ای کاش یک نهاد مستقلی وجود داشت که می رفت و گزارشی واقعی از اتفاقاتی که پس از حضور بنیاد علوی در قلعه گنج افتاده تهیه می کرد و با این تبلیغاتی که در رسانه ها و خصوصا تلویزیون به سفارش این بنیاد یا مستقیما توسط خود این بنیاد تهیه و منتشر میشه مقایسه می کرد تا حقیقت روشن تر بشه به عنوان یک قلعه گنجی عرض می کنم که اتفاقات خوبی بعد از حضور این بنیاد افتاده، ولی نه در حدی که بشه اسمش رو گذاشت آباد شدن قلعه گنج یا توسعه یافته شدن یا رفع محرومیت یا متحول شدن مردم یا امیدوار شدن مردم یا حتی تکمیل زیرساخت ها. هرچند بخش عمده کارهای انجام شده در بخش عمرانی و اون هم عمدتا در خود شهر قلعه گنج (که حدود 20 درصد جمعیت شهرستان رو داره و بقیه 80 درصد در روستاها پراکنده اند) بوده مانند احداث هتل و مجموعه ورزشی و پل و جاده و آب رسانی و تکمیل شهرک صنعتی و ساخت مجتمع اداری خود بنیاد و بلوار دسترسی به آن به نام بنیاد علوی و ساخت چند خانه پزشک و تجهیز بخشی از تجهیزات بیمارستان و تعدادی مدرسه و کلاس درس و اخیرا اسفالت معابر شهری و احداث و تا حدی تجهیز آتش نشانی و از این قبیل؛ ولی در همین بخش هم همچنان نواقص و نارسایی های فراوانی وجود داره. ولی مهمتر از این، ادعاهای بسیار فراوانی است که انجام میشه و بسیار فراتر از واقعیات است. نه امید مردم به اینده متحول شده، نه عزم و اراده شان. نه شغل چندانی (در نسبت با جمعیت بیکاران و ادعاهای بنیاد) ایجاد شده، نه رونق اقتصادی، نه تحولی در روستاها، نه وضع معیشت و ... یک کارخانه روغن کنجد و یک کارخانه آب میوه به صورت فرمایشی توسط شرکت های زیرمجموعه بنیاد ایجاد شده که هیچیک اقتصادی و دارای توجیه نیستند. دو کارخانه رب گوجه و فراوری خرما توسط بخش خصوصی با حمایت بانک سینا وابسته به بنیاد ایجاد شده که برای فعالیت سودآور دست و پا می زنند و به جایی نمی رسند و با تولید فصلی یکی دو ماهه در سال، به نقطه سر به سر هم نمی رسند کشاورزی که به جز کشت هویج سیاه که محصول آن توسط بنیاد خریداری میشه و سود خوبی هم برای بنیاد داره، تقریبا هیچ فعالیت دیگری برای اصلاح الگوهای کشت و آموزش کشاورزان که سالهاست به کشت محصولات مختلف مشغول بوده اند نشده. حوزه دامپروری تنها حوزه ای است که به نظر می رسد پروژه موفقی در احداث یک واحد پرورش بز مورسیا توسط هلدینگ دامپروری بنیاد انجام شده که در حال درگیر کردن دامداران محلی هم هستند. البته اینجا هم بوی پول خوبی به مشام دست اندرکاران رسیده و در جزئیات طرح اگر کسی وارد بشه مطالب جالبی دستگیرش میشه، ولی به هر حال کاری است که به نظر می رسه توجیه اقتصادی داره و فارغ از اینکه عمده نفعش به چه کسی می رسه، در نهایت بودنش بهتر از نبودنشه برای منطقه. هیچ فعال بخش خصوصی بومی یا غیر بومی (به جز همان دو کارخانه رب گوجه و فراوری خرما که آنها هم داستان خود را دارند) حاضر به سرمایه گذاری نشده نهایت داستان اینه که بنیاد با پول فراوان وارد شده و فعالیت هایی انجام میده، ولی اینکه بشه اسم این فعالیت ها رو یک تحول یا توسعه گذاشت، ادعایی بسیار فراتر از واقعیت است