به گزارش الف حمله ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران به ویژه به تاسیسات هستهای ایران در 23 خرداد 1404 در حالی صورت گرفت که ایران در حال مذاکره غیرمستقیم با ایالات متحده درباره برنامه هستهای خود و همکاری با آژانس انرژی اتمی به عنوان نهاد ناظر معاهده ان پی تی بود. در پی این حملات تاسیسات هستهای صلحآمیز ایران مورد هدف قرار گرفت و چندین دانشمند برجسته هستهای ایران نیز به شهادت رسیدند. این حملات سبب شده تا درباره کارکرد عضویت ایران در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای سوالاتی مطرح شود.
دکتر روح الامین سعیدی، عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) به برخی از این سوالات پاسخ گفته است.
اساساً رژیم NPT بر چه منطقی بنا شده و قرار است چه نوع همکاریهایی میان اعضا برقرار کند؟ آیا این منطق در قبال ایران رعایت شده است؟
NPT یک رژیم بینالمللی کنترل تسلیحات است که بر اساس تعریف استفان کراسنر، عبارت است از مجموعهای از اصول، قواعد، هنجارها و رویههای تصمیمگیری که بر اساس آنها منافع کشورها در موضوعاتی مانند محیط زیست، کنترل تسلیحات، امنیت و تجارت آزاد به یکدیگر پیوند میخورد و انتظاراتشان را برآورده میکند. به عبارت دیگر، رژیمها قرار است منافع مشترک ایجاد کنند و انتظارات کشورها را محقق سازند. در چارچوب رژیم NPT، به کشوری مانند ایران گفته شده است که شما حق ندارید سلاح اتمی تولید کنید یا آزمایش هستهای انجام دهید و بهعنوان یک کشور فاقد سلاح اتمی شناخته میشوید؛ اما در مقابل این تعهد، NPT نیز به شما متعهد میشود که در زمینه انرژی صلحآمیز هستهای و حق دستیابی به آن کمکرسانی شود. طبیعتاً انتظارات شما برآورده خواهد شد.
با این حال، از زمانی که ایران به NPT پیوسته است، آیا واقعاً انتظاراتش برآورده شده؟ آیا این رژیم هیچ کمکی به ما در زمینه دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای کرده است؟ آیا هیچ کمک فنی به ما ارائه شده است؟ پاسخ منفی است. بر اساس آمار و اطلاعات موجود، بیش از ۲۰ درصد کل نظارتهای آژانس بر ایران اعمال شده؛ بنابراین کاملاً یک رابطه یکطرفه حاکم بوده است.
با توجه به حملات اخیر اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هستهای ایران، به عنوان عضو پیمان منع گسترش سلاح های هستهای، شما وضعیت فعلی عضویت ایران در پیمان NPT را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این عضویت کمکی به امنیت و حقوق ما کرده است؟
با این حال، پاسخ روشن این است: خیر، هیچ کمکی نکرده و این یک پاسخ احساسی و واکنشی نیست، بلکه نتیجه بررسی وضعیت ما طی سالهای گذشته است، بهویژه از زمانی که پرونده ایران بهصورت جدی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی از اوایل دهه ۱۳۸۰ مطرح شد. اگر روند را تا امروز بررسی کنید، عضویت ایران در NPT و حضور آژانس انرژی اتمی بهعنوان ناظر NPT هیچگونه منفعتی برای کشور نداشته است.
فشارهای گسترده، قطعنامههای پیاپی در آژانس علیه ایران و جاسوسی بازرسان آژانس از مراکز ما —که مدارک آن کاملاً موجود است— منجر به ترور دانشمندان ما، از جمله شهیدان شهریاری، احمدیروشن، علیمحمدی و فخریزاده شده است. همچنین، این اقدامات به خرابکاری در تأسیسات ما، از جمله خرابکاری در تاسیسات ما توسط ویروس استاکسنت منجر شده است. در این شرایط، حمله به تأسیسات ما توسط یک کشور عضو (آمریکا) و یک کشور غیرعضو (رژیم صهیونیستی) صورت گرفته است.
این اقدامات درحالی صورت گرفته که خود آژانس بارها اعلام کرده که هیچ شواهدی دال بر انحراف فعالیتهای هستهای ایران مشاهده نکرده است، درعین حال از طرف دیگر، این حجم از فشارها ادامه دارد و حتی تأسیسات ما مورد حمله رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. جالب اینجاست که همین رژیم صهیونیستی، بهعنوان تنها دارنده کلاهکهای هستهای اعلامنشده، همچنان وضعیت مبهم هستهای خود را حفظ کرده و عضو NPT نیست، اما آژانس هیچ نظارتی بر آن ندارد. در عوض، تمام اطلاعات هستهای ایران در اختیار این رژیم قرار میگیرد. همچنین، وقتی رژیم صهیونیستی عضو NPT نیست، دیدارهای آقای گروسی (مدیرکل آژانس) با نتانیاهو و سایر مقامات این رژیم چه توجیهی دارد؟ چرا آژانس باید با یک کشور غیرعضو چنین ارتباطاتی داشته باشد؟
بنابراین، این رژیم کاملاً ناعادلانه است و تحت تأثیر مناسبات قدرت و ملاحظات سیاسی عمل میکند. هیچگونه منفعتی از آن عاید ایران نشده است. هر پیشرفتی که ایران در زمینه فناوری هستهای داشته، حاصل تلاش خود کشور و نه کمکهای فنی آژانس بوده است.
