ناگفته‌های پرونده سوپراستار/ گفت‏‌وگو با شاکی پرونده «پژمان جمشیدی»

  4040806029 ۸۹ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳۷ تکراری یا غیرقابل انتشار

شاکی پرونده پژمان جمشیدی می‌گوید؛ پزشکی قانونی دو بار موضوع تجاوز را تایید کرده و مستنداتش موجود است.

ناگفته‌های پرونده سوپراستار/ گفت‏‌وگو با شاکی پرونده «پژمان جمشیدی»

به گزارش روزنامه هم‌میهن، سه‌شنبه، ۲۹ مهرماه بود که یک خبر، صدر همه خبر‌ها در ایران نشست: «یک بازیگر مشهور به اتهام تجاوز به عنف، بازداشت و به زندان قزل حصار منتقل شده است.» هنوز چند دقیقه از انتشار این خبر نگذشته بود که نام پژمان جمشیدی به‌عنوان متهم این پرونده در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست چرخید؛ از همان زمان کاربران زیادی در دفاع یا رد عمل او صحبت کردند و منتظر ماندند تا مقامات قضایی درباره این موضوع اطلاع‌رسانی کنند.

همان روز قوه‌قضائیه اعلام کرد که یک بازیگر سینما در پی شکایت شاکی‌خصوصی با احضار به مرجع قضایی و تفهیم اتهام، بازداشت شد. چهار روز بعد، اما علی القاصی‌مهر، رئیس کل دادگستری استان تهران بدون نام‌بردن از این متهم در پاسخ به سوال گفت که قرار بازداشت او نقض شده تا قرار متناسب صادر شود. ساعتی بعد جمشیدی با قرار وثیقه آزاد شد. 

حالا زن جوانی که شاکی پرونده پژمان جمشیدی است و مادرش، برای نخستین‌بار جزئیات روند شکایت‌شان از او و اتفاقاتی را که افتاده، براساس مستندات موجود در پرونده، اعلام کرده‌اند. شاکی پرونده که نمی‌خواهد نام‌اش در گزارش بیاید از روزی می‌گوید که برای امضای قرارداد همکاری با پژمان جمشیدی، از دفترش به خانه او رفته و آنجا مورد تجاوز قرار گرفته است، همچنین یک زن هم در این ماجرا دخیل بوده و شاکی به‌واسطه اعتماد به او به خانه جمشیدی رفته است.

این زن جوان و مادرش می‌گویند همان شب با شکایت و گرفتن دستور قاضی، آزمایش پزشکی قانونی انجام داده و در گزارش این سازمان، تجاوز تایید شده است. به گفته آنها بعد از اینکه از او شکایت کردند، دوباره دادگاه از پزشکی قانونی استعلام خواست و این‌بار از جمشیدی هم تست DNA گرفتند و وقتی با آزمایش قبلی تطابق دادند، باز هم تجاوز را تایید کردند. آنها از همراهی خوب قضات دادگاه بدوی در روند رسیدگی به پرونده می‌گویند و حالا منتظر صدور رأی نهایی‌اند. زن جوان شاکی می‌گوید، بار‌ها از سمت پژمان جمشیدی و اطرافیان‌اش به او پیشنهاد ۵۰ میلیارد تومانی داده شده تا از شکایت خود صرف‌نظر کند، اما قبول نکرده است. 

«کامبیز برجاس»، یکی از وکلای پژمان جمشیدی، می‌گوید، وکلا هنوز پرونده را نخوانده‌اند، اما اتهام تجاوز را قبول ندارند. در چندروز گذشته انتشار خبر بازداشت پژمان جمشیدی به اتهام تجاوز، محل بحث و تحلیل‌های زیادی شد. عده زیادی از او حمایت کردند و گفتند این موضوع دروغ است و هنوز ثابت نشده؛ آنها فیلم آزادی جمشیدی از زندان را نشر می‌دادند، می‌گفتند اگر او واقعاً کاری کرده بود، آزاد نمی‌شد و همان سوالاتی را می‌پرسیدند که همواره از راویان آزار جنسی پرسیده می‌شود: «چرا زودتر شکایت نکردی؟»، «چرا به خانه‌اش رفتی؟»، «حتماً دنبال پول بوده»، «برای پژمان پاپوش دوخته‌اند»، «حتماً دسیسه‌ای وجود دارد» و. عده‌ای دیگر، اما با حمایت از زن شاکی پرونده، نوشتند که خشونت جنسی و جنسیتی، موضوعی پیچیده در سرتاسر جهان است که به این سادگی نمی‌شود درباره آن قضاوت کرد.

موضوعی که نظام کیفری در ایران و حتی در بعضی دیگر از نقاط جهان، ظرفی یا قوانین کافی برای برخورد با این موضوع را ندارد و نمی‌توان نقش عرف و سنتی که در این موارد بیشتر علیه زنان است را نادیده گرفت. بازمانده تجاوز در مسیر پیگیری حقوقی، چالش‌های خیلی زیادی دارد که اصلی‌ترین آن بحث ارائه دلیل است؛ او در مسیر ارائه دلیل با معیار‌های سختگیرانه قانون کیفری در ایران با چالش روبه‌رو است.

«زهرا مینویی»، وکیل پایه یک دادگستری که پیش از این روی پرونده‌های مربوط به تجاوز کار کرده می‌گوید، ما در متن قانون کلمه تجاوز نداریم، بلکه زنای به عنف داریم که به‌معنی برقراری یک رابطه کامل جنسی بدون رضایت است و مجازات آن هم جزو جرائمی است که حد دارد: «نحوه اثبات آن، هم می‌تواند اقرار باشد و هم چهار شاهد با ویژگی‌های خاص و قرائن. علم قاضی هم می‌تواند از ادله اثبات زنای به عنف باشد. ما در قانون آزار‌های جنسی را به‌معنایی که در دنیا مصطلح است، جرم‌انگاری نکردیم. قانون، بعضی اعمال منافی عفت و مزاحمت را تعریف کرده و این تعریف، شفاف نیست، به‌همین‌دلیل راه‌های اثبات آن هم سخت و پیچیده است.»

روایت شاکی پرونده
این روایت شاکی پرونده پژمان جمشیدی است. جمشیدی هفته گذشته بازداشت شد؛ بازداشتی که سروصدای زیادی به‌راه انداخت تا اینکه شنبه همین هفته بعد از چند روز بازداشت، آزاد شد. حالا زن جوانی که شاکی این پرونده است و مادرش، سکوت‌شان را شکسته‌اند، به «هم‌میهن» از این اتفاق و روند شکایت‌شان و مستندات پرونده در دادگاه می‌گویند.

این زن جوان که نمی‌خواهد نام‌اش فاش شود، می‌گوید در سال‌های اخیر برای حضور در سینما تلاش کرده، چند نقش کوتاه هم بازی کرده و رزومه‌اش را برای کارگردانان و بازیگران شناخته شده می‌فرستاده است: «برای آقای جمشیدی هم رزومه‌ام را فرستاده بودم. یک‌روز با من تماس گرفت و دعوتم کرد که بروم سر صحنه سریال «محکوم». من هم رفتم و آنجا کلی از من تعریف کرد و گفت که خیلی بااستعدادم. گفت کمکت می‌کنم که بازیگر بزرگی بشوی. من از اینکه رزومه‌ام مورد توجه قرار گرفته بود، خوشحال بودم. بعد از چند روز دوباره تماس گرفت و گفت، بیا سر یک فیلمنامه حرف بزنیم و قرارداد ببندیم. من هم رفتم سر صحنه سریال.»

متهم این پرونده به این زن جوان می‌گوید، قرارداد در جای دیگری است و باید با او به آنجا برود: «من هم اعتماد کردم و با او رفتم. وارد خانه که شدیم، در را قفل و شروع به کشیدن مواد کرد و دود آن را روی صورتم فوت می‌کرد. دست‌وپایم را بست و بعد به‌زور با من رابطه جنسی برقرار کرد. من میخکوب شده بودم و از پس‌اش برنمی‌آمدم. بعد نشئه شد و به کناری افتاد. من هم دنبال کلید گشتم و پیدایش کردم. آرام در را باز کردم و به کوچه رفتم، شروع کردم به داد و بیداد و گریه، حالم خیلی بد بود.»

بعد از داد و بیداد او، چندنفر از اهالی آنجا نزد او می‌روند و از ماجرا می‌پرسند: «دو نفرشان گفتند، باید به پزشکی قانونی برویم و سریع من را به آنجا بردند. همان شب، پزشکی قانونی تجاوز را تایید کرد. بعد از اینکه شکایت کردیم دوباره دادگاه از پزشکی قانونی استعلام خواست. این‌بار از جمشیدی هم تست DNA گرفتند و وقتی با آزمایش قبلی تطابق دادند، باز هم تجاوز را تایید کردند. تا همین جواب بیاید، دو ماه طول کشید و چقدر مادرم دوندگی کرد. همه این مستندات در پرونده موجود است.»

