به گزارش راهبرد معاصر بسام روبین، کارشناس نظامی اردن نوشت: آنچه این روزها در غزه رخ می دهد را نمی توان جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه نامید، بلکه جنگ و تجاوز سه گانه ای است که آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی به طور مستقیم و چندین کشور دیگر به طور غیرمستقیم در آن مشارکت دارند.
کشورهای غربی به سرکردگی آلمان در زمره عناصر فعال غیرمستقیم در جنگ غزه هستند، به همین دلیل است آمریکا و انگلیس را مقابل هر پروژه ای که خواستار آتش بس در غزه باشد، می بینیم. آنها ممکن است روز سه شنبه متن پیش نویس قطعنامه الجزایر را که برای رأی گیری به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه و به دلایل بشردوستانه خواستار آتش بس شده است، وتو کنند.
آمریکا در حال سرپیچی از قوانین بین المللی و رأی دیوان بین المللی دادگستری است و بر ادامه کشتار کودکان و زنان در قالب حمله به رفح و کشتن و آواره کردن فلسطینیان اصرار دارد. صحنه هایی رقم می خورد که بشریت را زجر می دهد و باعث شرمساری بیشتر کشورهای عربی است که سکوت پیشه می کنند و تسلیم فشارهای آمریکا و انگلیس می شوند. شاید کلید توقف جنگ در غزه در دستان ملت های عربی و اسلامی باشد؛ اما فشار آمریکا و انگلیس بر این کشورها آنها را به تسلیم وا می دارد.
فشار سفارتخانه های آمریکا هرگونه امید برای توقف تجاوزات را ناامید می کند تا فرصت بیشتری به رژیم صهیونیستی داده شود. شاید تا زمانی که روسیه و چین، دو کشور قدرتمند جهانی کاری در برابر تجاوزات وحشیانه سه جانبه انجام ندهند، اتاق جنگ آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی برای گسترش جنایت ها علیه بشریت همچنان فعال باشد.
با وجود این، دو کلید دیگر باقی می ماند که می تواند به تجاوزات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی پایان و آنها در معرض خطر قرار دهد و مجبور به توقف فوری خشونت ها کند. حزب الله لبنان کلید نخست را در اختیار دارد، زیرا قدرت نظامی محاصره نشده و دارای توان موشکی و پهپادی است؛ پهپادهایی که می‌توانند کارت‌های بازی را به هم بزنند و صهیونیست‌ها را وادار به توقف تجاوزاتشان کنند.
به همین دلیل آمریکا از روز نخست «طوفان الاقصی» سعی کرد ایران و حزب‌الله را تهدید کند و ناوهای جنگی خود را فرستاد تا از گسترش جنگ جلوگیری کند و به اشغالگران فرصت بیشتر بدهد. آنچه اکنون در جبهه لبنان اتفاق می افتد، مؤثر؛ اما در حدود قوانین مجاز درگیری است. بنابراین ارتش رژیم صهیونیستی نمی تواند دو جبهه را در مقیاسی که در غزه هست باز کند.
ممکن است آنچه در جنوب لبنان رخ می دهد، با وجود حمایت غرب به فروپاشی اقتصاد رژیم صهیونیستی و هرج و مرج بی سابقه در خیابان های صهیونیستی به دلیل تأثیرات جنگ حزب الله منجر شود. جبهه لبنان علاوه بر حفظ وجهه خود در قالب راهبرد «وحدت میدان های مقاومت» شاهد تأثیرگذاری زیاد محاصره اقتصادی اجباری یمنی ها هستیم.
نیروهای مسلح یمن چارچوب بازدارندگی آمریکا و انگلیس را درهم شکستند و حقیقت تروریستی بودن آنها را به عنوان حامیان تروریسم رژیم صهیونیستی که دست به تخریب بیمارستان‌ها و مساجد و کشتار مردم زدند، به جهانیان نشان دادند. آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی خبرنگاران، مردان، کودکان و زنان را هدف قرار می دهند، از قطع کمک به سازمان ملل متحد و قطع آب و برق غزه ابایی ندارند و همه این موارد نشئت گرفته از قدرت وتوی آمریکا و انگلیس است.
کلید دوم را فلسطینیان کرانه باختری و اعراب ساکنان سرزمین های اشغالی در اختیار دارند که اگر آتش خشمشان منفجر شود و علیه رژیم صهیونیستی قیام کنند، شاید کارت فشار قوی‌تری نسبت به حزب‌الله باشند و باعث شوند تجاوز سه گانه به غزه متوقف شود.
به خوبی می دانیم هرگونه اتفاق ناخوشایند برای غزه و پیروزی صهیونیست ها به معنای سقوط طنین انداز ملت فلسطین است و آنچه در قحطی، محاصره و کشتار مردم غزه رخ می دهد، مایه شرمساری ملت های عربی و لکه دار شدن عزت آنهاست. «طوفان الاقصی» به آمریکا، انگلیس و نئونازی ها نشان داد مقاومت واقعاً چه قابلیت هایی دارد.
