دردسرهای که بلندحرف زدن در تاکسی برای زن جوان ایجاد کرد

گروه حوادث الف،   3970303060 ۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

زن جوان که هنگام مکالمه تلفنی در تاکسی به دوستش شماره می‌داد، هرگز تصور نمی‌کرد این مکالمه دستاویزی شود تا زندگی‌اش به تباهی برسد.

«آوا» زن خوشرویی بود. لحن صمیمانه و آرام و لبخندی شیرین بر لب داشت. اما در پس این لبخند غمی عمیق نهفته بود که هر لحظه حلقه‌ای از اشک به چشمانش می‌نشاند. بغضی فرو خفته در صدایش موج می‌زد:

چند ماه قبل، پس از پایان ساعت کاری، شرکت را ترک کردم و برای رفتن به خانه سوار یک خودروی عبوری شدم. از آنجا که روز سختی را گذرانده و حسابی خسته بودم به همین دلیل از راننده خواستم مرا دربستی تا خانه ببرد. راننده پسر جوان و مودبی بود و بجز چند جمله‌ای که درباره کرایه صحبت کردیم سکوت کرده بود.

در بین راه، یکی از دوستانم تماس گرفت و من هم که تنها مسافر خودرو بودم با خیال راحت مشغول صحبت شدم. آن روزها با همسرم اختلاف شدیدی پیدا کرده و از رفتار خانواده‌اش هم عصبی بودم. حتی برای خلاصی از تماس‌های آنها یک سیمکارت جدید گرفته بودم. از آنجا که دل پری از همسرم و خانواده‌اش داشتم حرف‌های نامربوط زیادی درباره آنها به دوستم گفتم. بعد هم شماره همراه جدیدم را به او دادم تا از این پس با آن تماس بگیرد. وقتی به خانه رسیدم پول راننده را دادم و او هم بدون هیچ حرفی رفت.

چند روز بعد سیمکارت جدیدم را فعال کردم. اما از همان روز اول فردی مدام تماس می‌گرفت و مزاحم می‌شد. وقتی مطمئن شدم مزاحم است دیگر جوابش را ندادم اما چند روز بعد همان شماره برایم در تلگرام پیام‌های عاشقانه می‌فرستاد. احتمال دادم شاید شوهرم شماره جدیدم را پیدا کرده و قصد دارد مرا امتحان کند. با همین فرضیه‌ها برای اینکه به دردسر نیفتم تلفنم را چند روز خاموش کردم. تصورم این بود که هر کس باشد بعد از این مدت دست برداشته و می‌رود اما وقتی گوشی را روشن کردم همان شماره ناشناس، پیام تهدیدآمیزی برایم فرستاد. نوشته بود: «خودت خواستی، هر بلایی سرت بیاید حقت است».

خیلی ترسیده بودم اما چون شوهرم خانه بود جرات نکردم با او تماس بگیرم. تا صبح هزار فکر از ذهنم گذشت. سردرد گرفته بودم. صبح زود از خانه بیرون رفتم و با آن شماره تماس گرفتم. مرد جوانی از آن سوی خط جواب داد. صدایش برایم آشنا نبود. با عصبانیت از مرد مزاحم خواستم دیگر تماس نگیرد و برایم پیام نفرستد. اما او با خونسردی صحبت می‌کرد و به من گفت: «چیزی از تو نمی‌خواهم. من آدم تنهایی هستم و فقط می‌خواهم با تو صحبت کنم تا آرام شوم».

این حرفش بیشتر ناراحتم کرد و گفتم من حوصله حرف زدن با کسی که نمی‌شناسم را ندارم. اما او تهدید کرد که اگر به خواسته‌اش تن ندهم عواقب سختی در انتظارم است. حتی گفت چیزهایی از زندگی‌ام می‌داند که اگر شوهرم بفهمد برایم خیلی گران تمام می‌شود. از شنیدن این حرف خیلی جا خوردم.

در آن اوضاع و احوالم نمی‌توانستم ریسک کنم. به همین دلیل درخواستش را پذیرفتم. او مدام می‌گفت: «شوهرت لیاقت تو را ندارد. اما من می‌توانم خوشبختت کنم» و اصرار داشت از همسرم جدا شوم.

