مقدمه
مسئله این تکنگاری، برخی محاسبات غیر راهبردی دستگاه دیپلماسی نظام است که در عین تحرک گسترده و تلاشهای انجام شده با جلب نظر بخش قابل توجهی از جامعه جهانی و تبیین صحیح مسئله تجاوز باند تبهکار آمریکایی- صهیونی، در مواجهه با مسئله آتش بس باند تروریست و تبهکار عاجز مانده، نتوانست به طور کامل، زحمات متحمل شده نظام اسلامی در طول 12 روز درخشان، مشتمل بر تدابیر ویژه رهبری نظام، صبر و انسجام مردم، درخشش نیروهای مسلح در گستره عملیات «وعده صادق 3» و «بشارت فتح»، گستره امدادگران جهادی، چتر رسانه ای هدفمند و... را در دل سازمان اجتماعی و نظامی با سوق دادن آتش بس به مسیر راهبردی بازدارندگی پایدار سوق دهد.
تبیین مسأله
1. ترسیم صحیح جبهه حق و باطل
صحنه نبرد میان حق به رهبری جمهوری اسلامی ایران و باطل به رهبری باند تروریست و تبهکار به زمینههای تغییر نظم بین المللی منجر شد؛ چرا که با اتحاد راهبردی ایرانیان در سازمان اجتماعی و نظامی، آنچنان حجم عظیمی از دست قدرت الهی بر باند تروریست و تبهکار وارد شد که توان بلند شدن را از او گرفت و ناگزیر به طرح مسئله آتش بس شد.
2. دشمنی باند تروریست با دیپلماسی و مذاکره
باند تروریست و قاتل حاج قاسمها، منطق دیپلماسی را نمی فهمد و مخالف حداکثری مذاکره است؛ چرا که در نوبت اول که ایران مشغول مذاکره غیر مستقیم با رژیم آمریکا بود، مورد حمله و تجاوز دشمن صهیونی قرار گرفت و در ادامه و زمانی که ایران مشغول مذاکره با تروئیکای اروپایی بود، مورد حمله و تجاوز رژیم آمریکا قرار گرفت.
3. محقق نشدن هیچیک از اهداف باند تبهکار
اهداف تدریجی و مرحله ای باند تبهکار به شرح زیربود که وقتی هیچکدام محقق نمی شود؛ یعنی دشمن شکست خورده و ناگزیر به طرح مسئله آتش بس میشود.
- برچیدن صنعت هسته ای ایران با راهبرد غنی سازی صفر درصد
- ورود به صنعت موشکی ایران با راهبرد جلوگیری از استمرار حرکت نیروهای نظامی در بهره گیری از فناوری های پیشرفته (هایتک)
- تغییر نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران مطابق با الگوی کشورهای عربی و تسلیم کامل ایران به منظور اجرای راهبرد تجزیه کشور
4. راهبردهای ترسیمی مقام معظم رهبری برای جنگ 12 روزه
فرمانده کل قوا طی دو پیام تلویزیونی به چند مسئله راهبردی به شرح زیر اشاره داشتند:
- بیچاره شدن دشمن صهیونی از عواقب عملیات ترور، خلاصی نیافتن رژیم صهیونی از این خباثت بزرگ، صرفنظر نکردن ملت ایران از خون شهدای گرانقدر خود و نیز تجاوز به آسمان کشور، مماشات نکردن با دشمن صهیونی و تلخ شدن زندگی برای آنها، اجازه ندادن به دشمن صهیونی برای خلاص شدن از این جنایت بزرگ (23/03/1404)؛
- ایستادگی ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی و صلح تحمیلی، صدمه جبران ناپذیر به آمریکا در صورت ورود نظامی در این میدان (28/03/1404).
