کلکسیونی از بی‌اخلاقی ها

دکترمینو خانی*،   4001215069 ۲۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۶ تکراری یا غیرقابل انتشار
کلکسیونی از بی‌اخلاقی ها

نظریه «کاشت» بر آثار تدریجی و درازمدت رسانه‌ها به‌ویژه تلویزیون، بر شکل‌گیری تصویر ذهنی مخاطبان از دنیای اطراف و مفهوم‌سازی آنان از واقعیت اجتماعی تأکید می‌کند. این نظریه که به وسیله جرج گربنر و همکارانش در سال 1969 ارائه شده، بر آن است که تماشای تلویزیون نقش مستقلی در مفهوم‌سازی مخاطبان از واقعیت اجتماعی دارد. فرضیه اصلی پژوهش کاشت این است که هر چقدر مردم زمان بیشتری را صرف تماشای تلویزیون کنند، باورها و فرض‌هایشان در مورد زندگی و جامعه، بیشتر با پیام‌های مکرر و ثابت در برنامه‌های هنری، تفریحی و سرگرمی تلویزیونی همخوان خواهد شد اگرچه پژوهش ابتدایی کاشت به صورت خاص به خشونت تلویزیونی می‌پرداخت، اما بعد از چند سال پژوهش‌ها حوزه گسترده‌تری در کشورهای مختلف را مد نظر قرار دادند و به مسائلی چون نقش‌های جنسیتی، تصور از پیری، جهت‌گیری‌های سیاسی، نگرش‌های زیست‌محیطی، علم، سلامت، دین، اقلیت‌ها، مشاغل و سایر موضوعات پرداختند. 

نظریه کاشت جرج گربنر بر روش‌هایی تمرکز دارد، که از طریق آن رویارویی گسترده و مکرر با رسانه‌ها در طی زمان به تدریج دیدگاه ما را در مورد دنیا و واقعیت اجتماعی شکل می‌دهد.

 براساس این نظریه هرچه بیشتر با این رسانه ارتباط برقرار کنیم، دیدگاه ما به جهان به دیدگاه آن شبیه‌تر خواهد بود. گربنر و همکارانش معتقدند کاشت، یک فراگرد بی‌سمت و سو نیست، بلکه شبیه فراگرد جاذبه‌ای است. هر گروه از بینندگان ممکن است در جهت متفاوتی تلاش کنند اما همه گروه‌ها تحت تأثیر جریان مرکزی واحدی هستند. از این رو کاشت بخشی از یک فراگرد دائمی، پویا و پیش‌رونده تعامل میان پیام‌ها و زمینه‌های قبلی است.

اینها را گفتم که به یک مسئله رایج در تلویزیون بپردازم: به تصویر کشیدن انواع بی‌اخلاقی‌ها در سریال‌های نمایشی. به عنوان مثال، سریال «برف بی‌صدا می‌بارد» به کارگردانی پوریا آذربایجانی که بر اساس آمار تلویزیون پربیننده‌ترین سریال بین سریال‌های در حال پخش است.

 موضوع این سریال 100 قسمتی که در سه فصل تدارک دیده شده، درباره پسر ابراهیم (کیانی)، خلافکار و شریک عطا، تاجر پسته است که به تلافی رانده شدن پدر توسط عطا کینه‌ای به دل داشته، با اسم دروغین وارد تجارتخانه عطا می‌شود و درصدد شکست دادن عطا با توزیع پسته نامرغوب است و بعد از مرگ عطا نیز خانواده و خصوصا سیمین، دختر عطا را چنان فریب می‌دهد که به کیانی بیشتر از خانواده خود اعتماد می‌کند و کیانی روز به روز باعث ورشکسته شدن و فریب دادن سیمین می‌شود و سیمین، یک دختر تحصیل‌کرده در دهه 60 با وجودی که در خانواده خوب و سالمی بزرگ شده،اما اعضای خانواده را هیچ می‌انگارد و توصیه‌های آنها را اصلا به گوش نمی‌گیرد. لجبازی‌های سیمین با خانواده باعث تاثیر بیشتر کیانی بر او و اعمال کارهای خلاف می‌شود. کیانی هم از هیچ کاری ابایی ندارد و مرتب یک برگ برای فریب سیمین و ادامه تخریب خانواده عطا رو می‌کند. 