روند شکایت این شاکی شش‌ماه طول کشیده و آنطور که شاکی و مادرش می‌گویند در تمام این‌مدت، تحت فشار بوده‌اند؛ پیشنهاد‌هایی برای سکوت، تماس‌های مکرر و تلاش‌هایی برای متوقف‌کردن روند پرونده: «در تمام این‌مدت، بار‌ها دوستانش خواستند ساکتم کنند؛ همین هفته پیش در روزی که او را بازداشت کردند پیشنهاد‌های میلیاردی به ما دادند و ما قبول نکردیم. خودش چند بار گفته چقدر بدهم تا رضایت بدهید و از شکایت صرفنظر کنید؟ حتی وکلایش هم ما را تحت فشار گذاشتند. در مدتی که از شکایت کردن‌مان گذشته با متهم روبه‌رو نشدیم، نمی‌خواهم حتی دیگر لحظه‌ای او را ببینم.»

یکی از سخت‌ترین لحظات برای این زن جوان، لحظه‌ای بود که متهم را بازداشت کرده‌اند و او می‌خواسته آن لحظه را خودش به‌چشم ببیند: «سه‌شنبه هفته پیش، می‌خواستم فقط یک لحظه کوتاه آن لحظه را که به او دستنبد می‌زنند، ببینم تا شاید کمی آرام شوم. اما اجازه ندادند. همان روز کلی سند آورده بودند که او بازداشت نشود، اما قاضی قبول نکرد. قاضی تلاش کرد عدالت را اجرا کند، گفت که ممکن است او از کشور خارج شود و باید در بازداشت بماند تا تحقیقات کامل شود. همه حرفم این است که چرا اجازه ندادند حداقل ۱۰ روز در زندان بماند، شاید کمی از رنج من کم شود؟»

او می‌گوید شنبه همین هفته برایش پیامک ثنا آمده مبنی بر اینکه پرونده از دادگاه کیفری یک به شعبه یک دادگاه تجدیدنظر استان تهران رفته: «دو ساعت بعد از ارسال این پیامک خبر آمد که آزادش کرده‌اند.» در بخش دیگری از این گفت‌و‌گو، این زن جوان از فشار‌های اجتماعی و رسانه‌ای در این مدت می‌گوید: «خواندن نظرات بعضی از مردم، بیشتر از هر چیز دیگری دردآور بود. وقتی کامنت‌ها و نظرات عده‌ای را در این مدت خواندم، واقعاً رنجم صدبرابر شد. در این مدتی که بعضی از کارگردان‌ها متوجه شدند من از متهم شکایت کرده‌ام، بار‌ها پیشنهاد کاری به من دادند که بتوانند ساکتم کنند؛ همان کسانی که قبلاً حتی به رزومه‌ام نگاه هم نمی‌کردند.»

روایت مادر شاکی پرونده
مادر این زن جوان هم از اتفاقی روایت می‌کند که از شش‌ماه پیش زندگی خودش و دخترش را متحول کرده؛ او در تمام طول این مصاحبه حضوری، با گریه از روندی که با دخترش در این ماه‌ها طی کرده‌اند گفت و از آن روزی که این اتفاق برای دخترش افتاد: «من تهران نبودم، همان شب با من تماس گرفتند و گفتند دخترت تصادف کرده و خودت را به پزشکی قانونی برسان. خودم را به تهران رساندم و مستقیم رفتم آنجا و فهمیدم موضوع از چه قرار است. حال دخترم خیلی خیلی بد بود و پزشکی قانونی هم می‌گفت که باید دستور قاضی باشد تا بتوانند آزمایش بگیرند. آنقدر خودم را آنجا زدم، گریه کردم و گفتم آزمایش را انجام بدهید تا بالاخره دستور قاضی را گرفتیم و آزمایش انجام شد. همان موقع هم جواب پزشکی قانونی تایید می‌کرد که تجاوز صورت گرفته است.»

به گفته مادر شاکی، آنها حتی همان اول برای شکایت کردن تردید داشتند، اما بعد از چندروز برای دخترش ابلاغیه می‌آید که پژمان جمشیدی از او به‌جرم اخاذی شکایت کرده: «دست پیش را گرفته بود؛ خیلی عصبانی شدم، خودم به او زنگ زدم و گفتم به‌جای اینکه بگویی غلط کردم چنین کاری کردم، از دخترم شکایت کردی؟! حالا که این کار را کردی ما هم از تو شکایت می‌کنیم. شکایت کردیم و بعد از ۲۰ روز دستور بازبینی صحنه جرم داده شد.»

این مادر از سختی‌هایی که در این شش‌ماه از سر گذرانده می‌گوید؛ از زخم زبان‌هایی که به او زدند و می‌خواستند او را هم مثل دخترش از شکایت کردن منصرف کنند: «چقدر در این شش ماه به من می‌گفتند تو مادر نبودی، اگر مادر خوبی بودی اجازه نمی‌دادی دخترت بازیگر شود! می‌گفتند تقصیر خودت است، پژمان جمشیدی حق داشته!» او از جلسه سه‌شنبه هفته پیش دادگاه می‌گوید که در آن پژمان جمشیدی به قاضی و مستشارانش گفته با دخترش صیغه محرمیت خوانده: «قاضی همان لحظه به او گفته، خودت خواندی؟ گفته بله. قاضی گفته الان خطبه را بخوان ببینم بلدی؟ و او نتوانسته بخواند. دروغ گفته بود و دروغ‌اش معلوم شد. آن روز از دخترم هم خیلی سوال پرسیدند. طبق جواب پزشکی قانونی و اظهارات دخترم، دادگاه تشخیص اولیه داد که این جرم اتفاق افتاده و به‌همین‌دلیل قرار بازداشت صادر شد. قاضی‌ها آدم‌های خوبی بودند و حرف‌های دخترم را شنیدند و قانع شدند.»

برای این مادر و دختر، در تمام شش‌ماه گذشته سخت بوده که ببینند جمشیدی به کارش ادامه می‌دهد و انگار نه انگار که کاری کرده است: «حرف من این بوده که چرا این آدم باید اینطوری برای خودش بچرخد و فیلم بازی کند؟ چرا بیلبوردهایش در همه جای شهر دیده می‌شود، وقتی با بچه من چنین کاری کرده؟» او می‌گوید حال روحی دخترش در تمام شش‌ماه گذشته بسیار بد بوده؛ از همان موقع خانه‌نشین شده و جرأت نمی‌کند زیاد بیرون برود: «حتی نتوانستم او را پیش روانپزشک و تراپیست ببرم، چون می‌گفت به هیچ‌کس اعتماد ندارد و می‌ترسد هویت‌اش فاش شود.»

مادر شاکی می‌گوید: «ما آدم‌هایی نیستیم که دوست داشته باشیم کسی اعدام شود، اما از این ناراحتیم که این پرونده چطور به این سرعت از دادگاه کیفری به تجدیدنظر ارسال شد؟ چرا اینقدر زود آزادش کردند؟ آیا کار تمام مردم که در پله‌های دادگستری گرفتار بوروکراسی اداری‌اند به همین سرعت انجام می‌شود؟! روز دادگاه در هفته پیش، وکلای ایشان که وکلای پرنفوذی‌اند به ما گفتند که شنبه آزادش می‌کنیم و همین را در رسانه‌ها هم اعلام کردند. شنبه هم با وثیقه خیلی سنگین آزاد شد؛ همین وثیقه سنگین نشان می‌دهد که این پرونده در حال رسیدگی است و مدارکی وجود دارد که به نفع شاکی بوده است.»

حالا شاکی و مادرش می‌خواهند متهم به عقوبت کارش برسد: «حرف ما این است که چرا اجازه ندادند او حداقل کمی عقوبت کارش را ببیند تا با زنان دیگر چنین کاری نکند؟ زنانی که جرأت حرف زدن ندارند. ما می‌خواهیم مردم بفهمند که او چه کار کرده، می‌خواهیم کسانی که چشم‌شان را روی واقعیت بستند بفهمند که به اشتباه از او حمایت کرده‌اند.» او می‌گوید اسامی‌ای که در فضای مجازی از شاکی پخش‌شده، دروغ است و واقعیت ندارد: «این وظیفه ما نیست که بیانیه بدهیم و هویت خودمان را فاش کنیم تا اسم افرادی که به اشتباه به‌عنوان شاکی پخش‌شده، از شبکه‌های اجتماعی پاک شود. همچنین این پرونده جزئیات بیشتری دارد که فعلاً از گفتن‌اش معذوریم.»

از فرهنگ تجاوز تا طرح شکایت 
«زهرا مینویی»، وکیل پایه یک دادگستری که پیش از این روی پرونده‌های مربوط به تجاوز کار کرده می‌گوید، اساساً تجاوز اتفاقی نیست که در ملأعام رخ دهد و قطعاً در یک پستویی اتفاق می‌افتد که ارائه دلیل برای آن، به‌تنهایی و بدون حمایت و آگاهی‌های لازم که باید به همه آموزش داده شود، بسیار سخت و پیچیده است: «به‌ویژه وقتی بازمانده تجاوز یک زن است که از قبل روی دوش او کوله‌باری از رنج گذاشته شده و در فرهنگ تجاوز، همیشه محکوم به این است که قطعاً تقصیر خودش بوده، نباید در آن موقعیت قرار می‌گرفت و اگر در این موقعیت قرار داشته، یعنی خودش می‌خواسته است و با هزاران قضاوت دیگر روبه‌رو می‌شود.»

