و حج را به‌پا دار...

گروه فرهنگی الف،   3970530164

حج، یادگار ماندگار حضرت ابراهیم(ع) است. حج در اسلام بسیار مورد توجه قرارگرفته است و علمای بزرگ مسلمان هریک به‌نوبه خود و از نگاه خود به عظمت حج اشاره کرده‌اند.

و حج را به‌پا دار...

به‌مناسبت موسم حج و عید قربان، روزنامه اعتماد مصاحبه‌ای با دکتر سید محمدمهدی جعفری، قرآن‌پژوه، پژوهشگر نهج البلاغه و استاد برجسته تاریخ اسلام انجام داده است که از نظر شما میگذرد:

نخست درباره سابقه آیین حج پیش از ظهور اسلام بفرمایید؟

به تصریح قرآن کریم، خانه کعبه را ابراهیم نبی (ع) به دستور خداوند بنا کرد. این خانه نمادی از توحید بود؛ به این معنا که مومنان نباید مجسمه‌ای از خدا می‌ساختند، زیرا این کار بت‌پرستی تلقی می‌شد. بر این اساس خداوند به ابراهیم (ع) دستور داد که خانه‌ای برای خدا بسازد که این خانه محل زیارت عموم باشد.

از این جهت در سوره حج، آیه ۲۷ خداوند به ابراهیم (ع) امر می‌کند: «واذِّنْ فِی‌الناسِ بِالْحجِّ یاْتُوک رِجالًا و علی کُلِّ ضامِرٍ یاْتِین مِنْ کُلِّ فجٍّ عمِیقٍ» یعنی «و مردم را به حج فرا خوان تا پیاده یا سوار بر شتران تکیده از راه‌های دور نزد تو بیایند» (ترجمه آیتی).

از این جهت این خانه در اصل اساسی برای توحید بوده است که ابراهیم ساخت. بعد از او، اسماعیل متولی این خانه شد و به حاجی‌ها و کسانی که به زیارت می‌آمدند، خدمت می‌کرد. چند نسل از زمان ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب (علیهم‌السلام جمیعا) گذشت و متاسفانه این خانه به بتکده بدل شد، یعنی دوباره بت پرستان آن را گرفتند.

تا اینکه قبل از ظهور اسلام، قبیله قریش متولی این خانه شدند که در واقع متولی بتکده بودند و همه قبایل عرب حدود ۳۶۰ بت در این خانه بنا کرده بودند که همه‌ساله برای پرستش بت‌های‌شان در کعبه به مکه می‌آمدند. البته در میان بت‌پرستان، مومنان حقیقی نیز به کعبه می‌آمدند و خدای احد و واحد را زیارت می‌کردند؛ با این تفاوت که زیارت مومنان با پرستش بت‌پرستان تفاوت داشت.

با ظهور اسلام چه اتفاقی افتاد؟

وقتی پیامبر اکرم (ص) در ۲۷ رجب عام‌الفیل (مطابق با ۶۱۰ میلادی) در چهل سالگی به رسالت مبعوث شد، ۱۳ سال در مکه بود و در این مدت زیارت خانه کعبه را به جا می‌آورد، اما نه به شکل مشرکین و بت‌پرستان و نه به قصد زیارت بت‌ها، بلکه در آنجا عبادت خاص مسلمانان برای خداوند احد و واحد را به جا می‌آورد.

تا اینکه پیامبر(ص) در سال ۱۳ بعثت، از مکه به مدینه هجرت کرد. ۶ ماه بعد دستور نماز رسید. البته پیش از آن هم نماز بود، اما نه به این شکلی که الان مسلمانان به جا می‌آورند. در ابتدا پیامبر(ص) رو به بیت‌المقدس نماز می‌خواند، به این مناسبت که بیت‌المقدس مسجدی بود که توحید در آنجا برقرار بود و مثل کعبه آلوده به شرک نشده بود.

اما بعد از ۶ ماه خداوند به پیامبر (ص) آیه‌ای نازل کرد و امر کرد که شما باید رو به مکه نماز بخوانید. مدینه در شمال مکه است و بیت‌المقدس نیز در شمال مدینه است. دستور تغییر قبله نیز در میانه نماز به پیامبر (ص) نازل شد. از این جهت پیامبر (ص) در میانه نماز درست از شمال رو به جنوب بازگشت.

