«رودخانۀ آگاهی»؛ آلیور ساکس؛ ترجمه ماندانا فرهادیان، نشر نوآخرین بینشها
دکتر علی غزالیفر*،«مردی که زنش را با کلاه اشتباه گرفت» عنوانی مناسب برای یک اثر داستانی سوررئال یا یک نمایشنامۀ بدیع است. حتی بریدههایی از آن کتاب هم این نظر را تأیید میکنند. اما این کتاب یک اثر علمی است در باب ماجراهایی عجیب و دور از ذهن که بیماران روانی گرفتارشان بودهاند. اما سبک و نثر این اثر بهگونهای است که آن را به سطح ادبیات ارتقا داده است. این است هنر نویسندگی.
«مجموعه کتابهای طلایی»؛ محمدرضا جعفری؛ نشر نوکار خوب هیچوقت کهنه نمیشود
دریا امامی،ادبیات کلاسیک مرجع و پایهای برای درک بهتر علوم انسانی است و راهی به کشف جهانهای تازه در همهی علوم را به روی مخاطبان به ویژه کودکان و نوجوانان باز میکند. شناخت آثار برتر در این حوزه میتواند راهنمایی مفید و مؤثر برای مطالعه در زمینههای مختلف ادبی، هنری و علمی باشد
«شبح آلکساندر وُلف»؛ گایتو گازدانف؛ ترجمه نسترن زندی؛ نشر نودر دلِ فاجعه!
مصطفی شاملو،گایتو گازدانف نویسندهی قرن بیستم روسیه، مسیری پر پیچ و خم در حرفهاش پیمود و ناملایمات بسیاری را پشت سر گذاشت. در سنین نوجوانی در جنگ حضور پیدا کرد و در سالهای پُر تب و تاب مناقشات کریمه توانست گامهای اولیه را در تکامل ادبیاش بردارد.
«عصر اطلاعات»؛ مانوئل کاستلز؛ ترجمه احمد علیقلیان؛ فرهنگ نشر نوچگونه جریان تبادل اطلاعات جهان را دگرگون کرد!
حمیدرضا امیدیسرور،در روزگاری که جهان چنان دستخوش تغییر و تحول شده که جمیع جماعت به نوشتههای تلگرافی خو کردهاند؛ اگر بخواهیم مختصر و مفید به کتاب «عصر اطلاعات» اثر مانوئل کاستلز بپردازیم؛ به گمانم این اشاره از همه گویاتر است که اثر حاضر به لحاظ اهمیت، کتابی است همپایهی «سرمایه» اثر کارل مارکس.
«مغاک جنون»؛ جرج اَتوود؛ ترجمه پیوند جلالی و آرش مهرکش؛ نشر نورواندرمانگری با زمینهگرایی پدیدارشناختی
دکتر علی غزالیفر*،انسان چگونه میتواند خود را بشناسد؟ او چیزی تاریک و نهفته است. میگویند خرگوش هفت پوست دارد، ولی انسان میتوان هفت بار هفتاد پوست بیندازد و هنوز نتواند بگوید این تویی آنطور که واقعاً هستی، و دیگر نمود ظاهری محض نیستی.
«موزه تسلیم بیقید و شرط»؛ دوبراوکا اوگرشیچ؛ ترجمه آذر عالیپور؛ نشر نوتاریخ انقضای آدمها پیش از مرگ بیولوژیک آنهاست!
دریا امامی،دوبراوکا اوگرشیچ در رمان «موزه تسلیم بیقید و شرط» به واکاوی گذشته و آثار آن بر زندگی کنونی پرداخته است. نقش گذشته در این کتاب چنان پُررنگ است و چنان زمان حال را پس میزند که گویی آدمها از نقطهای به بعد در زندگیشان فقط در گذشته حضور دارند و اکنون برایشان هیچ معنا و مفهومی ندارد
«به سوی تمدن جدید»؛ الوین تافلر و هایدی تافلر؛ ترجمه محمدرضا جعفری؛ نشر نوجهان به کجا میرود؟
دکتر علی غزالیفر*،دوست دارم این نوشته را با جملهای شروع کنم که مطمئنم اگر کسی منصفانه و صادقانه به خودش برگردد، آن را میپذیرد: «من میتوانم بهتری از آنچه هستم باشم.» یا در حالت جمعیاش اینطور بگوییم: «ما میتوانیم بهتر از آنچه هستیم باشیم.» خب، پس چرا – یک «چرا»ی دردناک و سوزناک – بهتر نمیشویم؟