او می‌گوید چالش بعدی فرد بازمانده از تجاوز، مقابله با ترس‌هایش است؛ ترس از قضاوت، طرد شدن، بی‌اعتبار شدن و بی‌آبرو شدن: «این ترس هم می‌تواند از خانواده، دوستان و اجتماع بابت نگرانی از طرد شدن، انگ خوردن و محکوم شدن باشد، هم در مسیر قضایی و مواجهه با کارمندان و پرسنل دادگاه و پزشکی قانونی و درمجموع در مسیری باشد که بازمانده از تجاوز باید طی کند. اینکه نیروی تخصصی آموزش‌دیده در این حوزه نداریم و قانون و نهادها، حمایت ویژه‌ای از فردی که مورد تجاوز قرارگرفته، انجام نمی‌دهند، باعث می‌شود چالش‌ها بسیار سخت و پیچیده باشند.»

مینویی معتقد است، نسبت به گذشته تغییری در نگرش جامعه و دستگاه قضایی رخ داده ولی محسوس نیست: «به این معنی که درحال‌حاضر نمی‌توان گفت جامعه و دستگاه قضایی حتماً از بازمانده تجاوز به‌درستی و طبق استاندارد‌های جهانی حمایت می‌کنند. ولی فکر می‌کنم بعد از پرونده‌هایی که به‌ویژه بعد از جریان جنبش «می‌تو» در ایران مطرح و رسانه‌ای شد، پیشنهاد اهالی سینما برای تدوین آیین‌نامه خشونت که خشونت‌های جنسی را هم شامل می‌شد، رسانه‌ای‌شدن بسیاری از پرونده‌ها در همین عرصه و مطرح‌شدن گفتمان روایت‌ها در پرونده‌هایی که راویان در پرونده‌های تجاوز و آزار‌های جنسی شروع کردند، باعث شده است که جامعه تا حدی نسبت به این موضوعات حساسیت پیدا کرده باشد.»

به گفته این وکیل، این موضوع فقط مختص به ایران نیست: «اما موضوعی که ما بیشتر آن را حس می‌کنیم این است که متاسفانه فرهنگ ما فرهنگ تجاوز است؛ ازاین‌منظر که تا روایتی مطرح می‌شود، قضاوت‌ها شروع می‌شود و نوک پیکان آن به سمت راوی است و یاد نگرفته‌ایم گوش دهیم، حتماً اظهارنظر نکنیم، ساکت باشیم، مشاهده کنیم تا پرونده قضایی‌شده به سمت‌وسویی برود، تا راوی روایت خود را بدون ترس از قضاوت‌شدن، انگ‌خوردن و بی‌آبرویی مطرح کند. بدون اینکه بترسد. حتی فرصت دهیم که متهم روایت، عذرخواهی و هرآنچه می‌خواهد را مطرح کند.»

او می‌گوید ما بسیار زودتر از متهم، صف کشیده‌ایم که از آبروی او حفاظت کنیم و مراقب باشیم نام او مطرح نشود و قبل از طی‌کردن یک مسیر حقوقی، درباره آن قضاوتی مطرح نشود: «اما این نگرانی را اصلاً درباره راوی نداریم و درباره او هرجور قضاوتی را انجام می‌دهیم. قضاوت‌های متفاوتی هم داریم؛ از اینکه حتماً دنبال پول بوده تا اینکه پاپوش برای آزارگر دوخته شده و دسیسه‌ای وجود دارد و فرد بازمانده از تجاوز، خودش خواسته و بعداً آن را کتمان کرده است؛ به‌همین‌دلیل این تغییر محسوس نیست.»

او می‌گوید مجازات زنای به عنف اعدام است و طیف مجازات در این جرم نداریم و به‌همین‌دلیل، همین مجازات خودش به مانعی برای مطرح‌شدن شکایت تجاوز از سوی بازمانده می‌شود: «مسیر شکایت از کلانتری شروع می‌شود و فرد بازمانده از تجاوز باید به کلانتری مراجعه کند، برای پزشکی قانونی نامه‌ای دریافت کند و شکایت خود را باتوجه به نوع جرم در دادگاه کیفری و دادسرا مطرح کند. متاسفانه دستورالعمل یا قانون ویژه‌ای برای رسیدگی سریع به چنین جرائمی نداریم.

دلیل را باید شاکی بیاورد و آن بازمانده از تجاوز به‌دلیل فشار روحی و روانی‌ای که از سر گذرانده و در ادامه این مسیر متحمل می‌شود، ممکن است ذهن‌اش به‌درستی یاری نکند تا بتواند همه دلایل را مطرح کند؛ بنابراین اگر از ابتدا در چنین پرونده‌هایی یک مشاور حقوقی و مددکار و همراه نداشته باشد، حتماً ممکن است برخی دلایل را به درستی ارائه ندهد.»

به گفته زهرا مینویی، برای مثال برای فردی که مورد تجاوز قرار گرفته، لباس‌ها خودشان بخشی از دلایل هستند، فرد نباید دوش بگیرد، باید با همان لباس‌ها به پزشکی قانونی مراجعه کند و تحویل پزشکی قانونی شود: «توقع بسیار زیادی از یک بازمانده از تجاوز است که همه این موارد را به یاد داشته باشد. معمولاً هم در کلانتری‌ها نیروی متخصص وجود ندارد که فرد بازمانده از تجاوز بتواند با اطمینان از حمایت و ترس از قضاوت شدت شکایت خود را مطرح کند و مورد تمسخر و قضاوت قرار نگیرد و سریع نامه پزشکی قانونی را دریافت کند.

قطعاً نوع معاینه برای او فضایی ناامن ایجاد می‌کند و اضطرابی که از قبل داشته باعث می‌شود همین نقطه، جایی باشد که بسیاری از شاکیان بخواهند از ادامه مسیر و پیگیری حقوقی منصرف شوند. در نهایت بعد از پزشکی قانونی مرحله ثبت شکایت و مراجعه به دادگاه و بار‌ها روایت کردن شکایت است که خود این باعث می‌شود شاکی یا بازمانده از تجاوز متحمل فشار روانی شود. ما در دادگاه‌های کیفری، معمولاً مشاور زن هم نداریم و فرد بازمانده از تجاوز باید در یک فضای کاملاً مردانه روایت خود را شرح و به سوالات پاسخ داد و هیچ تضمینی نیست که این سوالات بار قضاوت نداشته باشد. همه این مراحل به نظر می‌رسد اتفاق می‌افتد و مسیر را سخت و پرچالش می‌کند.»

این وکیل پایه یک دادگستری می‌گوید، درنهایت ما قانون ویژه‌ای برای رسیدگی به جرائم جنسی نداریم و دادگاه‌های ویژه‌ای برای رسیدگی به این پرونده‌ها تشکیل نشده است (به‌معنی اینکه این دادگاه با دستورالعمل خاص، قضاوت ویژه و نیروی تخصصی به‌سرعت به این پرونده‌ها رسیدگی کنند «ما می‌دانیم که فرد بازمانده از تجاوز قاعدتاً دسترسی به عدالت برایش به اندازه متهم به آزار مهیا نیست؛ همه اینها به معنای خلأ‌های قانونی ماست و هیچ حمایتی از بازمانده تجاوز ندارد.

حتی نمی‌تواند از هویت خود – به‌معنای افشا نشدن آن- محافظت و ترس‌های انگ خوردن را هم حمل کند. همه این موارد باعث می‌شود مرور کنیم و ببینیم قانون در رویه قضایی ما چقدر نقص‌های زیادی در این مسیر دارد.» او می‌گوید با توجه به گفتمانی که به‌واسطه آگاهی اجتماعی در حال رواج پیدا کردن است، درصد بیشتری از بازمانده‌های تجاوز تصمیم می‌گیرند به قانون پناه ببرند و بخواهند پیگیری حقوقی کنند: «بنابراین ما قاعدتاً با پرونده‌های بیشتری در این حوزه مواجه‌ایم.

به‌دلیل ترس از فشار‌های اجتماعی و مجازات صفر و صدی که وجود دارد و مصلحت‌هایی که در فرهنگ ما تعریف شده، درصد کمی از این پرونده‌ها منجر به محکومیت می‌شود. مهم است که ما موفقیت را چگونه تعریف کنیم. برای من اینکه یک بازمانده از تجاوز این جرأت را پیدا می‌کند که سراغ قانون و عدالت برود و محکم بایستد، فارغ از نتیجه موفقیت است. به‌همین‌دلیل اینکه بگوییم چند درصد منجر به محکومیت می‌شود و این را مترادف با موفقیت بدانیم، شاید معیار درستی نباشد.»

