افشای ادعای غلط زنگنه توسط کرسنت/ این ژست‌ها به شما نمی‌آید خانم کریمی!/ دهه ۹۰ یادگار شماست

گروه سیاسی الف،   4040715077 ۴۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۵ تکراری یا غیرقابل انتشار

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

افشای ادعای غلط زنگنه توسط کرسنت/ این ژست‌ها به شما نمی‌آید خانم کریمی!/ دهه ۹۰ یادگار شماست

پیام رصد ناو هواپیمابر آمریکا چیست؟

روزنامه قدس نوشت:

کمتر از یک هفته پس از بازدید رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از یگان‌های دریایی ارتش و سپاه در استان هرمزگان، روز گذشته فرمانده کل سپاه نیز از آمادگی رزمی یگان‌های عملیاتی سپاه در جزایر خلیج‌ فارس بازدید کرد. سرلشکر پاکپور در بازدید از جزایر نازعات، بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک بر آمادگی کامل نیروهای مسلح برای مقابله با سناریوهای مختلف تأکید کرد و گفت: همان طور که نیروهای مسلح در جنگ تحمیلی ۱۲روزه، رژیم صهیونیستی و آمریکا را به زانو درآوردند اگر حرکتی از جانب دشمنان در دریا و جزایر صورت گیرد نیروی دریایی سپاه با آمادگی کامل جواب آن را خواهد داد.

حضور فرماندهان ارشد ایرانی در میان سربازان خط مقدم دفاع دریایی از آب‌های سرزمینی‌مان در شرایطی است که در چند روز اخیر بنگاه‌های رسانه‌ای غرب با انتشار اخباری در مورد ارسال دست‌کم هشت سوخت‌رسان آمریکایی به پایگاه‌هایی در قطر و همچنین ورود «یو.اس.اس جرالد آر. فورد» (بزرگ‌ترین ناو هواپیمابر ایالات متحده) به دریای مدیترانه، موج رسانه‌ای شدیدی علیه جمهوری اسلامی را کلید زده‌اند. به این بازی رسانه‌ای حضور روز گذشته دونالد ترامپ روی ناو هواپیمابر «جورج دبلیو بوش» در نورفک ویرجینیا را نیز باید افزود. این دست نمایش‌های رسانه‌ای، به بحث و گمانه‌زنی درباره تحرکات نظامی آتی آمریکا در خاورمیانه دامن زده است و از سوی عده‌ای به عنوان نشانه‌ای از جمع‌آوری نیروها تعبیر شده و برخی گزارش‌ها آن را «غیرمنتظره و غیرمعمول» توصیف کرده‌اند و حتی رویترز اهداف حمله احتمالی آمریکا به خاورمیانه را از افغانستان برای بازپس‌گیری پایگاه بگرام تا حمله به یمن و ایران ردیف کرده است!

همزمان با این رخدادها، بسیاری حضور سردار پاکپور در سواحل جنوب و بررسی توان دفاعی دریایی کشور، تنها یک هفته پس از بازدید امیر سرلشکر موسوی از یگان‌های تهاجمی در خلیج فارس را معنادار می‌دانند. به ویژه انتشار عکس‌هایی که سردار پاکپور را در حال تماشای ناو هواپیمابر آمریکا از دید دوربین پهپاد ایرانی نشان می‌دهد جلب توجه کرده است. اینکه چرا خلیج فارس در مقطع کنونی حساس شده، چند پاسخ برای آن محتمل است؛ نخست اینکه جمهوری اسلامی پس از جنگ ۱۲روزه در یک گام قابل پیش‌بینی تقویت آمادگی نظامی خود را به عنوان یک سرفصل مهم مورد توجه قرار داده است. با این اوصاف به نظر باید نخستین هدف بازدید فرماندهان ارشد نظامی از یگان‌های تهاجمی دریایی را در همین زمینه و تکمیل کمربند امنیت در سواحل جنوبی ارزیابی کرد.

قدرت دریایی ایران تاکنون امکان عرض اندام از دشمن را گرفته است. حتی در هنگامه جنگ ۱۲روزه، آمریکا از ترس موشک‌های ایرانی و قایق‌های تهاجمی ایران، ناوگان هواپیمابر خود را با دور کردن از ساحل ما در دریای مدیترانه و دریای عرب مستقر کرده بود، اما در شرایطی که دشمن گذرگاه‌های زمینی برای ضربه زدن به خاک ایران را به روی خود بسته دیده و پیاده‌نظام نفوذی داخلی آن‌ها هم تا حد زیادی شناسایی و مجازات شده‌اند، ناامن‌سازی سواحل کشور و ایجاد مزاحمت برای کشتی‌های ایرانی می‌تواند یکی از سناریوهای آمریکا باشد بنابراین آمادگی‌های صورت گرفته برای مقابله با آن هم قطعاً دیده شده است. از سویی پس از فعال شدن مکانیسم ماشه و رو شدن سیاست خصمانه جدی غرب علیه کشورمان، تغییر رویکرد تهران به ویژه در قبال اروپا و بازرسی کشتی‌های آن‌ها در خلیج فارس می‌تواند یکی از سناریوهای مقابله‌ای ایران باشد. 

******

این ژست‌ها به شما نمی‌آید خانم کریمی!

روزنامه فرهیختگان نوشت:

انتشار عکس جدید نیکی کریمی در اینستاگرام و همچنین تغییر شمایل پروفایل او در این شبکه اجتماعی، به ایجاد حواشی جدید در مورد این بازیگر پُرسابقه سینما دامن ‌زده است. اما همه ماجرا صرفاً به رسانه‌ای شدن مسأله کشف حجاب نیکی کریمی بازنمی‌گردد، چون او در پاسخ به یکی از نظراتی که زیر پُست وی همرسانی شده بود نوشت: «من سه سال است (یعنی از ۱۴۰۱ تا امروز) که تصمیم گرفتم بازی نکنم!» این حرف، به‌شکلی تلویحی یا به بیان دقیق‌تر: «محافظه‌کارانه» تمایل گوینده‌اش به جانبداری از جریان «زن، زندگی، آزادی» و تصمیم قطعی او برای خداحافظی از سینمای ایران را بیان می‌کند. این درحالی است که سال گذشته قرار بود، نیکی کریمی با فیلم «زمانی در ابدیت» در چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد، ولی به دلیل اختلاف با سرمایه‌گذار-کارگردان فیلم مجبور به کناره‌گیری از فستیوال شد.