نمی‌دانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد ولی تا الان که بیش از 50 قسمت سریال پخش شده است، چیزی جز بدی و خلاف دیده نمی‌شود و آنچه خوبی‌ها و نکات مثبت اخلاقی خانواده هست، در پس بدی‌ها پنهان می‌شود چون شخصیت‌های اصلی سیمین و کیانی هستند و این بدیها تکرار می‌شود که می‌تواند مخاطب فعال را دل‌زده کند تا از خیر تماشای سریال بگذرد. خصوصا که در چهره‌پردازی کیانی آنقدر اغراق شده که ذات بد او چهره کریهی داشته باشد، البته که قصد این بوده که ضدقهرمان دوست‌داشتنی خلق نشود ولی این اندازه از کریه بودن، حال مخاطب را به هم می‌ریزد. 

اگر چه مخاطب فعال ممکن است که از تماشای سریال پرهیز کند، این باعث نمی‌شود که دیگران و مخاطب عام هم همین تصمیم را اتخاذ کند و تلویزیون با ساخت این سریال و سریال‌های مشابه که در اکثر آنها یک یا چند مورد بی‌اخلاقی از تقلب و دورویی گرفته تا دروغ و فریب و ... باعث ایجاد چنین نگرشی به جهان واقع می‌شود. بر اساس نظریه کاشت تلویزیون می‌تواند در درازمدت و به صورت تدریجی با موضوعات مختلف در برنامه‌های مختلف بر جهان‌بینی مخاطب اثر بگذارد. 

سوال اینجاست:

 اولا آیا در یک جامعه اسلامی که دین توصیه‌های فراوانی درباره گذشت و مهربانی و نیکی دارد، این همه خلاف روی می‌دهد؟ اگر تصور کنیم که آنچه در سریال‌های تلویزیونی بازتابی از جامعه است آیا واقعا ما در چنین جامعه‌ای زندگی می‌کنیم؟ اگر بازتاب جامعه نیست، به چه دلیل این همه بی‌اخلاقی در سریال‌های تلویزیونی می‌بینیم؟ آیا به منظور کاشت این بی‌اخلاقی‌ها در مخاطب است؟ کدام شورا چنین فیلمنامه‌هایی را تصویب می‌کند؟ چرا این شورا نویسندگان و کارگردانان را به سمت ساخت آثاری که باعث ایجاد نگاه عمیق‌تر به زندگی و جهان هستی می‌شود، هدایت نمی‌کند؟

 نمی‌گویم تنها باید  آثاری ساخته شود که  که جهان و جامعه را گل و بلبل نشان دهد .بلکه مساله این است که چرا از وقایعی مثل آتش‌سوزی پلاسکو و فداکاری آتش‌نشانان سریالی ساخته نمی‌شود تا حس فداکاری را در مخاطب ایجاد کند؟

 چرا درباره قصص قرآنی که سرشار از جنبه‌های نمایشی است، سریالی ساخته نمی‌شود تا مروج خوبی‌ها و نیکی‌ها باشد؟

 چرا درباره قهرمانان میهنی از ورزشکار، هنرمندان شاخص، شعرا، نویسندگان، دانشمندان و کارآفرینان (که شش مستند بسیار عالی در مجموعه کارستان ساخته شده و همانها می‌تواند منبع نوشتن یک روایت داستانی شود) سریالی ساخته نمی‌شود تا شیوه زندگی و تلاش بی‌وقفه آنها برای پیشرفت الگوی جوانان قرار بگیرد؟

 چرا اصلا چرا باید کلکسیونی از بی‌اخلاقی دستمایه خلق اثر نمایشی قرار بگیرد؟ آیا صرفا به خاطر تعلیق و ایجاد گره دراماتیک و هر آن چیزی است که یک اثر را جذاب‌تر می‌کند؟ آیا خوبی‌ها و نیکی‌ها نمی‌تواند این جذابیت را ایجاد کند؟ کتمان واقعیت خوب نیست، اما قبول کنیم تکرار ساخت چنین موضوعاتی که نمونه‌های بسیار زیادی از آن را می‌توان در سریال‌های نمایشی تلویزیون پیدا کرد، باعث ترویج آنها خواهد شد.

