خبرگزاری فارس کرمان - مهدیه طاهری مقدر: در کربلای خونین چهارمین سالگرد حاج قاسم سلیمانی، چه بسیار رقیه‌ها و علی‌اکبرهایی که پیش چشم پدر و مادر اربا اربا نشدند و چه بسیار پدر و مادرهایی که به داغ عزیزان خود ننشستند و هیچ فرقی بین ایرانی و غیر ایرانی نبود، چراکه در این میان ۱۴ شهید و شهیده اتباع نیز از این دنیای فانی رخت بربستند و آسمانی شدند که یکی از این شهدای اتباع شهیده ۴ ساله «نازنین فاطمه عزیزی» است که به همراه مادربزرگ خود به نام اشرف دادی دهنوی ۵۳ ساله که ایرانی است آسمانی شد و با هم همسفر بهشت شدند.
به سراغ روح الله عزیزی، پدر داغدار شهیده ۴ سالهای به نام نازنین فاطمه عزیزی و همچین داماد شهیده اشرف دادی دهنوی از شعارهای حادثه تروریستی می‌روم و لحظاتی با او همکلام می‌شوم. وی در حالی که سعی داشت تصویری زیباتر از دختر خود در میان صدها تصویر در گوشی خود پیدا کند و من نشان دهد ابراز کرد: دختر من با شهادت نام خود را در تاریخ ماندگار کرد و چونان نوه پیامبر اکرم که در کربلا شهید شد او نیز هرگز کشته نشده بلکه تا ابد زنده است و فرزند کوچک من هم که مظلومانه مورد حمله دشمنان قرار گرفت نیز با تأسی از فرزندان پیامبر، راه و روش آنان را ادامه داد. ای کاش که دست پدر خود را نیز بگیرد.
این پدر شهیده مظلوم و اما مقتدر پیام خود به داعش را اینگونه ابراز کرد: با این که غم دارم اما با صلابت به دشمنان اسلام اعلام می‌کنم که هیج غلطی نمی‌تواند بکنند و حتی اگر یک نفر از مسلمانان باقی بماند باز هم از اسلام و دین دفاع می‌کند. ما با این ترقه‌بازی‌ها از هیچ نمی‌ترسیم و این بار پرشورتر از قبل، از انسانیت، دین اسلام، عدالت واقعی اسلامی و مردم مظلوم غزه دفاع خواهیم کرد. و دشمن مطمئن باشد که تا آخرین قطره خون خود از مردم مظلوم غزه و اسلام دفاع خواهیم کرد.
او در خصوص روز حادثه و شهادت فرزند خود گفت: عصر روز حادثه همسرم با من تماس گرفت که دختر بزرگ و مادر من شهید شده و دختر کوچکم گم شده که آن روز تا صبح روز بعد در بیمارستان‌ها به دنبال آنان گشتیم که بالاخره صبح روز ۱۴ دی با پیگر بی‌جان دختر کوچکم و مادر خانم خود در سردخانه مواجه شدم و دختر بزرگ من نیز مجروح شده بود که در بیمارستان بستری بود.
شهیده تنها دلخوشی در این روزهای من است
این جا بود که این پدر به پهنای صورت اشک ریخت و لحظاتی فقط به سنگ سفید کوچک دخترش خیره ماند.
نمی‌دانم که دختر بابا چه کلماتی در گوش پدر گفت، اما این پدر به یک باره اشک‌های خود را پاک کرد و قصه را ادامه داد.
وی ابراز کرد: زمانی که خواستم پیکر اربا اربا دخترم و مادر خانم خود را تحویل بگیرم به ما گفتند که آنان شهید هستند و زمانی که این کلمه را شنیدنم آرامش عجیبی در وجودم احساس و ناگهان گریه من قطع شد و این کلمه چند حرفی شهیده تمام دلخوشی من در این روزگار سخت و دشوار شده‌است و امیدوارم خداوند این دو شهیده را از ما قبول کند.
اما من مطمئن هستم که از همان ابتدای تولد خدواند این فرزند من را برای شهادت انتخاب کرده بود چراکه رفتار و منش او در عین کودکی عجیب و دلنشین بود.
عزیزی اذعان کرد: یادش بخیر همیشه در ایام سالگرد سردار به من التماس می‌کرد که او را به گلزار شهداء و مزار حاج قاسم بیاورم و در ماهای اخیر که شاهد جنگ و خونریزی در غزه هستیم، خیلی دلش برای کودکان فلسطین می‌سوخت و با زبان کودکانه از من می‌پرسید چرا که این کودکان این گونه خاکی و خونی می‌شوند و من سعی در آرام کردن او داشتم.
شهیده اشرف دادی دهنوی برای حاج قاسم آبگوشت نذر کرد
به سراغ دختر برادر شوهر شهیده اشرف دادی دهنوی می‌روم تا چند کلمه بیشتر از شهیدانه زیستن را یاد بگیرم.
وی از احساس خود در زمان شهادت زن‌عمو سخن به میان می‌آورد و ادامه می‌دهد: زمانی که از شهادت وی باخبر شدم از طرفی اشک امان من را بریده بود و واقعا شرایط سختی را تجربه کردیم و از طرف دیگر به حال خود غبطه خوردم که چگونه در سالگرد سردار و سالروز میلاد حضرت مادر گوی شهادت را ربودند و ما هنوز در این دنیای فانی مانده‌ایم و آنان که عاقبت به شهادت شدند، ای کاش ما را دریابند و از آن دنیا برای ما دعا کنند.
این دختر جوان در خصوص زندگی شهیده اشرف دادی دهنوی ابراز داشت: خاطرم هست چند ماه پیش زن عموی من برای حاج قاسم دیگ نذری آبگوشت تهیه و با شوق و ذوق آن را بین دوستان و آشنایان پخش کرد اما روزگار چنین رقم زد که هفته گذشته در همان دیگ برای ایشان آبگوشت پختیم، همچنین ما به همراه او در تشییع پیکر سردار و در مراسم‌های سالگرد حاج قاسم در سالهای گذشته همیشه حضور پیدا می‌کرد‌ه‌ایم و علاقه وی به سردار واقعا قابل تعریف نیست.
وی ابراز داشت: همانطور که در دوران دفاع مقدس دایی من در این جنگ شهید شد، اکنون نیز زن عموی خود را تقدیم ایران اسلامی کرده‌ایم و دشمن بداند این کارهای بزدلانه هیچ‌گاه سبب نمی‌شود که ما از راه انقلاب و امام دست بکشیم، و بلکه ایمان ما به مکتب حاج قاسم، راه او و ولایت فقیه استوارتر می‌شود.
به گزارش فارس : نمی‌دانم چگونه صبر زینب‌وار چنین خانواده‌هایی را می‌توان توصیف کرد، خانواده‌هایی که در کنار ما و در همین کوچه و پس کوچه‌های شهر زندگی می‌کنند اما زمانی که شهادت در خانه آنان مهمان می‌شود بدون رودربایستی او را می‌پذیرند و زینب‌وار در این مصیب بزرگ صبر پیشه می‌کنند و در برابر این غم بزرگ ایستادگی می‌کند تا مبادا دشمن از غم و اندوه یک ملت قهرمان و استوار خوشحال شود.
