به گزارش الف «یورگن هابرماس» جامعه شناس مشهور آلمانی که در ایران نیز به خوبی شناخته شده است و حتی برخی، آرای او را پایه و مبنای برخی تئوریسین های اصلاحات می دانند روز دوشنبه در بیانیهای با اشاره به بحثهای مختلف درباره غزه که در آلمان درگرفته تأکید کرده است نقطه نظرات متضاد در این بحثها نباید برخی اصول را به چالش بکشند و مورد مناقشه قرار دهند، اصولی که از نظر هابرماس و سه امضاکننده دیگر بیانیه، مبنای همبستگی به درستی فهمشده با اسرائیل و یهودیان در آلمان هستند!
هابرماس که همراه با دو کارشناس دیگر در رشته علوم سیاسی و حقوق این بیانیه را منتشر کرده عملیات حماس را "قتل عام حماس در روز ۷ اکتبر که با نیت محو زندگی یهودیان انجام شد" (!) خوانده و گفته است عملیات ارتش اسرائیل علیه این اقدامات تروریستی به لحاظ اصولی موجه است، ولی راهبر این عملیات باید باید اصل تناسب، اجتناب از کشتن غیرنظامیان و پیشبرد جنگ با ملاحظه دستیابی به صلح در آینده باشد.
این اظهار نظر دیرهنگام بزرگترین اندیشمند زنده چپ گرا در حالی است که بسیاری از چپ گرایان جهان بنا بر سنت همیشگی مبارزه با سلطه جهانی آمریکا در مجادله میان فلسطینیان و اسراییل که به نمایندگی از آمریکا و غرب در منطقه حضور دارد، بنا بر قاعده همیشگی جانب فلسطینیان را گرفته و با آنان ابراز همدردی می کنند.
عبدالله گنجی مدیر مسئول همشهری که دانش آموخته علوم سیاسی است در واکنش به این بیانیه در حساب کاربری خود در ایکس با یک جهت گیری سیاسی داخلی نوشته است:
هابرماس شاخص ترین چهره فلسفی آلمان و آخرین نحله مکتب چپ انتقادی در بیانیه ای: واکنش اسرائیل در برابر ترور حماس به لحاظ اصولی موجه است تجدیدنظر طلبان ایشان را سال١٣٨١به ایران آوردند و مشی فکری وی را جایگزین اندیشه امام کردند.عباراتی مانند"زیست مسلمانی"و"حوزه عمومی"از وی اقتباس شد.
اظهار نظری که با واکنش عطالله مهاجرانی مواجه شد. مهاجرانی در کامنتی ذیل توییت گنجی نوشته است :
از هابر ماس در سال ٨١ دعوت كردم. نه تجديد نظر طلب بوده و هستم و نه مى خواستم در برابر مكتب امام مكتب هابرماس را ترويج كنم. ماجراى دعوت از او و مخالفت سه گانه صهيونيست ها، سلطنت طلب ها و مجاهدين خلق را در مقاله اى نوشته ام. اوبعد از بازگشت از ايران در مقاله اى از ايران تچليل كرد.
اشاره گنجی به دعوت از هابرماس در دوره اصلاحات و سخنرانی او در دانشگاه تهران است که با استقبال بسیار زیاد دانشجویانی مواجه شد که بارها و بارها آرای او را در کتاب های درسی خود خوانده بودند. کتاب هایی که عمدتا تالیف و ترجمه دکتر حسین بشیریه استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و یکی از تئوریسین های مهم و مشهور اما نامرئی اصلاحات بود.
این فیلسوف و جامعه شناس آلمانی سال ها قبل هم در کیفرخواست دادگاهی در تهران متهم شده بود که در سفرش به ایران با عدهای از اصلاحطلبان دیداری مخفیانه داشته و به آنان درس براندازی داده است.
اشاره این کیفرخواست احتمالا به مفاهیمی مانند «نافرمانی مدنی» بود که البته در مورد آرای او مرکزیتی ندارد. مشی فکری او مشهور به گفتگوی خردورزانه است. او برخلاف دیگر چپ گرایان، دموکراسی را صرفا یک روبنای بورژوایی که تفاوتی با فاشیسم ندارد، نمی داند و البته به همین دلایل نیز برخی جریان های ارتدوکس تر چپ او را اساسا خارج از مختصات اندیشه چپ دانسته اند .
احتمالا آنچه موجب تعجب برخی از دانشجویان و دانشگاهیان آشنا با آرای او شده تناقضی است که در موضع گیری اخیر او با هسته اصلی اندیشه ورزی وی که گفتگوی خردمندانه و مدنیتی مبتنی بر تفاهم و عدالت و البته اخلاق است، مشاهده می شود. او مدعی است همه شهروندان باید نسبت به وضعیت جامعه، وضعیت سیاسی، چه در کشور خود و چه در سطح جهان حساس باشند و فعالانه دخالت کنند و در برابر سلطه طلبان به مقاومت مدنی پردازند. او این مقاومت مدنی را در برابر ستم و بیعدالتی وظیفۀ اصلی شهروندی میداند. منتقدان این فیلسوف و جامعه شناس آلمانی می پرسند در بیانیه اخیر هابرماس چطور مقاومت مردمی که نه یک سال و چند سال بلکه بیش از ۷۰ سال است که در معرض ستم سازمان یافته هستند دیده نشده و این فیلسوف و جامعه شناس مشهور مانند دستگاه تبلیغاتی صهیونیست ها واکنش به این بی عدالتی مزمن را «یهود ستیزی» خوانده است؟!
از نظر برخی دیگر از منتقدان او اندیشه گفتگوی خردورزانه نیازمند شرایطی است که باید مورد رعایت و توجه همه طرف های گفتگو به خصوص قدرتمندان باشد. اما عیارسنجی این اندیشه در نظام بین الملل و جامعه جهانی از همان سال های تاسیس جامعه ملل و به خصوص در سال های اخیر مورد تردیدهای بسیاری قرار گرفته است.