 کلاه گذاشتن سر ریز و درشت عادی می‌شود، قبح دروغ گفتن و فریب دادن بیش از این شکسته می‌شود. 

تلویزیون بر اساس فرموده حضرت امام (ره) دانشگاه است. یعنی بسیار زیاد می‌توان از آن آموخت. پس خوبی‌ها را به تصویر بکشیم. مسوولان تلویزیون، نویسندگان فیلمنامه‌ها و کارگردانان بیش از پیش در صدد توصیه و تصویب فیلمنامه‌هایی باشند که بازتابی از فرمایش حضرت امام (ره) باشد. 

 *مدرس دانشگاه 

 

دیدگاه کاربران

زارع۲۴۳۴۰۱۸۱۷:۳۵:۵۷ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
احسنت، استفاده بردم
ناشناس۲۴۳۴۰۲۰۱۷:۳۷:۱۲ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
تازه از اخلاق هم اگر بگذریم، مدیران تلویزیون باید بدانند که نباید سریالی بسازند که با وجود مشکلات کرونا و اقتصادی مملکت روی اعصاب مردم راه برود
ناشناس۲۴۳۴۰۲۹۱۷:۴۷:۵۶ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
90درصد فیلم ها در جهان ترویج خشونت و بی عفتی هست
ناشناس۲۴۳۴۸۱۵۰۸:۱۴:۲۴ ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
خشونت در فیلم های هالیوودی فقط جنبه فیزیکی داره تا مخاطب از تماشای این خشونت لذت ببرد و تخلیه هیجانی شود. اما خشونت در فیلم ها و سریال های ایرانی اصلا جنبه فیزیکی نداره و فقط خشونت عصبی و توهین کلامی به یکدیگر است که این فقط باعث میشه ببننده هم عصبی و پرخاشگر بشود.
ناشناس۲۴۳۴۰۴۱۱۷:۵۴:۵۲ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
واقعا چقدر فاصله هست بین دغدغه های ذهنی نویسنده با مردم جامعه
ناشناس۲۴۳۴۰۸۱۱۸:۲۷:۴۶ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
کدوم قیافه کریه و زشت؟ قیافه واقعی شکیبایی هم در همین حوالی است و اگر شخصیتش مثبت باشد می تواند دوست داشتنی هم باشد. ...
محمد۲۴۳۴۰۸۶۱۸:۲۸:۴۸ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
با سلام یک چیزی رو دوستانه میگم و با کمال تاسف سریال های تلویزیون و فیلمهایش خیلی وقت است که با فرهنگ واقعی ایرانی ها فاصله گرفته و بیشتر منعکس کننده فرهنگ های آپاچی و کولی ها شده تا خانواده های اصیل
ناشناس۲۴۳۴۱۰۰۱۸:۳۷:۱۷ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
خوب شخصیت مثبت هم توی سریال هست مثل احمد فقط شخصیت پردازی باید جوری باشه که مخاطب در تقابل این دو شخصیت به نوعی طرفدار مثبت هم بشه در مثبت بودن هم نمیشه اغراق کرد چون غیرواقعی میشه یا دافعه ایجاد میکنه سریال های زیادی به یاد دارم که بیننده طرفدار شخصیت منفی میشه حتی اگر هدف این نبوده باشه البته در کل همه چیز خاکستری است و سیاه و سفید خیلی منطبق بر واقعیت نيست
ناشناس۲۴۳۴۱۶۴۱۹:۲۴:۴۲ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
سریال های بی محتوا و سرکاری!
ناشناس۲۴۳۴۱۷۴۱۹:۳۵:۱۳ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
بله دقیقا این سریال انعکاس واقعیات جامعه کنونی است
ناشناس۲۴۳۴۷۶۸۰۷:۰۸:۰۲ ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