مینویی می‌گوید محافظت از هویت بازمانده از تجاوز، مهم‌ترین رسالتی است که شبکه‌های اجتماعی و رسانه باید به آن اهمیت بدهند که متاسفانه به نظر می‌رسد هیچ اهمیتی در رسانه‌های ما ندارد و به‌راحتی در شبکه‌های اجتماعی، هویت بازمانده از تجاوز مطرح می‌شود: «نه‌تنها هویت او بلکه آدرس محل سکونت او را هم می‌گویند و این به‌قدری عجیب است که نمی‌دانم چه باید گفت. چطور ما می‌توانیم به خودمان اجازه دهیم به‌راحتی نه‌تنها هویت او را مطرح کنیم، بلکه او را قضاوت کنیم، آدرس‌اش را اعلام عمومی کنیم و نگران اینکه ممکن است تهدید شود، آسیبی ببیند و مزاحمت‌های پی‌درپی برای او ایجاد شود، نباشیم. این رفتاری بسیار غیرمسئولانه با فرد بازمانده از تجاوز است.» 

کامبیز برجاس یکی از وکلای پژمان جمشیدی :

هنوز پرونده را نخوانده‌ایم، اما اتهام تجاوز را قبول نداریم
«کامبیز برجاس»، یکی از وکلای پژمان جمشیدی  می‌گوید، هنوز او و دیگر وکلای پرونده نتوانسته‌اند به پرونده دسترسی داشته باشند ولی او قاطعانه انتساب اتهام تجاوز به عنف به موکل‌اش را رد می‌کند. 

‌آقای برجاس، از همان اول که این پرونده تشکیل شد، اتهام متهم چه بود و چه روندی طی شد؟

مرجع کیفری برای ایشان اتهام تجاوز به عنف را در نظر گرفته بود. من به‌عنوان وکیلی که سال‌هاست کار می‌کنم و قانون کیفری را بلدم، ادله و مستنداتی که در این پرونده دلالت بر وقوع این اتهام داشته باشد، نتوانستم پیدا کنم. با اطلاعاتی که ما نسبت به پرونده داریم و بر مبنای روند پرونده، اظهارات قضات و تفهیم اتهام، این قرار بازداشت موقت که هفته پیش صادر شد، پایه‌های متزلزلی داشت. ما هم بعد از صدور این قرار بازداشت موقت به آن اعتراض کردیم. 

‌شما می‌گویید که ادله را برای اتهام تجاوز کافی ندیده‌اید؛ شما به پرونده در دادگاه بدوی کیفری دسترسی داشتید؟ آن را مطالعه کردید؟

خیر. به‌دلیل اینکه دادگاه کیفری طبق قانون، اجازه دسترسی به پرونده تا تکمیل پرونده را نمی‌دهد و این فرصت برای ما فراهم نبود. ما هم با توجه به نص قانون، نتوانستیم به پرونده دسترسی داشته باشیم.

‌یعنی هنوز وکلای پرونده، پرونده را مطالعه و رونویسی نکرده‌اند. درست است؟

بله. قانون می‌گوید که در دادگاه کیفری یک تا مرحله پایان تحقیقات، وکلا و متهم به پرونده دسترسی نخواهند داشت. 

‌بعد از اینکه پرونده از دادگاه بدوی به دادگاه تجدیدنظر رفت چطور؟ توانستید پرونده را ببینید؟

خیر. ما تا همین لحظه هم دسترسی به محتوای پرونده نداشته‌ایم. 

‌پس از کجا می‌دانید که ادله پرونده برای اتهام تجاوز به آقای جمشیدی کافی نبوده؟

تفهیم اتهامی که هیئت قضات به متهم می‌کنند و ادله‌ای که قضات به آن استناد می‌کنند، برای ما مهم است. برمبنای گواهی پزشکی قانونی که در پرونده وجود دارد، بر مبنای اظهارات موجود و تفهیم اتهام، برداشت هیئت وکلا بر این است که این اتهام به‌هیچ‌وجه به موکل منتسب نیست.

‌شما گزارش پزشکی قانونی را خودتان دیده‌اید؟

خیر. ما هنوز ندیده‌ایم و چیزی هم هنوز دراین‌باره به ما ابلاغ نشده، اما آنچه مشخص است این است که زمانی‌که قرار بازداشت در یک دادگاه تجدیدنظر فک می‌شود، دلایل متقن برای اثبات جرم وجود نداشته است. یعنی اگر دلایل انتساب جرم وجود داشته باشد، مطابق قانون، صدور قرار بازداشت موقت اجباری است. فقدان ادله پایه و اساس فک این قرار بازداشت بوده است.

‌اما شاکی معتقد است ادله کافی در این پرونده وجود داشته و گزارش پزشکی قانونی دو بار تجاوز را تایید کرده است. شما هم که هنوز پرونده را ندیده‌اید. چقدر می‌توانیم بگوییم اظهارات شما دراین‌باره سندیت دارد؟

این روند قضایی است که در ادامه مشخص می‌کند حق با چه کسی است و ما همه از قانون تمکین خواهیم کرد. به امر و احترام قانون در این دادگاه حاضر شدیم و باز هم به احترام قانون در ادامه دفاع خواهیم کرد. درنهایت هم هیئت قضات رأی صادر خواهند کرد. آنچه ملاک است رأی قطعی است. رأی غیرقطعی ملاک عمل نیست. درنهایت مشخص می‌شود که آیا اتهامی به موکل ما وارد است که درخور مجازات باشد یا خیر. تا این مرحله به‌نظر من اتهام تجاوز به عنف به آقای جمشیدی وارد نیست. ما دفاعیات‌مان را در اسرع‌وقت در هر زمانی که موقع‌اش باشد به دادگاه ارائه خواهیم داد.

‌شاید برای قضات دادگاه کیفری این ادله کافی بوده که قرار بازداشت صادر کردند؟

اگر این مدارک در پرونده موجود بود، پس اساتید دادگاه تجدیدنظر چگونه فک قرار بازداشت کردند؟ این محل یک سوال بزرگ است. قضات دادگاه تجدیدنظر، مجاب به ابقای قرار بازداشت نشدند و فوراً فک‌اش کردند. ما اظهارنظر درباره جزئیات پرونده را موکول می‌کنیم به زمانی که برای مطالعه، دسترسی به این پرونده داریم. تا زمانی که این امکان مطالعه برای ما نباشد، باید در حد اطلاعات خودمان صحبت کنیم.

اما حرف آخرم این است که اگر دادگاه کیفری ادله محکم داشت، در دادگاه تجدیدنظر نباید قرار بازداشت فک می‌شد و ما همه‌چیز را موکول می‌کنیم به تحقیقات قضات شعبه ۹ دادگاه کیفری، بررسی‌هایشان و دسترسی ما به پرونده و درنهایت به حکم قانون، تمکین خواهیم کرد. قرار بازداشت جزو قرار‌های تامین نیست و قضات برای جلوگیری از فرار متهم و از بین رفتن ادله و آثار جرم، می‌توانند قرار بازداشت صادر کنند. قرار بازداشت باید دو خصیصه داشته باشد؛ یکی اینکه، متناسب با جرم باشد و دوم، پیروی انتساب اتهام به متهم صادر شود. ما می‌گوییم درست است که روز اول موضوع شکایت، تجاوز به عنف بوده، اما دفاع من و دیگر وکلا این بوده که صرف انتساب یک اتهام، دلالت بر ارتکاب جرم نیست.

‌استدلال دادگاه بدوی برای بازداشت چه بود؟

استدلال دادگاه کیفری این بود که اتهامی که در روز اول به آقای جمشیدی وارد شده، اتهام تجاوز است و بنابر ماده‌های ۲۳۷ و ۲۳۸ قانون آیین دادرسی کیفری، این اجبار وجود دارد که برای متهم باید قرار بازداشت صادر شود. 

‌دفاع شما در دادگاه بدوی چه بود که منتهی به بازداشت شد؟

ببینید تظلم‌خواهی حق هر کسی است و شاکی می‌تواند هر شکایتی را تنظیم کند، اما مهم این است که ادعایی که مطرح می‌کند، مدعایی واقعاً پشت‌اش باشد. به صرف اینکه شاکی این اتهام را به آقای جمشیدی انتساب داده، با مستندات و ادله‌ای که ما می‌بینیم، اتهام همخوانی ندارد. از پایه، این اتهام مردود است و به ایشان وارد نیست، اما اساتید قاضی شعبه ۹ دادگاه کیفری این استدلال‌های ما را نپذیرفتند و برای ایشان قرار بازداشت صادر کردند. 

‌شما بلافاصله درخواست تجدیدنظرخواهی زدید؟

بله. با درخواست من و دو همکار دیگرم که وکلای این پرونده‌ایم، درخواست تجدیدنظرخواهی با قید فوریت دادیم. مطابق نص قانون در دادگاه تجدیدنظر، این موضوع مطرح و درباره‌اش تصمیم‌گیری شد. اعتراض ما در مرجع تجدیدنظر مطرح شد و اساتید محترم شعبه یک تجدیدنظر، با این قرار بازداشت مخالفت کردند و فک شد. در روند قضایی یک پرونده همیشه اقداماتی صورت می‌گیرد که ممکن است این اقدامات در مرجع قضایی قابل اعتراض باشد. مصداق این موضوع برای آقای جمشیدی رخ داد.