5. محاسبات غیر راهبردی در گرا دادن به باند تروریست و تبهکار
طرح پالس های منفی و گرا به باند تبهکار که اگر دست از تجاوز بردارد، به میز مذاکره بازمی گردیم و حرفهای مشابه آن، در تضاد با این تعبیر فرمانده کل قوا بود که فرمودند: نگذارید دشمن احساس کند که شما در مقابل او می ترسید، احساس ضعف میکنید (28/03/1404)؛ وقتی پالس های اینگونه به باند تروریست مخابره میشود، همین مسئله موجب می گردد بدون پذیرش عواقب تجاوز خود، طرح آتش بس رابدون آنکه عواقب بعدی آن را متحمل شود، طرح کند.
به ویژه آنکه باند تبهکار می دانست درآستانه ورود به ایام محرم هستیم و او می داند فرهنگ عاشورا و منطق شهادت طلبی، اکسیری بدون درمان برای جبهه دشمن است.
6. منطق قرآنی مقابله به مثل
مطابق با منطق قرآن کریم «فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ» (بقره، آیه 194) و همچنین در راستای عمل به راهبرد تعیین شده توسط رهبری، ضمن تقدیر از نیروهای مسلح در پاسخگویی سریع به تجاوز دشمن آمریکایی در قالب عملیات «بشارت فتح»، جهت ایجاد بازدارندگی پایدار و با توجه به اینکه سه سایت هسته ای توسط دشمن مورد هدف قرار گرفته بود و از طرفی، طبق قواعد جنگ نمیتوان به سایتهای هسته ای پاسخ متقابل داد، لازم بود علاوه بر پایگاه «العدید» قطر که پایگاه راهبردی و مهم آمریکا در منطقه بود، پایگاههای دیگری نیز مورد هدف قرارمیگرفت، آن هم بدون اطلاع قبلی که دشمن با جدیت ایران در هر گونه تجاوز مطابق با قواعدقرآنی، بیشتر درگیر شود.
7. ضرورت بررسی حرفهای فرایند آتش بس در مسیر راهبرد بازدارندگی پایدار؛
ضمن در نظرگرفتن این مسئله که ایرانی ها به دنبال جنگ ابتدایی نیستند، ولی در مواجهه با هجوم و هجمه های دشمن بیرونی با تمسک به منطق قرآنی «جهاد» (ر.ک: بقره، آیه 190؛ محمد، آیه 4) مقاومت میکنند؛ مثل دوران دفاع مقدس که در مواجهه با استکبار جهانی از سرتاسر دنیا، تقریباً با دست خالی حتی یک وجب از خاک را ندادیم که در نوع خود و در تاریخ دنیا، حماسه ای بی نظیراست.
8. تبیین فرایند آتش بس در مواجهه با باند تروریست و تبهکار
در مواجهه با طرح آتش بس توسط باند تبهکار که از مقابله با جمهوری اسلامی ایران به ستوه آمده و دستان خود را به نشانه تسلیم بالا برده بود، مسئله طرح آتش بس به جای فرایند فعلی از طریق امیر قطر و یا پاسخ مسئول دستگاه دیپلماسی در حل مسأله ای با این ضریب اهمیت به گزاره (توییت زدن)،میتوانست توسط دستگاه دیپلماسی ایران به این شکل پیش برود: باند تبهکار درخواست آتش بس خود را به سازمان ملل به عنوان مسئول ایجاد صلح در جهان ارائه میداد و فرایند مذاکره به صورت رسمی و به منظور مستندسازی سوابق تجاوز باند تروریست از طریق مجاری رسمی بین المللی پیش می رفت. به هر حال سازمان ملل، مرجع ایجاد صلح در جهان است و نمیشود جنگی بدون مجوز او شروع شده و بدون در جریان قرار گرفتن آن تمام شود. بنابراین و با در نظر گرفتن این مسئله، دستگاه دیپلماسی ایران با طرح پیش شرط های خود برای حل مسئله به شرح زیر، میتوانست گام به گام و حساب شده پیش رود که بازدارندگی پایدار تا تنبیه متجاوز ایجاد کند.