... همه را به کیش خود پندارد.
ناشناس۲۴۳۴۹۳۵۰۹:۳۶:۵۱ ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
آیا واقعا ما در چنین جامعه‌ای زندگی می‌کنیم؟
ناشناس۲۴۳۴۱۷۵۱۹:۳۵:۳۸ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
.... تعداد شبکه ها را کم کنید و برنامه خوب تحویل دهید. چه لزومی دارد شبکه های استانی برنامه 24 ساعته داشته باشند. اکثرشان وقت را با برنامه های تکراری و بی کیفیت و بدون مخاطب پر می کنند. شبکه های استانی رو 6 ساعته کنید از 6 تا 12 . ظاهرا در اینجا هم عده ای از ساعتها!!! نفع می برند
ناشناس۲۴۳۴۲۰۶۲۰:۰۳:۱۳ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
خانم مینو خانی بله واقعیت جامعه ما دروغ وفریبکا ی هم دارد در جامعه ما پدر ومادری پسر ،دختر وداماد خود را تکه تکه می کنند وپشیمان هم نیستند !!در جامعه ما زنان برای دریافت مهریه همسر را به زندان می اندازند !!در جامعه ما مردانی بعد از سالها زن و فرزند را به هوس عشقی جدید بی پناه وخرجی رها می کنند !! در جامعه ما اختلاس های تاریخی کلاهبرداری ها جنگ های جناحی ،اعتیاد ،فقر و بسیاری مشکلات وخلافکاری ها رخ می دهد که اتفاقا تلوزیون ما بسیار کم به آنها پرداخته ! سینمای ما هم که روزی بازتاب واقعیتهای جامعه بود جایش را به فیلمهای گیشه ای داده وفیلمسازان دلسوز و واقع نگر ما یا با توقیف فیلمهایشان روبه رو هستند یا دست از کار کشیده اند ومراحل افسردگی را می گذرانند یا اگر امکانش بوده از کشور رفته اند . اتفاقا جامعه ما نیازمند دیده شدن و چاره اندیشی است .
ناشناس۲۴۳۴۲۴۵۲۰:۳۸:۲۸ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
بابا جان! چرا نگران هستید؟ لازم نیست این نوع دغدغه‌ها را داشته باشید. اصلاً مگه الان کسی هم تلویزیون صدا و سیما را نگاه میکنه؟!
ناشناس۲۴۳۴۵۱۲۲۳:۵۲:۱۲ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
شما نگاه نمیکنی فکر میکنی دیگران هم نمیبینن. نه عزیزم مردم هنوز هم رسانه اول شون تلویزیونه
H۲۴۳۵۰۹۹۱۰:۴۳:۱۴ ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
ظاهرا نظرسنجی های صدا و سیما با اونچه شما می گید فرق داره.
ناشناس۲۴۳۴۳۰۹۲۱:۱۷:۳۵ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
این سریال تاریک که به شدت بهش آب بسته شده و همون شکل رقیق شده هم به صورت قطره چکانی نمایش داده میشه مصداق کامل حیف و میل بیت المال ه. در واقع باید به دست اندرکاران تبریک گفت چون فکر می کنم در طول تاریخ تلویزیون آبکی ترین سریال رو ساختن. بعد از ۶۰ قسمت واقعا چقدر داستان پیش رفته؟؟! ضمن اینکه توی این روزگار سخت کرونا و مشکلات اقتصادی مردم بیش از همیشه به دیدن کارهای روحیه بخش یا طنز نیاز دارن، نه اینجور سریال ها که روی مغز مردم ناخن می کشن.
ناشناس۲۴۳۴۳۵۹۲۱:۵۳:۳۲ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