‌استدلال وکلا در دادگاه تجدیدنظر برای فک قرار بازداشت چه بود؟

استدلال ما این بود که دلایلی که منتج به بازداشت موقت برای متهم این پرونده شده، در این پرونده وجود ندارد. ماحصل دفاعیات ما، فقدان و عقیم‌بودن ادله بود. شعبه یک دادگاه تجدیدنظر به این اقناع وجدانی نرسیدند که بشود اساساً چنین اتهامی را به ایشان تفهیم کرد، بنابراین قرار بازداشت را فک کردند. 

‌بازخورد انتشار این خبر را در شبکه‌های اجتماعی در چندروز گذشته چطور دیدید؟

من اول باید از مردم باشعور و عزیزمان تشکر کنم که در مقام یک هیئت‌منصفه قبل از اینکه هر بازخوردی این پرونده داشته باشد، نظر خودشان را در شبکه‌های اجتماعی اعلام کردند. اما متاسفانه می‌بینیم که افراد غیرحقوقی، کسانی که اطلاعات ندارند یا عده‌ای حقوقدان، اظهارات خلاف واقع می‌کنند. مثلاً اظهارات یک وکیل زن را دیدم که درباره پزشکی قانونی و ادله کافی برای این پرونده بود.

درصورتی‌که همه اینها خلاف واقع است و برای کسانی که این صحبت‌ها را می‌کنند حتماً تبعات قانونی به‌همراه خواهد داشت. آنها اصلاً اطلاعاتی از این پرونده نمی‌توانند داشته باشند. یا مثلاً دیدم آقای تهیه‌کننده‌ای گفته بود، آقای جمشیدی سابقه چنین کار‌هایی را داشته. همه این اظهارات قطعاً خلاف واقع است و اگر بر همین مبنا پیش برود، تبعات قانونی شامل حال‌شان می‌شود.

 

