سانتیمانتالها مشغول کارند
روزنامه فرهیختگان با اشاره به وقایع ورزشگاه نقش جهان و توییتریشدن فضای سیاست نوشت: «دنیای سیاست اینستاگرامیزه و توییتریزه شده است. این یک گزاره قطعی نیست ولی یک احتمال مهم است که هر روز نشانههای جدیای از خود بروز میدهد. سادهسازی وقایع و اصالت یافتن روایت به جای حقیقت دو عنصر مهم توییتری شدن سیاست است. نمونه مهم و متاخر ماجرا تحلیلها و روایتهایی است که از دوشنبه شب و بعد از وقایع ورزشگاه نقش جهان و بازی الاتحاد و سپاهان ارائه شده است. به چند نمونه توجه کنید.
یک روزنامهنویس کهنهکار و البته پرکار نوشته است: «وقتی حکومت سیطره سیاست را به همه عرصههای جامعه میبرد، ناخواسته ضربهپذیری سیاست هم بالا میرود. نمونهاش بازی الاتحاد و سپاهان...» به همین گزاره توجه کنید دال مرکزی تحلیلش این است، جمهوری اسلامی سیاست را به ورزش برده. وقتی از توییتری شدن سیاست حرف میزنیم دقیقا یعنی همین. یکی از ارکان توییتری شدن سیاست این است که برای تحلیلگر مهم نیست حقیقت چیست. جامعه اینقدر قطبیده شده که سراغ حقیقت نمیرود، پس من لازم نیست برای حقیقت تلاش کنم، همین که روایت خودم را بسازم کافی است. اگر نگارنده که البته فرد باسابقه و محترمی هم هست به کارکرد حقیقت کار داشت، فارغ از قبح و حسنش ورود سیاست به ورزش را کار جمهوری اسلامی نمیدانست. حتما این فرد یادش هست که دو سال قبل دنیای ورزش با روسیه پس از جنگ اوکراین چه کرد و حتما باز هم یادش هست که همین دنیای ورزش این کار را با آمریکا بعد از لشکرکشی به عراق و افغانستان نکرد. او حتی یادش هست که در زمان پهلوی هم که حکومت در سکولارترین حالت خودش بود، بازی فوتبال ایران و اسرائیل چطور بین عامه مردم سیاسی شد و موجب کنشگری آنها شد. اینها گزارههای مهمی است به شرطی که حقیقت موضوعیت داشته باشد.»
این روزنامه در پایان خاطرنشان کرد: «ماجرا نقد نوشتن و تحلیل کردن بدون استدلال و سوار شدن بر موج شبکههای اجتماعی است. این تحلیلها در یک دیالکتیک مکمل همان شعارهای «فوتبال با سیاست نمیخواهیم» ورزشگاه نقش جهان هستند. این تحلیلها آن جملات را تهنشین میکند و آن شعارها مشوق چنین تحلیلهایی هستند و البته این وسط خطای این روزنامهنگارن و دانشگاهیان حتما بیشتر از آن تماشاچیای است که در ورزشگاه شعار میدهد. آنها خطای تحلیلشان این است که اراده سیاسی سعودی را سانسور میکنند اما اینها کنش ضدحقیقت را ترویج میکنند. امروز اگر واقعا مسالهمان تعالی ایران و توسعه است باید با سادهسازی و سیاستورزی توییتری و سادهسازانه مقابله کنیم.
امروز هم جمهوری اسلامی میداند که سعودی برای خروج از فشار جنگ یمن به سمتش آمده است و میخواهد هر از چندگاهی با پروژههایی مثل نقش جهان مرزگذاریهایی هم انجام دهد. بهخاطر همین فهم پیچیده است که دیروز از حسینیه امامخمینی همزمان، هم شنیدیم اگر ایران و عراق و مصر و سعودی متحد شوند آمریکا ضربه میخورد و هم شنیدیم آنان که میخواهند با تلآویو عادیسازی کنند روی اسب بازنده شرطبندی کردهاند.»
