رهبر معظم انقلاب اسلامی، روز یکشنبه دوم شهریورماه به مناسبت هفته دولت در ارتباط تصویری با رئیسجمهور و اعضای دولت، سخنرانی داشتند.
حضرت آیتالله خامنهای در بخشی از بیانات خود با اشاره به اهمیت سال پایانی دولت بهعنوان آخرین فرصت برای خدمت فرمودند: «یک سال همزمان کمی نیست؛ یعنی اینجور نباید تصور کرد که یک سال چیزی نیست؛ نه، یک سال خیلی زمان است. خب ملاحظه کردهاید، در بعضی از کشورهای دنیا معمول است، در کشور ما هم اخیراً معمول شده که در اوّل مسئولیت، رؤسای محترم یک فرصت صدروزه را معیّن میکنند میگویند در این ۱۰۰ روز مثلاً این کارها را یا یک کارهایی را انجام میدهیم... یک سال سه تا ۱۰۰ روز بهاضافهی یک ۶۵ روز است؛ بنابراین، زمان کمی برای کار نیست».
بعد از گذشت هفت سال از دولت روحانی، ممکن است این تلقی و باور در بخشهایی از کابینه حکمفرما شده باشد که به دلیل اینکه عمر دولت رو به پایان است و بخش اعظمی از مسیر طی شده دیگر نیازی به کار و تلاش جدی برای حل مشکلات مردم وجود ندارد یا اینکه این تصور به وجود آمده که محال است در مدتزمان باقیمانده بتوان تغییر و تحول جدی پدید آورد؛ بنابراین کاهلی و سستی در دولت غلبه یافته باشد.
اما هم به لحاظ قانونی و هم تکلیف دینی ضرورت دارد این باور در بین مسئولان و مقامات دولتی وجود داشته باشد که تا لحظه آخر میباید مانند روزهای اول کار و تلاش داشته باشند تا حداقل شاید بخش ناچیزی از مشکلات مردم کاهش یابد. فراموش نشود در شرایط فعلی مردم با مشکلات فراوانی دستوپنجه نرم میکنند و به دلیل بیثباتی (علیالخصوص در حوزه اقتصاد) گذران روزگار برای بسیاری از خانوادههای ایرانی بسیار سخت شده است. همین امر مأموریت و وظیفه دولت را در قبال جامعه سنگینتر میکند.
حجتالاسلاموالمسلمین حسن روحانی بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری وعده داده بود که هر صد روز به مردم گزارش خواهد داد. بنابراین فارغ از اینکه قبلاً چنین وعدهای تا چه میزان عملیاتی شد ضرورت دارد مجموعه دولت بهگونهای فعالیت داشته باشند که کارنامهای برای ارائه به ملت داشته باشند و گرنه قرار نیست با دستاوردتراشی به مردم گزارش ارائه داد. اگر معیار سخنان رئیسجمهور باشد دولت «تدبیر و امید» حدوداً چهار گزارش میتواند تا پایان کارش به مردم ارائه دهد.
نکته مهم دیگر این است که دولت نباید در سیاستهای وضعشده خود بهحساب دولت آینده اقداماتی را انجام دهد. این امر به معنای نابودی و تشدید مشکلات در آینده است. در هفتههای اخیر بعضاً این تصور در قبال برخی سیاستهای اقتصادی به وجود آمده بود که قرار است چنین اتفاقی رخ دهد. درحالیکه منطقی نیست دولت منابع آیندگان را پیشخور کرده و از خود زمین سوخته برجای بگذارد. بخصوص اینکه وقتی رئیسجمهور فعلی در سال 1392 بر سرکار آمد حداقل در چند سال اول بسیاری از مشکلات را به دولتهای نهم و دهم حواله میداد؛ بنابراین اخلاقی نیست خودش به سبک و سیاق گذشتگان رفتار کند.
رهبر انقلاب بهدرستی در سخنان خود اشاره دارند که حتی در سال پایانی دولت میتواند اصلاحات جدی و زمانبر مانند نظام بانکی، نظام مالیاتی یا اصلاح قانون اجرای سیاستهای اصل 44 را در دستور کار قرار دهد اما همین اقدامات بهعنوان یادگار نیک برای دولت بعد خواهد ماند که میتواند حرکت بهتری نیز داشته باشد.
بنابراین نهتنها نباید دولت آینده را بدهکار کرد بلکه ضرورت دارد در راستای تغییر امور، برنامه مشخصی جهت رفع مشکلات و اصلاح سیاستهای اشتباه گذشته اتخاذ شود. بیشک این اتفاق زمانی رخ میدهد که دولت دوازدهم واقعاً بر مبنای «تدبیر و امید» سیاستهای خود را وضع و اجرا نماید.