در چنین شرایطی برخی معتقدند که ایران باید از NPT خارج شود. به نظر شما در صورت خروج ایران از NPT، چه راهبردهایی باید برای مدیریت فضای دیپلماتیک و افزایش قدرت بازدارندگی کشور اتخاذ شود تا فشارهای بینالمللی کنترل شود؟
با توجه به اینکه اروپاییها بهطور جدی به سمت فعال کردن مکانیزم ماشه حرکت کردهاند و پیشبینی من این است که مکانیزم ماشه فعال خواهد شد، به نظرم باید خیلی جدی و شفاف به سمع اروپاییها و آمریکا رسانده شود که اگر شما مکانیزم ماشه را فعال کنید، ایران از انپیتی خارج خواهد شد. به نظر من، تصمیم درستی گرفته شد که در عین بودن اسمی و ظاهری در انپیتی، ایران فعالیت خود را با آژانس تعلیق کرد؛ این تصمیم کاملاً درست بود و واکنش طبیعی ما به جنگ دوازدهروزه و بمباران سایتهایمان میتوانست باشد. اما خروج از انپیتی باید بهعنوان گزینه بدیل فعال شدن مکانیزم ماشه، به آمریکاییها و غربیها بهصورت تهدید و به چین و روسیه و حتی همسایگان و کشورهای بریکس بهصورت تعامل و مشورت رسانده شود.
در صورت فعال شدن مکانیزم ماشه و قرار گرفتن ما ذیل فصل هفتم، ممکن است در برنامه هستهای خود تجدیدنظر کنیم. همچنین، سیاست هستهای ما باید مشخص شود. ببینید، ما الان در وضعیت ابهام هستهای قرار داریم؛ یعنی هیچکس نمیداند که چه میزان برنامه هستهای ما خسارت دیده، چه میزان عقب افتاده، چقدر از اورانیومهای ما از بین رفته، سایتهای ما، فردو و نطنز، چقدر آسیب دیدهاند. این ابهام هستهای بهصورت موقت، با توجه به اینکه ما مورد حمله قرار گرفتهایم، اتفاقاً خوب است، ولی این وضعیت در بلندمدت نمیتواند ادامه پیدا کند.
ما باید مشخص کنیم که چه راهبردی در زمینه هستهای داریم. آیا میخواهیم بهدنبال بمب برویم یا خیر؟ آیا این توان را داریم یا نداریم؟ اینها باید در ادامه و در صورت تصمیم به خروج از انپیتی مشخص شود تا بتواند برای کشور بازدارندگی در حد خود ایجاد کند.
همچنین، اگر ما ذیل فصل هفتم قرار بگیریم نقش کشورهای دیگر، مثل چین و روسیه، میتواند بسیار مهم باشد. متأسفانه همچنان سیاست ایران در قبال چین و روسیه نامشخص است؛ یعنی هنوز برای ما مشخص نشده که چه نوع رابطهای میخواهیم با چین و روسیه داشته باشیم. این موضوع طی سالهای گذشته هم ما و هم چین و روسیه را آزار داده است، به همین خاطر آنها خیلی جدی روی ما حساب نمیکنند. این موارد باید برطرف شود و طبیعتاً ما، با توجه به اینکه قرار است هزینههای زیادی را متحمل شویم، باید راههایی هم داشته باشیم که بتوانیم برای خودمان منفذ تنفس ایجاد کنیم. بنابراین، نوع رابطه ما با چین و روسیه و دیگران و همسایگان میتواند بسیار تعیینکننده باشد.
بهعنوان جمله آخر، معتقدم که اگر ما ذیل فصل هفتم منشور قرار بگیریم و مکانیزم ماشه فعال شود، عملاً آن هزینهای را که از آن نگران بودیم، پرداخت میکنیم. بنابراین، دیگر خروج از انپیتی خیلی نمیتواند چیز ترسناک و عجیب و غریبی باشد؛ هرچند که باید در طراحی راهبرد هستهای و در ارتباط با کشورهای غیرغربی، هوشیارانه عمل کنیم تا بتوانیم این سالهای بسیار حساس آینده را انشاءالله با موفقیت از سر بگذرانیم.



