دیگر حتی ساده لوح ترین افراد نیز اذعان دارند که تجاوز رژیم اشغالگر قدس به ایران و اقدامات جنایتکارانه و تروریستی آن علیه کشورمان بدون هماهنگی و همراهی دولت آمریکا امکان تحقق نداشته و ندارد. موضوعی که البته آمریکایی ها خود نیز آن را کتمان نمی کنند و مثلاً به تازگی شاهد بوده ایم که تد کروز از سناتورهای آمریکایی نزدیک به ترامپ در یک مصاحبه تلویزیونی اعتراف کرده که آمریکا در هماهنگی و همراهی کامل با اسراییل است و فعالانه به آن کمک می کند.
با این همه مشکل کار دولت ترامپ این است که تصور و مفروضاتی را در مورد تجاوز رژیم اشغالگر قدس به ایران داشت که اکنون هیچیک از بنیادهای آن قابل مشاهده نیست. ترامپ این تصور را داشت که ایران خیلی زود به ورطه ناامنی و سوریه سازی می افتند. با این حال هر لحظه که می گذرد شاهد تقویت انسجام و وحدت ملی در کشورمان هستیم. حضور طیف های گسترده مردم در نماز جمعه سراسر کشور عینی ترین نمود این مسأله است.
تردیدی نیست که در صحنه بودن مردم کشورمان خود ورای هر قدرتی است. این همان موضوعی است که بسیاری از جریان های مخالف با ایران هم به آن اشاره داشته اند و تاکید کرده اند که اکنون مردم ایران متحدتر از هر زمان دیگری شده اند و در هم شکستن آن ها دیگر ممکن نیست.
در عین حال تجاوز صهیونیست ها علیه ایران آن هم در وضعیتی که مذاکرات غیرمستقیم هسته ای در جریان بود؛ برای سال های سال این گزاره را در ذهن ایرانیان تثبیت می کند که مذاکره جز اهرم فریب دشمن نیست و نباید به آن توجه کرد. کما اینکه اکنون بسیاری از رسانه های غربی نیز صراحتا به این مسأله اعتراف می کنند. اکنون جهان می بیند که ایران مذاکره می کرد و مورد تجاوز رژیم اشغالگر قدس با همراهی آمریکا قرار گرفت. این مسأله از منظر قدرت نرم یک رسوایی تمام عیار برای آمریکا است.
و در نهایت اینکه ترامپ اکنون خیلی خوب حس می کند که ماجراجویی علیه ایران می تواند قمار خطرناک دوره حضورش در قدرت باشد. وی با توجه به قدرت نظامی و منطقه ای و وحدت داخلی ایرانیان؛ ماجراجویی علیه کشورمان را خطرناک تر از هر زمان دیگری یافته است. این چیزی نبود که او انتظارش را داشته باشد.
اکنون هم توانایی های هسته ای ایران دست نخورده باقی مانده و هم رژیم صهیونیستی در موقعیت ضعف و تحت ضربات ایران قرار گرفته است. درست به همین دلیل است که بیراه نیست اگر بگوییم ترامپ در یک بن بست راهبردی قرار دارد.



