دکتر رضا پور حسین /روان شناس؛ یک «رگه»شخصیتی که تنه به «نارسیسیسم» میزند در بعضی آدمها وجود دارد که فکر میکنند مردم در انتظار آمدن آنهاست، و آنان را «منجی» خود میپندارند.
اما وقتی اینان از چنبره ی «توهم» خویش بیرون میآیند، درمییابند که هیچکس در انتظار آنان نبوده، و «خودمنجی پنداری» آنان تنها یک توهم بوده است.
این گونه شخصیتها توهم دیگری نیز دارند و آن این است که فکر میکنند شخصیت مستقلی دارند، در حالیکه آدمهای متوهم، مشتریهای خوبی برای دسیسهگران داخلی و خارجی محسوب میشوند؛ چه بدانند و چه ندانند. ممکن است انگیزههای آنان متفاوت باشد، اما نتیجه و انگیخته ی رفتارشان یکی است.
رگهی دیگر اینگونه شخصیتها، تلونی است که در ذهن و رفتار خویش دارند، حتی نظام مفهومی و واژگان آنان از وهله ای به وهله دیگر متفاوت میشود. این «تلون» نشانهی خوبی نیست. حداقل، گمان این است که آنان منفعل بوده و میتوان آنان را تحت تاثیر قرار داد. کافی است از اینگونه آدمها تعریف و تمجید شود، سریعا احساس خودبزرگبینی آنان برپا شده و به قولی گٔل میکند.
رگههای ذهنی و رفتاری افراد، نمودی از شخصیت درونی آنان است که البته فهم آن خیلی راحت نیست، بلکه دقت و هوشیاری لازم دارد.
نتیجه گیری :
«رگه» ترجمه خوبی از واژه trait است. بعضی آن را «صفت» ترجمه کرده اند، اما ترجمه مرحوم دکتر محمود منصور به رگه، ترجمه بهتری است. رگه واژه ای فارسی است و نمود و نمونه ای از یک «معدن» درونی است. شخصیت آدمی، بمنزله معدنی پنهان است که از رگه های ظاهری آن، ماهیتش مشخص میشود.