دیدگاه کاربران

ناشناس۴۰۵۳۹۳۸۱۱:۰۰:۰۱ ۱۴۰۴/۸/۶
باید قانون برای همه افراد به طور یکسان و بدون استثنا اجرا شود. پژمان جمشیدی در صورت اثبات جرمش در دادگاه باید به تحمل مجازاتی که قانون تعیین کرده، که می تواند اعدام هم باشد،برسد.
ناشناس۴۰۵۴۰۲۰۱۲:۲۶:۰۴ ۱۴۰۴/۸/۶
متاسفانه برخی مردم مخصوصا خانم ها فکر می کنند افراد معروف چه سلبریتی ها چه آکادمیک و پزشک ها و... همه شون آدمهای شریفی هستند و سریع بهشون اعتماد می کنند ولی متاسفانه بینشون همه جور آدم پیدا میشه
ناشناس۴۰۵۴۱۶۶۱۵:۵۸:۱۳ ۱۴۰۴/۸/۶
یک آقایی در تعریف تجاوز نوشته بود: فرض کنید من 5 هزار تومان در کیفم دارم، اگر کیفم را بگردی و آن 5 هزار تومان را برداری، دزد هستی، اگر در کیفم باز بود و 5 هزار تومان را دیدی و آن را برداشتی دزد هستی، اگر از من قرض خواستی و من قبول نکردم و آن 5 هزار تومان را برداشتی، دزد هستی، اگر قبلا بارها 5 هزار تومان به شما داده بودم ولی اینبار گفتم نه و تو 5 هزار تومان را برداشتی، دزد هستی! به نظرم این آقا خیلی خیلی واضح مثال زده طوری که حتی قانونگذار نیز متوجه بشود! ضمنا یک کلام هم با سه وکیل متهم که پرونده را ندیده اند اما اتهام تجاوز را قبول ندارند، احتمالا دلیل آنکه قانونا حکم بازداشت از روش های قانونی تبدیل به وثیقه ناقابل 200 میلیارد تومانی شده، شما سه عزیز گران قیمت هستید که از دسترس افراد عادی با درآمد خالص سالانه 200-300 میلیون تومان، مانند شاکی محترم، خارج می باشید.
ناشناس۴۰۵۴۲۳۷۱۷:۵۵:۳۵ ۱۴۰۴/۸/۶
روی دیگر سکه نشون میده که اظهارات فعلی شاکی(رفتن به خانه متهم برای عقد قرارداد) با اظهارات قبلیش (رساندن من به خانه‌ام و بعد انحراف از مسیر) در تضاد است. از طرفی پزشکی قانونی ، نتیجه را مستقیم به دادگاه ارائه می‌دهد و در اختیار شاکی یا متشاکی قرار نمی‌دهد.
ناشناس۴۰۵۴۴۲۸۲۲:۴۲:۴۷ ۱۴۰۴/۸/۶
اگر متجاوز مجازات نشود بوق و کرنا در رسانه های بیگانه علیه ایران شکل خواهد گرفت
ناشناس۴۰۵۴۱۲۲۱۴:۴۵:۰۱ ۱۴۰۴/۸/۶
باید متجاوزان به نوامیس مردم به اشد مجازات محکوم شوند تا عبرت برای سایرین شود شرم بر آنهایی که می‌خواهند حق مظلومان را پایمال کنند
ناشناس۴۰۵۴۱۲۹۱۴:۴۹:۵۲ ۱۴۰۴/۸/۶
مردم هم به نوبه خود فیلم افراد متجاوز را تحریم کنند
ناشناس۴۰۵۴۴۲۹۲۲:۴۳:۴۷ ۱۴۰۴/۸/۶
این انقلاب با شعار دفاع از مظلومان بپا شد
ناشناس۴۰۵۳۹۴۷۱۱:۰۶:۲۸ ۱۴۰۴/۸/۶
متاسفانه برخی از این هنرمندان، در سریال ها و فیلم هایی که بازی کرده و از صدا و سیما پخش یا در سینماها اکران می شوند یک چهره از خود نمایش می دهند، اما در زندگی واقعی چهره ای دیگر دارند.
ناشناس۴۰۵۴۰۲۶۱۲:۳۲:۴۷ ۱۴۰۴/۸/۶
تا زمانی که حکم عادلانه صادر نشود اظهارات مردم سرگرمی رسانه ای هست وبه طرفین درگیر که حتما یکیشان بی گناه هست آسیب میرساندبنابراین باید صبر کرد
ناشناس۴۰۵۳۹۶۶۱۱:۱۸:۵۳ ۱۴۰۴/۸/۶
رسانه ها همیشه دنبال سوژه و تیتر هستند ولی واقعیت این است که پزشکی قانونی صرفا می‌تواند ارتباط را تایید کند اما اینکه این ارتباط تجاوز است یا نیست و یا تجاوز به عنف است یا نیست در صلاحیت پزشکی قانونی نیست . تشخیص این مولرد در صلاحیت دادگاه است و گزارش پزشکی قانونی فقط یکی از مستندات پرونده است.
دادگاه۴۰۵۳۹۹۸۱۱:۵۶:۱۳ ۱۴۰۴/۸/۶
فعلا که دادگاه بدوی تجاوز را تایید کرده که وکیل جمشیدی اعتراض زده رفته تجدید نظر .
ناشناس۴۰۵۴۲۳۹۱۷:۵۸:۳۵ ۱۴۰۴/۸/۶
مورد بازداشت متهم و فک بازداشت ایشون را نادیده گرفته‌ای.
احمد۴۰۵۵۵۸۱۱۲:۳۷:۱۱ ۱۴۰۴/۸/۸
هنوز رای دادگاه بدوی صادر نشده تا به آن اعتراض و به دادگاه تجدیدنظر ارسال شود، فقط نسبت به قرار بازداشت موقت در دادگاه تجدیدنظر اعتراض و قرار مذکور نقض شده است.
ناشناس۴۰۵۳۹۷۰۱۱:۲۲:۰۸ ۱۴۰۴/۸/۶
معمولا قرار داد را در دفتر کار می بندند خانه که جای بستن قرارداد کاری نیست.
شهروند۴۰۵۳۹۷۴۱۱:۲۶:۵۴ ۱۴۰۴/۸/۶
متن توسط یک حقوقدان مغرض نوشته شده که اصول انصاف و عدالت را در مورد متهم زبرپا گذاشته است. جالب اینکه ماجرا به اخاذی نزدیک است و در این متن ندا داده شده که با چقدر کوتاه می آیند. نویسنده در مبلغ درخواستی که به اسم حق السکوت آورده سهمی دارد؟ راستی از ماجرای انتشار فیلم خانوادگی آقای شمخانی چه خبر؟
ناشناس۴۰۵۴۴۲۶۲۲:۴۱:۰۶ ۱۴۰۴/۸/۶
خلط مبحث نکنید متجاوزان به نوامیس کشور باید محاکمه و مجازات شوند تجاوز تایید شده و اگر قرارباشد عدالت جاری نشود دیگر در کشور سنگ روی سنگ باقی نخواهد ماند و نوامیس ملت در امان از دست متجاوزان سرشناس نخواهند بود
ناشناس۴۰۵۳۹۸۰۱۱:۳۲:۱۳ ۱۴۰۴/۸/۶
این روایت شاکی با روایت دفعه پیش که گفت بیا برسونمت فرق داره.
ناشناس۴۰۵۴۴۲۴۲۲:۳۹:۱۴ ۱۴۰۴/۸/۶
هیچ کس از عدالت نمی‌تواند بگریزد
ناشناس۴۰۵۵۷۸۵۱۶:۵۱:۱۹ ۱۴۰۴/۸/۸
زن اگر حکم حیا را بفهمه تنهایی نمیدونه که مردی که تنهاست نباید تنهایی برود شاید خواست خودش بوده
محسنی۴۰۵۳۹۸۸۱۱:۴۰:۱۴ ۱۴۰۴/۸/۶
هر چقدر هم بخواهید آقای جمشیدی را شبانه روز در گوش این مردم تکرار کنید ، مردم مراسم عروسی شمخانی هارو فراموش نمیکنند.
ناشناس۴۰۵۴۱۰۱۱۴:۰۲:۴۰ ۱۴۰۴/۸/۶
واقعا افکار شماها باعث تاسف هست!!!!
ناشناس۴۰۵۴۴۲۳۲۲:۳۸:۲۲ ۱۴۰۴/۸/۶
هم متجاوزان به امنیت ملی کشور هم متجاوزان به اموال ملت و هم متجاوزان به نوامیس ملت همه چیز باید مجازات شوند
ناشناس۴۰۵۴۱۶۸۱۶:۰۸:۵۹ ۱۴۰۴/۸/۶
مردم خواهان محاکمه ظریف و روحانی اند .هرچند شما موضوع پژمان چمشیدی وعروسی دختر شمخانی رو طرح کنید !شمخانی و روحانی یکی اند ولی حالا قربونیش می کنن.
ناشناس۴۰۵۴۴۲۲۲۲:۳۶:۰۶ ۱۴۰۴/۸/۶
همه متجاوزان چه یه نوامیس یک ملت و چه به اموال یک ملت باید مجازات شوند وگرنه فساد فراگیر میشود
ناشناس۴۰۵۴۴۴۷۲۲:۵۹:۵۳ ۱۴۰۴/۸/۶
احسنت
ناشناس۴۰۵۴۳۱۰۱۹:۱۷:۲۱ ۱۴۰۴/۸/۶
فضول عروسی مردم هستی؟
ناشناس۴۰۵۵۴۳۳۰۸:۳۸:۰۲ ۱۴۰۴/۸/۸
تو در حدی نیستی که بخوای نظر بدی
ناشناس۴۰۵۵۵۸۲۱۲:۳۸:۰۲ ۱۴۰۴/۸/۸
عروسی مشکلی نیست مبارک باشه .بحث اینه چرا به چیزی که میگی عمل نمی کنی
ناشناس۴۰۵۶۴۳۸۱۷:۱۶:۳۵ ۱۴۰۴/۸/۹
ببین من خودمم جزو همین مردمم. ولی ی سوال دارم. مثلا فراموش هم نکنی میخای چکارکنی؟؟
ناشناس۴۰۵۳۹۸۹۱۱:۴۰:۴۱ ۱۴۰۴/۸/۶
چون هر کاری از این بشر دو پا بر می آید پس باید منتظر قضاوتی عادلانه میان شاکی و متشاکی بمانیم.
ناشناس۴۰۵۳۹۹۷۱۱:۵۴:۳۲ ۱۴۰۴/۸/۶
پشت در بسته را هر طور میتوان روایت کرد. اینکه به عنف بوده یا تله بوده.
ناشناس۴۰۵۴۴۱۸۲۲:۳۴:۲۹ ۱۴۰۴/۸/۶
بله پس افراد نوامیس مردم را به منزلشان می‌کشانند و هر کاری میکنند بعد میگویند تله بوده
ناشناس۴۰۵۴۰۹۱۱۳:۴۴:۵۶ ۱۴۰۴/۸/۶
باید صبر کرد تا حکم دادگاه صادر شود
ناشناس۴۰۵۴۱۳۷۱۴:۵۶:۴۹ ۱۴۰۴/۸/۶
جای بستن قرارداد در دفتر کار هست، نه داخل خونه ... این خانم وقتی چنین ادعایی می‌کنه اول از همه باید توضیح بده خونه اون فرد چکار داشته؟؟؟
ناشناس۴۰۵۴۴۱۴۲۲:۳۲:۵۰ ۱۴۰۴/۸/۶
باید توضیح بده چرا در دام برخی افتاده ....
ناشناس۴۰۵۴۴۳۷۲۲:۵۳:۴۰ ۱۴۰۴/۸/۶
