فروکاسته می‌شود.

وقتی از دولت مدرن سخن می گوییم به جایی می رسیم که گاه قدرت به جای حرکت به‌سوی آفرینش‌های تازه، در مدار بازتولید خود گرفتار می‌شود. دولت مسعود پزشکیان با نداشتن پروژه و نداشتن کارگزاران سطح بالا، عملاً از «قدرت مولد» تهی است و تنها نقش «قدرت حافظ» را ایفا می‌کند؛ یعنی صرفاً وضع موجود را تداوم می‌بخشد.

در اقتصاد، غیاب پروژه کلان یعنی سیاست‌ها عمدتاً جبرانی‌اند: اعطای بسته‌های حمایتی همچون کالا برگ ، تثبیت کوتاه‌مدت نرخ ارز، یا تصمیمات موقتی برای مدیریت کسری بودجه. این‌ها قطعا «تدابیر احتیاطی»اند نه «اصل غایات». در فرهنگ، نبود ایده به معنای فقدان سیاستی برای ارتقاء سرمایه اجتماعی و تولید گفتمان ملی است؛ فرهنگ در وضعیت واکنشی باقی می‌ماند، تنها پاسخگوی بحران‌ها، بی‌آنکه بتواند خود مسأله‌ساز باشد.

در سیاست داخلی، این بی‌پروژگی موجب شده است که کنش‌های دولت عمدتاً در محدوده «پاسخ‌گویی به مطالبات فوری» خلاصه شود، نه شکل‌دهی به یک افق مشارکت یا اصلاح ساختارهای نهادی. در سیاست خارجی نیز، به جای یک دکترین منسجم، با مجموعه‌ای از تاکتیک‌های مقطعی و انعطاف‌های ناهمگون مواجه‌ایم. به یک معنا می توانیم بگوییم دولت پزشکیان دچار نوعی «کسری مشروعیت برنامه‌ای» است؛ یعنی توانایی‌اش برای اقناع جامعه به اینکه مسیر و مقصدی دارد، ضعیف است. این کسری، به نوبه خود، موجب تضعیف سرمایه نمادین دولت می‌شود، سرمایه‌ای که حتی پیش از منابع مادی، شرط اساسی حکمرانی کارآمد است.

از سوی دیگر، در فقدان کارگزاران سطح بالا، دولت توان تبدیل سیاست‌های بالقوه به بالفعل را ندارد. این ضعف، نه صرفاً مسأله‌ای اجرایی، که به تعبیر ماکس وبر، بحران «هدایتگر کاریزماتیک» است؛ جایی که حتی اگر ایده‌ای باشد، بدون حاملان قدرتمند، به سطح سیاست‌گذاری واقعی راه نمی‌یابد.

 

دیدگاه کاربران

ناشناس۴۰۰۰۰۳۳۲۲:۲۸:۰۲ ۱۴۰۴/۵/۲۵
اصولگرایان جز جنگ و تحریم چیزی برای مردم ندارند
ناشناس۴۰۰۰۳۶۸۰۹:۳۶:۳۴ ۱۴۰۴/۵/۲۶
اولا فعلا که در زمان مذاکرات شما جنگ شد دوما در زمان آقای خاتمی هم با وجود مذاکرات و عمل دولت ایشان به تعهدات باز آمریکا ایران را محورت شرارت خواند سوما فتنه گران اصلاح طلب در فتنه 88 از غرب تقاضای تحریم ایران را کردند و گفتند تحریم ها باید یک دفعه و فلج کننده باشد نه تدریجی و ضعیف که باعث واکسیناسیون ایران شود و ...
ناشناس۴۰۰۰۳۸۵۰۹:۴۷:۲۸ ۱۴۰۴/۵/۲۶
پاسخگو هم نیستند متاسفانه طلبکارند . اینکه مذاکره کنیم وهمزمان آمادگی نظامی داشته باشیم چیز عجیبی نیست وکوتاهی خود درامادگی دفاعی وامنیتی را گردن مذاکره بیاندازیم از عجایب فرافکنی هست
ناشناس۴۰۰۰۵۰۴۱۱:۰۰:۱۱ ۱۴۰۴/۵/۲۶
ترامپ و نتانیاهو از 8 ماه قبل برای حمله به ایران برنامه ریزی کرده بودند اینکه برجامیون فریب تله مذاکرات را خوردند و متوجه توطئه دشمن نشدند و حالا طلبکار شده اند عجیب است !