نوعی از بازدارندگی که جنگ تحمیلی را با صلح تحمیلی از منظر باند تبهکار تحویل نبرد و از طرف دیگر، فرصت بازکاوی برای جنگ تحمیلی و محتمل بعدی به دشمن متجاوز ندهد؛ چون وقتی دشمن بدون تقبل هزینه های تجاوز از جنگ فارغ میشود، به منزله چراغ سبز برای عملیات تروریستی بعدی اوست:
- ضرورت معرفی باند تبهکار آمریکایی- صهیونی به عنوان آغازگر جنگ و تجاوز توسط سازمان ملل؛
- مشروعیت داشتن حق ذاتی دفاع مشروع جمهوری اسلامی ایران در مقابله با باندتروریست به استناد ماده ۵۱ منشور ملل متحد جهت ثبت در تاریخ توسط سازمان ملل
- طرح دعوای ایران از سران باند تبهکار به دادگاه لاهه در خصوص موارد زیر در طول عملیات ترور توسط دشمن متجاوز به استناد کنوانسیونهای ژنو
- اعلامیههای سازمان ملل و دیده بان حقوق بشر و معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای و تأیید سازمان ملل به جهت آنکه در جنگهای بعدی، لااقل قواعد جنگ رعایت شود
چرا که میدانیم این جنگ، جنگ آخر تروریستها علیه بشریت نخواهد بود. این نکته نیز مدنظر قرار بگیرد که جمهوری اسلامی ایران در موارد زیر در عین توانایی بر انجام، مقابله به مثل انجام نداد:
- ترور دانشمندان هسته ای
- ترور نوزادان، کودکان، زنان و مردم غیر نظامی
- هجوم به بیمارستانهای غیر نظامی
- هجوم به هلال احمر و آتش زدن بیماربر (آمبولانس) آن
- هجوم به سازمان رسمی صدا و سیما
- حمله به زندان اوین
- حمله به دانشگاه و خوابگاههای دانشجویی
- حمله به تأسیسات هسته ای
- گفتار لفظی ترور مقام معظم رهبری
- تعیین کمیته ای توسط سازمان ملل جهت برآورد خسارتهای مادی و مالی وارد شده به ایران به سبب تجاوز باند تروریست و تعیین ضمانت اجرای پرداخت خسارتها به ایران توسط سازمان ملل - خروج موقت ایران از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) تا زمان پیوستن رژیم صهیونیستی به این معاهده
- غیر قابل مذاکره اعلام کردن مسئله هسته ای ایران و مسئله غنی سازی با کشورهای دارای سلاح هسته ای به استناد «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ»» (بقره، آیه 44) و ضرب المثل «رطب خورده کی منع رطب کند» تا برچیده شدن سلاح هسته ای در این کشورها
- تعلیق مذاکرات با آژانس بین المللی انرژی هسته ای به علت از بین رفته صنعت هسته ای ایران بنا به گفته رئیس جمهور آمریکا: “Completely Totally Obliterated”(Quoted: https://responsiblestatecraft.org/trump-bombs-iran/) و بالطبع سالبه به انتفاء موضوع شدن مسئله هسته ای ایران ضمن اعلام جرم به دادگاه لاهه از رئیس آژانس بین المللی انرژی هسته ای به جهت ارائه گزارش غیرواقعی و کذب به منزله مجوزی جهت تجاوز و عملیات تروریستی باند تبهکار به جمهوری اسلامی ایران
- توقف حملات باند تروریست به غزه و کرانه باختری و سایر نقاط تحت حمله دشمن صهیونی در فلسطین اشغالی به جهت اهمیت راهبردی مسئله فلسطین برای جهان اسلام
- در نهایت پذیرش آتش بس با این قیود و به صورت مشروط تا زمان تجاوز بعدی باند تروریست و تبهکار؛ چون جمهوری اسلامی ایران معتقد است باند تبهکار به «قاعده عمومی تعهدات» و توافقات بین المللی، پایبند نیست.
