سایه سنگین سیاست بر میراث علامه مصباح

محسن سلگی،   3991126075 ۵۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳۷ تکراری یا غیرقابل انتشار
سایه سنگین سیاست بر میراث علامه مصباح

درخصوص اندیشه های فلسفی و اخلاقی مصباح کتاب ها می توان نوشت. از این رو یادداشت حاضر در چهلمین روز درگذشت او تنها یک یادآوری است؛ یادآوری انبوهی از دقت و خلاقیت و یک فیلسوف که سایه سنگین سیاست بر او مانع دیدن آن دقت نظرها و خلاقیت ها شد. فیلسوفی که دقیق المنظر بود و این از آبشخور سینوی اش بی تأثر نبود اما او صدرایی هم بود و همین در کنار دقت، به او عمق می داد. او در نهایت تابع مو به موی صدرا نبود و یا حتی ابن سینا. فلسفه خودش را داشت و توانست بر شانه اینان ایستاده و به مسائلی فکر کند که نه تنها آنها فکر نکرده بودند که حتی معاصران حوزوی و بسا دانشگاهی او هم به آن موضوعات فکر نکرده بودند.

یکی از این موضوعات، فلسفه تاریخ بود که ندرتاً کسانی از حوزه به آن پرداخته بودند. شهید مطهری از جمله این کسان بود که کتاب جامعه و تاریخ را بر جای گذاشت. اما او مانند سایر اندیشمندان پیرامونش از اسامی پرتکرار مانند هگل و مارکس فرا رفته بود. شهید مطهری هم مانند معاصرانش و حتی روشنفکران غرب گرای معاصرش مدام به هگل و مارکس توجه داشت و آنها را نقد می کرد. اما علامه مصباح از جامباتیستا ویکو و اسوالد اشپنگلر تا آرنولد توین بی و حتی آگوست کنت را نقد کرده بود؛ آن هم در زمانی که کسی در ایران متوجه اهمیت اینان نبود. این یک زمان شناسی تکین بوده است.

آیت الله مصباح اما به فراست و صرافت دریافته بود که برای نمونه، چقدر نظریه کسی مانند آگوست کنت در تقسیم تاریخ به سه دور فلسفی، ربّانی و علمی مهم است و در دنیا اثرگذار بوده و جای نقد دارد.

او به هر حال متمایز بود. نمی خواهم از تفکر فلسفی یا سیاسی او دفاع کنم اما در عین حال شرط انصاف و ادای دین به فیلسوفی وطنی است که بگویم او خلاقیت های قابل اعتنا داشت.

مثلا اینکه او چطور توانست میان اصالت فرد و باور به قانونمندی تاریخ جمع ببندد آن هم موفق و سازگار ، خلاقیت درخوری  است. در این باره او نظری متفاوت از علامه طباطبایی و شهید مطهری داشت.

علامه طباطبایی و شهید مطهری به اصالت جامعه اعتقاد داشتند نه اصالت فرد. در کنار این تاریخ و جامعه را قانونمند می دانستند. البته آنها هم در این نظریه بی نصیب از خلاقیت نبودند. چراکه توانستند باور به اصالت قانونمندی تاریخ را با باور به اختیار انسان جمع کنند آن هم به نحوی سازگار. در حالی که در غرب معمولاً فیلسوفان تاریخ وقتی از قانونمندی تاریخ دفاع می کنند، همزمان از جبر تاریخی هم دفاع می کنند. علامه مصباح علاوه بر اینکه میان اختیارباوری و قانونمند دانستن تاریخ سازگاری می دید، خلاقیت دیگری داشت و آن این که توانست میان فردگرایی و قانونمندی تاریخ یا وحدت تاریخ جمع ببندد. معمولاً قائلان به اصالت فرد، به تکثرگرایی و رد و انکار قانونمندی تاریخ باور پیدا می کنند.