ناشناس۴۰۰۰۵۰۶۱۱:۰۰:۵۵ ۱۴۰۴/۵/۲۶
جهت اطلاع اول دشمن حمله می کند و بعد مجبور به دفاع می شوی یا ضد حمله !!!! شما اول برو قبل تر آن هم در دیپلماسی که چی کار کردی که جرات حمله به ایران پیدا کردن!!!!
ناشناس۴۰۰۰۴۰۴۱۰:۰۱:۲۶ ۱۴۰۴/۵/۲۶
حداقل جنگ نمی شد در این زمان باز یک چیزی و فقط چماق جنگ بابت مذاکره رو سر کشور می بود در کنار تحریم بابت آن مذاکره ها !!!!
ناشناس۴۰۰۰۴۰۷۱۰:۰۲:۳۸ ۱۴۰۴/۵/۲۶
غربگرایان بجز تحریم و بی برقی و جنگ چیزی برای مردم ندارند مذاکره کردند جنگ شد.
ناشناس۴۰۰۰۴۲۹۱۰:۱۳:۴۲ ۱۴۰۴/۵/۲۶
اصلاح طلبان اقتصاد کشور و معیشت مردمو نابود کردند بی برقی و بی ابی و جنگ و تحریم دستاورد اینهاست.
ناشناس۴۰۰۰۴۳۷۱۰:۱۵:۴۵ ۱۴۰۴/۵/۲۶
تحریمهای بانکی و نفتی که بسترساز مشکلات اقتصادی برای مردم و کشور شد نتیجه فتنه و اشوب تندروهای غربگرا در سال 88 بود.
ناشناس۴۰۰۰۴۶۰۱۰:۲۸:۴۳ ۱۴۰۴/۵/۲۶
روحانی فعلا در مورد تحریمهای دوبله و سوبله بعد از برجام و مکانیسم ماشه پاسخگو باشد.
مهران۴۰۰۰۵۱۵۱۱:۰۷:۰۶ ۱۴۰۴/۵/۲۶
فعلا در دوران اصلاحاتی ها دلار ده برابر شد ( زمان حسن روحانی ) در دوران اصلاحاتی ها جنگ علیه ایران شکل گرفت در دوران اصلاحاتی ها آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران حمله کرد در دوران اصلاحاتی ها بزرگترین فرماندهان و متحدین ایران در منطقه شهید شدن در دوران اصلاحاتی ها سوریه از دست رفت در دوران اصلاحاتی ها برق در زمستان هم قطع شد .
ناشناس۴۰۰۰۰۵۱۲۳:۰۴:۴۲ ۱۴۰۴/۵/۲۵
تا وقتی غربگرا در تصمیم گیری هست کشور هم مشکلات بیشتر خواهد داشت نه جنگ و نه مذاکره هم یکی دوسال قبل هم بازنشر شده دوباره
ناشناس۴۰۰۰۴۵۹۱۰:۲۷:۲۴ ۱۴۰۴/۵/۲۶
دولت غربگرای روحانی کشور را با 20 هزار مگاوات کمبود برق مواجه کرد و به عهد خاموشی برگشتیم از عجایب سرزمین ما این است که بانیان وضع موجود جزو شاکیان وضع موجود شدند !
باهر۴۰۰۰۰۵۲۲۳:۰۵:۰۳ ۱۴۰۴/۵/۲۵
دولت در شرایطی که طی پنجاه سال گذشته قطاری با هزاران واگن مصایب عظما برایش به ارث گذاشته اند و حل هر کدام از آنها احتیاج به برنامه ریزی و بودجه کلان و مدیریت قوی و شایسته دارد و اجرای آنها هم منوط به نبودن شرطلبی و دشمن تراشی و تحریم طلبی می باشد چگونه می تواند برنامه های عمرانی دیگری اجرا کند؟! دولتی که هزاران پروژه نیمه تمام گذشته روی دستش باقی مانده که اگر تحریم ها وجود نداشته باشد و بودجه ای در حدود دویست و پنجاه میلیارد دلار هم داشته باشد و از کمک خارجی ها هم برخوردار باشد سی سال طول می کشند که به نتیجه برسند!!!!
