گروه تعاملی الف - علی امیری فراهانی:
مدتی بود می خواستم یادداشتی در مورد مسایل اقتصادی کشور و دنیا و البته دلایل اقدام اخیر روسیه در حمایت از مواضع اعراب بنویسم. اما الان وقت ناهار است. امدیم منطقه هندی نشین یک شهر در امریکای شمالی تو یه غذاخوری. با اجازه غذا لذیذ را نوش جان کردیم و جای همه دوستان بخصوص انها که از غرب بسیار واهمه دارند و فرهنگ و جوامع غربی را محکوم میکنند را خالی کردیم. اما از انجا که ما هرگز این دوستان بسیار ضد غرب را فراموش نمیکنیم در همین رستوران هم به فکر انها بودیم و پاسخ به این سوال که چرا بیشتر ضد غربیها به غرب برای زندگی و درس و کار و... مراجعه میکنند و نه شرق و چرا پس دیگر تفکرات و سیستمهای حکمرانی مانند روسیه یا کره شمالی در رقابت با غرب هیچ شانس بزرگی برای جذب مردم دنیا به ایدهالهای خود ندارند! خوب فی البداهه لپ تاب استیو جابزی خود را روی میز گذاشتم و در حالیکه یک چایی هندی هل دار را به عنوان دسر با باقلواهای سنتی هند داریم امتحان میکنم خواستم این تجربه و دلایل خود را با زبان خودمونی و داستانی و نرم! در این دوره سخنرانیها و مواضع سفت و سخت و اتشین و دو قطبی شدن جوامع برای دوستان غرب ستیز و سایر خوانندگان محترم به اشتراک بگذارم شاید مفید باشد.
ابتدا. حتما تعجب میکنید که از تجربه ناهار در یک رستوران چطور به این نتیجه رسیدیم؟ خوب. این رستوران که بیست سال است ما مشتری ان هستیم و هر زمان به این شهر میاییم به ان مراجعه میکنیم برای یک خانواده مسلمان شیعه شبه قاره هند است و به غیر از دلیورها تمام کارکنان رستوران دختران و زنان خانواده هستند که همگی محجبه به معنی کامل کلمه هستند. حتی کنار تنور داغ در این تابستان داغ! حتی باور نمیکنید برای اینکه اطمینان داشته باشند نامحرم نگاهشان نکند و حریم خصوصی و کار انها محافظت صد در صد داشته باشد پشت در اشپزخانه یک پارچه سرتاسری انداختند. دقیقا مانند برخی خانوادههای ایرانی که در زمانی که خانهها بسیار بیشتر بود برای اینکه وقتی در خانه باز می شود نگاه نامحرمی نتواند داخل حیاط را ببیند یک پارچه یا پتوی سرتاسری اویزان میکردند. و البته در ماه محرم عزیز این خانواده و تزیینات داخل رستوران انها هم حال و هوای محرم گرفته.
خوب. حالا تحلیل ما که چرا از این رستوران به این نتیجه رسیدیم که مثلا شرق به معنی روسیه هیچ شانسی در برابر غرب ندارد. چون جوامع غربی و بخصوص امریکای شمالی انقدر اعتماد به نفس و تسامح و تساهل دارند که با وجود فرهنگ دینی مسیحی و سکولار و به قول بعضی دوستان، ضد اسلام! ... اصلا نه تنها نگران سایر پوششها و گسترش انها یا وجود و مهاجرت و تبلیغ انها نیستند بلکه ازادی پوشش و انتخاب و عقیده و دین را قانونی و در قانون اساسی خود کردند. احدی حق ندارد به این مسلمانان یا هر دین و ایین دیگر از اسلام تا یهودیت و تا مسیحیت و...کوچکترین اساعه ادبی برای عمل به اعتقادات یا روش زندگی خود و عبادتگاهها خود کند و حتی اگر کسی به انها و پوشش زنان و مردان انها بخندد جرم و در صورت شکایت قابل پیگیری تست.
این را هم اضافه کنم که اگر گذرتان به این خانوادهها و بیزینس ها در غرب افتاد 7 روز هفته باز هستند با یک استثنا. ظهر روز جمعه اغلب انها بسته هستند. برای اجرای فریضه نماز جمعه در غرب سکولار و لیبرال دمکرات و بی دین و بی اخلاق! همگی تعطیل هستند. اما انها که به روسیه و مسکو و سن پترزبورگ رفتند یا زندگی کردند و با وجود انکه صدها سال هست مسلمانان در روسیه زندگی میکنند میدانند چه میگوییم. اما چین در این مسایل خیلی بهتر از روسیه و شبیه غرب است. اگر گذرتان به چین افتاد هرگز بازار مسلمانان و مساجد سنتی چند صد ساله داخل بازار در شهر شیان تاریخی ترین شهر چین و اغاز تمدن چین و مبدا و مقصد چینی راه ابریشم( چانگ -ان تاریخی) با همان غذای حلال و پوشش اسلامی و ... را فراموش نکنید. همین است که چین هم مانند غرب بر روی مدار توسعه و رفاه است. چون تفاوتها و انتخابها و اختیارها را حداقل در میان مردم خود به رسمیت میشناسد و به مردم خود اعتماد و اطمینان دارد و احترام میگذارد و گمان نمیکند با ازاد گذاشتن انتخاب میان انها ناگهان مردم چین همه الوده و از راه منحرف میشوند.