آن‌طور که به‌نظر می‌رسد، «نیکی کریمی» قصد دارد با انتشار عکس‌های جدید در فضای مجازی چهره خود را در میان کاربران اینستاگرامی و همین‌طور مردم عادی ری‌برند کند تا با قرار گرفتن در حاشیه امن بتواند به حیات هنری و رسانه‌ای‌اش در خارج از کشور ادامه دهد. حال باید این سؤال را از او و کسانی‌که همچون نیکی کریمی فکر می‌کنند پرسید که چرا برای همراه نشان دادن خویش با افرادی‌که خود و اندیشه‌شان را نماینده کلیت ملت ایران خطاب می‌دهند از پیش نقشه راه مشخص و معین نمی‌کنند که در چنین بزنگاه‌هایی مشت‌شان باز نشود و پای‌شان در گِل فرو نرود؟ موضوع از آن قرار است که در ابتدا قرار بود نیکی کریمی در اولین سریال پلتفرم تازه‌تأسیس و پُرحاشیه شیدا، یعنی «آبان» به‌جای «مینا ساداتی» بازی کند ولی در میانه راه و با وجود ضبط سکانس‌ها و پلان‌های بازی‌اش در جلوی دوربین این مجموعه و گرفتن بخشی از پول خود؛ به علت بروز اختلاف با «مجید مولایی» و «رضا دادویی»، تهیه‌کننده و کارگردان اثر از حضور در آبان انصراف داده و کار را رها کرده تا گردانندگان مجموعه مجبور شوند پلان‌های او را از نو با مینا ساداتی ضبط کنند! پرونده اختلاف نیکی کریمی و مجید مولایی نیز همچون فیلم زمانی در ابدیت در خانه سینما باز و در حال بررسی است. 

نیکی کریمی اکنون در انگلیس به‌سر می‌بَرد و هنوز برای قطع رابطه همیشگی‌اش با جریان رسمی و اصلی سینمای ایران با رسانه‌های فارسی‌زبان آن‌طرف آبی مصاحبه نکرده است؛ اتفاقی که با توجه به نمونه‌های پیشین به‌نظر نمی‌رسد چندان دوامی داشته باشد و هر لحظه باید منتظر ترکیده شدن بمبی خبری از طرف یکی از شبکه‌های غربی در این خصوص باشیم؛ البته تا همین حد، یعنی انتشار محتوای بصری متفاوت توسط کریمی در اینستاگرام و پاسخی که او به یکی از دنبال‌کنندگانش مبنی بر کناره‌گیری خودخواسته از فعالیت‌های سینمایی و تلویزیونی -لااقل در جغرافیای ایران- داده تکلیف را تا حدود زیادی مشخص کرده است. بازیگر فیلم سینمایی «سلطان» می‌گوید سه سال است -یعنی درست از هیاهوی 1401 به اینطرف- که در هیچ پروژه‌ای حضور نیافته و دوربین هیچ فیلمسازی چهره‌ای از وی ثبت نکرده است، اما با توجه به مستنداتی که در این میان وجود دارد می‌توان با ضرس قاطع عنوان کرد که نیکی کریمی حد فاصل سال‌های 1401 تا 1404 دست کم در یک پروژه به‌عنوان بازیگر حضور داشته و در یک کار سینمایی هم نقش تهیه‌کننده را برعهده داشته که با توجه به مسائل مالی و حقوقی پیش‌آمده عطای زندگی و کار در کشور را به لقایش بخشیده و عدم حضور غیرارادی و تاحدودی اجباری‌اش در سینما و محصولات پلتفرمی را به حساب جریان «زن، زندگی، آزادی» فاکتور کرده است.

نه فرخ‌نژاد آنطور که در جلوی دوربین اینترنشنال نشان می‌داد غمخوار مردمش بود و نه کرمی و ارجمند تا پیش از اتفاقات شهریور 1401 تصمیمی مبنی بر عدم بازگشت به ایران گرفته بودند. در فقره نیکی کریمی هم اینطور در نظر جلوه می‌کند که او می‌خواهد مسائل مالی‌اش در داخل را با نذر روغن ریخته برای اهالی «صنعت مخالفت» و بلواکنندگان جریان به‌اصطلاح اعتراضی زن‌، زندگی، آزادی تسویه کند. 

******

افشای طرح تجزیه ایران با نقاب هسته‌ای

روزنامه خراسان نوشت:

گزارش «سیتیزن‌لب» از دانشگاه تورنتو نشان می‌دهد جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران تنها یک تقابل نظامی نبوده بلکه بخشی از یک عملیات چندلایه براندازی و تجزیه ایران است. این پروژه، از سال ۲۰۲۳ با ایجاد شبکه‌هایی در فضای مجازی آغاز و از ژانویه ۲۰۲۵ وارد فاز گسترده شد. به نوشته نورنیوز، استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید محتوای ساختگی و هدایت افکار عمومی در طول جنگ، نشان‌دهنده عمق طراحی دشمن در حوزه رسانه و روان‌جنگی است. این اقدامات هدفی فراتر از پرونده هسته‌ای داشته و به براندازی ساختاری ایران و تقویت روایت‌های تجزیه‌طلبانه ختم شده است.

یکی از محورهای مهم گزارش، افشای نقش گروه‌های خارج‌نشین مدعی حمایت از مردم ایران مانند پهلوی و برخی اپوزیسیون‌های سیاسی است که عملاً در هماهنگی با پروژه اسرائیل و آمریکا عمل کرده‌اند. این گروه‌ها در حالی شعار حمایت از آزادی و دموکراسی سر داده‌اند که در عمل با استفاده از شبکه‌های ساختگی، نقش پیاده‌نظام پروژه براندازی را ایفا کرده و منافع شخصی خود را بر منافع ملی ترجیح داده‌اند. این دست از اقدامات نشان می‌دهد که مبارزه رسانه‌ای امروز، عرصه‌ای برای آشکارسازی ماهیت واقعی مدعیان آزادی و نهان‌کردن اهداف تجزیه‌طلبانه آن هاست.

تحلیل گزارش «سیتیزن‌لب» آشکار می‌سازد که هدف اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی، نه پرونده هسته‌ای بلکه براندازی و تجزیه ایران بوده است. استفاده از موضوع هسته‌ای به عنوان پوشش عملیات اطلاعاتی و روانی، یادآور تجربه سوریه‌سازی و به‌کارگیری قطعنامه‌های شورای حکام برای تحقق اهداف سیاسی-امنیتی است. این رویکرد نشان می‌دهد که مذاکرات بین‌المللی با چنین طرف‌هایی صرفاً ابزاری برای پیشبرد پروژه‌های بحران‌سازی و نه حل مسئله واقعی ایران است.

یکی دیگر از دستاوردهای مهم گزارش، هشدار درباره جایگاه رسانه‌ها در شکل‌دهی به امنیت ملی و روانی جامعه است. افشای همکاری رسانه‌های غربی با شبکه‌های ساختگی نشان می‌دهد که جنگ رسانه‌ای به اندازه نبرد نظامی اهمیت دارد. بنابراین، نیاز فوری جامعه ایران و نهادهای مسئول، تقویت سواد رسانه‌ای عمومی و تدوین سیاست‌های کلان برای مقابله با جنگ روانی است. این اقدام نه تنها به حفظ امنیت روانی کمک می‌کند، بلکه از فروپاشی وحدت ملی و تحقق پروژه تجزیه جلوگیری خواهد کرد.