ناشناس۴۰۰۰۳۷۰۰۹:۳۸:۵۳ ۱۴۰۴/۵/۲۶
اولا با این بهانه ها عملکرد بد دولت را توجیه نکنید دوما دولت به مشکلات اضافه نکند حل مشکلات پیش کش
ناشناس۴۰۰۰۴۴۱۱۰:۱۷:۲۹ ۱۴۰۴/۵/۲۶
اصلاح طلبان در سال 88 رسما از حاکمیت عبور کردند و از امریکا خواستند تا تحریمها را افزایش بدهد حاکمیت نباید به این کاسبان تحریم میدان بدهد.
ناشناس۴۰۰۰۰۵۶۲۳:۰۶:۰۱ ۱۴۰۴/۵/۲۵
یکی از چیزهائی که باعث خانمان سوزی ایرانیان است عملکرد امثال آقای روحانی است
ناشناس۴۰۰۰۰۵۸۲۳:۱۵:۲۲ ۱۴۰۴/۵/۲۵
در پاسخ به روزنامه هم میهن باید گفت: دیگر چه اتفاقی باید بیفتد تا شما بفهمید مذاکره فایده ندارد؟ شما حتی اگر با یک طناب از پرتگاه آویزان باشید و آمریکا آن طناب را ببرد و شما سقوط کنید و اگر خودش هم بخواهد به شما کمک کند دیگر امکان نداشته باشد باز به او می گوئید بیا مذاکره کنیم!
ناشناس۴۰۰۰۰۵۹۲۳:۱۷:۱۹ ۱۴۰۴/۵/۲۵
کسانی که می گفتند تحریم کاغذ پاره است ، اسرائیل و آمریکا جرات حمله ندارند ، زمستان سخت اروپا باعث التماس انها می شود و... بدهکاران همیشه طلبکار واقعی هستند.
ناشناس۴۰۰۰۴۱۰۱۰:۰۵:۰۶ ۱۴۰۴/۵/۲۶
اون کسانی که میگفتند امضاء جان کری تضمین است !!! با برجام از ذیل بند هفت شورای امنیت خارج شدیم و سایه جنگ از سر کشور دور شد !!! باید پاسخگو باشند.
ناشناس۴۰۰۰۴۱۲۱۰:۰۷:۲۳ ۱۴۰۴/۵/۲۶
یکسال اینقدر گفتید کشور ضعیف است و فشار آوردید و برخی کارها در داخل که مذاکرات خاص صورت گیرد و مانع اجرای وعده شدید تا دشمنی که در حد ایران نبود جرات پیدا کند و توهم بگیرد و کشور بعد 35 سال حمله ببیند
ناشناس۴۰۰۰۴۴۳۱۰:۱۹:۳۲ ۱۴۰۴/۵/۲۶
ما بدنبال زمستان سخت برای دشمنان و همدستان نتانیاهو بودیم اما دولت روحانی با کم کاری در ساخت نیروگاه تابستان سخت برای مردم خودمان رقم زد !
ناشناس۴۰۰۰۰۶۰۲۳:۱۸:۰۹ ۱۴۰۴/۵/۲۵
روحانی پاسخگو باشد چرا دولتش 22 هزار مگاوات کسری برق ایجاد کرد و تابستان های سخت برای مردم رقم زد ؟!
