به گزارش الف، اوضاع برای محمدبن سلمان دیگر مثل سابق نیست. شاهزاده جوان برخلاف ماه های اول ترقی در ساختار قدرت که دائماً در مقابل دوربین رسانه ها ظاهر می شد و اشتیاق عجیبی به مطرح کردن خود به عنوان نماد تجدد، جسارت و پیشرفت در بافت سنتی و به شدت محافظه کار عربستان داشت کمتر در مقابل انظار مردم ظاهر می شود و خبرهایی نیز جهت تعجیل او در نشستن بر تاج و تخت به جای پدرش منتشر نمی شود.

این موضوع تقریباً به اوائل اردیبهشت ماه امسال برمی گردد که به طور ناگهانی صدای تیراندازی شدید در ریاض، پایتخت عربستان شنیده شد. همان موقع برخی در شبکه های اجتماعی و رسانه ها از احتمال وقوع کودتا سخن گفتند اما عربستان ضمن تکذیب این اخبار، اعلام کرد که یک پهپاد به کاخ پادشاهای نزدیک شده و نیروهای دولتی شروع به تیراندازی کرده اند. اما از آن روز به بعد ولیعهد عربستان در برابر دوربین رسانه ها قرار نگرفت و دیداری رسمی نیز با مقامات سیاسی خارجی نداشت تا این که در اواخر خرداد ماه با سفر به روسیه در مسابقات افتتاحیه جام جهانی فوتبال حضور داشت، اتفاقی که موجب شد به شایعات زخمی شدن و حتی مرگ او پایان داده شود. اما بعد از این رویداد دوباره غیبت رسانه ای بن سلمان تا به امروز ادامه داشته است.

در طول این مدت اخباری هم منتشر می شد که نشان می داد بن سلمان در کاخ های پادشاهی حضور ندارد. مثلاً مجتهد، افشاگر و فعال توییتری که به انتشار اخبار پشت پرده از خاندان سلطنتی در عربستان مشهور است یکبار عنوان کرده بود: بن سلمان از ابتدای دوره اختفای خود در یک کشتی گرانقیمت بر روی آب‌های سرزمینی دریای سرخ حضور دارد و البته گه‌گاه در بازه‌های زمانی نامنظم در یکی از قصر‌های ساحلی حضور می‌یافت.

البته دو روز قبل خبری فرانس 24 منتشر کرد که احتمالاً می توان آن را به عنوان تائید کننده توییت مجتهد به حساب آورد. این رسانه فرانسوی عنوان کرده بود یک پهپاد یمنی به قایق تفریحی بن سلمان در دریای سرخ حمله کرده است. البته طبق معمول تاکنون خبر دیگری از سرانجام این حمله منتشر نشده است. اما درباره این که چرا محمدبن سلمان نوعی انزوا و دوری گزینی را ترجیح داده حدس و گمانه هایی تا کنون در رسانه ها منتشر شده است.

مثلاً برخی به شکست عربستان در جنگ یمن و عدم توانایی برای به عقب راندن انصارالله بعد از حدود سه و سال نیم از آغاز جنگ اشاره دارند. بمباران مردم  و کودکان بی گناه یمنی بعد از مدت ها موجب فشار سازمان ها و نهادهای بین المللی به ریاض برای توقف جنگ شده است. اتفاقی که عربستان را در تنگنای عجیبی قرار داده است؛ به عبارتی ادامه درگیری می تواند به تلفات بیشتر نیروهای خودی و تشدید اعتراضات منجر شود و توقف جنگ نیز بعد از حدود چهارسال نوعی اعتراف به شکست و قدرت یابی بیشتر انصارالله در یمن است.

حتی برخی در این باره معتقدند مقاومت جانانه یمنی ها مقابل ریاض موجب شده که بن سلمان ثبات روحی و روانی خود را از دست بدهد و به همین دلیل برخلاف شخصیتی که دارد ناچار شده کمتر در مقابل رسانه ها ظاهر شود.

این مسئله در حالی است که چند هفته قبل شاهزاده احمد بن عبدالعزیز برادر ناتنی ملک سلمان و پسر ابن سعود، بنیانگذار پادشاهی به شماری از معترضان که علیه آل سعود بدلیل جنگ یمن و سیاست های ریاض در لندن شعار می‌دادند، گفته بود به جای شعار دادن علیه این خانواده، پادشاه و ولیعهدش را بازخواست کنند. همین واکنش بیانگر ادامه رقابت شاهزادگان سعودی برای تصاحب قدرت است. به خصوص این که تصفیه شاهزاده ها توسط ملک سلمان و پسرش نتوانسته به جنگ قدرت در عربستان پایان دهد و به همین دلیل ولیعهد از ترس انتقام گیری مجبور به کناره گیری غیر رسمی از سیاست و زندگی در انزوا شده است.

در این بین گمانه دیگری نیز مطرح می شود و آن به نتیجه نرسیدن اصلاحات اقتصادی و اجتماعی بن سلمان در عربستان است که موجب شده فشار مضاعفی به ولیعهد وارد شود. شاید به همین دلیل بود که اخیراً خبرگزاری الجزیره در توصیف شرایط محمد بن سلمان نوشته بود که ولیعهد از یک شکست به شکستی دیگر منتقل می شود. به این مسائل می توان به ورود عجیب عربستان به ماجرای سعد حریری که منجر به دخالت کشورهای خارجی نظیر فرانسه شد نیز اشاره کرد.

با تمام این شرایط باید گفت بدون شک اگر عربستان برخوردار از ذخائر گسترده نفتی نبود رفتار کشورهای غربی با آن تفاوت داشت اما دیپلماسی مالی سعودی موجب شده تا تبعات سیاست ها و جنگ افروزی های ریاض برایش قابل تحمل تر باشد.

در نهایت باید گفت بعد از مرگ ملک عبدالله، تندروی های ملک سلمان و پسرش در دو عرصه داخلی و خارجی(لبنان، عراق، سوریه، یمن، بحرین، قطر و ....) موفقیت آمیز نبوده و نه تنها به نتایج خاصی منجر نشده بلکه احتمال بی ثباتی را نیز در عربستان افزایش داده و به همین دلیل ولیعهد رغبت کمتری برای حضور در جمع دارد. اگر این احتمال صحیح باشد باید گفت نشستن محمد بن سلمان بر تاج و تخت پدر بسیار سخت شده است.