دوشنبه 20 بهمن سال 93 گزارش انفجار گاز و آتش‌سوزی ساختمانی مسکونی در خیابان «گلابدره» شمیرانات به آتش‌نشانی گزارش شد.
پس از اطفای حریق، آتش‌نشانان جسد یک کودک و دو زن را پیدا کردند. با توجه به اینکه بررسی‌های مقدماتی نشان می‌داد این افراد کشته شده‌اند، موضوع به پلیس گزارش شد. با حضور بازپرس ویژه قتل و تیم تحقیق در محل جنایت، تجسس‌های میدانی دراین باره آغاز و چندی بعد مرد 30 ساله‌ای که از دوستان خانوادگی قربانیان بود به اتهام ارتکاب جنایت شناسایی و دستگیر شد. مرد جوان متهم بود همسر 28 ساله، مادرو پسر 8 ساله دوستش را به قتل رسانده و با بریدن شیلنگ گاز آبگرمکن و ایجاد صحنه یک آتش‌سوزی سعی در پنهان کردن این جنایت داشته است.اما نقشه‌اش ناکام ماند. سرانجام با تکمیل تحقیقات و اعترافات متهم، پرونده برای محاکمه به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغرعبداللهی ارسال شد. متهم درآخرین دفاعیاتش ضمن تشریح جزئیات جنایت به قضات گفت: «من و مهدی بچه محل بودیم. با آنکه من و همسرم به منطقه اسلامشهر نقل مکان کرده بودیم اما هر هفته خانوادگی با او و همسرش قرار می‌گذاشتیم و به دیدن هم می‌رفتیم. ماه‌ها بود من و مهدی ترامادول مصرف می‌کردیم. اما حدود یک ماه و نیم قبل از حادثه، قرص‌هایی به نام «دراگون» خریدیم.
این دارو توهــــــم زا بود و بعد از مصرف آن فکرهای عجیبی به سرم می‌زد. از همان موقع بود که احساس می‌کردم مهدی به همسرم نظر دارد. این فکر لحظه‌ای از سرم بیرون نمی‌رفت تا اینکه تصمیم گرفتم به خانه مهدی بروم و موضوع را با او در میان بگذارم اما «مینا»-همسر مهدی- واکنش تندی نشان داد و حرف‌های نامربوطی زد. من هم عصبانی شدم و او را هل دادم. بعد هم با سیم سشوار خفه‌اش کردم. می‌خواستم از خانه خارج شوم که از پنجره همسایه‌شان را دیدم و به داخل اتاق برگشتم. سپس النگوهای مینا را از دستش بیرون آوردم و سه تراول چکی را که در خانه بود برداشتم.اما همین که در را باز کردم «حلیمه» مادر مهدی که در آپارتمان روبه‌رویی عروسش زندگی می‌کرد از در بیرون آمد.
او از گذشته مرا می‌شناخت و به خانه‌اش دعوتم کرد اما گفتم همسرم پیش مینا است و دنبال او آمده‌ام. این زن که به من مشکوک شده بود به همین دلیل خواست وارد اتاق عروسش شود که من با گلدان به سرش کوبیدم و با چاقو او را کشتم. همان لحظه «علیرضا»، پسر 8ساله از مدرسه به خانه بازگشت و در زد. در را که باز کردم از پشت سر او را گرفتم و به اتاق خواب مادربزرگش بردم. اما ناگهان او داخل آینه چهره مرا دید. چاره‌ای نداشتم و او را هم با چاقو کشتم. بعد هم با بریدن شیلنگ گاز همه جا را آتش زدم.»
با توجه به اعتراف‌های متهم و درخواست اولیای دم، قضات در پایان جلسه وارد شور شدند و عامل جنایت را به سه بار قصاص، 8سال زندان و 74ضربه شلاق به جرم تخریب، سرقت و پرداخت دیه به جرم ایجاد جراحت‌هایی به قربانیان محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور نیز به تأیید رسید و با انتقال پرونده به شعبه اجرای احکام، قرار است مجازات این جنایتکار در زندان رجایی شهر کرج و با حضور نماینده دادستان، رئیس اجرای احکام وبرخی دیگرازمسئولان اجرا شود.