******
واکنش وزیر نفت به ناپدیدشدن یک دکل نفتی در خوزستان
اخیراً در شبکههای اجتماعی خبری مبنی بر سرقت و جمع آوری یک دکل نفتی در ۷۰ کیلومتری اهواز منتشر شد که به گفته منابع آگاه این دکل هیچگونه ارتباطی با شرکتهای دولتی نفتی ندارد و متعلق به بخش خصوصی است. همچنین گفته شد که از دلایل عدم موضعگیری شرکتهای نفتی دولتی نیز در خصوص این موضوع، عدم ذینفع بودن آنها و متولی بودن بخش خصوصی است.
امروز وزیر نفت با اظهارنظر رسمی در این خصوص، خطبطلانی بهروی همه شایعات و گمانهزنیها کشید. جواد اوجی در اینباره گفت: «این دکل متعلق به دولت و یا حتی بابک زنجانی نیست، مربوط به شرکت خصوصی است و مدتی هم این دکل رها بوده است.»
******
دلیل جمعکردن برخی پلهای عابر پیاده تهران چیست؟
موضوع جمعآوری برخی پلهای عابرپیاده در تهران، مورد توجه شهروندان و برخی رسانهها قرار گرفته که این مسئله، واکنش یک عضو شورایشهر تهران را بهدنبال داشت.
سید محمد آقامیری در این باره گفت: «پلهای عابر پیاده که در روزهای گذشته در پایتخت جمعآوری شدند، زائده بصری ایجاد کرده بودند و کارایی نداشتند.»
او با بیان اینکه پلهای عابر پیادهای که در حال جمعآوری است، فلزی هستند، توضیح داد: «بر اساس یک ماه بررسی مداوم به نتیجه رسیدند که این پلها کارایی ندارد و میزان رفت وآمد در آن روزانه کمتر از ۱۰ نفر است.»
رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران تأکید کرد: «این پلها زائده بصری ایجاد کرده بودند؛ درحالی که هیچ استفادهای نداشتند و به نظر میرسد که شاید علت راهاندازی این پلها در گذشته استفاده از فضای تبلیغاتی آن بوده اما حالا میبینیم که ظرفیتی برای تردد شهروندان ندارد. برای مثال در تقاطع خیابان هلال احمر با میدان هفت حوض نارمک هیچ کسی از پل استفاده نمیکند و به همین دلیل چنین پلهایی را جمعآوری کردهاند.»
آقامیری افزود: «اکثر پلهایی که جمع آوری شدند پلهای فلزی بودند؛ در جمعآوری پلههای برقی پلهای عابر پیاده برنامه بر این است که یا رمپهایی با شیب هشت درصد و یا پلههایی با ارتفاع ۱۲ سانتیمتر جایگزین شود.»
عضو کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای اسلامی شهر تهران با بیان اینکه روند جایگزینی رمپ با پلههای برقی در پایتخت آغاز شده است، گفت: «تا یک یا دو ماه آینده ۵۶ پل مکانیزه در تهران به پلهای دارای رمپ و پلههای ۱۲ سانتیمتری تبدیل میشود.»
******
توافق ایران و آذربایجان بر سر کریدور زنگزور
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی، از توافق ایران و جمهوریآذربایجان بر سر کریدور زنگزور و گذر آن از خاک ایران خبر داد.
کمال خرازی در گفتوگو با پایگاه اینترنتی شورایراهبردی روابط خارجی در خصوص سرنوشت کریدور زنگزور اظهار داشت: «باکو، کریدور زنگزور را به نحوی که در حاکمیت جمهوری آذربایجان باشد و اتصال نخجوان را به خاک اصلی آن تامین کند، در قبال کریدور لاچین مطرح میکرد که در اختیار ارمنستان بود و قرهباغ را به خاک ارمنستان متصل میساخت؛ اینک که مسئله قرهباغ حل و طبعا کریدور لاچین بلااثر شده است، دیگر توجیهی برای درخواست چنین کریدور متقابلی وجود ندارد؛ البته، کشورها میتوانند در قالب همکاری ترانزیتی راههای ارتباطی خود را در اختیار همسایگان خود قرار دهند و چنین همکاری بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان هم قابل دفاع است، ولی لازمه برقراری چنین ارتباطی تهدید و اشغال نیست.
جمهوری اسلامی ایران از آنجا که بر اهمیت اتصال نخجوان به خاک جمهوری آذربایجان واقف است، حتی در صدد است چنین اتصالی را از خاک ایران برای جمهوری آذربایجان فراهم سازد و لذا با باکو برای ساخت جاده و راه آهنی به طول ۵۵ کیلومتر از روستای آق بند در منطقه زنگیلان در جنوب کشور جمهوری آذربایجان و در مجاورت مرز ایران و ارمنستان، تا شهر اردوباد در نخجوان، به توافق رسیده است که در دست پیگیری است.»