اینجا مجال آن نیست که ورود عمیقی به مباحث فلسفی و حتی اخلاقی او داشته باشیم. این اشاره درباره تأملات اخلاقی و خلاقیت اخلاقی آیت الله مصباح هم لازم است که خواننده کافی است سراغ تغییر درخشان او از وصیت نامه حضرت امیر علیه السلام به امام حسن علیه السلام برود تا از انیق(زیبا) بودن و عمیق بودن تفسیر ایشان حس تحسین اش برانگیخته شود؛ مثلاً از این تفسیر که حضرت امیر علیه السلام چرا می گویند صبر باید شٍعار(لباس زیر) دل باشد نه دثار(لباس رو) یا اینکه چگونه دل با یاد مرگ رام و با یاد خدا آرام می شود. در توضیح  فرموده اخیرالذکر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و نشان دادن تمایز میان رام بودم و آرام بودن صاحب دل با انسان، مثال اسب را می زند. می گوید اسب ممکن است رام باشد اما صاحب اش را آزار دهد(به اصطلاح عربی لُکّه برود؛ یعنی یکنواخت راه نرود). بنابراین اسبی(دلی) مطلوب است که علاوه بر رام بودن، آرام باشد (در جلد پنجم از مجموعه مشکات این دو تفسیر آیت الله مصباح را می توان دید).

افسوس بزرگ اینکه مظلومیت آیت الله مصباح در وهله اول این بود که شخصیت فلسفی ایشان پشت سیاست پنهان ماند و حق اندیشه اش ادا نشد. سیاست زدگی جامعه علمی در ایران هم به این ماجرا دامن زده است. «کوفت و کو» (کوبیدن!) به جای «گفت» و «گو» و شهامت مواجه شدن با اندیشه مخالف به جای «دورداوری» و اتهام زنی جفایی است که نه تنها علامه مصباح که مخالفان او را هم به تیر گزند خود گرفتار خواهد کرد. 

حتی شاگردان دانشی تر و فلسفی تر ایشان به مراتب کمتر از شاگردان سیاسی شان دیده شدند. بهتر است بگویم به ندرت دیده شدند و حق این شاگردان هم ادا نشد. همچنان که برخی در مخالف دمکراسی نشان دادن ایشان راه افراط و اغراق و موبوکراسی (غوغاسالاری) رفتند.

وقت آن است که  با کم کردن پیش فرض های ضد علم سراغ آثار آیت الله مصباح رفته و آن را بازخوانی کنیم؛ آن هم به دور از حب و بغض. خود نگارنده با وجود نداشتن کمترین ارتباطی با ایشان یا بیت و نزدیک شان و حتی بی آنکه طرفدار فلسفه آن مرحوم باشم و از سر دغدغه ای عمدتاً دانشی این یادداشت را به رشته تحریر در آورده است.