نکته: البته تحقق این فرایند آتش بس نیز به طور طبیعی ساده نیست؛ اما دستگاه دیپلماسی نیز عرصه حضور همین نیروهای عمیق و بصیری است که آگاهانه و مثل شطرنج بازان حرفه ای میدان رزم به دنبال تحقق کامل منافع جهان اسلام و منافع ملی باشند؛ لذا اثربخشی حضور در سازمان سیاست خارجی به صرف زباندانی و سفرگستری به سایر کشورها محقق نخواهد شد. فی المثل حتی اگر بنای بر پذیرش بی قید و شرط آتش بس متزلزل و بدون توجه به آثار ویرانگر جنگ تحمیلی است، مقداری طمانینه نشان داده میشد که رئیس باند تبهکار آمریکایی با دروغپردازی، خود را نماینده صلح در نقش میانجیگر معرفی نکند.
9. ضرورت کنشگری در عرصه حقوق و سیاست با میدان داری ایران
مقام معظم رهبری فرمودند:ما امروز 100 سند غیر قابل خدشه در اختیار داریم که نشان میدهد دولت آمریکا پشت سر ترورها و تروریستهایی بوده است که در ایران یا در منطقه واقع شده است. (11 آبان 1390) بر این اساس و در کنار این تجاوز باند تبهکار، فرصت مناسبی است که نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران با طرح طبقه بندی و حقوقی جنایات باند تبهکار از طریق مجاری رسمی بین المللی- ولو اینکه نظم بین المللی فعلی در خدمت دستگاه استکباری است- اما در حد توان نسبت به طرح شکایت به دادگاه لاهه و ارتباط با سایر کشورها در این خصوص، به اقدام حقوقی بپردازد. این نوع کنش دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، موجب میشود به جای وارد کردن ایران به طرحهای مذاکراتی بیحاصل و فرسایشی مثل برجام، دست برتر حقوقی را به نفع ایران در نظام بین الملل تغییر دهد و ما به جای عملکرد واکنشی، کنشگر عرصه بین الملل با طرح اینگونه مذاکرات باشیم. (1)
10. مواجهه تمدنی با ایران از طرف باند تبهکار فاقد سابقه تمدنی
فرایند تجهیز ذیل راهبرد «ایران قوی»در مواجهه با باند تبهکار و تروریست آمریکایی- صهیونی از ریشه های تمدنی برخوردار است.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در «غرر الحکم» میفرمایند: «يُسْتَدَلُّ عَلَى إِدْبَارِ اَلدُّوَلِ بِأَرْبَعٍ تَضْيِيعِ اَلْأصُولِ وَاَلتَّمَسُّكُ بِالْفُرُوعِ وَتَقْدِيمِ اَلْأرْذَالِ وَتَأخِيرِ اَلْأفَاضِلِ»؛ اینجا عرصه تمدنی است که نباید با کنار کشیدن افاضل، فضای ورود اراذل ایجاد شود. صحنه دنیا مشاهده شود؛ دوقطبی سلطه گر و سلطه پذیر و رهبری نظام سلطه توسط باندی تبهکار که یکی از آنها رژیمی مجعول است که حیات خود را در حدود 80 سال خونریزی و نسل کشی و غصب هویت یک ملت مستقل می طلبد تا برای وجود جعلی و بیریشه اش، هویتی معنا کند و رژیمی دیگر که سابقه تمدنی آن حتی به 300 سال نمیرسد. همین باند با این سابقه تمدنی و هویتی، در زمانی نیروهای نیابتی خود رادر قالب «داعش»، مأمور به از بین بردن آثار فرهنگی و تمدنی غیر منقول در شامات و غیر شامات کرده بودند و یا آثار تمدنی منقول کشورهای مهد تمدن را با سرقت به موزه های خود منتقل کرده و حالا به طور مستقیم به عرصه جنگ علنی با ایران وارد شده که بلکه برای خود هویتی ایجاد کند. هر چند دچار خطای محاسباتی شدند که اینجا ایران است و هزاران سال سابقه تمدنی دارد. سران باند تبهکار و تروریست را باید به مطالعه تاریخ و به ویژه تاریخ علم و فناوری رهنمون ساخت تا به این نتیجه برسند علم و دانش با این مرزوبوم قرین است و ریشه در ذات این خاک دارد و با جنگ و خونریزی و سرقت مغزها و ترور دانشمندان، نه میتوان علم و عالم را ازبین برد و نه میتوان برای خود آبروی تمدنی ساخت، همچنان که با هر تروری، جایگزینی دیگر،عَلَم حرکت را به دست خواهد گرفت؛ لذا سرنوشت اجداد قوم سفاک مثل فراعنه در انتظار باندتبهکار خواهد بود و این وعده قطعی الهی است که «كَذلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الحَقَّ وَالباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُفَيَذهَبُ جُفاءً وَأَمّا ما يَنفَعُ النّاسَ فَيَمكُثُ فِي الأَرضِ كَذلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ» (رعد، آیه 17). ازقدیم گفته اند، اصالت را با پول، سرقت و ترور نمیتوان خرید.