******
موضع وزیر ارشاد در خصوص تبلیغات ضد نظام برخی بازیگران سینما و تئاتر
محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه جلسه هیات دولت در رابطه با موضع وزارت ارشاد در خصوص بازیگرانی که تبلیغات ضد نظام انجام داده و یا میدهند، اظهار داشت: «روشن است این موضوع و تکلیف مشخص است. کسی که به قوانین جمهوریاسلامی احترام نگذارد، طبیعتا نمیتواند در حوزه های قانونی فعالیت داشته باشد و ما بر این موضوع تاکید داریم و محکم ایستاده ایم.»
گفتنی است چندی پیش کمپینها و پویشهایی برای مقابله با بازگشت سلبریتیهای هنجارشکن و افرادی شکل گرفت که در زمان اغتشاشات سال گذشته، مواضع ضد نظام اتخاذ کرده بودند.
شرکتکنندگان در این کمپین، اظهار نگرانی کرده بودند که مبادا مسئولان با اهمالکاری، مجوز بازگشت سلبریتیهایی را صادر کنند که در اغتشاشات گذشته سمت دشمن ایستادند و با دامن زدن به اغتشاشات و یا ترویج اباحهگری، امنیت اجتماعی و سلامت فرهنگ کشور را تهدید کردند.
پیش از این، مسئولان مربوطه در صداوسیما، وزارت ارشاد و قوه قضائیه مجددا تاکید کرده بودند که به هیچ عنوان به چنین افرادی اجازه حضور در رسانهها داده نخواهد شد، بلکه فعالیت مخرب آنها علیه شرع و قانون در فضای مجازی نیز محدود شده و خواهد شد. البته سلبریتیهایی که در اغتشاشات علیه دین و قانون کشور اقدامی نکردند و صرفا سلایق متفاوتی دارند، مشکلی برای فعالیت نخواهند داشت.
******
پیشنهاد زیدآبادی برای تشکیل هیئت هفتنفره
فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی تلگرامی خواستار تشکیل هیئت ۷ نفره متشکل از دو چهرهٔ معقول و معتدل از اصولگرایان، دو چهرهٔ موجه از اصلاحطلبان و سه چهره از نمایندگان متخصص و توانای جامعهٔ مدنی با هدف نجات ایران شد.
احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت:
در جبههٔ اصولگرایان به نظرم علی لاریجانی و محمدرضا باهنر برای حضور در چنین هیئتی مناسب باشند. اگر این دو نفر پا پیش بگذارند، تشکیل آن امکانپذیر خواهد بود"
وی نوشت :«در سالروز ولادت پیامبر اسلام دعا میکنم که خداوند برکاتش را بر این سرزمین ارزانی دارد و وطن و کشور و جامعه و مردم ما را از فرو رفتن در کام اژدهایی که در انتظار آن دهان گشوده است، نجات بخشد. باری، ایران با مخاطراتی بیسابقه روبروست و اگر اصلاحی فوری و فوتی در نحوهٔ حکمرانی در کشور صورت نگیرد، بروز فاجعه اجتنابناپذیر میشود، آن هم فاجعهای ویرانگرتر از حملهٔ مغولان که بارها نسبت به وقوع آن هشدار دادهام.!!
بارها گفتهام که انقلاب چیزی از بنمایههای حیاتی کشورمان باقی نمیگذارد و بند بند ایران را از هم میگسلد. ادامهٔ وضع موجود هم آثارش کمتر از آن مخرب نیست. در رویهٔ جاری حکمرانی اصلاح و تغییری ملموس ضروری است، اما ظاهراً همهٔ چهرههای اثرگذار سیاسی گویی فلج شدهاند و جز ابراز نومیدی یا بیچارگی یا هشدار و اخطار، کاری عملی از خود ساخته نمیبینند!
... نشستن و دست روی دست گذاشتن و مغلوب نیروهای افراطی در دو جبههٔ متخاصم شدن و در انتطار فاجعه به سر بردن، کمک به فاجعه است.