ناشناس۴۰۰۰۳۷۷۰۹:۴۲:۵۷ ۱۴۰۴/۵/۲۶
دولت روحانی کمترین توسعه را در بخش نیروگاه داشت و بعد از اینکه قطعی برق نداشتیم دوباره در زمان او قطعی برق ایجاد شد
ناشناس۴۰۰۰۰۶۲۲۳:۲۰:۱۴ ۱۴۰۴/۵/۲۵
حسن روحانی باید بداند برخی کشورهای عرب منطقه از جمله سوریه و لبنان سپر بلای ایران بودند با رفتن بشار اسد و تضعیف حزب الله راه حمله به ایران هموار شد و بی اعتباری شعار نه غزه نه لبنان اثبات شد.
ناشناس۴۰۰۰۰۶۷۲۳:۲۳:۳۳ ۱۴۰۴/۵/۲۵
اسرائیل که طبق جدول جهانیِ تنش آبی رتبه 9 رو داره به ایران که رتبه 14 رو داره در مورد مشکل آب تیکه انداخته!!!
ناشناس۴۰۰۰۰۶۸۲۳:۲۳:۴۶ ۱۴۰۴/۵/۲۵
هاشمی دقت کن ! افراطیون غربگرا میگفتند باید مذاکره کنیم و 2500 میلیارد دلار سرمایه جذب کنیم ! اینگونه تله فریب مذاکرات را خوردند و در حین مذاکره کشور درگیر جنگ شد.
ناشناس۴۰۰۰۰۷۰۲۳:۲۵:۲۶ ۱۴۰۴/۵/۲۵
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی میگفت دنیای فردا دنیای مذاکره است نه موشک ها !!! در جنگ 12 روزه اخیر خلاف حرف او ثابت شد.
ناشناس۴۰۰۰۰۷۲۲۳:۲۷:۵۴ ۱۴۰۴/۵/۲۵
اقای هاشمی دقت کن مذاکره کردیم جنگ شد دیگه نباید فریب بخوریم .
ناشناس۴۰۰۰۵۴۶۱۱:۳۸:۰۶ ۱۴۰۴/۵/۲۶
بجای کری خوانی لطفا راه حل بدید. یعنی مذاکره نمی‌کردیم ، جنگ نمیشد؟!
ناشناس۴۰۰۰۶۸۳۱۳:۵۵:۱۸ ۱۴۰۴/۵/۲۶
مذاکره نکردن کافی نبود در ان پی تی هم نباید می بودید آن وقت احتمال جنگ خیلی کم می بود
ناشناس۴۰۰۰۰۷۵۲۳:۲۹:۳۷ ۱۴۰۴/۵/۲۵
روحانی 8 سال با برجام فرصت سوزی کرد و تحریمها را بیش از 2 برابر و قیمت ارز و طلا و مسکن و خودرو و موبایل را نجومی کرد بانیان وضع موجود حالا دلسوز مردم شده اند !
ناشناس۴۰۰۰۰۷۸۲۳:۳۱:۲۸ ۱۴۰۴/۵/۲۵
لغو قرارداد خرید جنگنده های چینی در دولت روحانی نشان داد که برجامیون تهدید اصلی برای امنیت ملی کشور هستند.
ناشناس۴۰۰۰۰۸۱۲۳:۳۲:۴۰ ۱۴۰۴/۵/۲۵
باهنر مثل همیشه سفسطه می کند . در مواردی که یکی از بستگان و یا دوستان نزدیک با همکاری و استفاده از رانت فردی با نظام اسلامی زاویه دار بوده و یا حتی در مورادی توطئه گر است را نمی توان برای توجیه رد صلاحیتها یا احراز عدم صلاحیتها مورد استفاده قرار داد!!!
ناشناس۴۰۰۰۰۸۲۲۳:۳۳:۱۵ ۱۴۰۴/۵/۲۵
کاهش بودجه دفاعی کشور و ممانعت از تست موشک در دولت یازدهم و دوازدهم سبب ضعف کشور و وقوع جنگ شد روحانی باید پاسخگو باشد نه مدعی !