خیلی از افراد به این ها به چشم سلبیریتی نگاه میکنند و فکر نمی‌کنند آنجا ماند تجاوز باشد باید تحقیقات بیشتری از زنی که عامل به تله آند اختن قر بانی به خانه تجاوز بوده ، انجام شود که تعداد قر بانیان بیشتر نبوده باشد
ناشناس۴۰۵۵۴۹۶۱۰:۱۹:۰۱ ۱۴۰۴/۸/۸
مگر ندیدی گفته قرارداد جای دیگریست زنگ زده بیا خانه زن دیگری هم بوده به او اطمینان کرده
ناشناس۴۰۵۴۱۹۶۱۷:۰۰:۵۵ ۱۴۰۴/۸/۶
کامبیز برجاس یکی از وکلای پژمان جمشیدی : هنوز پرونده را نخوانده‌ایم، اما اتهام تجاوز را قبول نداریم طرف میگه پرونده را ندیدیم و لی اتهام را قبول نداریم..خدایی چشم بسته این وکلا غیب می گویند.
محمد ایوب۴۰۵۴۲۳۴۱۷:۵۲:۱۱ ۱۴۰۴/۸/۶
برو قوی شو که ضعیف پایمال است
ناشناس۴۰۵۴۲۶۸۱۸:۳۶:۲۶ ۱۴۰۴/۸/۶
تجاوز به هر دلیلی باید به اشد مجازات برسه ولی سوال اینه این خانم نصف شب خانه جمشیدی چیکار میکرد کارگردان بود تهیه کننده بود با پای خودش رفته پس با رضایت کامل رفته پژمان هم معصوم نیست
ناشناس۴۰۵۴۵۱۰۰۰:۵۳:۱۴ ۱۴۰۴/۸/۷
دختر فریب خورده. فریب
ناشناس۴۰۵۴۲۹۳۱۸:۵۹:۱۸ ۱۴۰۴/۸/۶
چه جوری تجاوز تایید شده؟ اصلا این خانم در خانه مرد غریبه مشهور چه می خواسته که تنها رفته؟ از کجا معلوم که با تایید خودش و با رضایت خودش نبوده و الان که از بازی در فیلم خبری نبوده شکایت کرده؟
ناشناس۴۰۵۵۴۰۳۰۷:۵۴:۴۰ ۱۴۰۴/۸/۸
با دو بار آزمایش صورت گرفته شده توسط پزشک قانونی تجاوز تایید شده،
ناشناس۴۰۵۵۷۳۳۱۵:۲۵:۱۳ ۱۴۰۴/۸/۸
این آقای جمشیدی فکرکرده اینجا صحرای آفریقاست که هرچی زورش بیشتر باشه شکار میکنن
ناشناس۴۰۵۴۵۰۷۰۰:۵۲:۳۳ ۱۴۰۴/۸/۷
تبریک به دادگستری از این به بعد متجاوزین به عنف برای تمدد اعصاب می توانند به خارج از کشور تشریف ببرند
ناشناس۴۰۵۵۴۱۰۰۸:۰۸:۰۵ ۱۴۰۴/۸/۸
چرا رفته یعنی بازی کردن در سینما اولویت بوده بعد چرا تنها چرا مادر خونه نبوده که یک دختر 20ساله بره با یک آقا پس دختره می‌خواسته یا فقط پیشنهاد بهتری دادند که اول با رضایت بعد تهمت بزنند بقیه رو خوب نقش بازی کردند اول با محبت وارد شدی که نظر جلب کنی اگر مواد زده چطور تونسته تجاوز کنه وقتی میگی از حال رفته چطور کلید داشتی فرار کنی و بعد همه رو خبر کردی این قدرت رو داشتی خوبه والا
ناشناس۴۰۵۵۴۲۶۰۸:۲۷:۱۱ ۱۴۰۴/۸/۸
ای کاش درست قضاوت بشه وجمشیدی با پول اوضاع عوض نکنه
گیتی۴۰۵۵۴۴۲۰۸:۵۰:۲۳ ۱۴۰۴/۸/۸
پزشگ قانونی گفته پرونده پژمان جمشیدی اینجا هنوز نیومده و ما اطلاع نداریم مادر و دختر دروغ گو.
مهدی۴۰۵۵۴۷۶۰۹:۴۹:۴۸ ۱۴۰۴/۸/۸
من فکر می‌کنم هر دوتاشون مقصرن هم آقای پژمان جمشیدی هم اون خانومی که نمی‌خواد اسمش فاش بشه
رضا۴۰۵۵۴۹۲۱۰:۱۶:۱۴ ۱۴۰۴/۸/۸
اگ واقعا کسیکه هنرپیشه هست یعنی 90 میلیون نفر اورا میشناسند بغیر از کشورهای همسایه با او باید برخورد شود که دیگر کسانی که پول وقدرت دارند جرات چنین کاری را نداشته باشند
ناشناس۴۰۵۵۴۹۸۱۰:۲۲:۲۵ ۱۴۰۴/۸/۸
من فقط یک چیز میدانم دختر عزیزم به مرد جزو برادر پدر اعتماد نکنید جامعه ما به طرف فحشا می‌رود برای دخترم آرزوی سلامتی روحی جسمی میکنم
ناشناس۴۰۵۵۴۹۹۱۰:۲۳:۵۶ ۱۴۰۴/۸/۸
همیشه تو این مملکت هر کی تا به جایی رسیده حسادتها شروع شده و برای به زمین زدنش دریغ نکردن.عقل کجاست؟؟ آخه وقتی کسی در موقعیت شهرت باشه چه نیازی به تجاوز داره؟؟یعنی با این سن و سال و سابقه کار در دو شغل و حضور در اجتماع،و اطلاع از جایگاه اجتماعی و از همه مهمتر به زبان عامیانه،داشتن پول و ثروت کافی ،و حضور هزاران نفر از این خانم زیباتر در کنارش،که یا در فامیل یا در محیط کار بوده ،الان مثل یه ادم تازه به دوران رسیده ی ندیده،و بی فرهنگ ،بدون توجه به عاقبت کارش ،به خانم تجاوز میکنه..؟،!!من در جایگاه قضاوت نیستم.اما خدایی هست.چرا فکر نمیکنید .؟؟آقای جمشیدی و خیلی از این افراد بخاطر شهرتشون بیشتر از افراد عادی دیده میشن و اکثر افراد برای نزدیک شدن بهشون ،گاهی دچار توهم میشن که خیلی از این موارد دیدیم. من اعتقادم اینه اگر کسی آبرو و حیثیت و شرف براش مهم باشه با آبروی کسی بازی نمیکنه. چرا اگر هم یک درصد چنین اتفاقی افتاده باشه که من معتقدم صفر هست
ناشناس۴۰۵۵۵۷۸۱۲:۳۳:۱۸ ۱۴۰۴/۸/۸
چطور با این اطمینان قضاوت میکنید...شاید طرف مست بوده و حالیش نبوده چه غلطی میکنه.... هر چیزی امکان داره.... کمی تعقل و تفکر بد نیست...تا قضاوت نسنجیده و از روی نا آگاهی نکنیم.
ناشناس۴۰۵۵۷۱۵۱۵:۰۳:۱۸ ۱۴۰۴/۸/۸
احسنت به هوش و درایت
ناشناس۴۰۵۵۵۰۴۱۰:۴۱:۴۰ ۱۴۰۴/۸/۸
سلام اولا خودش برای قرارداد رفته دوما عقد باهرزبانی جایز است.
ناشناس۴۰۵۵۵۷۵۱۲:۲۶:۵۴ ۱۴۰۴/۸/۸
رفته که رفته....ایا باید تجاوز صورت میگرفت؟؟ شما شاهد عقد بودی که حرف میزنی؟؟
محموکشکولی۴۰۵۵۵۵۷۱۲:۰۱:۵۸ ۱۴۰۴/۸/۸
وقتی همون موقع پزشک قانونی تایید کرده آزمایش از جمشیدی گرفته شده که آقای بازیگر مرتکب شده چه دلیلی بهتر ازاین است مگر یک دختر جوان چه گناهی دارد واقعا اگر ثابت بشود که جمشیدی مرتکب این گناه کبیر شده باید اشد مجازات را برایش گرفت تا برای بقیه ثابت بشود
موسی۴۰۵۵۵۷۲۱۲:۱۸:۰۵ ۱۴۰۴/۸/۸
سلام من نمیدونم که این خانم شاکی راست میگوید یا پژمان اما همین را میدانم که قیافه پژمان جمشیدی به شخصی که معتاد باشد ومواد مصرف کند نمیخورد چون کسانی که قبل از رابطه مواد استفاده میکنند دلیلی دارد که مصرف کنند گان میدانند دوم چطور دست پای این خانم بسته بوده بازم شده تجاوز کند من قاضی نیستم ولی از حرفهای که گفته میشه دقیق متناقض بودن را متوجه شد که یک جای کار اشگال دارد خدا کند که دورغ گو رسوا شود
سرن۴۰۵۵۵۷۳۱۲:۲۵:۱۸ ۱۴۰۴/۸/۸
ای آقا هر کی میخواد باشه....مردم بزرگش کرده‌اند وگرنه پژمان جمشیدی مگه کیه؟؟ خلاصه اینکه قانون باید اجرا بشه و اگر تجاوزی صورت گرفته ایشان باید به اشد مجازات برسه تا عبرتی برای خودش و بقیه کسانی باشه که به یال و کوپالشون غره هستند سوال اینه؟ این آقا چطور از کشور به همین راحتی خارج شده ؟؟ مگه این مملکت قانون نداره؟؟
bagherzadehkhezre۴۰۵۵۵۹۳۱۲:۵۴:۲۹ ۱۴۰۴/۸/۸
باسلام من نه تورامی شناسم ونه جمشیدی، اماچهرهٔ جمشیدی درقاب تلویزیون مظلومانه دیده ام. فرض می کنیم سخن شماصحیح است. وایشان خطای نابخشودنی کرده، دوراه داری، راه سوم به کینه ختم میشود. اول آنچه برتوگذشته دیه بگیری، دوم تقاضای ازدواج بانامبرده.راه سوم اعدام اواگراواعدام شود، عفت توبه توبازگشت می شود، هرگزپس ازمرگ جمشید، فقط مدتی راحتی سپس دغدغه مرگ جمشید دروجودت سرک می کشد.پس توبزرکمنش باش ازبهترین راه ممکن که زندگیت تأمین می شوداوراببخش، وبه سخن دیگران اهمیت نده، چون خداونددیدکه رفتارتوچگونه بود، وچگونه ازعفت خودپاسداری کردی. ودرآخرزندگی اورابخشیدی پس توانستی باعزت به بلندیهای خوبیهابه خودارزش دهی لطفآنظرم به آن خانم بزرگمنش انتقال دهید. شاید خداوندبااوباشدوقلبش آرام گیردوجمشیدراببخشد.
یاس کبود۴۰۵۵۶۰۶۱۳:۰۷:۵۱ ۱۴۰۴/۸/۸
سلام،مطلب رو که خوندم،بغص گلوم رو گرفت،آقای جمشیدی اگر واقعا چنین خطایی ازت سرزده،اقرار کن واول از درگاه خداوند طلب مغفرت کن وبعد هم از این خانم جوان وخانواده اش وبعد هم از ملت شریف ایران،آن چه که می ماند نام نیک هست،شجاعت باعث می شه نام نیک از انسان بمونه،همچنان صبوریم واز خداوند می خواهم هر چه سریع تر تکلیف مشخص بشه.