11. تکمله: منطق قرآنی تجهیز و رفع نقاط ضعف در جلسه ای که سالها پیش با فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشتیم، همین مسئله ضرورت آمادگی روزافزون نیروهای مسلح جهت رصد تمامی تحرکات دشمنان بالقوه جمهوری اسلامی ایران طرح شد و همان مسئله مجدداً تأکید میشود که به استناد منطق قرآنی «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» (انفال، آیه 60) و همچنین آیه 41 سوره توبه، رصد جریان نفوذ و جاسوسی در سطح کشور که البته بخشی از آن با تقویت نظام اقتصادی رفع میشود، تقویت شکافهای نظام امنیتی و اطلاعاتی کشور به ویژه پس از شهادت حاج قاسم تا به امروز، ساخت بودجهای نظام دفاعی و امنیتی و آفندی کشور با رویکردی متفاوت تا امروز،تقویت پدافند هوایی، رصد وضعیت ساخت ریزپرنده و پهباد و کوادکوپتر در کشور، توسعه وجدی گرفتن حفاظت از نخبگان علمی و نظامی کشور و تدبیر نحوه و نوع استفاده از دستیاران تروریستها در قالب فناوریهای در دست (تلفن همراه هوشمند، لپتاپ، شبکههای اجتماعی و سایر تجهیزات ارتباطی) از دیگر مسائل مورد توجه است که البته در این خصوص، عرصه ها و روشهای متنوعی وجود دارد که لازم است در سازمان سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی به سمت آن حرکت کرد.
نتیجه گیری
علیرغم موارد بیان شده، دوران 12 روزه درخشان مقابله با باند تروریست و تبهکار آمریکایی- صهیونی در کنار دوران دفاع مقدس، بزرگترین افتخار ایران در طول تاریخ خود بوده که برای دومین بار در مقابله با همه توان استکبار جهانی نه تنها کوتاه نیامد؛ بلکه آنچنان که مقام معظم رهبری در پیام سوم پس از جنگ تحمیلی 12 روزه بیان فرمودند (ر.ک: مورخ 05/04/1404) دشمن را به بیچارگی کشاند و مجبور به ارائه طرح آتشبس نمود. بر این اساس، تحلیل و نقدی که به دستگاه دیپلماسی شد، ضمن تقدیر و تشکر از زحمات فعالان این دستگاه در کنار تقدیر ویژه از سازمان اجتماعی و نظامی جمهوری اسلامی ایران، به منظور جلوگیری از سوء استفادههای بعدی باند تبهکار، ایجاد بازدارندگی پایدار تا تنبیه متجاوز و ایجاد نظم جدید بین المللی بود؛ نظمی که با جسارت جمهوری اسلامی ایران در برابر نظام سلطه به عنوان قطب سوم و ماورای نظم فعلی جریان سلطهگر و سلطهپذیر، به دنبال آزادی از «اواصر» و «اغلال» به استناد منطق قرآن کریم (اعراف، آیه 157) برای ملتها و مردمان جهان است که آزادی در منطق دینی، صرفاً با بندگی وعبودیت خدا و نفی هر گونه بندگی شیاطین مستکبر عالم معنا خواهد داشت.