ناشناس۴۰۰۰۱۲۷۰۰:۳۶:۵۹ ۱۴۰۴/۵/۲۶
اصولگرایان 10 سال میگن جنگ نمیشه حالا که شد شما طلبکار شدید ؟
ناشناس۴۰۰۰۳۸۳۰۹:۴۷:۱۴ ۱۴۰۴/۵/۲۶
اصلاح طلب ها بیشتر از 20 سال است می گویند مذاکره و هیچ نفعی حاصل نشد ضرر هم داشت و در حین مذاکره هم جنگ شد
ناشناس۴۰۰۰۴۱۱۱۰:۰۶:۵۷ ۱۴۰۴/۵/۲۶
اصلاح طلبان همیشه رقیب سیاسی شون را جنگ طلب معرفی می کردند حالا در اثر ضعف و انفعال خودشان جنگ شد.
ناشناس۴۰۰۰۴۴۵۱۰:۲۱:۳۷ ۱۴۰۴/۵/۲۶
برجامیون که میگفتن سایه جنگ را دور کردیم چرا طلبکار شده اند ؟!
ناشناس۴۰۰۰۱۲۸۰۰:۳۷:۵۴ ۱۴۰۴/۵/۲۶
روحانی درست می گوید.
ناشناس۴۰۰۰۴۱۴۱۰:۰۸:۰۰ ۱۴۰۴/۵/۲۶
بانیان وضع موجود امثال روحانی باید پاسخگو باشند مردم از سال 96 تاکنون از قطعی های مکرر برق رنج می برند.
ناشناس۴۰۰۰۴۹۰۱۰:۵۲:۳۱ ۱۴۰۴/۵/۲۶
برای حل مشکلات کشور باید چاره اندیشی کرد نه سخنرانی !
ناشناس۴۰۰۰۵۰۸۱۱:۰۱:۵۶ ۱۴۰۴/۵/۲۶
روحانی فعلا در مورد تحریمهای دوبله و سوبله بعد از برجام و مکانیسم ماشه پاسخگو باشد.
ناشناس۴۰۰۰۱۳۶۰۰:۴۴:۲۵ ۱۴۰۴/۵/۲۶
خود روزنامه جوان چقدر بدهکاره؟
ناشناس۴۰۰۰۱۷۶۰۲:۴۳:۱۴ ۱۴۰۴/۵/۲۶
مساله ایران خیلی فراتر این دولت و آن دولت است در یک بی عملی عمیقی فرو رفتیم . قانونهایی ایجاد کردیم که خودشان ضد قانون شدند خود قانون مانع رشد شده در مورد فضای کسب و کار، اقتصاد،برای انتخابات ریاست جمهوری که مهمترین انتخابات است در صدا و سیما وقت کافی نمی گذاریم. وقت مجلس صرف اموری می شود که نتیجه خاصی ندارد. بعد از این ساختارهای غلط انتظار رشد و توسعه پایدار می خواهیم. داده و ستانده با هم ارتباط معقول و معناداری دارند.
ناشناس۴۰۰۰۲۰۰۰۵:۵۱:۵۳ ۱۴۰۴/۵/۲۶
از کمیسیون اصل ۹۰ مجلس درخواست میشود هر چه سریعتر نتیجه شکایت مردم که به آن‌کمیسیون ارسال شده است را معلوم نمایند .
ناشناس۴۰۰۰۲۳۱۰۷:۰۳:۵۵ ۱۴۰۴/۵/۲۶
کاری که آقای روحانی با برجام کرد بیرون آوردن موقت پرونده ایران از ذیل تحریمهای سازمال ملل بود که دوباره با بازگشت مکانیسم مکاشه همه چی به حالت قبل برمیگردد.
ناشناس۴۰۰۰۴۲۰۱۰:۱۰:۱۹ ۱۴۰۴/۵/۲۶
کاری که روحانی کرد این بود که با برجام تحریمها را بیش از دو برابر و قیمت ارز و سکه و خانه و ماشین را 10 برابر کرد و اقتصاد مملکت را به فنا داد.
ناشناس۴۰۰۰۲۴۵۰۷:۲۳:۲۵ ۱۴۰۴/۵/۲۶
مگر ایراداتی که روحانی گرفته جز حق است. مثلا نیروهای نظامی نباید به سیاست و اقتصاد وارد شوند.