دیدگاه کاربران

ناشناس۱۸۲۴۲۲۱۱۲:۵۳:۳۲ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
آیا دین آلوده به سیاست مورد قبول خدا است؟
ناشناس۱۸۲۴۲۹۱۱۳:۲۱:۰۹ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
جهان اسلام یکی از متفکرین که بخوبی با مکاتب دیگر نقد و برسی و مناظره داشت را از دست داد
ناشناس۱۸۲۴۵۴۵۱۵:۵۳:۰۰ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
چرا سیاست ما عین دیانت ما است؟ آیا این گفته مدرس مجوزی است برای سیاسی کردن دین؟
ناشناس۱۸۲۴۶۱۶۱۶:۳۱:۰۵ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
بزرگترین عیب این گفته این است که دین دنباله رو سیاست شود. یعنی اهداف دین سیاسی گردند. یعنی این که برای مسلمانهای یمن و فلسطین دل بسوزانیم. اما چشممان را بر روی ظلمهایی که بر مسلمانان چین و برمه روا می شود، ببندیم.
ناشناس۱۸۲۴۶۲۰۱۶:۳۲:۲۶ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
سیاست دین را به بی راهه می برد.
ناشناس۱۸۲۴۶۳۳۱۶:۳۹:۱۶ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
این جمله شهید مدرس مبتنی بر عملکرد پیامبر اسلام می باشد اولین اقدام پیامبر بعد از به قدرت رسیدن در مدینه تشکیل حکومت بود نه فقط نشستن در مسجد و موعظه کردن خلق. سیاست یعنی تعیین روش های رسیدگی به امور جاری امت. مگر می شود بدون سیاست مبتنی بر اسلام دستورات الهی را به منسه ظهور و عینیت رسان.
ناشناس۱۸۲۵۱۵۶۲۲:۳۵:۳۹ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
نکته اینجاست که: دین از سیاست جدا نیست اما سیاست از دین فراری هست.
ناشناس۱۸۲۵۴۰۸۰۷:۱۰:۰۸ ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
سئوال اینجاست دیانت شما چیست!؟ که سیاستتان از آن نشعت گرفته.
ناشناس۱۸۲۵۴۳۰۰۷:۵۱:۳۸ ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
آیا نماز و عبادت در خانه مصادره ای مورد پذیرش خدا است؟
علی۱۸۲۴۹۷۷۲۰:۲۵:۵۸ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
فیلسوف بودن با فلسفه خوانده بودن فرق دارد .
ناشناس۱۸۲۴۳۰۷۱۳:۲۷:۲۶ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
سیاست یعنی تزویر، کلک، حقه، آب زیرکاه، دروغ، استثمار،..... چطور می توان دین را با سیاست جمع بست؟
ناشناس۱۸۲۴۵۵۴۱۵:۵۸:۱۵ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
سیاست یعنی علم کسب، حفظ و استفاده از قدرت. قدرت چاقوی دو لبه است، میتوانی در راه درست استفاده کنی یا در راه غلط!
ناشناس۱۸۲۵۵۷۵۰۹:۵۶:۵۸ ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
این تعریف از سیاست همان چیزی است که منافقین نیز به آن اعتقاد داشتند .
ناشناس۱۸۲۴۳۱۰۱۳:۲۷:۵۷ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
دین از سیاست جدا نیست سیاست ما عین دیانت ما است.
ناشناس۱۸۲۴۵۲۴۱۵:۴۰:۴۶ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
آره از نظر ما همه چی با سیاست قاطیه !!!! حتی واکسن !!!! بدبختی ما هم درست از همینجا نشات میگیره
ناشناس۱۸۲۵۳۷۹۰۶:۰۳:۱۷ ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
برای همینه که داره آثار دین تو جامعه کم رنگ میشه
ناشناس۱۸۲۴۳۲۹۱۳:۳۴:۵۲ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
دیانت ما سیاست ماست و سیاست ما دیانت ما! سیاست یعنی علم اداره کشور به بهترین شکل. منظور شما سیاست ماکیاولیستی است که هدف وسیله را توجیه میکند و نه سیاست اسلامی که قدرت در خدمت اجرای عدالت قرار میگیرد.
ناشناس۱۸۲۴۵۸۵۱۶:۱۳:۴۳ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
شما فقط یه نگاه به اوضاع کشور بکن ! چهل سال شعار شما را آزموده ایم و نتیجه کاملا مشخصه
ناشناس۱۸۲۴۶۶۲۱۶:۵۸:۲۱ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
عملکرد غلط عده ای مدعی دلیل بر نفی اصل حقیقت نمیشود.