فراموش نشود که دستگاه دیپماسی از این تجربه و تجربه قبلی در دوران دفاع مقدس باید درس عبرت بگیرد که در مواجهه با باند تروریست و تبهکار نباید با رویکرد حداقلی گمان کرد که میتوان بازدارندگی پایدار ایجاد کرد. چه بسا اگر دستگاه دیپلماسی در دوران دفاع مقدس، هماهنگ با چشم انداز امام و جهاد امت و نیروهای مسلح گام برمیداشت و به آتشبسی درخور تن میداد، بازدارندگی پایدار آن به ایجاد جنگ تحمیلی 12 روزه منجر نمیشد و چه بسا همین آتشبس فعلی نیز اگر با دقت بیشتری مورد توجه قرارمیگرفت، جنگ محتملی را در آینده موجب نمیشد.
درک این مسئله را نباید با بند 5 اصل 110 اصل قانون اساسی خلط کرد؛ رهبری نظام با ایجاد اختیارات و تعریف وظایف و تقسیم کار، سیاستگزار کلان نظام اسلامی است؛ اما در صحنه اجرا و عمل و تفسیر سیاستهاست که مشکلات ایجاد میشود. ضمن آنکه نقد دستگاه دیپلماسی به معنای ورود به عرصه دوقطبیها نیست؛ چرا که ضمن تقدیر از زحمات شبانهروزی این دستگاه در جریان جنگ تحمیلی 12 روزه به عنوان جهادگران دستگاه دیپلماسی و سازمان سیاست خارجی کشور، در مسیر سازندگی و ساخت آینده دستگاه دیپلماسی در مسیر تحقق حداکثری تلاشهای سازمان اجتماعی و نظامی و در مسیر کامل حرکت به سمت تحقق خواست مردم در حفظ وطن و ایران با راهبرد بازدارندگی پایدار میباشد. بر این اساس، طرح مجدد مذاکره در خصوص غنیسازی یا طرح کنسرسیوم غنیسازی چندجانبه و ارسال اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد و ۶۰ درصد به خارج از کشور، از دیگر محاسبات غیر راهبردی است که انتظار میرود دستگاه دیپلماسی نسبت به رصد وقایع و تحولات پیشرو، مطابق با سه گانه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (عزت، حکمت و مصلحت) مواجهه عمیق داشته باشد.
در هر حال، منطق امامین انقلاب کبیر اسلامی، حذف چهره صهیونی از منطقه و عاری سازی منطقه از پایگاههای نظامی باند تروریست و تبهکار است که البته به صورت حرکتی نرم و از طریق مردم
کشورهای مسلمان منطقه علیه باند تبهکار، به فضل الهی محقق خواهد شد که «وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» (آل عمران، آیه 186).
****
1. پیشتر در دو مقاله علمی (به زبانهای فارسی و انگلیسی) 100 جنایت غرب علیه مردم جهان معاصر از 2022-1846 و 100 جنایت رژیم آمریکا علیه مردم ایران از 2020-1921 میلادی از همین نویسنده، منتشر شده است:
- «رویکردی سیاسی- الهیاتی به مرگ و لعن دشمن (مورد پژوهی: شعار راهبردی «مرگ بر آمریکا»)» / 1398
- “Chronicle of the Hundred Historical Events in the Contemporary West and its
Function in the Humans Life and Human Societies” / 2022
- “Chronicle the Hundred Historical Events of the America in the Iran and its Effect on
the Backwardness of Society from 1921 to 2020 AD (Relying on the Resistance
Logic in the International Law”( / 2023
* پژوهشگر نظام حکمرانی