******

آمریکا اگر بداند حداقل ۵۰۰ سربازش کشته می‌شوند، به ایران حمله نمی‌کند

فواد ایزدی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین‌الملل گفت و گویی را با سایت نامه‌نیوز درباره مناقشه کنونی ایران و اروپا و همچنین احتمال حمله آمریکا به ایران انجام داده که بخش‌هایی از آن به شرح زیر است:

* وقتی اروپایی ها و آمریکایی از دیپلماسی سخن می گویند، معنای حرف شان این است که بین نهادهای اطلاعاتی ما درباره میزان ضربات وارده به تأسیسات هسته ای ایران اختلاف وجود دارد، از این رو می خواهند که ما در قالب مذاکره برویم و این اطلاعات را در اختیار آنها بگذاریم تا وقتی خواستند دوباره به ایران حمله کنند دقیق بدانند کجا را هدف بگیرند. آمریکایی ها و اروپایی ها شرط کم‌کردن برد موشک ها را به این علت هم مطرح کردند تا ما نتوانیم در پاسخ به حملات آنها حیفا و تلاویو را بزنیم.

* البته مقامات ایران نیز صحبت از دیپلماسی می کنند اما این دو علت دارد. نخست آنکه از روی عادت این حرف را می زنند چون کار و شغل وزارت خارجه و دیپلمات مذاکره است. علت دیگر آن است که وقتی غربی ها از دیپلماسی سخن می گویند، ما هم بگوییم دیپلماسی تا یک وقت نزد افکارعمومی جهان متهم به مخالفت با مذاکره نشویم. ایران قطعا نمی تواند به غربی ها اطلاعات بدهد چون اگر این کار را کند تصمیم آنها برای حمله به کشور ما تسریع می شود. وقتی غربی ها ندانند که دقیق کجا را باید بزنند، حمله نمی کنند تا اطلاعات دقیق بدست آورند.

* دفعه پیش جنگ شد چون آمریکایی ها به این نتیجه رسیدند که هزینه حمله به ایران برای آمریکا قابل تحمل است بنابراین حمله کرد و دیدیم قریب به 20 سردار سپاه، 15 دانشمند هسته ای و 1000 غیرنظامی ترور و شهید شدند. هدف نهایی آمریکا سرنگونی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران بود که البته به این اهدافش نرسید.

* امروز آمریکا باید به این نتیجه برسد که محاسبات مقامات ایران عوض شده است و این بار اگر حمله کند 500 تا 1000 سرباز آمریکایی کشته می شوند. اگر آمریکا به چنین جمع بندی برسد قطعا به ایران حمله نمی کند اما برعکس اگر ببیند مواضع جمهوری اسلامی ایران با قبل از حمله اول تفاوتی نمی کند قطعا حمله دوم و سوم را نیز انجام خواهد داد بنابراین ادبیات مقامات ما باید اصلاح شود، ضمن آنکه سیگنال هایی به طرف مقابل بدهند که اگر دوباره حمله کنند حداقل 500 سرباز آمریکایی کشته می شوند یعنی فرماندهان جدید نظامی ایران تصمیم گرفتند چنین کاری را انجام دهند.

******

افشای ادعای غلط زنگنه توسط کرسنت

خبرگزاری فارس نوشت:

قرارداد موسوم به کرسنت در سال ۱۳۸۱ میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت اماراتی کرسنت برای برداشت از میدان گازی سلمان منعقد شد که هزینه‌های این قرارداد خسارت‌بار همچنان پس از گذشت بیش از دو دهه ادامه دارد. پس از مصادره‌های سریالی شرکت کرسنت از اموال شرکت ملی نفت در لندن و رتردام در سال گذشته، این بار این شرکت به سراغ  اموال دیگر شرکت ملی نفت ایران در کشور مالزی رفته است و مبلغ نجومی ۲.۳۰۵ میلیارد دلار را از بانک FIIB متعلق به بابک زنجانی به نفع شرکت کرسنت وصول شد.

برداشت مبلغ  ۲.۳۰۵ میلیارد دلاری در حالی اتفاق افتاد که بیژن زنگنه، وزیر نفت دولت‌های یازدهم و دوازدهم بارها وجود پول در حساب بابک زنجانی و بانک FIIB را منکر شده بود. زنگنه در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ زمانی که سکاندار وزارت نفت بود درباره بدهی بابک زنجانی این‌گونه عنوان می‌کند که باقی‌مانده طلب وزارت نفت از بابک زنجانی به ‌جز بهره آن بیش از دو میلیارد دلار است و زنجانی باید این مبالغ را پرداخت کند.

وی ادعای خود را این‌گونه بیان کرده بود: «بعید می‌دانم (زنجانی) چنین پولی نیز داشته باشد، پول دارد اما نه در این حد و اندازه، چراکه اکنون دو میلیارد دلار می‌شود ۲۵ هزار میلیارد تومان که به یقین زنجانی چنین پولی ندارد».

زنگنه حدود یک ماه بعد در تاریخ ۲۲ تیر ۱۳۹۸ در پاسخ به سوال خبرنگاری همچنان ادعاهای خود را مطرح می‌کند و درباره خودداری وزارت نفت در اعلام شماره حساب برای پرداخت بدهی بابک زنجانی  پاسخ می‌دهد که اصلا پولی وجود ندارد که بخواهد آن را پس بدهد. حالا بر خلاف ادعاهای چندباره بیژن زنگنه پول در حساب‌های بانک FIIB موجود بوده و این پول به جای اینکه در شرایط تحریمی به اقتصاد کشور کمک کند، صرف خسارات قرارداد کرسنت شده است.

******

جبهه اصلاحات گرفتار حلقه تکرار/ چرا نوبت جوان‌ها نمی‌رسد؟

سایت رویداد۲۴ نوشت:

مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران در روز‌های آغازین پاییز ۱۴۰۴ برگزار شد و بار دیگر آذر منصوری به ریاست این تشکل انتخاب شد. در نگاه اول، این انتخاب می‌تواند نشانه ثبات مدیریتی باشد، اما بانگاهی دقیق‌تر، تداوم یک ساختار بسته و تمرکز قدرت در میان حلقه‌ای محدود از چهره‌های شناخته‌شده اصلاح‌طلبی را آشکار می‌کند. ترکیب هیات‌رئیسه جدید، همان چهره‌های قدیمی را شامل می‌شود: آذرمنصوری، محسن آرمین، سیدحسن رسولی، بدرالسادات مفیدی و جواد امام. این انتخاب‌ها، در حالی که از ثبات تشکیلاتی حکایت دارد، هیچ نشانه‌ای از نوسازی و ورود نسل جدید یا بازتعریف نقش اصلاح‌طلبان در سپهر سیاسی کشور ارائه نمی‌کند. محمد قوچانی، از اعضای شورای مرکزی کارگزاران، پیش‌تر این روند را محصول مهندسی سیاسی داخلی دانسته بود و اشاره کرده بود که انتخاب رئیس جبهه اصلاحات بیشتر با اشارت و وصایت تعیین می‌شود تا انتخاب آزاد اعضا. انتخاب مجدد همان فرد، این نقد را بار دیگر زنده کرده است.