ناشناس۴۰۵۵۶۱۲۱۳:۱۱:۵۱ ۱۴۰۴/۸/۸
ما که اونجا نبودیم و چیزی ندیده ایم. پس نمیتونیم و نباید نظر بدیم. فقط میتونیم شرح ماجرا رو بخونیم. ولی ققط خدا از حقیقت باخبر است. و خدا جزای هرکسی را خواهد داد. هیچ کس از خطا و گناه مبرا نیست. چه بسا خیلی از ماها که قضاوت میکنیم اگه در موقعیت خطا و گناه ( تجاوز، قتل، اعتیاد، دزدی، اختلاص، رانت و صدها گناه دیگر) قرار بگیریم، بزرگتر از اینها مرتکب شویم. ذره ذره اعمال ما مورد حساب قرار خواهد گرفت. به اعمال خودمان بنگریم.
زری۴۰۵۵۶۵۵۱۳:۴۷:۵۷ ۱۴۰۴/۸/۸
انشالله که حق به حق دار برسه، حالا حق هر کدوم میخواد باشه، جمشیدی باشه یا اون دختر جوان ، فرقی نمیکنه
ناشناس۴۰۵۵۷۲۰۱۵:۱۱:۰۲ ۱۴۰۴/۸/۸
این خانم چرا رفت خونه مرد نامحرم
بهنام۴۰۵۵۷۲۳۱۵:۱۶:۲۴ ۱۴۰۴/۸/۸
من نمی خواهم قضاوت کنم ولی چرا به همین راحتی رفتی خونشون و و اون هم سریع شروع کرد به مواد کشیدن تو هم ایستادی نگاه کردی بعد بهت تعرز کرد و هیچ عکس و عملی نشان ندادی و وقتی بی حال شد فرار کردی، عجیبه، باید صبر کنیم ببینیم آخرش چی می شه
مریم۴۰۵۵۷۲۸۱۵:۲۰:۰۱ ۱۴۰۴/۸/۸
زنانی که مورد تجاوز قرار میگیرند دیگه زندگی با آرامش ندارند امیدوارم که این اتفاق نیفتاده باشه اما اگر شده باید قانون برای همه یکسان باشه و متجاوز به اشد مجازات برسه .
ناشناس۴۰۵۵۷۳۹۱۵:۳۰:۵۵ ۱۴۰۴/۸/۸
منتظر حکم دادگاه هستیم
ناشناس۴۰۵۵۸۱۳۱۷:۱۹:۱۸ ۱۴۰۴/۸/۸
برخی بیخود نیس ک از بدحجابی حمایت میکنن چون راحت تر میتونن ماهیشونو از آب بگیرن
ناشناس۴۰۵۵۸۱۶۱۷:۲۲:۴۸ ۱۴۰۴/۸/۸
دختر خودش دلش می خواسته که خوش و بش کنه که تک و تنها با یک مرد جوان می‌ره خونه یا دفتری که تنها بوده خوب آن هم مردجوان نتوانسته خودش کنترل کنه چرا دختره تنها با دریک مکان غیر کاری رفته؟!!!!
بهروز۴۰۵۵۸۲۰۱۷:۲۴:۵۴ ۱۴۰۴/۸/۸
خیلی خنده داره وکلا فرمودند ما پرونده مطالعه نکردیم.پس آقای وکیل شما اشتباه کردی دفاع ناحق از آقای جمشیدی کردی.
علی۴۰۵۶۳۸۷۱۵:۴۶:۱۳ ۱۴۰۴/۸/۹
وااااالاااا
با معرفت۴۰۵۵۸۴۰۱۸:۰۱:۴۴ ۱۴۰۴/۸/۸
هر گونه قضاوت و پیش داوری نسبت به آقای جمشیدی یا خانم شاکی ، ما را در مرداب غیبت و تهمت غرق خواهد کرد. بگذاریم عدالت و کائنات کار خودش را انجام دهد.
امین۴۰۵۵۸۵۶۱۸:۲۳:۵۲ ۱۴۰۴/۸/۸
باسلام امیدوارم بدون قضاوت شدن توسط مردم فقط حق به حقدار برسه و هرکسی که مقصر و متهم می شود واقعا توسط یک قاضی عادل و باوجدان و باایمان قضاوت شود و به سزای عملش برسد باسپاس
سلام وقت بخیر۴۰۵۵۹۰۱۱۹:۲۲:۲۹ ۱۴۰۴/۸/۸
اگه واقعیت داشته باشه باید اعدامش کنند بچه مردم درس می خونه تا به جای برسه اونوقت بایستی از زیر دست آدمای کثیف رد بشن.
ناشناس۴۰۵۵۹۰۴۱۹:۳۸:۰۲ ۱۴۰۴/۸/۸
اگه خلافی وتجاوزی ثابت بشه باید با اشد مجازات برخورد کرد، تا درس عبرتی باشه برای دیگران، و آقای فلان و فلان هم نداره
ناشناس۴۰۵۵۹۱۲۱۹:۴۸:۰۷ ۱۴۰۴/۸/۸
هرچقدر جمشیدی به عنوان یک بازیگر است ولی تجاوز از هرکسی باشه محکومه فقط نمیدانم چرا آزاد شده خوب دوباره یکی دیگه را آزار میده واقعا چه کسانی پشت این آدم بدکار کثیف هستند وثیقه را از کجا آورده بعدش کشیدن موادش جرم جدا نداره
ت س۴۰۵۵۹۷۲۲۱:۴۶:۲۳ ۱۴۰۴/۸/۸
چرا اینور داستان را کامل با اسم فامیل و عکس میگی! پرونده ایی که ثابت نشده متمم جمشیدی ست! چرا اوون دختر را که تهمت زده رو معرفی نمیکنید!؟
مهدی۴۰۵۶۳۵۹۱۵:۰۱:۰۰ ۱۴۰۴/۸/۹
یعنی اینقدر نفهمی که چرا اسم شاکی نمی برند؟؟؟؟
ناشناس۴۰۵۶۰۲۶۲۳:۵۹:۴۸ ۱۴۰۴/۸/۸
بیایم فرض کنیم این خانم کلاهبردار بوده قبلا با یک نفر ارتباط داشته به آقای جمشیدی داروی بیهوشی داده وسند سازی کرده اونوقت چی؟
ناشناس۴۰۵۶۰۷۵۰۳:۰۵:۰۶ ۱۴۰۴/۸/۹
یعنی چی دختره اومده خونش بعدش مواد کشیده جمشیدی و تجاوز یعنی چی مگه میشه تو بزی خونه طرف برای کار بجای اینکه باهاش حرف بزنی بیاد مواد بکشه حال اینجا که میگی دست و پام بسته بود نمی‌نتوانستم کاری کنم اگر دست و پات بسته بود چطور کلید و پیدا کردی اولش که ننی‌توانستی کاری کنی تو هن مثل ماست وایسادی در و قفل کنه و تو رو ببنده و مواد بکشه
ناشناس۴۰۵۶۰۸۰۰۳:۳۹:۰۳ ۱۴۰۴/۸/۹
سلام.ای.ابرمردخداکندکه.همه.این.چرندیات..کذب.کذب.ودروغ.باشدانشاالاه.که.تواین.حماقت.وحقارت.نه.درحق.کشورت.نه.درحق.اون.دخترونه.درحق.خودت.نکرده.باشی.
علی۴۰۵۶۱۰۴۰۷:۳۱:۳۶ ۱۴۰۴/۸/۹
مسائل ومشکلات مهمتری وجودداره که بایدبهش پرداخت...مردم اونقدردرک دارن که اسیر ابن ماجراها نشن.
من۴۰۵۶۲۵۷۱۲:۲۸:۰۶ ۱۴۰۴/۸/۹
اولا هراحتمالی ممکنه اینکه جمشیدی پولداره ودختر دورش زیاده دلیل برعزت نفس او نیست ضمنا دختره هم رزومه برای خیلیها فرستاده واستقبال نشده بعیدنبست عقده ای شده وخواسته تلافی کنه هردو احتمال باهم هم میتونه اتفاق افتاده باشه جمشیدی هم چون ازفوتبال خیلی سریع توسینما چهره شد وخاک صحنه نخورده بعیدنیست قدر جایگاهش را بدونه ولی درکل پژمان جمشیدی شخصیت آکادمیک نیست که آدم معمولیه که میتونه هر کاری بکنه
شهریار۴۰۵۶۶۲۹۲۳:۱۱:۰۰ ۱۴۰۴/۸/۹
درسته امیدوارم که دیگه اتفاق نیوفته برای دیگران
مهدی۴۰۵۶۳۵۸۱۴:۵۹:۲۹ ۱۴۰۴/۸/۹
مادر و شاکی جمشیدی باید بیان بصورت ناشناس تو تلویزیون مملکت جریان بگویند تا ملت بفهمند چه حقوقی از آنها پامال شده و کسانیکه باعث آزادی متهم شدن آنها هم محاکمه وآنانی که چشم بسته از متهم حمایت کردن مشتی بر دهانشون زده شود
زی زی۴۰۵۶۴۴۲۱۷:۲۲:۰۴ ۱۴۰۴/۸/۹
من موندم پس چرااین خانوم توخونه داد وبیداد نکرده ک همسایه ها و جمع کنه بعداز کار رفته خیابون دادوبیداد کرده!!!؟!! ی کمی مشکوک نیست؟؟
حسین۴۰۵۶۴۶۹۱۸:۱۸:۳۶ ۱۴۰۴/۸/۹
سلام.ازاین اتفاق خیلی خیلی متاسفیم. میبایستی به سزای کاری که کرده برسد
قانون۴۰۵۷۹۸۲۰۰:۰۶:۳۲ ۱۴۰۴/۸/۱۲
از آنچه که ندیده ایم نشنیده ایم از شاکی متشاکی... باید رای نداد.... از همه چی مهم تر ما آنچه بهتر درک وشعورش داریم... به واقع چرا بعضی ها اینقدر آگاهی کامل ندارند به فرهنگ یک مملکت به یک نهادهای بزرگ که مردم از دل جان دوستشان دارند وحتی انگار خانواده شون تکا تک افراد که دارند زحمت می‌کشند تا زندگی ناب ساختن ودر آرامش کارخدمت خدایی انجام دادند وباعزت شرف زندگی کردن می آموزند.... تا بعضی از افراد ازقصد آگاهانه ویا افرادی آنقدر به سن بلوغ علم جامعه مداری نرسیده اند خرمن پاک پاکدامنی یک ملت شریف زیر سوال تمسخر بیگانگان ببرند... واینجا هست آری در بعضی از افراده حساب خدمتگذار دولت افراد کار گشته به امور کم وفقط منعقد سست بی چفت بستدهن لق ندانم کارهاست. بهتر بود در این اتفاق را در سکوت وبا علم تدبیر مورد قضاوت وبرسی قرار گیرد..... وهزاران راه تحقیق عادلانه واز قضاوت آگاهانه و راههای مجازات خداپسندانه ...و بخشش..... ونیز درس درست دادن به طرفین وقایع ودرس تجربه به همه افراد جامعه.... چرا به چه علت بعضی ها جامعه ما رو با این اخبار مسخره دست عصیانگرهای بیگانه می‌کنند... چرا دولت اجاز نشرخبر سازی میدهدمتاسفم...
yektanetتریبون

آخرین عناوین