ناشناس۴۰۰۰۴۰۶۱۰:۰۲:۲۶ ۱۴۰۴/۵/۲۶
اینکه آقای روحانی گفت در کشورهای دیگر نیروی نظامی در اقتصاد دخالت ندارد اشتباه است نمونه ها: 1- یگان مهندسی ارتش آمریکا مالکیت یا پیمانکاری حدود 600 سد، اجرای بیش از 460 پروژه زیست محیطی 2- ارتش ترکیه صاحب حدود 80 شرکت در حوزه های ساختمان سازی و راه سازی است و اویاک که مربوط به نیروی نظامی است بزرگترین تولید کننده خودرو در ترکیه است 3- ارتش هند در راه سازی این کشور مشارکت دارد 4- ارتش پاکستان در صنعت، حمل و نقل و خدمات رفاهی مشارکت دارد 5- ارتش چین، آلمان، کره جنوبی و ژاپن در امور اقتصادی کمک کرده اند و اصلا محرک رشد کشورشان بوده اند
ناشناس۴۰۰۰۴۲۲۱۰:۱۱:۰۳ ۱۴۰۴/۵/۲۶
در وسط جنگ این حرفها فقط ضربه خواهد زد درد این اقا اینه سپاه با دور زدن تحریم ها هزینه توسعه نظامی کشور رو تامین میکنه در زمان خودش تلاشش این بود بودجه نظامی کشور رو به پایین ترین حد ممکن برسونه
ناشناس۴۰۰۰۴۲۳۱۰:۱۱:۱۰ ۱۴۰۴/۵/۲۶
اگر نیروهای نظامی نبودند که غربگرایان مملکت را به فنا داده بودند.
ناشناس۴۰۰۰۴۶۳۱۰:۳۲:۰۹ ۱۴۰۴/۵/۲۶
حسن روحانی درک درستی از سیاست خارجی و روابط بین الملل ندارد و نباید به این عرصه وارد می شد.
ناشناس۴۰۰۰۲۵۰۰۷:۲۷:۵۶ ۱۴۰۴/۵/۲۶
اگه دقت کنید می‌بینید هرکی بیشتر خیانت کرده امروز گستاخ‌تر و شنیع‌تر و وقیح‌تر و پُرروتر و فحاش‌تر و طلبکارتر شده
ناشناس۴۰۰۰۲۵۹۰۷:۳۶:۲۲ ۱۴۰۴/۵/۲۶
از همیشه طلبکاران بدهکار هم بنویس
ناشناس۴۰۰۰۲۷۱۰۷:۴۴:۳۱ ۱۴۰۴/۵/۲۶
این دولت هرچی بماند یک تنه کشور را نابود می کند و کاری که دولت‌های گذشته نکردن انجام می دهد
علی۴۰۰۰۴۶۶۱۰:۳۶:۰۰ ۱۴۰۴/۵/۲۶
زمان روحانی وضعیت کسب و کار و کشور بشدت بهتر بود من بجای تاکسی اینترنتی در شاخه تحصیلاتم مشغول بودم،ایران خودرو سایپا خودرو اقساطی میفروختن و بجای خودرو ناشناس چینی خودرو اروپایی تولید میکردند،نفت کشور با قیمت مشخص و رسمی توسط دولت به فروش میرفت،نگارنده را نمیدانم ولی زمان روحانی حداقل زندگی من قابل زندگی تر بود
ناشناس۴۰۰۰۵۳۰۱۱:۲۱:۲۹ ۱۴۰۴/۵/۲۶
در دوران روحانی مشکلات چندین برابر شد زیرا تحریم ها تشدید شد و ارزش پول ملی به یک دهم تقلیل یافت در دهه 90 شاخص های اقتصادی منفی بود و کشور در تمام زمینه ها دچار عقب ماندگی شد در سالهای 92 تا 96 بیش از 7000 کارخانه تعطیل شد و نرخ بیکاری افزایش یافت.
ناشناس۴۰۰۰۶۵۳۱۳:۲۸:۳۲ ۱۴۰۴/۵/۲۶
شریعتمداری اتفاقا بدترین مثال رو برای پزشکیان درباره لاریجانی زد !
yektanetتریبون

آخرین عناوین