یک دوراهی جعلی !

محسن سلگی،   4010721105 ۱۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار
یک دوراهی جعلی !

 القای این که ایران راهی جز انتخاب میان الگوی هند یا الگوی چین ندارد، خط تحریف، تقلیل و استحاله انقلاب اسلامی است که در یک برنامه تلویزیونی توسط رییس سابق دانشگاه علامه رونمایی شد.

مطابق این الگو یا باید اقتدارگرایی همراه با موفقیت اقتصادی و رفاهی در مدل چین را برگزید یا مدل دمکراسی هندی بدون رفاه. او همچنین تصریح می کند که این دوراهی یک حصر عقلی است و راه سومی وجود ندارد! در حالی که اولاً در نظام جمهوری اسلامی، مردم سالاری دینی تقلیل ناپذیر است؛ چنانکه عدالت و رفاه اقتصادی. ثانیاً، جمهوری اسلامی از آغاز مبتنی بر راه سوم بوده است؛ راهی که توسط اندیشمندانی بزرگ چون امام خمینی (ره)، علامه طباطبائی، شهید مطهری و دیگران مبنامند(دارای طرح منطقی و معقول) و بنادار(عینی) شده است.

تجویز یکی از دو راه یاد شده متضمن و دست کم مستعد این عقیده نادرست و خطرناک است که نظام اسلامی زمینه پیروی از چین- که تقویت القای ضدانقلاب مبنی بر تبعیت نظام از چین است- را دارد. همچنین به نحوی تلویحی نظام را مستعد اقتدارگرایی و نادیده گرفتن مردم تلقی و تلقین می کند.

از سویی دیگر، قراردادن الگوی هند به عنوان تنها انتخاب دیگر برای نظام، هم به معنای نفی استعداد تحول خودانگیخته و وجود الگوی بومی و اسلامی حکومت است و هم به معنای نفی مردم سالاری(مردم سالاری دینی) در نظام جمهوری خواهد بود.

به بیان دیگر، چه ترویج الگوی چین و چه ترویج الگوی هند، متضمن اتهام اقتدارگرابودن به نظام اسلامی علاوه بر ترویج و تشویق آن به سکولار شدن است(هند و چین هر دو سکولارند).

افزون بر اینها، نادیده گرفتن پیشرفت های بزرگ اقتصادی ایران که اعم از رفاه و توسعه صنعتی، علمی و نظامی است، کاری است که مهمان این برنامه تلویزیونی از طریق ساختن یک دوراهی جعلی انجام داده است.

القای مذکور، متناسب با دو راهی «یا اصلاحات یا انقلاب» است. چراکه این القا نیز همچون القای سابق‌الذکر، راه درون‌گفتمانی (گفتمان اصیل انقلاب و امامین) را مسدود تلقی می کند.

چه پروژه سعید حجاریان و پروژه روزنامه اعتماد(یا اصلاحات یا انقلاب؛ بخوانید یا تغییر یا سقوط) و چه برخی دوراهی ها، مبتنی بر این پیش فرض غیرعلمی و غلط است که انقلاب اسلامی، الگوی ایجابی و الگوی پیشرفت و حکمرانی ندارد و یا اگر دارد، نتوانسته و نمی تواند به توفیق عمومی و خاصی دست پیدا کند.

مطابق آنچه گذشت،  دوگانه فروپاشی و انقلاب توسط رسانه های بیگانه و اصحاب اصلاحات با مشترکات زیادی تبلیغ می شود. هر دو جمهوری اسلامی را بر دوراهی محتوم القا می کنند که یک سوی آن تغییرو استحاله و سوی دیگر آن انقلاب و سقوط است. در صورت و سوی اول، چیزی جز نام از جمهوری اسلامی نمی ماند و انقلاب اسلامی و مبانی آن حذف می شود. در سوی دوم، جمهوری اسلامی نیز حذف می شود. تفاوت دو سوی ماجرا در القای مذکور، تفاوت در عنصر زمان و فرصت است.

چه ضدانقلاب خارجی و چه جریان تجدیدنظرطلب داخلی، نوعی انسداد و مسدود بودن (بن بست) را برای نظام ترسیم می کنند. هرچند تجدیدنظرطلبان داخلی (عمدتاً لیبرال‌ها) با ارجاع راه حل به بیرون از مرزهای جغرافیایی (هند و چین) یا بیرون از مرزهای اعتقادی و اصولی انقلاب اسلامی این کار را انجام می دهند.