آیه ۱۴۲ سوره بقره، اشاره‌ای به همین موضوع دارد که می‌فرماید: «سیقُولُ السُّفهاءُ مِن الناسِ ما و لا هُمْ عنْ قِبْلتِهِمُ التِی کانُوا علیْها قُلْ لِلهِ الْمشْرِقُ والْمغْرِبُ یهْدِی منْ یشاءُ اِلی صِراطٍ مُسْتقِیمٍ» یعنی «از مردم، آنان که کم خردند، خواهند گفت: چه چیز آنها را از قبله‌ای که رو به روی آن می‌ایستادند برگردانید؟ بگو: مشرق و مغرب از آن خداست و خدا هر کس را که بخواهد به راه راست هدایت می‌کند.» (ترجمه آیتی).

یعنی اشاره دارد که این برای امتحان مومنین است. زیرا اتفاق مهمی رخ داد و از مومنان به توحید خواسته شده بود که به سمت کعبه‌ای که بتخانه شده، نماز بگزارند، آن هم برای خداوند. به هر حال با این فرمان، بار دیگر کعبه به خانه توحید بدل شد.

تا اینکه در سال ۶ هجری، پیامبر (ص) با عده‌ای از مسلمانان به قصد زیارت خانه خدا به سمت مکه عزم سفر کرد. مشرکین که از قصد پیامبر (ص) و مسلمانان آگاه شدند، سعی کردند جلوی آنها را بگیرند و مسلمانان در محلی به نام حدیبیه توقف کردند.

پیامبر(ص) پیکی را به سوی سران قریش فرستاد تا به آنها بگوید ما قصد زیارت داریم. آنها در ابتدا قبول نکردند تا بعد از مذاکرات، قرار شد قراردادی با مسلمانان بسته شود. قرار شد مسلمانان آن سال به مکه نروند و از سال بعد، هر سال به مدت ۳ روز برای انجام حج به مکه بروند. پیامبر (ص) پذیرفت و سال بعد (سال ۷ هجری) مسلمانان به مکه رفتند که آن حج، به عمره القضاء مشهور شد، زیرا در آن قضای حج سال گذشته را نیز به جا آوردند.

در ۳ روزی که مسلمانان برای حج به مکه رفتند، اهالی مکه از شهر بیرون رفتند. بعد از ۳ روز مسلمانان به مدینه بازگشتند. تا اینکه قریش قرارداد حدیبیه را نقض کردند. در قرارداد حدیبیه ذکر شده بود که قریش حق ندارد به کسانی که مورد حمایت مسلمانان هستند، تعرض کنند و مسلمانان نیز همین‌طور، نباید به کسانی که مورد حمایت قریش هستند، خسارتی وارد کنند.

اما قریش این تعهد را نقض کرد و بنابراین پیامبر اکرم (ص) در رمضان سال ۸ هجری با جمعیت عظیمی از مسلمانان به قصد فتح مکه از مدینه عزیمت کردند و ابوسفیان نیز ناگزیر به اسلام در آمد. بنا شد هر کس در خانه خودش است یا در خانه ابوسفیان در امان باشد. پیامبر(ص) و یارانش به سوی خانه خدا رفتند و بت‌ها را از خانه بیرون کردند. از سال دهم هجری نیز آیین حج تقریبا به شکلی که امروز می‌شناسیم، رایج شد.

آیا حج از سال هشتم، به صورت امروزین خود بود؟

ببینید در سال ۹ هجری پیامبر اکرم (ص) گروهی از مسلمانان را به همراه ابوبکر به عنوان امیرالحاج به مکه فرستاد. بعد از عزیمت ابوبکر و مسلمانان آیات اولیه سوره توبه نازل شد که می‌فرماید: «براءهٌ مِن‌الله و رسُولِهِ اِلی الذِین عاهدْتُمْ مِن الْمُشْرِکِین» یعنی «این اعلام بیزاری خدا و رسول اوست به مشرکانی که شما مسلمین با آنان عهد بسته‌اید (و آنان عهد شکستند) .» (ترجمه آیتی) .

با این این آیات که بیان اظهار بیزاری خدا و پیامبر (ص) از مشرکین (عهد شکن) است، مشخص شد که دیگر مشرکین حق ندارند که خانه خدا را زیارت کنند. پیامبر مفاد این سوره را به علی (ع) داد که به مکه برود و آن را به مردم مشرک مکه اعلام کند. علی (ع) بین راه به گروه ابوبکر رسید و خبر را به او داد.

او از علی (ع) پرسید که آیا امیری یا مامور؟ علی (ع) گفت مامور و باید این سوره را خودم یا کسی از خانواده پیامبر(ع) برای مردم مکه بخواند. خلاصه علی(ع) با آن قافله به مکه ر رفت و این آیات را برای مردم مکه قرائت کرد.

