وقتی «میدان» زبانِ مذاکره می‌شود

محمدمهدی بهداروند، گروه سیاسی الف،   4041009053 ۳۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
 وقتی «میدان» زبانِ مذاکره می‌شود

دیپلماسیِ مقاومت‌محور را اگر فقط «بیانیه و موضع‌گیری» ببینیم، اصلِ ماجرا را از دست داده‌ایم. این دیپلماسی، بیشتر شبیه یک زیست‌بوم است تا یک اداره‌کل: شبکه‌ای از بازیگران دولتی و غیردولتی، با وزن‌های متفاوت، که هم‌زمان در چند سطح کار می‌کنند؛ از بازدارندگیِ سخت و تنظیمِ تنش گرفته تا روایت‌سازی، ائتلاف‌سازی، و معامله‌گریِ مرحله‌ای. در این منطق، دیپلماسی نه جایگزین میدان است و نه تزئین آن؛ دیپلماسی «تبدیلِ دستاورد و هزینه‌ی میدان به زبانِ چانه‌زنی» است. یعنی میدان، تولیدکننده‌ی اهرم است و دیپلماسی، مهندسِ تبدیلِ اهرم به نتیجه.

نقطه‌ی مرکزیِ این مدل، تغییر معنای «قدرت» است. قدرت فقط تعداد تانک و موشک و نفر نیست؛ قدرت یعنی توانِ شکل‌دادن به گزینه‌های طرف مقابل. هرچه گزینه‌های طرف مقابل محدودتر شود، احتمالِ امتیاز دادن یا عقب‌نشینی‌اش بالا می‌رود؛ و هرچه گزینه‌های شما متنوع‌تر باشد، از بحران به فرصت نزدیک‌تر می‌شوید. دیپلماسیِ مقاومت‌محور دقیقاً روی همین بازیِ گزینه‌ها بنا شده: گاهی با افزایش هزینه‌ی اقدام خصمانه، گاهی با ایجاد امکانِ خروج آبرومندانه برای طرف مقابل، و گاهی با «باز کردن درهای گفتگو» در همان لحظه‌ای که طرف مقابل تصور می‌کند همه درها بسته است. این ترکیبِ -گونه (فشار + راه خروج) یکی از رازهای اثرگذاریِ آن است.

اما این دیپلماسی یک امضای ثابت دارد: چندصداییِ کنترل‌شده. مقاومت‌محور به جای یک تک‌صدا، غالباً با «چند سطح پیام» کار می‌کند: پیام رسمیِ دولت‌ها، پیامِ شبکه‌های همسو، پیامِ رسانه‌ای و اجتماعی، و پیامِ میدانی. این چندصدایی اگر بی‌مهار شود، تبدیل به تناقض و فرسایش اعتماد می‌شود؛ ولی اگر مهندسی شود، تبدیل به «انعطاف تاکتیکی» می‌گردد: طرف مقابل دقیقاً نمی‌فهمد نقطه‌ی پایان کجاست، اما می‌فهمد هر قدمش هزینه دارد. در زبان سیاست بین‌الملل، این همان «ابهامِ بازدارنده» است؛ ابهامی که از ضعف نمی‌آید، از طراحی می‌آید.

ویژگی دوم: دیپلماسیِ شبکه‌ای، نه دیپلماسیِ اتاق‌های بسته. در مدل کلاسیک، دولت‌ها با دولت‌ها حرف می‌زنند. در مدل مقاومت‌محور، کانال‌ها متنوع‌اند: میانجی‌های منطقه‌ای، بازیگران غیررسمی، شخصیت‌های مذهبی-اجتماعی، مسیرهای انسانی (کمک‌رسانی، تبادل اسرا، آتش‌بس‌های محدود)، و حتی فضای عمومی که می‌تواند روی دولت‌ها فشار بیاورد. نتیجه این می‌شود که مذاکره فقط پشت میز نیست؛ مذاکره گاهی در «مدیریت افکار عمومی»، «مدیریت زمان»، «مدیریت تصویر»، و «مدیریت فرسایش» اتفاق می‌افتد. هر کس میدان را فقط با نقشه‌ی نظامی بخواند، بخش بزرگی از مذاکره را نمی‌بیند.