ابقای منصوری در ریاست جبهه اصلاحات، در واقع تداوم گفتمانی است که پس از بیانیه معروف این جبهه در پی جنگ دوازده‌روزه شکل گرفته بود؛ گفتمانی که بر تجدیدنظرطلبی و نقد بنیادین ساختار سیاسی تأکید دارد و کمتر به مصالحه یا بازتعریف راهبردی تمایل نشان می‌دهد. دلیل انتقاداتی که امروز در رسانه‌های اصولگرا به این انتخابات جبهه اصلاحات مطرح شده نیز همین است. نگرانی جریان سیاسی رقیب از تدام رویکرد مردم‌محور جبهه اصلاحات است. طبیعی است که اصولگرای مایل بودند هیات رئیسه این جریان سیاسی به روزنه‌گشایان واگذار شود تا به قول آنها به بازخوانی واقع‌گرایانه از نقش خود در سیاست ایران بپردازند.

ابقای اعضای قبل در هیات رئیسه جبهه اصلاحات، اما نشان داد که ادبیات «پارادایم شیفت» که در سال‌های اخیر مطرح شده، هنوز در میان تصمیم‌سازان جبهه خریدار دارد. منصوری نماینده همان گفتمان تحول‌خواهی بنیادین است که بیش از اصلاح تدریجی، بر تغییر چارچوب‌های کلان تأکید دارد. نظریه‌ای که اگرچه موجب مورد هجمه قرار گرفتن این جریان می‌شود، اما پیوند این جریان سیاسی و مردم را حفظ می‌کند چرا که مشکلات گسترده کنونی در کشور، بخش قابل توجهی از مردم را به این نتیجه رسانده که بدون تغییرات کلان و جدی نمی‌توان به اصلاحات تدریجی دلخوش کرد.

تداوم حضور چهره‌های شناخته‌شده، اما از از جهاتی هم قابل نقد است و صدای اصلاح‌طلبان را نیز درآورده است. مثلا نشان می‌دهد که جبهه اصلاحات هنوز نتوانسته حلقه تصمیم‌گیری خود را باز کرده و نسل جدید را وارد فرآیند کند. این رویکرد، که به نوعی محافظه‌کاری تشکیلاتی نیز تعبیر می‌شود، باعث شده نوسازی و بازتعریف راهبردی اصلاح‌طلبان به تعویق بیفتد. در حالی که تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور نیازمند انعطاف و پاسخگویی سریع است، انتخاب هیات‌رئیسه جدید نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان همچنان گرفتار ساختار‌های بسته و فرسوده‌اند.

******

طرح استیضاح وزیر کار در چه مرحله‌ای است؟

سخنگوی هیئت رئیسه مجلس آخرین روند استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را تشریح کرد.

عباس گودرزی در جمع خبرنگاران درباره آخرین روند استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، گفت: «سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی ادامه داد: با توجه به لزوم حفظ همبستگی و اتحاد مقدس مورد تأکید مقام معظم رهبری و تلاش برای حمایت از دولت، تمایل داشتیم که موضوع در قالب استیضاح مطرح نشود و مسائل در یک نشست با امضاکنندگان استیضاح پیگیری و رفع شود».

گودرزی ادامه داد: «با وجود دعوت از وزیر کار، وی در جلسه حاضر نشد و با وجود تلاش برای تغییر زمان جلسه، باز هم این امر محقق نشد. بنابراین چاره‌ای به جز ارجاع استیضاح به هیئت رئیسه نداشتیم. پس از ارجاع، اختیار نمایندگانی که برای استیضاح امضا جمع‌ کرده با سایر نمایندگان برابر است و هیچ تفاوتی بین نفر اول و آخر امضاکننده وجود ندارد».

نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی با اشاره به سایر استیضاح‌هایی که در مجلس مطرح است، گفت: «تلاش برای ساماندهی چهار استیضاح از جمله وزرای راه و شهرسازی، نیرو، کار و جهاد کشاورزی با تدبیر و برنامه‌ریزی خواهد بود تا مصالح نظام، منافع مردم و رعایت قانون همزمان مورد توجه قرار گیرد».

وی در مورد روند قانونی بررسی استیضاح در مجلس، اظهار داشت: «پس از ارجاع استیضاح به کمیسیون ذی‌ربط، گزارش باید ظرف یک هفته به هیئت رئیسه ارائه شود و در صورت عدم رفع مشکل، استیضاح با حداقل ۱۰ امضا، اعلام وصول خواهد شد و وزیر ذی‌ربط ۱۰ روز فرصت دارد تا در مجلس حاضر شود».

******

دهه  ۹۰ یادگار شماست

سایت جهان‌نیوز نوشت:

تصمیمات مدیریتی یکی از مهمترین مولفه‌هایی است که در ایجاد پیشرفت و یا حتی پسرفت کشورهای مختلف تاثیرگذار است. از این روست که گفته می‌شود مدیران باید افرادی برنامه‌پذیر، کارشناس و متخصص و کارآمد باشند و نسبت به سناریوهای مختلف تصمیمات‌شان که آینده را رقم می‌زند آگاهی داشته باشند و دلسوزانه برای رشد و رفاه مردم تصمیم بگیرند. در همین راستا، «محمود واعظی» رئیس دفتر حسن روحانی در زمان ریاست‌جمهوری‌اش درگفت وگو با یکی از رسانه‌ها درباره هنر مدیریت سخن گفته است و مدیران را حائز ویژگی‌ها و شاخصه‌هایی دانسته که غیر از این موارد باعث ایجاد مشکلاتی برای کشور می‌شوند.

واعظی با اشاره به اینکه مدیران باید داری تخصص لازم باشند، گفته است: «بهترین شیوه این است که فردی که مسئولیت می‌پذیرد، در حوزه مربوطه صاحب تخصص باشد. نباید فرد مدیر وارد عرصه‌ای شود که نسبت به ابعاد فنی آن بیگانه است.  تخصص و تجربه، به همراه مشورت با اهل فن، از ارکان اساسی مدیریت موفق‌ هستند. مدیر باید به‌گونه‌ای تصمیم بگیرد که سطح رفاه عمومی ارتقاء یابد و آثار مثبت تصمیمات او در زندگی مردم ملموس باشد. تصمیم‌گیری درست نه تنها باید مشکلات جاری را برطرف کند، بلکه باید آینده را نیز بیشتر ببیند و برای نسل‌های بعدی دستاوردی پایدار بر جای بگذارد.مدیر نمی‌تواند موضوعی را بلاتکلیف رها سازد. یکی از هنرهای مدیریت این است که مدیر بتواند در زمان مناسب، تصمیم درست اتخاذ کند.»
 