زنجیرهای این بیعملی را باید از دست و پا گسست و شجاعانه پا به میدان گذاشت و از هیچ تهدید و ارعاب و سرزنش و ناسزایی هم نهراسید. درک من این است که شمار بسیاری از اصولگرایان، اصلاحطلبان و فعالان مدنی و فرهنگی و سیاسی، به خطرات بیسابقهٔ رویاروی کشور واقف شدهاند و نیاز به کمک به فرایند تغییر و تحولی کارگشا برای نجات کشور را کاملاً احساس میکنند اما هر کدام منتظر برداشتن گامی از سوی رقیب خود هستند.
******
توبیخ برخی از مجریان صدا و سیما
رئیس سازمان صدا و سیما از توبیخ برخی مجریان این سازمان خبر داد.
پیمان جبلی در حاشیه جلسه امروز هیات دولت در جمع خبرنگاران درباره حاشیهسازی برخی مجریان صداوسیما در فضای مجازی، اظهار کرد: «با تعدادی از مجریانی که در فضای مجازی حاشیهسازی کردهاند، برخورد کردهایم و تعدادی نیز توبیخ شدهاند. همچنین برخی مجریان به ضوابط و قواعد وضع شده بیتوجهی کردند که تذکر گرفتند.»
وی ادامه داد: «ساماندهی فعالیت چهرهها از جنبههای مختلف در رسانه ملی مورد توجه قرار گرفته است که البته این اقدامات سلبی و بازدارنده نیست، بلکه ایجابی و مثبت و به نحوی میدان دادن به ظرفیت ها و استعدادهای جدید است. یکی از این اقدامات راه اندازی مرکز سیمرغ برای احیاء ساختارهای فراموش شده مانند تله تئاتر و نمایش رادیویی است که فرصتی برای شناسایی چهره ها و استعدادهای جدید بهویژه در حوزه بازیگری محسوب میشود.»
رئیس رسانه ملی افزود: «طی یکسال گذشته از چهره ها و ظرفیت های جدید در حوزه نمایشی و به عنوان مجری استفاده کردیم اما معتقدیم به طور دائم جریان تربیت و رویش چهره ها باید ادامه داشته باشد.»
******
آرمیتا گراوند، امتداد پروژه مهسا امینی
خبرگزاری ایسنا با اشاره به حادثه بیهوششدن دختر نوجوانی در مترو و دروغپراکنی رسانههای خارجی در این خصوص نوشت: «رسانههای فارسیزبان که در سالگرد فوت مهسا امینی سیلی سختی از مردم ایران خورده و فراخوانهای آنها برای ایجاد ناامنی در کشور با بیتوجهی در داخل کشور مواجه شده بود، حالا سوژه جدیدی پیدا کرده و سعی دارند که پروژه مهسای ۲ را کلید بزنند در حالیکه تلاش این چند روزه آنها باز هم با شکست مواجه شده است.
هرچند فیلمهای مختلفی از روز حادثه برای آرمیتا گراوندی در مترو وجود دارد و خانواده او هم اعلام کردهاند که دخترانشان در مترو بیهوش شده است، اما رسانههای دشمن مردم ایران سعی دارند القا کنند که او به خاطر حجابش مورد ضرب و شتم واقع شده است. کار حتی به جایی رسیده که وزیر امور خارجه آلمان هم نسیت به این اتفاق واکنش نشان داده و ژست حقوق بشری گرفته است.
دروغ پردازی درباره آرمیتا در حالی انجام شده که خانواده او روایت دیگری از روز حادثه دارند. شهین احمدی مادر آرمیتا گفته است که « دخترم با دوستانش برای رفتن به مدرسه در مترو شهدا قرار گذاشته بود که پس از ورود به ایستگاه قطار، هنگام سوارشدن دچار افت فشار شد و پس از به هم خوردن تعادلش سرش با لبه واگن قطار برخورد میکند. در این شرایط توسط دوستانش به بیرون از واگن قطار منتقل شد و بلافاصله با عوامل اورژانس تماس گرفته و دقایقی بعد آرمیتا به بیمارستان منتقل میشود. تصاویر و فیلمهای مترو را از زمان ورود تا لحظه سوار شدن به قطار را دیدیم لذا ادعاهای مطرح شده توسط آنها (رسانههای معاند) صحت ندارد.»
