به گزارش الف، هر اندازه که از تحولات خونین سه روز گذشته در منطقه الخلدة در نزدیکی بیروت  زمان می گذرد، ابعاد و اهمیت این درگیری‌ها بیش از پیش خود را نشان می دهد. البته حزب‌الله لبنان در این مدت موفق شده افکار عمومی و خانواده‌های چهار شهید که در نتیجه اقدامات مسلحانه عناصر شورشی و مغرض از دنیا رفته‌اند، را کنترل کند و روند تحولات را در اختیار دولت و موسسات نظامی و امنیتی لبنان قرار دهد. حزب‌الله لبنان در این مدت با صدور بیانیه‌هایی از صبر استراتژیک خود در برابر فتنه‌انگیزی ها و اقدامات تحریک آمیز و مغرضانه خبر داده و تاکید کرده است که سلاح مقاومت در نتیجه این تحریکات جانبدارانه و عمدی به سمت شهروندان لبنانی منحرف نخواهد شد.

سکوت راهبردی و صبر استراتژیک رهبران حزب الله لبنان در برابر این حوادث نشان دهنده اهمیت و خطرات توطئه جدیدی است که حوادث مذکور بعد از رویکرد غرب مبنی بر محاصره و فشار اقتصادی لبنان و تشدید فشارهای اجتماعی در نتیجه به تعطیلی کشاندن خدمات رفاهی در این کشور مرحله سوم و نهایی پروژه آمریکایی- صهیونیستی را در لبنان پشت سر می‌گذارد.  پروژه ای که دست‌کم به دنبال تشدید فشار و به فرسایش کشاندن محور مقاومت در لبنان و خارج کردن آن از روند سیاسی موجود در کشور است و در مراحل بالاتر به دنبال خلع سلاح مقاومت و براندازی آن از روند بازدارندگی لبنان در برابر رژیم صهیونیستی است. 

یکی از ابعاد اهمیت و خطرات این پروژه مربوط به زمانبندی آن است. اجرای این طرح در آستانه اولین سالگرد انفجار بزرگ بیروت صورت می‌گیرد، انفجاری که برخی جریان‌های نشان دار لبنانی با وجود اثبات ادله متعدد مبنی بر قصور و سهل انگاری دولت‌های متوالی در این کشور از جمله سعد حریری و نجیب میقاتی نخست‌وزیران سابق تلاش کردند آن را  به حزب الله لبنان مرتبط کنند، اما در این راه ناکام ماندند.

همچنین هویت تعدادی از تحریک کنندگان بازداشت شده در این حوادث توسط ارتش نشان دهنده رویکرد سیاسی این درگیری‌ها است، عشایر حاضر در صحنه تحریکات نیز مناسبات داخلی و خارجی مشکوکی با برخی سفارت‌خانه‌های خاص در لبنان دارند و در نتیجه همین مناسبات است که در حال حاضر به جای آرام کردن اوضاع داخلی هیچ ابایی از تحریک افکار عمومی و دامن زدن به فتنه داخلی در این کشور ندارند.

از سوی دیگر بخش قابل توجهی از تحریک کنندگان که خود را انقلابی نام گذاشته‌اند، تلاش گسترده برای تحریک افکار عمومی شیعیان دارند تا آن‌ها را به درگیری‌های مسلحانه بکشانند. این موضوع در روند حمله گروه‌های شورشی به مراسم تشییع یکی از قربانیان شیعه در نتیجه همین حوادث مشهود بود. 

تمامی شاخص‌ها و سیگنال‌های موجود نشان می‌دهد که  فتنه اخیر در لبنان اتفاقی فراتر از یک انتقام‌جویی قبیله‌ای و عشیره‌ای است، بویژه که رویکرد موجود مورد حمایت ویژه برخی جریان های تبلیغاتی و سیاسی خاص با جهت گیری‌های غربی- سعودی قرار دارد.

تصادفی انگاشتن مهره‌های پازل موجود در سایه زمانبندی ویژه تحرکات اخیر و هویت عناصر تحریک و همچنین ارتباط آنها با سفارتخانه‌های خارجی در کنار شانتاژ گسترده تبلیغاتی بویژه در سایه  خلاء قدرت و حاکمیت و ناتوانی ارتش در شرایط کنونی، بسیار ساده لوحانه است. چینش دقیق پالس‌های این بازی بین‌المللی نشان می‌دهد تلاشی چند جانبه برای ایجاد انفجار سیاسی بسیار بزرگتر از انفجار 4 آگوست سال گذشته در بیروت در دست اقدام است، انفجاری که به جای براندازی دولت بتواند دست مقاومت منطقه‌ای را از عرصه سیاسی و امنیتی لبنان قطع کند.

گرچه حزب الله لبنان تنها هدف اجرای سناریوی غربی در روزهای اخیر در لبنان است، اما این سناریو در صورت موفقیت تنها به ضرر حزب الله نخواهد بود، بلکه تمامی گروه‌های سیاسی لبنان و مردم این کشور از آن متضرر خواهند شد. با این وجود عملکرد روزهای گذشته حزب الله و همچنین سابقه تاریخی این حزب در تحولات دو دهه اخیر نشان می دهد که تصمیم‌سازان آن نسبت به ماهیت واقعی این تحولات آشنایی کامل دارند و در دام این کمین گرفتار نخواهند شد.