ویژگی سوم: دیپلماسیِ مرحله‌ای و پله‌پله. اینجا کمتر با توافق‌های یک‌باره و بزرگ سروکار داریم؛ بیشتر با بسته‌های کوچک و قابل‌اجرا: کاهش تنش در یک جبهه، تثبیت آتش‌بس در یک نقطه، باز کردن گذرگاه انسانی، تبادل محدود، یا تعیین قواعد تماس. این سبک، از واقع‌بینی می‌آید: در منطقه‌ای که بی‌اعتمادی انباشته است، توافق‌های بزرگ معمولاً زیر فشار می‌شکنند؛ اما توافق‌های کوچک می‌توانند کم‌کم «عادتِ تعامل» بسازند. مقاومت‌محور وقتی هوشمندانه عمل کند، از همین پله‌ها برای افزایش وزن سیاسی خود استفاده می‌کند: نشان می‌دهد که بدون درنظر گرفتنش، هیچ سازوکاری پایدار نمی‌ماند.

ویژگی چهارم: دیپلماسیِ روایت. هر جنگی دو جبهه دارد: جبهه‌ی ابزار و جبهه‌ی معنا. دیپلماسی مقاومت‌محور، تا حد زیادی روی تبدیل «هزینه‌های انسانی، اشغال، محاصره، و تبعیض» به یک روایت سیاسی کار می‌کند که بتواند همدلی تولید کند، ائتلاف بسازد، و طرف مقابل را در وضعیت دفاعیِ اخلاقی قرار دهد. این همان جایی است که واژه‌ها به اندازه‌ی سلاح‌ها تعیین‌کننده می‌شوند. اگر روایت درست ساخته شود، حتی کشورهایی که اهل رویارویی نیستند، ناچار می‌شوند حدی از فاصله‌گذاری یا میانجی‌گری را بپذیرند؛ و این یعنی گسترش میدان عمل دیپلماسی.

با این حال، دیپلماسیِ مقاومت‌محور یک خطر مزمن دارد: خودشیفتگیِ موفقیت. یعنی شبکه تصور کند هر بحران، حتماً به سود او تمام می‌شود؛ یا هر فشار، الزاماً طرف مقابل را می‌شکند. در واقعیت، بحران مثل آتش است: هم می‌تواند رقیب را بسوزاند، هم می‌تواند خانه‌ی خودتان را دود بگیرد. اینجاست که «کنترلِ ریسک» حیاتی می‌شود: تعیین سقف و کف عملیات، مدیریت پیام، مراقبت از فرسایش اقتصادی و اجتماعی، و مهم‌تر از همه، جلوگیری از تبدیل شدن به یک بازیگرِ قابل پیش‌بینی. چون وقتی قابل پیش‌بینی شدید، دیگر بازدارندگی‌تان هم مثل یک فرمول تکراری، قابل مهار می‌شود.

از سوی دیگر، مقاومت‌محور اگر دیپلماسی‌اش را به «صرفاً واکنش» تقلیل دهد، گرفتار می‌شود. واکنش یعنی همیشه دیرتر از حادثه حرکت کردن. دیپلماسیِ موفق، پیش‌دستانه است: ساختن ترتیبات منطقه‌ای قبل از انفجار، ایجاد کانال‌های پشت‌پرده قبل از بحران، و تعریفِ خطوط تماس برای روزهای سخت. در منطقه ما، حتی دشمن‌ها هم ناچارند کانال داشته باشند؛ هنر این است که کانال را طوری بسازید که هم ابزارِ کنترل تنش باشد و هم ابزارِ گرفتنِ امتیاز.