در سال دهم هجری نیز پیامبر(ص) خود به حج رفت و علی (ع) در این زمان به یمن رفته بود تا به رفع اختلاف برخی قبایل آنجا بپردازد. پیامبر (ص) فرستاده‌ای به یمن فرستاد تا به علی(ع) بگوید که قرار است امسال حج به صورت کامل برگزار شود و خودش را به مکه برساند. بنابراین حج در سال دهم هجری به شکل کاملی که امروز می‌شناسیم، برگزار شد.

البته ممکن است در جزییات تفاوت‌هایی باشد، اما اصل مراسم که شامل محرم شدن در لباس احرام و ۷ بار طواف کردن است، از همان زمان برقرار شد. البته خود پیامبر (ص) در سال هفتم هجری، به این صورت طواف کرد که ۳ بار اول دور خانه دویدند و چهار بار هم قدم زدند. اما به هر حال اصل طواف همین ۷ بار چرخیدن دور خانه خداست که از حجرالاسود که در دست چپ است، شروع می‌شود و بین مقام ابراهیم صورت می‌گیرد.

همچنین حاجیان باید نماز طواف را به جا آورند. پیامبر (ص) خود طواف نسا را نیز انجام می‌داد که عمر در زمان خلافت خود آن را نسخ کرد و از این حیث بین شیعه و سنی اختلاف است، یعنی طواف نسا نزد سنی‌ها واجب نیست و برای شیعه واجب است.

از دیگر مناسک حج سعی میان صفا و مروه است، یعنی ۷ بار باید میان این دو راه بروند. شب نهم نیز به عرفان می‌روند و از عرفات به مشعر. در مشعر بعد از نماز، ریگ برای رمی جمرات و شیطان‌ها جمع می‌کنند. این آداب در سنت پیامبر (ص) است و با این جزییات در قرآن نیامده است.

آیا قربانی کردن نیز جزو احکام حج است؟

بله، از همان ابتدا به لحاظ فقهی اصل بوده است. البته مشرکین نیز قربانی می‌کردند، اما قربانی آنها به قصد بت‌ها بوده اما مسلمانان برای خدای واحد قربانی می‌کردند. در نظر داشته باشید که بسیاری از احکام حج امضایی است، یعنی اختراع و ابتکار پیامبر (ص) نیست و از زمان ابراهیم (ع) برقرار بوده و بعدا مشرکین آن را تحریف کردند و پیامبر(ص) آن را تصحیح کردند.

بنابراین رمی جمرات و تراشیدن موی سر و کوتاه کردن ناخن قربانی می‌کنند و بعد از قربانی باز به رمی جمرات می‌پردازند و به ۳ نماد شیطان رمی می‌کنند. این اصل حج است. بنابراین احرام، طواف نماز، طواف نساء (نزد شیعه)، سعی بین صفا و مروه، رفتن به عرفات، برگشتن به مشعر، برگزاری نماز صبح و جمع کردن ریگ، آمدن به منا و رمی جمرات، حلق و تقصیر (کوتاه کردن موی سر و ناخن‌ها) و قربانی از واجبات حج تمتع است. قربانی نیز می‌تواند گوسفند یا شتر باشد.

هر کس به استطاعت خود قربانی می‌کند. الان هم به علت ازدحام برخی فقها می‌گویند که می‌توان بعد از حج در وطن خود قربانی کرد یا همزمان با حج، افرادی به نیابت از حاجی در وطن او قربانی کنند.

تفاوت حج تمتع با حج عمره در چیست؟

حج تمتع در ماه ذیحجه از سوم این ماه شروع می‌شود و برای مسلمانان مستطیع (دارای تمکن مالی لازم) واجب است. اما حج عمره در ماه‌های دیگر انجام می‌شود و رفتن به عرفات و مشعر و منا و قربانی کردن ندارد و فقط شامل احرام کردن و طواف کردن و نماز و سعی بین صفا و مروه و تقصیر است. البته یک عمره تمتع نیز داریم که برخی به جا می‌آورند.

اهمیت آیین حج در میان مسلمانان در چیست؟

شاید زیباترین و شیواترین بیان در فلسفه حج را دکتر شریعتی در کتاب «حج» بیان کرده‌اند. این کتاب بسیار زیباست و ضمن بیان فلسفه حج و مسائل مربوط به آن، به واقعیت‌های تاریخی نیز اشاره می‌کند. اما به صورت عمیق این آیت‌الله سیدمحمود طالقانی است که در تفسیر سوره بقره ذیل داستان ابراهیم(ع) آورده‌اند.