نکته مهم تر اینکه برخی لیدرهای جریان اصلاحات از طریق درافکندن دوتایی های کاذبی چون یا اصلاحات یا انقلاب به دنبال استحاله عقیدتی و ایدئولوژیک نظام و اسلام زدایی از آن هستند؛ اقدامی که در نهایت و به زعم شان موجب بازگشت آنها به قدرت و سپس تثبیت لیبرال دمکراسی و جایگاه آنها می شود.

در پایان، یادآوری این نکته مهم است که از آغاز انقلاب اسلامی، دشمن با دروغ های سست – که بعضاً خودشان هم باور نداشته اند- همواره نظام را در بن بست معرفی کرده است. همچنین بخش بزرگی از جریان اصلاحات نیز خود را تنها شانس بقای نظام القا کرده است. حال آن که مغز و جوهر مشترک در پروژه دشمن و پروژه برخی اصلاح طلبان همانا استحاله انقلاب اسلامی بوده است. آنها همواره یا عمدتاً از براندازی خشن و یکباره و یا شکست ایران در صحنه عینی ناامید بوده و به شیوه های ادراکی و روانی و ذهنی روی کرده اند. 

دیدگاه کاربران

ناشناس۲۷۲۵۸۶۰۰۹:۳۲:۴۱ ۱۴۰۱/۷/۲۵
اولا که ایشون این دو کشور را مثال زدند و طرح و نظریه شون چیزی فرای اینها بود دوما اینها بحث های بین جناحی شماست که هر دوش را تا به حال مردم دیدند ...
ناشناس۲۷۲۵۸۷۰۰۹:۳۵:۵۰ ۱۴۰۱/۷/۲۵
وضعیت فعلی ایران ترکیبی از اقتدار گرایی چین و کم درآمدی هندی است،البته درآمد سرانه هند بر خلاف ایران رو به افزایش است ...
ناشناس۲۷۲۵۸۹۲۰۹:۴۸:۳۷ ۱۴۰۱/۷/۲۵
جمهوری اسلامی خودش الگوی ملت‌هاست یکی از غربی‌ها سالیانی پیش گفته بود ما باید دو چیز رو از چشم دنیا بپوشونیم یکی قانون اساسی ایران رو و یکی موفقیت‌شون رو چون اگه دنیا ببینه با چنین قانون اساسی متفاوتی، اینجور هم دارن پیشرفت میکنن، تمام ملت‌ها به سمت راه و روش انقلاب اسلامی میرن!!! جمهوری اسلامی خودش الگوی ملت‌های دنیاست...
ناشناس۲۷۲۵۹۵۴۱۰:۰۹:۴۹ ۱۴۰۱/۷/۲۵
هر کس شبکه‌های لندنی ببیند با توهم فکر می کند انقلاب شده در ایران خخخه
ناشناس۲۷۲۵۹۵۷۱۰:۱۰:۴۸ ۱۴۰۱/۷/۲۵
لطفاً نام علامه طباطبایی را از مثالهای خود در مقاله حذف نمایید چون علامه، اساسا انسان سیاسی نبودند و در شکل‌گیری انقلاب ۵۷ (در نظر و عمل) فعالیت نکردند و حتی شاید لزوماً همدل برخی رفتارهای انقلابیون همچون برهم زدن جلساتشان با هانری کربن، سید حسین نصر و داریوش شایگان هم نبودند. نباید افراد علمی را برای یارکشی سیاسی خرج نمود. سپاسگزارم از توجه شما
ناشناس۲۷۲۶۴۳۰۱۳:۱۱:۳۶ ۱۴۰۱/۷/۲۵
اینکه علامه سیاسی نبوده، لقلقه زبان کسانیه که دو خط المیزان نخوندن! المیزان بخون بعد بیا ببینم بازم میگی علامه سیاسی نبوده؟؟؟ بعدشم، بله ممکنه چهارتا ابله برن یه برنامه درس و بحثی رو ممانعت کنن و علامه ناراحت بشه، مگه از چنین کاری مثلا امام و شهید مطهری و شهید بهشتی و اینا خوشحال میشدن؟ اونا هم سیاسی نبودن؟؟؟ چه حرف‌های بیخودیه توی دهن شماها انداختن آخه؟ کمی مطالعه کنید قبل از حرف زدن، حال مطالعه ندارید کمی فکر کنید لااقل.
ناشناس۲۷۲۶۰۵۵۱۰:۴۳:۴۸ ۱۴۰۱/۷/۲۵