رئیس دفترحسن روحانی درحالی درباره هنر مدیریت سخن می‌گوید که حاصل و طعم دوران مدیریت وی و نزدیکانش را هنوز هم پس از حدود 4 سال بعد از دولت‌های یازدهم و دوازهم کشور و مردم می‌چشند. دهه‌ 90 به دهه سوخته معروف شده است. زمانی که کشور معطل برجام و متعلقات آن بود و بعد از سال‌ها شاهد آن هستیم که هنر دیپلماسی تیم سیاست خارجی حسن روحانی وضعیتی به وجود آورد که با وجود عمل ایران به تعهداتش در برجام و سال‌ها انتظار و با وجود بی‌تعهدی و بی‌عملی طرف مقابل، سه کشور اروپایی اقدام به فعال سازی مکانیسم ماشه کردند. نکته حائز اهمیت در فعال سازی اسنپ بک این بود که طوری طراحی شده بود که دو کشور چین و روسیه که عضو دائم شورای امنیت بودند با وجود اینکه تا امروز مصرانه این اقدام تروئیکای اروپایی را غیرقانونی دانسته و آن را بارها تکرار کردند نتوانستند از حق وتو خود برای رد مکانیسم ماشه استفاده کنند.
 
این در شرایطی بود که حسن روحانی مدعی بود که زبان دنیا را بلد است اما برجام که نتیجه آن از زمان اوباما «تقریباً هیچ» اعلام شد با ۱۵۰۰ تحریم جدید دیگر تمام شد و تیم دیپلماسی در برابر فرمایشات رهبر معظم انقلاب که فرمودند از طرف مقابل تضمین بگیرید عنوان می‌کردند که «امضای جان کری تضمین است.» این داستان برجامی بود که اقتصاد کشور و حتی آب خوردن و اشتغال و ازدواج جوانان نیز بدان متصل و وابسته شد و تا به امروز یک بیماری اقتصادی به نام اقتصاد شرطی شده و وابسته به مذاکره هسته‌ای به جای گذاشته است.

در دهه از دست رفته ۹۰ با  هنر مدیریت روحانی و واعظی اتفاقات مهمی در کشور رخ داد از جمله اینکه حتی در توزیع بسته‌های کمکی معیشتی به مردم کرامت آنان زیر سئوال می رفت. به افرادی که حقوق نجومی می‌گرفتند ذخیره نظام گفته می‌شد و دولت شب واریز یارانه‌های نقدی را شب عزای خود عنوان می‌کرد و بارها به مردم نسبت به دریافت یارانه‌های نقدی بی حرمتی شد.

در سیل و بحران‌ها مدیران همواره عقب بودند و مدیریت را بعد از بحران انجام می‌دادند و حتی استانداران و مدیران نه تنها در حوزه مدیریتی خود بلکه در کشور نبودند و با فرمان معاون اول دولت برکنار می‌شدند. معاون اولی که عنوان می‌کرد حتی توان تغییر منشی خود را ندارد و مدیران اجرایی در آن زمان را خسته و آویزان می‌خواند.

در بحران‌هایی مانند شیوع ویروس کرونا به گونه‌ای عمل شد که متاسفانه بعضاً روزی ۵۰۰ الی ۷۰۰ تن از هموطنان جان خود را از دست می‌دادند و واردات واکسن آن را منوط به مسائل سیاسی از جمله FATF می‌خواندند یا اعتقاد به ایمنی گله‌ای داشتند. درحالی که در دوره بعد ریاست‌جمهوری با واردات واکسن و واکسیناسیون سریع مردم این بیماری از بین رفت.

 واعظی درحالی عنوان کرده که در زمان جوانی و بی‌تجربگی خطاهایی داشته و در دوران پختگی آنها را اصلاح کرده است که در دولت حسن روحانی وی و مدیران دیگر انواع و اقسام خطاهای مدیریتی داشتند که باعث تلنبار شدن مشکلات و ناترازی‌های فراوانی شد که امروز  کشور به شدت درگیر آن است.

