با شهادت سردار سلیمانی شُعاری برخورد نکنیم

گروه سیاسی الف،   4001007014 ۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۹ تکراری یا غیرقابل انتشار
با شهادت سردار سلیمانی شُعاری برخورد نکنیم

 نصب العین کردن و یادآوری و بسط چیستی، چگونگی و چرایی شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی حتی از چنین اقدامی نسبت به سایر شهدای انقلاب اسلامی اهمیت بیشتری دارد.

اشاره به عنصر چیستی و به ویژه عنصر چرایی در خصوص شهادت سردار سلیمانی، عبارت اخری ِ پرداخت نظری و اندیشه ای به این رخداد است؛ رخدادی که اوج مظلومیت ایران در عین حقانیت و اقتدار آن را نشان داد.

لزوم پرهیز از تقلیل عقیده به شعار 

وقتی عقیده به شعار تقلیل یابد، امریکاستیزی و امریکاشناسی(بعد علمی و مطالعاتی )سطحی می شود . در آن سو بعضاً مدعیان ملی گرایی و شعار «جانم فدای ایران» را دیدیم که از شهادت شهید سلیمانی -به قول اینها کشته شدن- خوشحال شدند. در حالی که این اقدام آمریکا نقض ملیت و هویت ما بود. اینها نه تنها آمریکاشناس نیستند، که ایران و ایده ایران را به نحو حداقلی هم نمی شناسند.

 تعجبی ندارد. کسانی که می گویند نه غزه و نه لبنان، کدام لحظه برای کشور خونی داده اند یا حاضر شده اند جان خود را برای دفاع از حریم مردم به خطر بیاندازند؟ 

در این سو، دشمن گرایی برخی مدیران و صاحب اثران نیز کاریکاتوری است. دشمن را با جزییات و ذات و کلیت نمی شناسند. مثلاً نمی دانند دقیقاً دارد چه کار می کند. از برنامه و پروژه های او بی خبرند. اگر خبر داشتند شاید کمی به خود می آمدند. این زیان شعارگرایی به معنای رایج است.

شُعار باید به معنای اصیل و ریشه ای آن، با شِعار که حضرت امیر در وصیت نامه نورانی شان به امام حسن (ع) در خصوص صبر و رابطه انسان با آن می گویند، اقتران دارد. شِعار در برابر دثار بوده و دلالت بر عمق رابطه ما با باورها و رفتارهای درست دارد؛ باور و رفتاری مانند صبر و صبوری که در آن وصیت نامه، مورد تأکید امیرالمومنین علی (ع) قرار گرفته است. 

بسیاری از ما به کرات و شاید هر روز یاد قتل شهید سلیمانی می افتیم و عصبانی می شویم. وقتی خبری درباره قاتل و جنایتکار ردیف اول او یعنی ترامپ می شنویم، آشفته می شویم. هرچند گاهی ممکن است فکر کنیم این توجه زیاد به دشمن است و اینکه مدام با تصویر و تصور دشمن آزار ببینم، دشمن به هدف اش رسیده است. اما این پنداری اشتباه است. این پندار در سطح فردی (بینافردی و روابط انسانی) می‌تواند درست باشد. در این سطح است که می توان از قصاص خون یکی از اعضای خانواده هم درگذشت اما در سطح عقیده و اخلاق انسانی و دینی، انتقام از دشمن و دست کم تنفر نسبت به دشمنان اخلاق و انسانیت، نه تنها اخلاقی است، که شرط اخلاق است. تنفر از آمریکا و عمیق تر از آن، تنفر از استکبار، یک روی سکه اخلاق سیاسی و به ویژه سیاست اخلاقی است. روی دیگر این سکه، عشق به انسان و آرمانهای فطری و الهی اوست. اما باید پرسید آیا تنفر از دشمن و یادآوری ترور نماد روح حماسی و عقلانی مردم ایران کافی است؟ به هیچ وجه چنین نیست. در کنار وجه عاطفی ماجرا و حتی بیش از آن لازم است وجه عقلی و نظری دشمنی با آمریکا و اقدامات دولت تروریستی آن به ویژه در قتل شهید سلیمانی و یا اتفاقات متأخری مانند جنایت در حق مردم ایران در جریان برجام را مورد عنایت و تتبع دانشی و بینشی قرار داد.

 

دیدگاه کاربران

ناشناس۲۳۵۸۴۰۷۰۹:۰۷:۳۷ ۱۴۰۰/۱۰/۱۲
آیا سردار سلیمانی به عنوان یک انسان، هیچگونه خطا و اشتباهی نداشته است؟
ناشناس۲۳۵۸۴۸۱۱۰:۰۹:۵۹ ۱۴۰۰/۱۰/۱۲
حتما خطا هم داشته ولی شاید در حجم خوبی های ایشان دیده نمی شود
ناشناس۲۳۵۸۶۲۹۱۲:۰۲:۱۳ ۱۴۰۰/۱۰/۱۲
اینکه از یه نفر به عنوان انسان بزرگ یاد میشه معنیش این نیست که خطا نداشته اما برآیند موفقیت‌ها و اشتباهاتش بگونه‌ای هست که موفقیت‌ها بسیار بیشتر دیده میشه، سردار سلیمانی هم اینقدر شخصیت بزرگی داشته که اگر اشتباهی هم داشته تاثیری توی بررگیش نداره!!
ناشناس۲۳۵۸۶۹۷۱۲:۴۸:۲۷ ۱۴۰۰/۱۰/۱۲
اولا هیچ کسی که معصوم نیست بگوییم کاملا هیچ خطایی نکرده ایم ولی قطعا چنین انسان بزرگی از خیلی از خطاها بدور بوده اند
ناشناس۲۳۵۸۴۰۸۰۹:۰۷:۴۸ ۱۴۰۰/۱۰/۱۲
قطعا در انتقام خون شهید و یارانش کوتاهی صورت گرفته است مثلی معروف می گوید وای به خونی که یک شب از روی آن بگذرد
ناشناس۲۳۵۸۴۱۱۰۹:۱۰:۱۰ ۱۴۰۰/۱۰/۱۲
اسطوره سازی با فرهنگ ما عجین شده است.
ناشناس۲۳۵۸۴۱۳۰۹:۱۱:۵۸ ۱۴۰۰/۱۰/۱۲
مراجع عظام باید قاتلین شهید سلیمانی را مهدور الدم اعلام می کردند و قوه قضاییه هم حکم اعدام آنها را هر جا که رویت شوند صادر می نمودند
ناشناس۲۳۵۸۶۱۵۱۱:۵۲:۴۴ ۱۴۰۰/۱۰/۱۲
انتقام سخت ولاغیر
yektanetتریبون

آخرین عناوین