ناشناس۱۸۲۵۶۱۱۱۰:۱۳:۴۶ ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
آیا جامعه دین دار تر و دین باور تر شده است ؟؟ چند سال دیگه باید اخلاق و دینداری مردم را درگیر سعی و خطا کنیم تا ادعای شما اثبات شود ؟؟
ناشناس۱۸۲۵۵۷۸۰۹:۵۸:۵۵ ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
عزیزان بزرگوار ظاهرا بدون تامل و مطالعه کامل به این نظر رأی منفی داده اند .
ناشناس۱۸۲۴۳۳۰۱۳:۳۵:۰۰ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
آلوده به تملق
ناشناس۱۸۲۴۳۴۴۱۳:۴۱:۲۹ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
عجب خدا دین را برای بشریت فرستاده که در همه ابعاد زندگی خود به کار ببرد
ناشناس۱۸۲۴۷۲۳۱۷:۴۵:۳۲ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
شما به کار بردین همه چیز سیاسی شده نتیجه ؟!
ناشناس۱۸۲۴۹۵۴۲۰:۰۳:۰۸ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
دین را خدا فرستاده ولی متولیان دین را خدا نفرستاده درد مردم از متولیان دروغین دین است
ناشناس۱۸۲۴۳۵۸۱۳:۵۱:۱۴ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
قطعا خیر
محمد۱۸۲۴۴۰۶۱۴:۲۲:۳۶ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
احتمالا منظورتان دین آلوده به سیاستگرایی قبیلگی است وگرنه سیاست به مفهوم تدبیر امور براساس آموزه های دینی کاملا مقبول است
علی۱۸۲۴۴۵۲۱۴:۴۷:۱۴ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
پیامبر هم حکومت تشکیل داد و هم علی ع و هم خلیفه ها، سیاست و دیانت از هم جدا نیست
ناشناس۱۸۲۴۷۲۶۱۷:۴۸:۰۲ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
پیچیدگی های دنیای 1400 سال پیش با امروز قابل مقایسه است ؟ بعد فوت پیامبر چی شد ؟؟ حضرت علی چند سال حکومت کرد ؟؟ سرنوشت دیگر ائمه چه بود ؟؟ همه به خوبی و خوشی حکومت کردند یا شهید شدند ؟؟
ناشناس۱۸۲۴۸۱۰۱۸:۴۳:۰۷ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
حکومت تشکیل دادند و چند سال حکومت کردند ؟؟ نگه قیام امام حسین به دلیل انحراف از دین حاکمان نبود ؟؟ سرنوشت امام چه شد ؟؟ آیا مسلمانان همه زیر پرچم امام علی ماندند ؟؟
محمد۱۸۲۵۵۱۶۰۹:۱۹:۵۵ ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
اگر حضرت علی در حکومت سیاست به خرج میداد که میتوانست سالها حکومت کند. ولی اینکار را نکرد چون سیاست(دروغ،دغل،فریب و...) یعنی کاری که یزید و معاویه میکردند.
ناشناس۱۸۲۴۵۳۱۱۵:۴۵:۱۸ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
مورد قبول خلق هم نیست چه برسه به خالق
ناشناس۱۸۲۴۵۷۱۱۶:۰۶:۲۷ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
نه مورد تائید خداست نه مورد تائید خلق
hg۱۸۲۵۰۸۲۲۱:۴۱:۴۴ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
سیاست مبتنی بر دیانت مورد قبول است ولی دیانت مبتنی بر سیاست خیر
ناشناس۱۸۲۴۲۳۴۱۲:۵۹:۱۴ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
عبادت جز خدمت به خلق نیست. هر کس باری از روی دوش خلق خدا بردارد، عبادت کرده است. آنانی که در این دنیا فقط به دنبال قدرت و ثروت هستند، آخرت خود را فروخته اند.
ناشناس۱۸۲۴۲۴۳۱۳:۰۲:۵۶ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
خدا رحمتشان کناد، فیلسوف ساده زیست را
ناشناس۱۸۲۴۴۴۷۱۴:۴۵:۰۷ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
سالی ۵۰ میلیارد ردیف بودجه داشت؟ کم پولی نیست
ناشناس۱۸۲۴۵۳۴۱۵:۴۶:۴۲ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
خروجی این ۵۰ میلیارد تومن بودجه سالانه چی بود ؟!!!!
ناشناس۱۸۲۵۵۹۲۱۰:۰۳:۱۵ ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
رحمت خدا برای کسانی است که خلق خدا از او راضی باشند .
ناشناس۱۸۲۴۲۵۲۱۳:۰۶:۰۰ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
مرحوم مصباح از باهوش ترین و نکته سنج ترین افراد جامعه بودند.اکثر افراد مخالف ایشون تنها یکسری چیز درباره ایشون ((شنیده)) بودند و بس