بنده یه مخاطب عام هستم ولی چیزی که میفهمم اینه که دقیقا با نشون دادن همین پیچیدگی هاست که مرز خوبی و بدی تو ذهن مخاطب نقش میبنده و اثر لازم گذاشته میشه. با اون روش شما نه مخاطبی جذب میشه و نه اثری گذاشته میشه.
ناشناس۲۴۳۴۳۷۵۲۲:۰۱:۴۸ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
به پای شبکه خانگی و یا سینما نمی رسند ولی جای پای آنها گذاشتند
عمران۲۴۳۴۳۸۹۲۲:۱۵:۴۳ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
متاسفانه ساخت سریال هایی با نقشهای سراسر منفی مُد شده نمونه های دیگرش را هم اخیرا در شبکه نمایش خانگی در قورباغه و زخم کاری دیدیم، حتی بعضاً این شخصیت پردازی طوری انجام میشود که مخاطب احساس سمپاتی با نقش منفی داشته باشد.
ناشناس۲۴۳۴۴۵۷۲۳:۰۸:۱۴ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
وقتی به هر کسی اجازه می دن بدون تخصص و تعهد فیلم بسازه همینه دیگه
ناشناس۲۴۳۴۴۵۹۲۳:۰۹:۲۰ ۱۴۰۰/۱۲/۱۶
تازه به نظر من این سریال جزو سالم های تلویزیون هست به نسبت...اما مهمتر اینه که واقعا در این سریال به طرز عیانی کم فروشی از طرف کارگردان و تهیه‌کننده اتفاق افتاده.یه فیلم نامه حداکثر ۳۰قسمتی رو تو ۱۰۰ قسمت قالب می کنن به صدا و سیما که بابت هر دقیقه میلیونی گیرشون میاد.و...الف جان خواهشاً منتشر کن
ناشناس۲۴۳۴۶۲۸۰۲:۰۵:۳۰ ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
من که این سریال رو می بینم و لذت میبرم. بالاخره هستند آدمهایی مثل سیمین که لجبازند و مدام اشتباه میکنند ضمن اینکه گذشته تلخی داشته... به نظرم سریال خوبی هست در کل...
علی کریمی۲۴۳۴۸۴۹۰۸:۳۵:۳۹ ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
سرکار خانم دکتر خانی رسانه ملی به علت فاصله ایی که از خواست ها و علایق مردم گرفته دیگر در شکل گیری افکار عمومی ناتوان شده است. نگرانی شما از نظریه کاشت در مورد رسانه ملی و مردم بیجا است.
ناشناس۲۴۳۵۰۶۵۱۰:۳۰:۲۷ ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
با نظر نویسنده موافقم. رفتار سیمین و کیانی، آنقدر حال بهم زن شده که دیگه هیچ انگیزه ای برای دیدن سریال ندارم. هیچ اتفاق مثبتی نمی افته. فقط منفی و منفی. شخصیت مثبت داستان یعنی احمد و مادرش رو هم ساده لوح و بی عرضه نشون دادن
ناشناس۲۴۳۵۳۲۸۱۲:۴۰:۰۲ ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
منفی بودن اغراق شده شخصیتها در سریالها و فیلمهای تخیلی و فانتزی شاید معقول باشد ولی در یک سریال اجتماعی باید شخصیتها خاکستری باشند . متاسفانه در این سریالها شخصیت مثبت کاملا مثبت و منفی بینهایت منفی است .
ناشناس۲۴۳۵۳۶۰۱۲:۵۶:۳۷ ۱۴۰۰/۱۲/۱۷
تا 99 قسمت فقط دروغ و فریب و حسادت و کینه را نمایش می دهند در قسمت 100 داستان رو سرهم بندی تمام می کنند. از پول بیت المال برای نمایش بدی ها استفاده می شود .زمان پخش سریال ، زمان استراحت مردم باید باعث تسلی خاطر مردم باشد با نمایش چنین سریال هایی باعث تشویش خاطر هم می شود.آیا در واقعیت جامعه هم این قدر بدی وجود دارد؟
yektanetتریبون

آخرین عناوین