دیدگاه کاربران

ناشناس۴۰۳۹۵۱۳۲۲:۰۳:۱۸ ۱۴۰۴/۷/۱۵
قرارداد کرسنت و نشر بدید تا مشخص بشه اجرا قرارداد زیانش بیشتر بود یا لغو قرارداد همه مسببین این قرارداد حاضرن چرا به دادگاه نمیرن؟
ناشناس۴۰۳۹۵۲۳۲۳:۰۰:۰۸ ۱۴۰۴/۷/۱۵
رفتند، شما خبر نداری!
ناشناس۴۰۳۹۷۰۸۱۰:۴۳:۰۸ ۱۴۰۴/۷/۱۶
بیژن زنگنه در سال 92 در جلسه رای اعتماد مجلس گفت من به زودی مسئله کرسنت را حل می کنم اما در 8 سال دولت روحانی این مسئله را حل نکرد و بیش از 50 میلیارد دلار خسارت به بار اورد.
ناشناس۴۰۳۹۷۵۶۱۱:۳۴:۳۴ ۱۴۰۴/۷/۱۶
اینااگه‌درچین‌یاژاپن‌یاکره‌جنوبی‌ ویادرکره‌شمالی‌1٪مرتکب‌خیانت‌ ازاین‌خیانت‌هاشده‌بودن‌قطعاً اعدام‌میشدن‌.
ناشناس۴۰۳۹۷۱۷۱۰:۵۱:۴۷ ۱۴۰۴/۷/۱۶
کرسنت خسارت محض بود زیرا قیمت فروش گاز ایران به شرکت اماراتی کرسنت حدود یک پنجم قیمت فروش گاز ایران به ترکیه در مدت مشابه 25 ساله بود یعنی مفت فروشی منابع ملی بود و ترکیه با استناد به ارزان فروشی گاز ایران به کرسنت از ایران به دلیل گران فروشی گاز شکایت کرد.
رضا۴۰۳۹۸۰۸۱۲:۵۱:۴۲ ۱۴۰۴/۷/۱۶
دوستان در مورد قرارداد كرسنت چند نكته شايان ذكر است: 1- اين قرارداد براي فروش 500 ميليون فوت مكعب در روز بوده يعني حدود 14 ميليون مترمكعب. با توجه به اينكه توليد گاز ايران حدود 700 ميليون مترمكعب در روز است يعني قرارداد كرسنت كلاً براي فروش حدود 2% گاز ايران بوده است. (دقت كردين! فقط دو درصد! البته بر پايه توليد امروز) 2- اين گاز، همان گاز ترش ميدان مشترك سلمان است كه هم اكنون در حال سوختن است!! گازی که به ترکیه میدهیم شیرین سازی شده است و طبعاً بسیار گرانتر است. با توجه به اينكه دلیل اصلی موافقان لغو قرارداد (امثال آقاي جليلي) پایین بودن قیمت قرارداد است، با اعمال هزینه شیرین سازی و خشک کردن و انتقال، بنا بر محاسبه کارشناسان انرژی چنین ادعایی خيلي دقيق نيست. 3- عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در زمان انعقاد قرارداد کرسنت، در زمان رأي اعتماد آقاي زنگنه، با رد ادعاي تركمانچاي بودن اين قرارداد اعلام کرد در زمان امضای این قرارداد، جلسات متعددی بین وزارت نفت، وزارت اطلاعات، سازمان بازرسی کل کشور و کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی برگزار شده و صحت و سلامت این قرارداد توسط كليه مراجع مذكور تأیید شده است. 4- وزير نفت دولت آقاي احمدي نژاد (غلامحسین نوذری) در سال 92 گفت: شاید نقدهایی بر قرارداد کرسنت وارد باشد اما از آن زمانی که عده‌ای این قرارداد را نقد کردند و برای این قرارداد مشکلاتی به وجود آمد؛ بیش از ۷ سال می‌گذرد و در این مدت سهم گاز ایران در میدان مشترک سلمان با امارات در حال سوختن است! (یعنی همان گازی که داشتیم سر قیمتش چانه میزدیم!) عدم استفاده از منابع این میدان گازی و بیهوده سوزانیدن آن در طول ۷ سال (زمان مصاحبۀ آقای نوذری) کشور را از درآمدی معادل ۳۱ میلیارد دلار محروم کرد که این مبلغ معادل دو سال یارانه کل جمعیت ایران است (جدا از جریمه دادگاه لاهه)!! (حالا شما همين خسارت رو تا سال 1404 حساب كنيد! ضمناً ترکیه هیچ استنادی به حکم کرسنت نکرده است. يا علي
ناشناس۴۰۴۰۵۳۰۰۸:۲۰:۴۶ ۱۴۰۴/۷/۱۸
حرف شما رو سند میگیرم اشتباه بود و ضرر ایا بعد فسخ قرارداد تونستن اون گاز و استخراج کنن ۵ برابر قیمت بفروشن یا نه هنوز در حال سوختنه ایا سوختن بیهوده همون میدان گازی چیزی نصیب کشور شده?
ناشناس۴۰۳۹۷۲۷۱۰:۵۸:۴۵ ۱۴۰۴/۷/۱۶
یک ایراد بزرگ کرسنت این بود که محل تحویل گاز در جزیره بوموسی در نظر گرفته شده بود که این راه را برای ادعاهای ارضی امارات باز می کرد.
ناشناس۴۰۴۰۵۲۴۰۸:۱۷:۳۹ ۱۴۰۴/۷/۱۸
نتیجه دادگاه چی بود متهمین به سزاری اعمالشون رسیدن?
1۴۰۳۹۵۶۵۰۱:۰۲:۱۴ ۱۴۰۴/۷/۱۶
همه ی دنیا فهمیدند کی مقصره . ما هنوز دنبال مناظره هستیم ! همینه که پرونده های فساد در کشور ما به سختی به نتیجه می رسه .
ناشناس۴۰۳۹۷۱۲۱۰:۴۸:۰۱ ۱۴۰۴/۷/۱۶
دولت احمدی نژاد به دادگاه ثابت کرده بود که در پرونده کرسنت فساد صورت گرفته و این پرونده داشت به نفع ایران مختومه می شد که با سرکار اومدن مجدد زنگنه در سال 92 موضوع فساد از پرونده حذف شد و رای دادگاه برعلیه ایران شد.
مهران۴۰۳۹۵۹۷۰۶:۰۷:۲۱ ۱۴۰۴/۷/۱۶
اصلا بحث مالی این قرارداد بماند اینکه تحویل گاز در جزیره بوموسی بوده نهایت خیانت بوده هست که باعث میشد اماراتی ها از این قضیه بهره بگیرن برای اثبات مالکیت بر جزایر سه گانه ، اما اینکه لغوش خسارتش بیشتر بوده یا نه در اصل این قضیه که این قرارداد خیانت آمیز هست تفاوتی ایجاد نمیکند و جالب تر اینکه شخص آقای روحانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی زمان دولت آقای خاتمی بوده نامه زده و این قرارداد رو خیانت آمیز دونسته بعد خود ایشون وقتی رییس جمهور شده با انتخاب زنگنه به عنوان وزیر باعث شده که ایران در حال برنده شدن در پرونده کرسنت بوده شکست بخورد چون کسی که متهم بوده در ایران شده وزیر