ناشناس۱۸۲۴۲۶۲۱۳:۱۱:۰۶ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
عالم و فیلسوف و چه و چه؟؟؟؟؟ بفرمایید اعمال و افکار او بر جامعه ی ایران و اسلام چه بوده؟ یک مثال بیاورید کافی است.
ناشناس۱۸۲۴۲۸۸۱۳:۲۰:۵۳ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
اگر وارد سیاست نمی شد بیشتر مورد احترام بود
ناشناس۱۸۲۴۳۵۷۱۳:۵۰:۱۴ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
برای ایشان طلب مغفرت دارم امیدارم خدا از سر تقصیرات ایشان ولو اندک هم باشد بگذرد آلوده شدن به سیاست کار درستی نیست برای یک روحانی
ناشناس۱۸۲۴۳۷۰۱۳:۵۴:۱۱ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
اگر بپذیریم که فلسفه یک علم است ، نمیتوان به آن پسوند دینی زد ، مشکل ایشان و دیگران شبیه ایشان دمبال کردن فلسفه با برچسب دینی است. مثل اینکه بگوییم فیزیک یا شیمی دینی !
ناشناس۱۸۲۴۵۸۴۱۶:۱۳:۴۲ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
مشکل ما این است که صدا و سیما هر که را که تشخیص دهد ، فیلسوف و دانشمند خطاب میکند !!! به عبارت , دیگر ، مرجع تشخیص فیلسوف و دانشمند در مملکت ما صدا و سیماست !
ناشناس۱۸۲۴۳۸۴۱۴:۰۴:۵۳ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
قرار بود سیاست ما دینی شود اما دین ما سیاسی شد
ناشناس۱۸۲۴۵۸۰۱۶:۱۱:۰۵ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
و این شد که اوضاع و احوال ما اینچنین شد !
ناشناس۱۸۲۴۴۶۹۱۴:۵۵:۲۳ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
این سایه سنگین سیاست نیست بلکه سایه اعمال و گفتار خودشان هست. با توجه به جایگاه ایشان کسی جرات بازخواست یا شکایت از ایشان بابت صحبت هایشان را نداشت.
ناشناس۱۸۲۴۷۵۳۱۸:۰۸:۲۵ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
بله خودش هم سبب شد و کاش در فلسفه می موند
ناشناس۱۸۲۴۷۶۴۱۸:۱۷:۱۹ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
,ایشان هر چقدر در فلسفه دقیق بود در سیاست نبود و اظهاراتی داشت که باعث سوبرداشت می شد
فاطمه۱۸۲۴۴۸۵۱۵:۱۰:۰۱ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
چرا مردم را به قران کریم وخواندن و فهم ان سوق نمی دهید سراسر اگاهی به مسایل
ناشناس۱۸۲۴۷۳۱۱۷:۵۲:۳۴ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
سوق دهند ؟؟ دوست عزیز بعد 40 سال به کار بردن زور و تحمیل در دین و مذهب هنوز متوجه نیستی مردم را نمی توان به کاری سوق داد یا مجبور کرد ؟؟
ناشناس۱۸۲۴۸۱۹۱۸:۴۷:۳۱ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
خدا پرستی و خداجویی باید از دل انسانها سرچشمه بگیرد
حسن۱۸۲۴۶۱۳۱۶:۲۹:۰۸ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
مواضع سیاسی افرادی چون ایشان بر زندگی روزمره ما مردم اثر مستقیم دارد. از این رو با مواضع سیاسی ایشان آشنا هستم و به نظرم مواضع سیاسی ایشان به شدت سطحی و ناپخته بود. در مورد مواضع علمی ایشان نظری ندارم.
ناشناس۱۸۲۴۹۷۳۲۰:۲۱:۱۵ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
امروز علامه كسي است كه بتواند گرهي ومشكلي ازخلق خدا بر طرف كند
ناشناس۱۸۲۵۱۲۰۲۲:۱۲:۵۱ ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
متاسفانه ورود به سیاست سمی است برای اهل اندیشه و تفکر، به نظر من وارد شدن ایشان به سیاست اشتباه مهلکی بود که به نفع ایشان تمام نشد.
ناشناس۱۸۲۵۶۴۱۱۰:۳۲:۵۰ ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
جالب اینکه به جای نقد و بررسی این نوع رفتار و تبیین ضررهای که به حیثیت افراد و اصل دین وارد می کند الف مدام مقاله منتشر می کند که وارد شدن جناب مصباح به سیاست و منتخب خواندن احمدی نژاد از سوی امام زمان و انتشار عکس های ... صدمه ای به شحصیت اجتماعی ایشان نزده !
yektanetتریبون

آخرین عناوین