هرچند همانطور که اشاره شد نمیخواهیم بحث را از حالت داستان و خودمونی در بیاوریم و جدی کنیم. ولی همین قدر بگوییم که دوستانی که تصور میکنند اگر در یک جایی کوتاه بیایند همه جامعه منحرف میشوند واقعا عقل و خرد جمعی مردم ایران و حتی دنیا و اعتقاد انها به دین و اعتقادات را بسیار کم ارزیابی میکنند. باور کنید که اگر همانطور که در غرب اینقدر تسامح و تساهل به دگر اندیشان و حتی ضد غربیها هست در ایران و جوامع شرقی هم باشد همانطور که تجربه چین و ژاپن و همین جوامع غربی هم نشان میدهد هیچ اتفاق بزرگی نخواهد افتاد و اکثریت بزرگ جامعه ایرانی هم باز بر سر باورها و اعتقادات دینی و اخلاقی و پوششی خود باقی خواهند ماند. مردم ایران دیروز مسلمان نشدند و تازه مسلمان نیستند که گمان شود با تبلیغ بشود باور انها را تغییر داد. ژاپنیها بسیار غرب گرا هستند ولی همچنان به تمام مراسم ایینی و اعتقادی و جشنواره های خود پایبند هستند و جوانان بیشترین گروه حمایت و فعالیت برای پاسداشت این اعتقادات و مراسم و جشنواره های ایینی و سنتی را دارند. مراسمی که از دید اروپاییها و غربیها شاید بی معنی به نظر برسد چون جامعه ژاپن و زمامداران آن به ماهیت ملت خود ایمان و اعتماد دارند و به خرد جمعی و روح وطن پرستی مردم و جوانان ژاپن احترام میگذارند. ژاپن غربی شده. ولی به معنی استفاده از دستاوردهای غرب و نه تقلید از غرب. باور کنیم که اگر در ایران خودمان هم بر اجباری بودن امری و دولتی کردن ان پافشاری نکنیم بسیاری از انها که الان بشدت منتقد دولت هستند و بر اختیاری بودن تاکید دارند وقتی اختیار داشته باشند دقیقا مانند همین خانوادهها و دختران و زنان مسلمان متولد غرب در رعایت پوشش و اخلاق سنتی و آیینی و دینی عمل خواهند کرد.
در پایان از انجا که گفتیم میخواهیم این یادداشت خودمونی و داستانی باشد شاید برخی دوستان علاقمند باشند که بدانند غذایی که سفارش دادیم چه بود و حال و هوای قیمتها و رستوران و... را هم در این دنیای تورم زده و بخصوص حالا که قیمت مواد غذایی در ایران هر روز رکورد میشکند و مثلا قیمت مرغ از مدیریت درخشان داخلی به مرزهای 120 هزرا تومن رسیده را به اشتراک بگذاریم. همانطور که گفته شد این رستوران برای یک خانواده شیعه شبه قاره است. در سالهای گذشته پدر خانواده مدیر بود ولی گویا از دنیا رفته و حالا مادر خانواده رئیس(به معنی واقعی!) است. تمام در و دیوار رستوارن مزین به نامها 5 تن و شعایر اسلامی و شیعی است. بخصوص حالا که در استانه محرم هستیم. از نظر پاکیزگی و سرویس فقط میتوانید ان را با غذا خوریهای متوسط لاهور و پیشاور و احمد اباد هند قیاس کنید. اما غذایی که سفارش دادیم بشدت محبوب سلیقه ایرانی یا حداقل ما است. مرغ تندوری(تنوری). تکههای مرغ را دریک سیخ بزرگ در داخل یک تنور سر پایی ( مانند همان تنورهای سر پایی نان تافتون یا لواش) میکنند و ان را بریان. این تنور همان تنوری هست که نان داغ را هم در ان میپزند.
یک وعده ران مرغ تندوری شده با نان داغ با وجود گرانیهای اخیر این طرف دنیا به پول ایران 160 هزار تومان شد. البته همین غذا را اگر بخواهید در رستورانها همشهریها( مثلا زرشک پلو و مرغ) سفارش دهید تا شش برابر باید هزینه کنید. و اگر فقط از اشپزخانه بگیرید تا چهار برابر هزینه کنید. هر چند بخواهید همین ران مرغ بریان شده را در فروشگاههای بزرگ امریکایی تهیه کنید تنها نیاز به 70 هزار تومن هزینه دارید( البته نانی در کار نیست). خلاصه در همین مرکز تجاری همچنین رستورانها و غذاخوریهای دیگری هم هستند. از غذای ویتنامی تا هندوها تا چینی و سین کیانگ(مسلمانان چین) و یونانی و حتی اتیوپی و جاماییکا و البته فست فودهای بزرگ امریکایی.
به هر حال شاید حالا خوانندگان و دوستان تصور بهتری داشته باشند که چرا غرب مقصد اصلی مهاجران و مسافران عالم است و رمز موفقیت بهتر غرب در توسعه و پیشرفت و جذب مردم دنیا در چیست و مثلا چرا حتی بسیاری از مدیران و مسئولان بسیار ضد غربی در ایران و خانوادههای انها برای امور دانش بنیان یا غنی کردن اعتقادات و یا بدنسازی به طرف غرب سرازیر هستند ولی با استفاده از همین مایکروسافت و اپل و ساعتهای ارزانقیمت بر دیگران آوار میشوند که چرا غرب گرا هستید و چرا متوجه نیستید که غرب وحشی و بی اخلاق و بی مرام و... است.