کارشناس نفت۴۰۳۹۵۲۵۲۳:۰۱:۴۲ ۱۴۰۴/۷/۱۵
زنگنه به عنوان مقصر اصلی خدشه دار شدن اعتبار ملی و خسارات ۳ میلیارد دلاری در اجرای طرح توسط شرکت جدید التاسیس و ضعیف پیرو ایران و چند میلیارد دلاری پرداخت خسارات ،باید محاکمه علنی گردد.هیچ عملی مانند محاکمه علنی ،حقیقت را برای مردم آشکار نمی کند.
ناشناس۴۰۳۹۶۱۸۰۸:۰۴:۱۱ ۱۴۰۴/۷/۱۶
عزیزم خسارت لغو قرارداد کرسنت مربوط به جلیلی بود نه زنگنه
ناشناس۴۰۳۹۶۴۸۰۹:۱۷:۴۹ ۱۴۰۴/۷/۱۶
وقتی قرارداد خسارت بار بوده لغو کردند و شکایت کردند و در حال پیروزی بودیم که آقای روحانی کار را خراب کرد
ناشناس۴۰۳۹۶۵۱۰۹:۲۰:۰۸ ۱۴۰۴/۷/۱۶
عزیزم اولا قرارداد کرسنت خودش رشوه بوده و دارای ارزان فروشی دوم هم هیچ ربطی به جلیلی ندارد که ملغی شد و کاری هم بسیار درست بود و غربگدایان آدرس غلط به شما دادن
ناشناس۴۰۳۹۷۱۰۱۰:۴۴:۳۱ ۱۴۰۴/۷/۱۶
زنگنه از سال 80 تا 84 و در سالهای 92 تا 1400 فرصت داشت این قرارداد را اصلاح و اجرایی بکند اما چنین نکرد.
ناشناس۴۰۳۹۵۴۶۰۰:۰۲:۰۱ ۱۴۰۴/۷/۱۶
لغو قرارداد کرسنت توسط جلیلی ومخالفت وی باعث شد تا ایران چند هزارمیلیارددلار ضرربدهد جلیلی به کشور وملت ضرربسیاررساند و هیچکس ازاین طیف به اشتباهات خود پی نمی‌برند.
ناشناس۴۰۳۹۶۵۸۰۹:۲۳:۳۵ ۱۴۰۴/۷/۱۶
توسط دبیرخانه شورای امنیت ملی با دبیری روحانی مانع شد و همان روحانی زنگنه را وزیر کرد ولی ایران تا قبل آن برنده پرونده بود محکوم شد!!!
ناشناس۴۰۳۹۵۹۸۰۶:۱۴:۲۴ ۱۴۰۴/۷/۱۶
هر وقت یک شوی رسانه ای راه می افتد ، یعنی قرار است چیزی عیان شود که مردم نباید بدانند . ... مدتی است جریانی از اصلاح طلبها ، حمله به احمدی نژاد را شروع کرده اند که همه بدبختی ما از زمان احمدی نژاد شروع شد و الی ماشاالله . با نمایان شدن پرده ای دیگر از کرسنت ( واگذاری ساختمان شرکت نفت در لندن به امارات ) مشخص می شود که چرا عاملین اصلی ، پیشاپیش ذهن مردم را به سویی بردند که اصل ماجرا دیده نشود . البته با توجه به حمایت زیرپوستی غرب و البته فضای مجازی غرب محور از آن جریان خاص ، بعید است طی صد سال آینده جامعه واقعا متوجه شود که مقصر اصلی ، بانیان اولیه ی قرارداد بودند .
ناشناس۴۰۳۹۶۰۸۰۷:۲۲:۰۵ ۱۴۰۴/۷/۱۶
برخی از موارد قابل بررسی در مورد زنگنه ،پرونده ارتشا در واگذاری پارس جنوبی به توتال در حالی که قطر سهامدار عمده توتال بوده و توتال به نفع قطر منجر به ضرر منافع ایران در پارس جنوبی شده ،ارتشا استات اویل که در آن از وزیر نفت هم صحبت شده ،فساد کرسنت،فساد حذف کارت سوخت به نفع قاچاق سوخت ،خذف سامانه تدارک الکترونیکی دولت «ستاد » از سال ۹۲ الی ۹۸ توسط زنگنه که موجب فساد و عدم شفافیت درمناقصات ،مزایدات و تدارکات و خرید شرکت نفت شد ، اتلاف ده ها میلیاردی در احداث خط لوله گوره جاسک و خط لوله هفتم به سمت پاکستان که دارند می پوسند،گازرسانی بیهوده به دورترین نقاط کشور و استراتژی اشتباه منجر به اضرار ملی ناترازی و عدم تنوع بخشی به گرمایش کشور و عدم استفاده از دیگر سوخت ها که موجب شد ایران به وارد کننده گاز تبدیل شده و صادرات گاز شدیدا صدمه ببیند و در زمستان‌ها عمدتا پتروشیمی ها بخوابند و گاز با ارزش صادراتی در اثر استراتژی نادرست ایشان با یارانه نجومی سوزانده شود ،صادرات ال پی جی با قیمت ارزان به بهانه تحریم و واردات بنزین با قیمت گزاف به بهانه تحریم تجارت دو سر سود ،عدم توسعه پتروپالایشگاه ها و استفاده شرکت توتال از فونداسیون ۲۵۰۰ تنی برای فونداسیون اسکله های افشور بیرون ساحلی در پارس جنوبی و برای قطر ۲۰۰۰۰ تنی که موجب شده با افت فشار امکان نصب کمپرسور افزایش فشار برای چاه ها ایران مقدور نشود و قطر براحتی با نصب کمپرسور در اسکله ها بدلیل قابلیت فونداسیون های آنها برای نصب کمپرسور بشدت افزایش برداشت به ضرر ملت ایران داشته باشد ، در مورد شرکت هیربدان که عمده نظارت عالیه طرح های نفت و‌کاری را داشته و مالک و سهامدار اصلی خواهر زاده ......وووهم مورد بحث قرار گیرد
ناشناس۴۰۳۹۶۹۰۱۰:۱۶:۵۳ ۱۴۰۴/۷/۱۶
یه سوال . این همه اقدام اشتباه آیا واقعا اتفاقی بوده ؟
ناشناس۴۰۳۹۶۱۲۰۷:۵۱:۳۵ ۱۴۰۴/۷/۱۶
قطعا تیم احمدی نژاد و جلیلی در قرارداد کرسنت مقصر هستند چرا جلیلی دعوت مناظره زنگنه را نمی پذیرد
ناشناس۴۰۳۹۶۵۰۰۹:۱۹:۴۸ ۱۴۰۴/۷/۱۶
روحانی و ظریف و زنگنه بارها دعوت به مناظره دوطرفه را رد کردن. مردم چه فرض کردید.
ناشناس۴۰۳۹۶۹۲۱۰:۱۹:۰۰ ۱۴۰۴/۷/۱۶
وقتی مردم می گویند نه چپ را قبول دارند و نه راست یعنی اصلاح طلب خود متخصص پندار خود سفید شوی خود عاقل نما ...
ناشناس۴۰۳۹۷۲۲۱۰:۵۴:۳۳ ۱۴۰۴/۷/۱۶
کرسنت به قدری خسارت بار بود که مرحوم ترکان گفته بود دیوار کرسنت تا ثریا کج است و حتی کمیسیون اصل 90 مجلس ششم و حسن روحانی بعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی وقت با این قرارداد مخالف بودند.
سید محسن۴۰۳۹۶۱۶۰۸:۰۰:۱۹ ۱۴۰۴/۷/۱۶
اگر قوه قضایه در کشور اقتدار داشته باشد بسیاری از مشکلات کشور حل می شود