نکته‌ی مهم دیگر این است که محور مقاومت، یک «یکپارچگیِ آهنین» نیست؛ بیشتر شبیه یک کنفدراسیونِ منافع است. هر بازیگر محلی، دستورکار داخلی دارد: امنیتِ اجتماعی، سیاستِ داخلی، اقتصاد، مشروعیت، و رقابت‌های محلی. اگر دیپلماسی مقاومت‌محور این تنوع را نبیند و فقط با زبان فرماندهیِ واحد حرف بزند، شکاف‌ها فعال می‌شوند. پس بلوغ این دیپلماسی، در شناختنِ تفاوت‌هاست: کجا باید هم‌زمان حرکت کرد، کجا باید فاصله گذاشت، کجا باید نقش‌ها را تقسیم کرد. شبکه‌ای که نقش‌ها را درست تقسیم کند، کمتر ضربه می‌خورد؛ شبکه‌ای که همه را یکسان ببیند، با یک خطا چند جبهه را هم‌زمان می‌سوزاند.

برای همین، دیپلماسی مقاومت‌محور امروز بیش از هر چیز نیازمند سه مهارت است:

اول، مهارتِ تبدیلِ بازدارندگی به نظم: بازدارندگی وقتی ارزشمند است که به یک «قاعده» تبدیل شود؛ یعنی طرف مقابل بداند هر تجاوزی پاسخ دارد، اما بداند مسیرِ توقف هم وجود دارد. بازدارندگیِ بدون قاعده، بحران را دائمی می‌کند و کشورها را از همراهی می‌ترساند.

دوم، مهارتِ اقتصادِ دیپلماسی: هیچ دیپلماسی‌ای بدون پشتوانه اقتصادی پایدار نیست. اگر فشارها، زندگی مردم را فرسوده کند، مشروعیتِ هر سیاست منطقه‌ای می‌لرزد. دیپلماسی مقاومت‌محور باید بلد باشد هزینه‌ها را مدیریت کند، مسیرهای تنفسی بسازد، و از فرصت‌های منطقه‌ای برای کاهش فشار اقتصادی استفاده کند. قدرت منطقه‌ای بدون تاب‌آوری اقتصادی، مثل شمشیرِ تیز روی دستِ لرزان است.

سوم، مهارتِ آینده‌نگریِ امنیتی: منطقه با سرعت به سمت فناوری‌های نو، جنگ شناختی، پهپادها، نبرد سایبری، و بحران‌های دریایی و انرژی می‌رود. دیپلماسی مقاومت‌محور اگر در این تحولات عقب بماند، حتی با موفقیت‌های میدانی هم در میز مذاکره کم‌اثر می‌شود. امروز «دانش» خودش یک میدان است.

بنابراین دیپلماسی مقاومت‌محور، اگر بخواهد «عالی و ماندگار» بماند، باید از حالتِ صرفاً واکنشی خارج شود و به یک طرحِ فعال تبدیل گردد: طرحی که همزمان بازدارنده باشد و سازنده؛ هم میدان را بفهمد و هم میز را؛ هم روایت بسازد و هم نتیجه‌ی قابل لمس تولید کند. در نهایت، معیار موفقیت این دیپلماسی فقط این نیست که دشمن عقب نشست؛ معیار واقعی این است که مردم احساس کنند امنیت و عزت و امیدشان بیشتر شده. اگر مردم نفع را لمس نکنند، حتی پیروزی‌های بزرگ هم مثل دود از دست می‌رود. دنیا عجیب است: گاهی یک تصمیم کوچکِ درست در دیپلماسی، از یک عملیات بزرگ اثرگذارتر می‌شود—و گاهی یک شعارِ زیبا، می‌تواند یک دستاورد واقعی را خراب کند. هنر، همان تعادلِ سخت و شریف است.