با اینکه در روز بیش از 10 بار تماس می‌گرفت اما حاضر نبود خودش را معرفی کند. تا اینکه بعد از حدود سه هفته از من درخواست کرد که در رستورانی همدیگر را ملاقات کنیم. وقتی سر قرار رفتم با دیدنش شوکه شدم. این مزاحم ناشناس کسی نبود جز همان راننده مسافربری که چند روز قبل سوار خودرواش شده بودم. اسمش «سیامک» بود.

 او بارها به من ابراز علاقه می‌کرد و هدایایی برایم می‌خرید. من هم که از شوهرم بی‌محلی می‌دیدم، هر روز بیشتر به سمت او گرایش پیدا می‌کردم. روابط‌مان هر روز نزدیک‌تر می‌شد. تا اینکه یک روز پا را فراتر گذاشت و پیشنهاد بی‌شرمانه‌ای مطرح کرد. من فقط به‌عنوان یک دوست کنارش بودم و نمی‌خواستم به شوهر و زندگی‌ام خیانت کنم. اما او متوجه این حرف‌ها نبود وقتی با عصبانیت به پیشنهادش پاسخ منفی دادم شروع به تهدیدم کرد و گفت اگر تن به خواسته‌اش ندهم عکس‌هایی را که از من در رستوران گرفته برای شوهرم می‌فرستد. مستاصل شده ام. به خاطر یک اشتباه و تصمیم غلط به دردسر افتاده ام. نمی‌خواهم زندگی‌ام را از دست بدهم. کمکم کنید.

منبع: روزنامه ایران

دیدگاه کاربران

صالح۳۵۷۵۷۳۱۲:۳۲:۱۱ ۱۳۹۷/۳/۳
من فقط به عنوان یک دوست در کنارش بودم؟؟؟ دیگه به چی میگی خیانت؟ مگه متاهل نبودی؟
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. قبل از مهاجرت، بعد از مهاجرت!

  2. نیش و کنایه های «بومرنگی» روحانی!

  3. حقوق خبرنگار جنجالی صدا و سیما چقدر است؟/ پاسخ «یوسف سلامی» به میزان درآمد ماهیانه خود

  4. «عبدالحمید» تازه از کما بیدار شده/ مواضعش تلفیقی از بی‌خردی و بی‌سوادی است/ او هیچ‌چیز نمی‌داند

  5. چرا این همه بد اخلاقی؟

  6. جدال روایت ها در ماجرای مسمومیت پزشکان شیرازی

  7. کیهان: لایحه عفاف و حجاب ترویج‌کننده پدیده پلشت بی‌حجابی است/ امید است این لایحه ناکارآمد کنار گذاشته شود

  8. درباره توبه تتلو

  9. حرف طلافروشان را باید شنید، اما...

  10. ادعای عجیب روحانی: ما بورس را رشد دادیم، اینها بورس را زمین زدند!

  11. هزینه ای که هیچ دولتی حاضر نشد بپردازد!

  12. نظرات برگزیده مخاطبان الف: دولت در گام اول باید مشکلات را انکار نکند/ رانندگان اسنپ و تپ‌سی باید حمایت شوند

  13. واکنش وزیر بهداشت به ماجرای مسمومیت پزشکان در شیراز

  14. بازداشت عوامل پشتیبان گروهک جیش‌الظلم در راسک

  15. هشدار دیوان کیفری بین‌المللی به آمریکا و رژیم اسرائیل

  16. راه‌حل ماجرای روحانی و شورای نگهبان چیست؟/ نظر ضرغامی درباره گسترش شادی و نشاط در جامعه

  17. پیرامون پشت‌پرده افشای فایل‌صوتی «ظریف»...

  18. کیهان: دیدید ورود زنان به ورزشگاه غلط بود؟!

  19. سردار رادان: کشف حجاب به خاطر مسائل اقتصادی نیست

  20. تنوری که هنوز سرد است...

  21. ایثارگران را بدنام نکنید !

  22. توضیحات «لیلاز» درباره فایل صوتی «ظریف»/ ادعای عجیب «آخوندی»

  23. تأملي در راهبرد ائتلاف از شاهزاده تا تاجزاده !

  24. افشای فایل صوتی ظریف عمدی بود؟

  25. آیا این دو زن در آمریکا زلزله به پا می کنند؟

آخرین عناوین