حمید کشانی۴۰۳۹۶۱۹۰۸:۰۴:۴۴ ۱۴۰۴/۷/۱۶
عجیبه..ما هی میگیم.مردم.سیاسی و هوشمندی داریم اما(( همین ما مردم هوشمند..هنوز نمی‌توانیم بدیهیات رو.بفهمیم...مثلا همین مسئله کرسنت..قرارداد در سال ۸۱..یعنی زمان دولت خاتمی. و..وزارت شخص زنگنه بوده،،، (( اون هم با یک شرکت کاغذی اماراتی.و.ایرانی؛ مهدی هاشمی؛؛،،،. بعد ازپیروزی حقوقی.شرکت نفت.در اوایل ۹۲..(( ای ملت هوشمند؟؟)) ببینید کرسنت..با چه بهانه ای.رای رو.باطل کرد..وزیرشدن زنگنه در سال ۹۲...گفت.اگه زنگنه متخلف بوده.پس چرا دوباره در ایران وزیر شده؟؟ یعنی حضرات. بخاطر منافع سیاسی.و حزبی. چنین خیانتی در سطح ۳۰ میلیارد دلار به کشور انجام دادن....
ناشناس۴۰۳۹۶۲۰۰۸:۰۵:۲۸ ۱۴۰۴/۷/۱۶
مگر پولی که از کره می خواستیم و در قطر بلوکه نشد؟ یعنی به اقتصاد وارد شد؟ جلوی قراداد کرسنت را کی گرفت
ناشناس۴۰۳۹۶۲۲۰۸:۰۸:۰۹ ۱۴۰۴/۷/۱۶
گازی که می شد فروخت را سوزاندیم و خسارت دادیم!
ناشناس۴۰۳۹۷۲۳۱۰:۵۵:۳۲ ۱۴۰۴/۷/۱۶
خود بیژن زنگنه اجرای قرارداد کرسنت را از سال 82 متوقف کرد.
ناشناس۴۰۳۹۶۲۳۰۸:۰۹:۱۶ ۱۴۰۴/۷/۱۶
دهه هشتاد هم یادگار شما. البته در دهه نود هم دو قوه دست شما بود و شما ناظر بر دولت. می‌بینید که‌در خرابکاری کفه شما سنگین‌تره!
ناشناس۴۰۳۹۶۵۶۰۹:۲۲:۳۸ ۱۴۰۴/۷/۱۶
مگه آقای روحانی به حرف کسی گوش می داد؟
امیر حسین سلطان/تهران۴۰۳۹۶۳۱۰۸:۳۷:۳۷ ۱۴۰۴/۷/۱۶
من سئوالم از آقای فواد ایزدی این است که شما این آمار حداقل ۵۰۰ سرباز آمریکایی را از کجا آورده اید که در جنگ احتمالی بعدی آمریکا با ایران کشته می شوند؟! ضمن اینکه فراتر از عادت و شغل کارکنان وزارت امورخارجه به دیپلماسی و انجام مذاکره با دیگران(به عقیده ایشان!) این در واقع ضرورت و بعضا نیاز به دیپلماسی و انجام مذاکرات است که وزارت امور خارجه به آن موظف می شود واقعا این چگونه تحلیل و بررسی مسائل سیاسی است که شما یکسویه تحلیل می کنید و تفسیر می کنید و به واقع فقط آنچه دل تان می خواهد را باصطلاح(و با عرض پوزش) تحویل مخاطب می دهید؟! مگر قرار است آمریکا با ایران جنگ زمینی داشته باشد و عملا در خاک ایران نیروی نظامی پیاده کند که صحبت از ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ سرباز آمریکایی کشته شده می کنید و یا احتمال آن را می دهید؟! و قس علیهذا! والله اعلم
ایرج۴۰۳۹۶۳۹۰۹:۰۳:۵۷ ۱۴۰۴/۷/۱۶
تمام بدبختی ما از اینه که سالها یک سری بنشستند اینجا و فکر میکنن که همه کاره دنیا هستند و خودشان یک طرفه فسخ میکنن و شعار میدن،چپ و راست هم ندارد .
بهروز۴۰۳۹۶۴۴۰۹:۱۴:۵۵ ۱۴۰۴/۷/۱۶
چرا با سیاسی کاری زنگنه محاکمه نشد واز زیر تیغ عدالت با فرافکنی وجو سازی وهمیاری رفقا فرار کرد
ناشناس۴۰۳۹۶۷۲۰۹:۳۳:۰۷ ۱۴۰۴/۷/۱۶
چرا وزرای مربوط به دبش در سال 98 تا 1400 برخورد نشد؟ چرا با روحانی برخورد نشد؟ غربگراها انگار خیلی قدرت دارند.
ناشناس۴۰۳۹۶۴۷۰۹:۱۷:۴۰ ۱۴۰۴/۷/۱۶
زنگنه از سال 1402 با حکم دادگاه ممنوع الخروج است. منتها مزدوران رسانه ای با پول پاشی دارن اذهان مردم را طرف دیگری میبرند. برخورد با بابک زنجانی هم دلایل سیاسی داشت وگرنه امثال زنجانی تحریم ها رو برای کشور دور میزدن. ولی جریان نفوذی اصلاحچی همه راههای دور زدن تحریم ها را در راستای برجام به طرف غربی لو داد.
ناشناس۴۰۳۹۶۵۹۰۹:۲۳:۵۹ ۱۴۰۴/۷/۱۶
مذاکرات خیانتی را پایان دهید برای همیشه
ناشناس۴۰۳۹۶۶۷۰۹:۲۷:۵۷ ۱۴۰۴/۷/۱۶
بایستی تمامی کسانی که عمدا یا سهوا باعث اینهمه خسارت به کشور شدند هم در قضیه کرسنت و هم تاخیر fatf محاکمه شوند بصورت علنی تا دیگر تکرار نشود
ناشناس۴۰۳۹۶۷۱۰۹:۳۰:۴۷ ۱۴۰۴/۷/۱۶
چرا جلیلی از مناظره هراس دارد؟؟
ناشناس۴۰۳۹۷۲۵۱۰:۵۶:۴۲ ۱۴۰۴/۷/۱۶
زنگنه چرا پیشنهاد مناظره در مورد کرسنت با زاکانی را نپذیرفت و رد کرد ؟!
ناشناس۴۰۳۹۷۵۷۱۱:۳۵:۲۶ ۱۴۰۴/۷/۱۶
زنگنه و جلیلی زاکانی کاره ای نبوده.
ناشناس۴۰۳۹۶۷۴۰۹:۳۵:۰۲ ۱۴۰۴/۷/۱۶
چرا عکس جلیلی را نمیزنید؟ سعی کنید عدالت را رعایت کنید
ناشناس۴۰۳۹۶۸۶۱۰:۰۶:۰۲ ۱۴۰۴/۷/۱۶
یک مناظره شفاف و عمومی با حضور زنگنه، جلیلی و پورمحمدی برگزار کنید تا مردم قضاوت کنند در چه کسی غش هست و چه کسی درست می گوید. در ثانی پس از این همه خسارت چرا هیچ دادگاهی در خصوص برخورد با متخلفین و مقصرین برگزار نمی شود مدعی العموم کجاست؟
ناشناس۴۰۳۹۷۳۱۱۱:۰۷:۳۰ ۱۴۰۴/۷/۱۶
به هر حال خسارات قرارداد کرسنت را داره دریافت می کنند.
ناشناس۴۰۴۰۰۲۷۱۹:۱۲:۰۳ ۱۴۰۴/۷/۱۶
اینکه بابک زنجانی تو حسابش پول داره یا نداره و چقدر داره رو باید زنگنه اطلاع داشت؟ اصلا حساب زنجانی چه ربطی به زنگنه داره؟ این رو باید دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و قوه قضائیه تحقیق می کرد و مطلع می شد و تصاحبش می کرد نه زنگنه. مگه زنجانی در اختیار قوه قضائیه و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی نبود؟ مگه بازپرس نداشت؟
yektanetتریبون

آخرین عناوین