شما فقط این دوراهی به اصطلاح جعلی را بیان کردید و فرمودید راه سومی وجود دارد اما هیچ اشاره به روش و موضوع این راه و چگونگی دست یابی به آن نکردید . یعنی آنقدر مبهم است که هنوز خودتان آن را نمی دانید
ناشناس۲۷۲۶۲۱۵۱۱:۴۸:۴۳ ۱۴۰۱/۷/۲۵
چرا با کلمات بازی می کنید ، این درست که ایران می تواند یک الگوی مستقل در مسیر توسعه باشد ، اما بعد از گذشت چند دهه ، هنوز ضرورت نیاز به توسعه در بین مسئولان نظام جا نیافتاده است . بخواهید یا نه ، در دنیا عملکرد نظام های سیاسی را از منظر اقتصادی می سنجند ، اگر از دوگانه های کره جنوبی وشمالی ، یا هند و چین و از همه مهمتر روسیه و امریکا صحبت می شود ، ناظر به میزان رشد اقتصادی آنها و سپس بررسی نظام سیاسی مستقر در این کشور هاست که به طور مستقیم بر میزان رشد اقتصادی شان تاثیر می گذارد . به عنوان مثال هیچ کس نمی تواند الگوی کره شمالی را تایید کند ، زیرا که می بینیم اگر این الگوی سیاس مطلوب بود ، نباید مردم کره شمالی چنین در سختی زندگی می کردند ، پس با اشاره به همین معیار اقتصاد می توان حکم به باطل بودن الگوی کره شمالی داد ، هرچقدر هم که این کشور در شعار وتئوری برحق بوده باشد ، اما عملکرد آن شکست خورده است. پس شما تنها زمانی می توانید از الگوی مطلوب سخن بگویید که عملکرد مطلوب اقتصادی هم داشته باشد . به عنوان مثال ، تاوقتی قیمت دلار سی هزار تومان است یعنی راه رفته اشتباه است ، اما اگر توانستید دلار به صد تومان برسانید یعنی راحتان درست است
ناشناس۲۷۲۶۲۳۴۱۱:۵۵:۰۸ ۱۴۰۱/۷/۲۵
رقیب را حذف کردن و انتخابات برگزار کردن را نمی شود مردم‌سالاری اسلامی تلقی کرد. انتخابات یعنی بتوان تغییر ایجاد کرد.
ناشناس۲۷۲۶۲۳۵۱۱:۵۵:۱۹ ۱۴۰۱/۷/۲۵
ببخشید منظورتون دقیقا از پیشرفت های بزرگ اقتصادی چیه که مردم اون رو درک نمیکنند؟
ناشناس۲۷۲۶۲۷۷۱۲:۱۳:۴۱ ۱۴۰۱/۷/۲۵
منظور دکتر اینهایی که شما ردیف کردید نبود. منظور نحوه تعامل با دنیاست ...
علی کریمی۲۷۲۶۲۸۰۱۲:۱۶:۱۳ ۱۴۰۱/۷/۲۵
جناب آقای محسن سلگی کشورمان امروزه با مشکلات عدیده ایی روبرو است و وضعیت موجود با آرمان های انقلاب فاصله زیادی دارد لذا به نظر می رسد که حاکمیت باید با اتخاذ راهکارهای عقلانی در کوتاهترین زمان ممکن آنها را برطرف نماید. برای رسیدن به این هدف همانطوری که رهبر انقلاب اسلامی فرموده میزان باید به معنای واقعی کلمه رای ملت باشد ، راه حل دومی وجود ندارد.
ناشناس۲۷۲۶۳۳۹۱۲:۳۹:۰۷ ۱۴۰۱/۷/۲۵
علامت الگوی موفق ،رضایت عموم مردم یک کشور است نه مقاله و سخنرانی و شعار..
ناشناس۲۷۲۶۳۴۱۱۲:۴۰:۳۵ ۱۴۰۱/۷/۲۵
موافقم. نه هند و نه چین باید راه اروپا و امریکا را برویم یعنی هم دمکراسی و هم رفاه با هم بخصوص که ایران الان صحنه اعتراضات وسیع هم شده و دو تغییر اساسی لازم است اول گسترش آزادی های فردی دوم توسعه اقتصادی و ایجاد رفاه البته به نظر شخصی من آزادی های فردی و کلا آزادی مقدم بر دمکراسی است اقتدار هم به نظر من از راه قدرت اقتصادی شدن و مردم را در پشت خود داشتن حاصل خواهد شد این مهم با همه پرسی از مردم یعنی صاحبان این آب و خاک براحتی حاصل خوهد شد
yektanetتریبون

آخرین عناوین