ناکامی دشمن در القای روایتی دروغ به مردم از طریق رسانههای خود به این دلیل است که مردم ایران به نیات این رسانهها برای به آشوب کشاندن و تجزیه ایران پی برده و اعتمادی به اخبار آنها ندارند. با این حال در کنار برخورد نهادهای امنیتی و قضایی با شایعهسازان در داخل کشور، باید برای مردم روشنگری بیشتری شود که دشمن چگونه دنبال ایجاد پروژه مهسا ۲ است.
یکی دیگر از اهداف دشمن برای چنین شایعهسازی و ایجاد ناامنی در کشور، ایجاد التهابات اقتصادی است زیرا با وجود تلاش های آنها، شاخص های اقتصادی در ایران رو به بهبودی بوده و این دستاورد مهم برای دشمن یک شکست محسوب میشود. آنها با ایجاد التهابات اقتصادی به دنبال این هستند که نارضایتی را در داخل کشور افزایش داده و مردم را در مقابل نظام قرار دهند اما با افزایش سواد رسانه ای مردم و اطلاع از پشت پرده رسانههای فارسی زبان این بار هم شکست خوردند.»
******
احتکار خودرو توسط دو خودروساز بزرگ کشور؟
خبرگزاری تسنیم نوشت: «با روند کاهشی ارزش ارزهای خارجی در کشور و پس از گرایش بازار به کاهش قیمت در کالاها و لوازم مختلف انتظار عمومی در جامعه کاهش قیمت خودرو بود که ماه گذشته نشانههایی از آن دیده شد، اما بهدلیل عرضه نشدن خودرو بهمیزان و در زمان مناسب، کاهشی شدن قیمت خودرو متوقف شد.
پس از مقاومت بازار خودرو در کاهش قیمت این شائبه مطرح شد که خودروسازهای بزرگ کشور بهبهانههای خاص و شاید بهامید تعیین قیمتهای بالاتر از طریق مکانیزم شورای رقابت از عرضه خودروی تولیدشده خود ممانعت بهعمل میآورند تا با بهاصطلاح تشنه نگهداشتن بازار، از کاهش قیمت آن جلوگیری شود!
اخیراً یک مقام سازمان ملی استاندارد با اظهارنظر خود به شائبه احتکار خودرو توسط برخی خودروسازان دامن زد. مهدی انگورج، مدیرکل دفتر تخصصی ارزیابی انطباق صنایع حملونقل و ماشینآلات سازمان ملی استاندارد در بازدید از پارکینگهای دو خودروساز بزرگ کشور (ایرانخودرو و سایپا) گفت: «در پارکینگ اتکا حدود دو هزار دستگاه خودرو دپو شده و همه این خودروها تأییدیه استاندارد دریافت کردهاند. باعث تعجب است که با وجود دریافت تأییدیه استاندارد و دریافت برچسب استاندارد اما همچنان این خودروها در پارکینگ باقی مانده است.»
بهگفته این مقام سازمان ملی استاندارد، خودروهای کوییک دپوشده در پارکینگهای سایپا و خودروهای رانا، پژوپارس، دنا و تارا دپوشده در پارکینگهای ایرانخودرو مشکل تأییدیه استاندارد و مشکلی برای تحویل به مشتری ندارند.
حال با توجه به اینکه اختلافنظر بین دستگاه قضایی (سازمان بازرسی کل کشور) و دستگاه نظارتی (سازمان ملی استاندارد) وجود دارد، آیا زمان آن نیست که سازمان تعزیرات کشور بهعنوان مرجع رسیدگیکننده به موضوع احتکار، بهاستناد گزارشهای منتشرشده به موضوع دپوی خودروها در پارکینگ خودروسازها ورود کند؟
سازمان تعزیرات البته تجربه قبلی در برخورد با تخلفات خودروسازها دارد و در بهمن ماه سال قبل رئیس این سازمان از جریمه ۱۴ هزار میلیارد تومانی یک شرکت خودروساز بهدلیل گرانفروشی خبر داده بود.
حالا این انتظار است که سازمان تعزیرات با ورود درست به موضوع احتکار خودرو و با بررسی آن در شعبههای ملی خود، احکام مناسب و بازدارنده را صادر کند و مانع از ممانعت خودروسازها در اصلاح قیمت خودرو در بازار شود.»