دیدگاه کاربران

ناشناس۴۱۰۳۳۸۷۱۳:۲۵:۴۴ ۱۴۰۴/۱۰/۹
دیپلماسی متوازن و فعال یعنی داشتن رابطه با تمام کشورهای دنیا حتی آنانی که دوستشان نداریم. چنین دیپلماسی، ضامن حفظ و ارتقای منافع ملی کشور است.
ناشناس۴۱۰۳۴۵۰۱۴:۰۶:۰۷ ۱۴۰۴/۱۰/۹
ارتباط که ما از اول انقلاب تا حالا با آمریکا مذاکرات و توافقاتی داشتیم ولی همش آمریکا خلف وعده کرده.
ناشناس۴۱۰۳۴۷۳۱۴:۱۷:۳۹ ۱۴۰۴/۱۰/۹
وزیر خارجه نااهلان و نامحرمان دیروز پالس ضعف فرستاد و گفت ما از گفتمان مقاومت حمایت می کنیم یعنی عملا کمکی به آنها نمی کنیم چه نظامی و چه مالی و چه فکری
ناشناس۴۱۰۳۴۶۷۱۴:۱۴:۵۲ ۱۴۰۴/۱۰/۹
جنگ اوکراین و جنگ غزه و جنگ 12 روزه اخیر نشان داد که در دنیای امروز قانون جنگل حاکم است و دنیای امروز دنیای جنگنده و موشک و جنگ افزار است نه مذاکره و تسلیم !
ناشناس۴۱۰۳۳۹۰۱۳:۲۷:۲۸ ۱۴۰۴/۱۰/۹
سوال اساسی این است که آیا دیپلماسی باید در خدمت آرمانهای ایدئولوژیک باشد یا در خدمت منافع ملی؟
ناشناس۴۱۰۳۴۴۰۱۴:۰۲:۴۵ ۱۴۰۴/۱۰/۹
ایدولوژیک همان منافع ملی هست.
ناشناس۴۱۰۳۴۵۲۱۴:۰۷:۱۳ ۱۴۰۴/۱۰/۹
قلمرو ایدئولوژی، فراتر از مرزهای رسمی کشور است.
ناشناس۴۱۰۳۴۵۴۱۴:۰۷:۵۲ ۱۴۰۴/۱۰/۹
از هم جدا نیست همین اردن و مصر که یعنی دوست اسرائیل هستند هر از گاهی اسرائیل ادعای قسمتی از آن ها را می کند و صدایشان را در می آورد
ناشناس۴۱۰۳۳۹۴۱۳:۲۹:۱۲ ۱۴۰۴/۱۰/۹
غربگراها مخالف قدرت گرفتن ایران هستند
ناشناس۴۱۰۳۴۲۲۱۳:۵۴:۰۱ ۱۴۰۴/۱۰/۹
میدان شرقگداها بجز تحریم و جنگ و کاهش ارزش پول ملی و فیلترینگ حجاب اجباری چیزی برای مردم ندارد.
ناشناس۴۱۰۳۴۲۷۱۳:۵۵:۳۲ ۱۴۰۴/۱۰/۹
شرقگراها امتیازات زیادی به چین و روسیه کمونیست دادند
ناشناس۴۱۰۳۳۹۷۱۳:۲۹:۴۵ ۱۴۰۴/۱۰/۹
سوریه و لبنان از محور مقاومت جدا و دور شده اند. چرا دیپلماسی مقاومت در زمینه حفظ این دو کشور موفق نبود؟
ناشناس۴۱۰۳۴۳۷۱۴:۰۱:۳۴ ۱۴۰۴/۱۰/۹
سوریه به خاطر فاصله گیری اسد رخ داد که موقتی هست لبنان همان وضع سابق هست
ناشناس۴۱۰۳۴۰۰۱۳:۳۱:۴۷ ۱۴۰۴/۱۰/۹
دیپلماسی و مذاکرات مستقیم با آمریکا تنها راه برون رفت از وضعیت موجود است. در این رابطه چندین و چند بار فرصت سوزی انجام داده ایم.
ناشناس۴۱۰۳۴۳۸۱۴:۰۲:۱۰ ۱۴۰۴/۱۰/۹
لطف فرمایید بابت چی مذاکره کنید!!!
ناشناس۴۱۰۳۴۶۴۱۴:۱۲:۲۳ ۱۴۰۴/۱۰/۹