خلاصه آن این است که ابراهیم (ع) ابوالانبیاء (پدر پیامبران) است، زیرا از نوح نبی(ع) کتابی نمانده و سخنان او فراموش شده است. ابراهیم (ع) در شرایطی به نبوت مبعوث شد که تمام زمین را شرک فرار گرفته بود و در سرزمین او بابل که الان جزیی از عراق است، مردم بت‌پرستی می‌کردند و نمرود خود را خدای خدایان می‌خواند.

مردم دیگر نیز بت‌هایی را به صورت مجسمه می‌پرستیدند یا ستاره پرستی و خورشید پرستی می‌کردند. ابراهیم (ع) نخستین پیامبر مشخص تاریخی است که مساله توحید را اعلام کرد و نکته این است که اگر به این مقدار بسنده می‌کرد، فراموش می‌شد، از این جهت ابراهیم (ع) از سوی خدا مامور شد خانه‌ای برای خدا بسازد و به نام خدا و برای مردم (لناس) این خانه را بنا کند.

مردمی که خدای واحد را می‌جستند به این خانه به عنوان مظهری و نمادی از خدای واحد می‌نگریستند. بنابراین اهمیت حج در توحید است و مومنان به خدای واحد با حج توحید را اعلام و از شرک برائت می‌جویند. اگرچه بعد از ابراهیم (ع) به شرحی که بیان شد، باز مشرکین بر کعبه غلبه کردند، ‌اما به هر حال این مظهر توحید تا زمان اسلام باقی ماند و اسلام نیز برای اینکه این آموزه اساسی برقرار بماند، مراسم حج را در مقابل هر نوع بت پرستی و شخص پرستی و هواپرستی برقرار ساخت و تاکید کرد که خدا را بسیار به یاد آورید و فقط او را بپرستید.

آیا در حج جنبه اجتماعی و سیاسی هم مهم است؟

خیر، حج از همان زمان پیامبر(ص) برای مسلمان اهمیت سیاسی و اجتماعی وسیعی داشت. مسلمانانی که توانایی سفر حج را داشتند، به نمایندگی از منطقه و محلی که در آن زندگی می‌کردند، از سراسر جهان اسلام برای برگزاری این آیین به مکه می‌آمدند و از حال و روز دیگر مسلمانان مطلع می‌شدند و در بازگشت پیام‌ها و اخبار را برای مردم منطقه خودشان بازگو می‌کردند.

البته در آن زمان مثل امروز رسانه‌ها به این شکل گسترده نبود و حج گذشته از جنبه آیینی و دینی، نقش رسانه را ایفا می‌کرد. امروز البته مسلمانان به مدد رسانه‌ها از اخبار یکدیگر خبر دارند، اما کماکان حج نقش سیاسی و اجتماعی خود را به عنوان آیینی برای نشان دادن وحدت و اتحاد مسلمین ایفا می‌کند.

جلال آل‌احمد، در سفرنامه مشهورش «خسی در میقات» که قریب به ۵۰ سال پیش نوشته شده است، ضمن انتقاد از مدیریت عربستان در برگزاری حج، پیشنهاد می‌کند که بهتر است مدیریت برگزاری حج نه به صورت انحصاری بلکه به شکل مشترک و با همکاری شورایی از کشورها و جوامع مسلمان برگزار شود. نظر شما در این مورد چیست؟

به نظر من این نگاه صددرصد درست است. به خصوص امروز که عربستان و البته امریکا و انگلیس که در بنا کردن کشور عربستان از اول نقش داشته، در این امر دخالت می‌کنند، اهمیت این دیدگاه بیشتر خودش را نشان می‌دهد و باید شورایی مستقل از کشورهای مسلمان در قالب هیاتی این وظیفه را انجام می‌دادند. یعنی باید شورایی از عموم مسلمانان از مذاهب مختلف اسلامی این امر را به عهده بگیرند.

در پایان دوست داشتم درباره تجربه خودتان از حج بفرمایید. چند بار به زیارت خانه خدا مشرف شده‌اید و چه تجربه‌ای در این زمینه داشتید؟

من دو بار به زیارت خانه خدا رفته‌ام، یک بار به عنوان تمتع در سال ۱۳۶۲ و بار دیگر در سال ۱۳۸۳ به عنوان حج عمره که هر دو بار نیز بسیار خوب بود. در بار نخست با گروهی شامل ۳۲ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به حج رفتیم که در میان ایشان چندین نفر از دوستانم نیز حضور داشتند. آنجا علاوه بر به جا آوردن زیارت، به مطالعه در اوضاع و احوال سایر جوامع و ملل اسلامی نیز پرداختیم و از نزدیک با مسلمانان سایر کشورهای مسلمان آشنا شدیم.

نکته جالب توجه آن بود که حاجیان بیشتر کشورهای سنتی مثل ترکیه و مصر، سن بالایی داشتند، اما از کشورهای انقلابی مثل ایران و لیبی آن زمان و فلسطین و عراق و الجزایر جوان‌ها به حج آمده بودند و آن را نه فقط یک وظیفه مذهبی بلکه یک آیین سیاسی و اجتماعی نیز می‌دیدند. در سال ۱۳۸۳ نیز به خاطر کتاب پرتوی از نهج‌‌البلاغه با گروهی از نهج‌البلاغه‌پژوهان از سوی وزارت ارشاد اسلامی به حج عمره رفتم.

آن سال، آخرین سال مسوولیت آقای مسجدجامعی به عنوان وزیر ارشاد بود و ما مهمان رسمی دولت سعودی بودیم و به همین خاطر توانستیم نه‌تنها به مکه و مدینه، بلکه به طائف که منطقه‌ای بالنسبه خوش آب‌وهواتر است، نیز برویم و از قبر حضرت ابراهیم (ع) و آرامگاه ابن عباس در مسجد ابراهیم زیارت کنیم.

در آنجا شاهد ویلاهایی بودیم که متعلق به سران سعودی بود. می‌دانید که پیامبر در سال دهم بعثت بعد از وفات عموی بزرگوارشان ابوطالب (ع) و همسر گرامی‌شان خدیجه (س) مجبور شد از مکه بیرون برود و به طائف رفت و در آنجا از سوی سران قریش که آنجا باغ‌های بزرگی داشتند، با سنگ‌پراکنی آزار دید.

امروز نیز ویلاهای سران سعودی در همین منطقه محلی برای خوشگذرانی زمامداران است. به هر حال نکته مهم این است که خاندان سعودی با وجود ثروتی که در اختیار دارند، در خدمت رسانی شایسته به حجاج و زایران خانه خدا به خوبی عمل نمی‌کنند و مسائل آیینی و الهی حج را با مسائل سیاسی مربوط به خودشان خلط کرده‌اند.

yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. جنگ ترکیبی خودمان، علیه خودمان!

  2. کارگری انگشتر ۵۰ میلیاردی را به صاحبش بازگرداند

  3. فرآیند بازگشت مالکیت زمین به حوزه علمیه امام خمینی در حال انجام است

  4. جلاد، به پایان سلام کن!

  5. بهادری جهرمی: مبالغ جرایم رانندگی متناسب با تورم افزایش یافت

  6. تورم چه زمانی تک رقمی می‌شود؟

  7. نرخ تعرفه‌های خدمات بهداشتی درمانی ۱۴۰۳ اعلام شد/ نرخ رسمی ویزیت ۵۰% گران می‌شود!

  8. کلید تحقق شعار سال ۱۴۰۳

  9. بازداشت سومین عامل حمله تروریستی در مسکو

  10. فرامرز اصلانی درگذشت

  11. علی‌ ضیاء و افتادن در باتلاقِ ابتذال!

  12. آقایان رئیسی و اژه‌ای! آیا در پیشگاه خدای متعال و امام‌زمان (عج) پاسخی دارید؟

  13. انتقام از پوتین؟

  14. ائتلاف ایران، روسیه و چین تبدیل به کابوسی برای آمریکا می‌شود

  15. علم‌الهدی: امروز در کشور از آثار تحریم اقتصادی آمریکا مشکلی حس نمی‌کنیم

  16. سلبریتی‌ها چگونه با اعصاب مردم بازی می‌کنند؟

  17. رئیس سازمان برنامه و بودجه: تورم را وارد کانال ۲۰ درصد می کنیم/ تلاش برای رسیدن به رشد اقتصادی ۸ درصدی

  18. بازگشت احتمالی ترامپ چه تاثیری بر اقتصاد ایران دارد؟

  19. افزایش ١٧٠ درصدی حداقل حقوق کارگران در دولت سیزدهم

  20. خط و نشان حقوقی ایران برای کویت

  21. هشدار سخنگوی پلیس به رانندگان نوروزی؛ آمار تصادفات هولناک است!

  22. وزیر اقتصاد: در سال ۱۴۰۲ رکورد بیشترین سرمایه‌گذاری خارجی واقعی در ۱۶ سال اخیر شکسته شد

  23. کولرهای گازی بلای جان صنعت برق

  24. منظور: تخصیص ارز کشور برای واردات خودرو به صرفه نیست

  25. رشد نقدینگی ۱۸ درصد کاهش یافت

آخرین عناوین