23 سال مذاکره کردیم اما تحریم ها و تهدیدات روز به روز بیشتر و ارزش پول ملی کمتر شد در نهایت هم جنگ شد دلار 130 هزار تومانی نتیجه مذاکرات خسارت بار با غرب است.
ناشناس۴۱۰۳۴۶۶۱۴:۱۴:۲۱ ۱۴۰۴/۱۰/۹
1- در زمان آقای رفسنجانی ما با آمریکا بر سر موضوعی به توافق رسیدیم ولی بعد از انجام تعهد توسط ایران آمریکا تعهد خود را انجام نداد 2- در زمان آقای خاتمی بر سر موضوع هسته ای با آمریکا به توافق رسیدیم، ما عمل کردیم ولی باز آمریکا به تعهد خود عمل نکرد 3- در برجام هم با اینکه آژانس 15 بار تایید کرد ایران تعهدات خود را انجام داده اوباما به تعهدات خود عمل نکرد و بعد هم ترامپ خارج شد و بایدن هم به برجام برنگشت و ترامپ هم الان ادعای موشکی دارد هنوز امید دارید؟؟
ناشناس۴۱۰۳۴۰۴۱۳:۳۴:۳۴ ۱۴۰۴/۱۰/۹
بیش از 46 سال است که روابط دیپلماتیک ایران با آمریکا قطع است. در این بازه زمانی، آیا دستگاه دیپلماسی ما موفق عمل کرده است؟ چرا این همه سال تحریم بوده ایم؟
ناشناس۴۱۰۳۴۰۹۱۳:۴۰:۰۶ ۱۴۰۴/۱۰/۹
سال 1404، سال برجسته ای در تاریخ ایران است. در این سال دو کشور هسته ای به خاک میهن ماحمله نظامی کردند. چرا دیپلماسی مقاومت نتوانست جلوی این حمله را بگیرد؟ چرا متحدانی چون روسیه و چین تنها نظاره گر بودند؟ چرا در این ماجرا تنها بودیم؟
ناشناس۴۱۰۳۴۱۵۱۳:۴۷:۱۹ ۱۴۰۴/۱۰/۹
یک اقلیت در ایران فکر میکنه حق مطلق هست بقیه عامل بیگانه !
ناشناس۴۱۰۳۴۲۰۱۳:۵۳:۱۹ ۱۴۰۴/۱۰/۹
میدان شرقگداها بجز تحریم و جنگ و کاهش ارزش پول ملی و فیلترینگ چیزی برای مردم ندارند.
ناشناس۴۱۰۳۴۲۸۱۳:۵۶:۱۸ ۱۴۰۴/۱۰/۹
لطفا این قدر نگویید غرب بد است.در دنیا خوب نداریم و تمام روابط بر اساس منافع ملی است.اگر بخواهیم بر اساس واقعیت قضاوت کنیم ،هیچ کشوری مثل روسیه در طول تاریخ به این ملت خیانت نکرده.
رضا۴۱۰۳۴۴۶۱۴:۰۳:۵۷ ۱۴۰۴/۱۰/۹
این دیپلماسی، بیشتر شبیه یک زیست‌بوم است تا یک اداره‌کل: شبکه‌ای از بازیگران دولتی و غیردولتی، با وزن‌های متفاوت، که هم‌زمان در چند سطح کار می‌کنند؛ از بازدارندگیِ سخت و تنظیمِ تنش گرفته تا روایت‌سازی، ائتلاف‌سازی، و معامله‌گریِ مرحله‌ای و 100 البته تراستی ها
ناشناس۴۱۰۳۴۵۸۱۴:۱۰:۰۰ ۱۴۰۴/۱۰/۹
آخه شوربختانه قدرت میدانتان را هم دیدیم !

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.

yektanetتریبون

آخرین عناوین